سرویس: گروه شهرستانی
کد خبر: 63491
|
14:59 - 1395/11/19
نسخه چاپی

خاله بازی های تلگرامی درمدارس وخانواده ها

خاله بازی های تلگرامی درمدارس وخانواده ها
در حال حاضر یکی از دلایل اصلی افت تحصیلی، حضور چندین ساعته دانش آموزان در فضاهای مجازی ودلمشغولی ها و یا به عبارتی خاله بازی های عوامل اجرایی برخی از مدارس در فضای مجازی است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلیسبلان‌مابه نقل ازسفیرمشکین، پدیده نوظهور، دو وجهی و پر طرفدار فضای مجازی و به خصوص شبکه تلگرام درایران آن قدر جذّاب شده است که خرد وکلان، سیاستمدار،کشاورز و حتی دولت مردان نیز دراین فضا شرف حضور دارند و از این ابزار مدرن برای دستیابی اهداف سیاسی بهره می برند، این فضای بادکنکی و مثلاً بی صاحب با همه مزایایی غیر قابل انکارش معایبی دارد که شاید در تعداد به یکدهم مزایایش نرسد، امّا بهای آسیب های این فضای چند برابر بزرگتر از فضای حقیقی، بی هویتی و یا تغییر هویت واز بین رفتن آداب و رسوم جامعه و منهدم شدن بنیان خانواده است.

 

مسکن گزینان این محیط زیست جدید درمقابل استدال های منتقدان مبنی بر مخرّب و ویرانگر بودن این فضا، ضمن برشمردن دلایل بی شمار در مزیت شبکه های اجتماعی، سرعت در اطلاع رسانی ،استفاده از منابع علمی ،دست یابی آسان به اینترنت،کم هزینه بودن و جلو گیری از اتلاف زمان و... را برای توجیه حضورشان در این محیط بدون مرز و بی در و پیکر به کار می گیرند، در این باب طیف مذکور منتقدان را افرادی دگم و تکنولوژی ستیز محسوب می کنند، در حالیکه در این عصر فوق متراکم از جهت ارتباطات (دهکده جهانی ) کمتر کسی پیدا می شود که بتواند به خود جرأت مخالفت با این پدیده نو ظهور را بدهد.

 

امّا این تازه به بازار آمده برخی از آسیب هایش قدرت تخریبی فوق العاده و ماندگار داردکه مانند سوراخ کوچک در یک سد آب بزرگ است که می تواند روز به روز بزرگتر می شود و این امکان وجود دارد روزی همه آب پشت سد به سمت آبادی ها جاری گردد و فاجعه ای به بار آورد که در مخیله هیچ یک از ساکنان فضای مجازی نگنجد.

 

تا چندی قبل مباحثی در محافل علمی و دانشگاهی مطرح بود با عنوان تهاجم فرهنگی و معتقدان به این مقوله ضمن هشدار به خانواده ها و مراکز فرهنگی و دولتی از اختصاص بودجه های کلان از طرف مهاجمان برای از بین بردن بنیان های اساسی جامعه و از جمله خانواده سخن می‌گفتند.

 

جامعه شناسان داخلی و پژوهشگران اجتماعی فرا ملی بر این نظر متفق القولندکه خانواده و مدرسه دو محور اساسی جامعه پذیری و هویت یابی افراد هستند و در واقع اگر این دو عامل سازنده و سلامت آفرین در مسیر باشند نگرانی خاصی وجود نخواهد داشت، امّا اگر آبشخور این دو نهاد اجتماعی، خارج از فرهنگ وآیین جامعه باشد باید دلواپس بود.

 

در جوامعی مثل جامعه ایران اسلامی که به زعم برخی های در دوران سنتی بودن سیر می کنند و یا به عنوان جوامع در حال گذار تلقی می شوند مولفه های قوام بخش خانواده وضوح بیشتری دارد و هنوز برخی رسوم و عرف ها برمدرنیته غلبه دارد و این سبب می شود مهاجمان فرهنگی هزینه بیشتری برای نیل به مقصودشان صرف کنند، اما امروزه برای پاشاندن شالوده خانواده ها کافی است یک دستگاه گوشی هوشمند متصل به اینترنت در دست هر یک از اعضای خانواده باشد تا هرکسی در امیال خود سیر کند و با گوشی عزیزش به رختخواب برود و با فرمان بیدار باش همین عزیز تر از پدر و مادر و خواهر و برادر بیدار شود، گردش در فضای مجازی ودل مشغولی های این فضا افراد را از حضور در عالم واقعی محروم می سازد ، بنابراین عواطف و احساسات نیز رنگ و بوی غیر واقعی به خود می گیرد.

 

اینجاست که عاقلان و منافع گرایان با یک حساب سر انگشتی و با دو دو تا و چهار کردن ساده از دست داده ها و ستانده ها را می سنجند و بی گمان به زیان عظیم اهالی عالم مجازی معترف می شوند، امروزه کمتر پژوهشگری پیدا می شود که به اوضاع نابسامان وافت شدید تحصیلی اذعان نکند، برخی از محققان معتقدنددرسال های اخیر به همان میزان که گوشی و فضای مجازی مورد استقبال دانش آموزان قرار گرفته به همان اندازه میانگین معدل سالانه دانش آموزان سیر نزولی پیدا کرده است.

 

شاید در نگاه اول تولید مدرک تحصیلی و خروج موفقیت آمیز دانش آموزان از نظام آموزشی و حرکت به سمت متن جامعه و یا دانشگاه ها به عنوان دلیل باطل بودن ادعای فوق به رخ کشیده شود ولی بیداد کم سوادی و ناهمخوانی صرف مدرک تحصیلی با وزن کاهی اطلاعات علمی فارغ التحصیلان چیزی دیگری را نشان می دهد، به طوریکه امروزه مغازه های تهیه پایان نامه‌ها و مقالات فقط نمره آور از سوپر مارکت های محله ها نیز بیشتر است.

 

در حال حاضر یکی از دلایل اصلی افت تحصیلی، حضور چندین ساعته دانش آموزان در فضاهای مجازی ودلمشغولی ها و یا به عبارتی خاله بازی های عوامل اجرایی برخی از مدارس در فضای مجازی است.

 

امروز مشاهده می شود برخی از مدیران مدارس تصاویر آش پختن و کیک درست کردن خود را در گروه های تلگرامی قرار می دهند و از آن به عنوان عملکرد شاخص خود یاد می کنند و در مقابل نیز بعضی مقامات و کارشناسان اداره های آموزش و پرورش مناطق این کار مدیران را با واژه های چون مدیر توانمند و لایق مورد استقبال قرار می دهند وکلی قربان صدقه هم می روند و این نشان می‌دهد که همه توانمندی این مدیران خاله بازی های کودکانه و پز دادن در فضای مجازی است، غافل از اینکه ، توانمندی وقتی ظهور و بروز پیدا می کند که میانگین معدل دانش آموزان این مدارس هر سال نسبت به سال تحصیلی قبل رشد نشان دهد.

 

اگر ترس از انگ متحجر بودن و یا اتهام تکنولوژی ستیز بودن نبود وکمی انصاف و جرأت در نزد برخی جامعه شناسان و پژوهشگران اجتماعی وجود داشت، اعتراف به آسیب رسان بودن فضای های مجازی و گوشی های هوشمند برای خانواده ها و به خصوص دانش آموزان کار چندان سختی نمی نمود. این فقط و فقط یکی از آسیب های ماندگار و شاید جبران ناپذیر عالم معلق و مثلاً بی صاحب بود، این که این دنیای مجازی را چه کسانی مدیریت می کنند و چه سودها می برند و میزان امنیت در این فضا چقدر است بماند برای مجالی دیگر - به شرط حیات انشاالله نگارنده.

 

تأکید می‌کنم و بر این باوربوده و هستم که همه انواع تکنولوژی های ارتباطی برای رفاه بشر امری ضروری و اجتناب ناپذیر است، ولی اینکه ضوابطی برای بهره مندی از این گونه وسایل ارتباط جمعی نباشد وپیوست های فرهنگی این ابزارها وجود نداشته باشد به هیچ وجه معقول نیست.

 

مطلب را با طرح چند سوأل خاتمه می دهم:

 

آیا با وجود مزایایی بی شمار وسایط نقلیه، همه افراد جامعه حق رانندگی دارند؟

 

آیا با وجود مفید بودن داروهای مورد تأیید وزارت بهداشت و درمان برای درمان بیماریها ،همه افراد می توانند با مراجعه به داروخانه ها هر نوع دارویی را تهیه کرده و مصرف کنند؟

 

آیا با علم به کار آیی مثبت و منفی چاقو می توان آن را در اختیار کودکان نیز قرار داد؟

 

و دهها سوأل دیگر.

 

انتهای پیام/

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد