سرویس: وبگردی
کد خبر: 63495
|
16:05 - 1395/11/19
نسخه چاپی

انتخابات شوراها؛ جنگ قدرت یا سودای خدمت

انتخابات شوراها؛ جنگ قدرت یا سودای خدمت
در انتخابات پنجمین دورهٔ شوراهای اسلامی شهر و روستا، نیت کاندیداها باید ملاک انتخاب باشد و دنبال شیفته گان خدمت بود نه تشنه گان قدرت.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلیسبلان‌مابه نقل ازنیریمیز، با نزدیک شدن به زمان ثبت نام پنجمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا و بالا گرفتن تب و تاب انتخابات، سخن گهربار شهید بهشتی(ره) به ذهان ها خطور می کند:«ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت» و چه حرف بزرگی ست این حرف، شیفته خدمت بودن و کشتن عطش قدرت که بی شک عطش قدرت در وجود همه ما هست و چه گلستانی می شود شهرمان اگر همه و به خصوص کاندیداهای احتمالی شورای شهرمان شیفته خدمت باشند ...

 

البته قضاوت کلی در مورد همه ی کاندیداها چندان بایسته و شایسته نیست ولی روح حاکم بر شهرمان چیز دیگری می گوید لااقل سیمای شهر و مشکلات ریز و درشت آن خبر از تسلط امیال نفسانی بر ما می دهد نه چنته انجام کارهای بزرگ را داریم، نه جرات بر زمین گذاشتن باری که حملش از عهده ی ما خارج است و نه حتی تحمل حرف مخالف و انتقاد؛ و نتیجه همین می شود که می بینیم. 

 

تا سخن از منصب و قدرتی می شود زود احساس تکلیف در وجودمان غلیان می کند به تکاپو می افتیم باید کاری بکنیم اینها جنم ندارند تو اگر بنشینی من اگر بنشینم چه کسی برخیزد و ... و همچنان خفته است وجدان هایمان، تا تلنگری بزند: لحظه ای درنگ کن تو خود در مشکلاتت غرق شده ای صبح ها همت خرید دو تا نان برای خانواده ات را نداری ولی حالا می خواهی شورا بشوی. 

 

تا اندکی دستمان به دهانمان می رسد و یا مدرکی میگیریم فکر می کنیم عقل کل هستیم از همه چیز ایراد می گیریم و در مورد همه چیز نظر کارشناسی می دهیم اندکی تامل نمی کنیم که مرد کار تو نیست به دوش کشیدن این بار سنگین، می گویید کدام بار سنگین؟ و این است سرآغاز اشتباهمان، جلب اعتماد و رای مردم و غم خوار مردم بودن بار سنگینی است همه از تو انتظار دارند از آسفالت خیابان ها و کوچه هایشان تا تلف کردن سگ های ولگردی که همدم کوچه های سرد و خلوتمان شده است، از احداث پل روی بولاغلار گرفته تا حتی استخدام فرزندانشان؛ 

 

آری همه می دانیم شوراها اختیاراتشان آنچنان که باید و شاید کافی نیست ولی این را هم می دانیم اگر کسی دلش برای شهرش بسوزد شهری که همه چیز دارد و هیچ ندارد می تواند طلسم توسعه نیر را بشکند این سرزمین فرزندان بزرگی دارد که در نقاط مختلف کشور و حتی جهان برای خود حکومتی و ابهتی دارند شورا باید سراغ اینها برود شورا باید غرورش را بشکند و از من بگذرد که ما در من گیر افتاده ایم و نمی توانیم از منیت عبور کنیم باید عده ای خود را قربانی کنند از من ها رها شوند مانند آن تخریبچی های دفاع مقدس که از خود می گذشتند و روی مین می خوابیدند، تا زمانی که با نیت و انگیزه گرفتن حق جلسه، دادن پز و گرفتن قیافه، آزاد کردن زمین، مسافرت به کیش و مالزی، غرور داشتن مهر و حق امضاء و ... وارد میدان رقابت شویم هم خود باخته ایم و هر شهرمان، و علاوه بر اینکه نفرین و ناله های مردم بدرقه راهمان خواهد بود در روز قیامت هم در پیشاپیش پروردگار رو سیاه خواهیم شد.

 

پس ای جوان نیری که خود را مهیای ورود به این میدان می کنی آیا تجربه و کفایت لازم برای پیگیری حق مردم را داری، آیا خود از عهده مشکلات زندگی ات برمی آیی که حالا می خواهی مشکلات مردم را بر دوش بکشی؛ و ای مرد و یا زن پا به سن گذاشته ای که می خواهی در دوران استراحت و عبادت خود را درگیر مسائل و معضلات بی پایان شهر کنی آیا از توان و اراده کافی برای پوشیدن کفش آهنین برای باز کردن گره های کور توسعه نیر برخوردار هستی؟ چرا که عضو شورا بودن فقط حضور در جلسات، انتخاب شهردار آنهم از نوع غیر بومی، گرفتن عکس هنگام نصب پرچم و پرکردن چاله های خیابان ها با خاک رس نیست و اگر فردی دغدغه مردم شهرش را دارد باید از توان و انگیزه کافی برای رایزنی و چانه زنی با نمایندگان مجلس و مسئولان استان برخوردار باشد

 

شما عزیزان مطمئناً با حقیر موافق هستید کوچک شمردن این امر خطیر، داشتن مطامع شخصی و نداشتن توانایی های علمی و تجربی کافی از جمله عواملی است که باعث می شود انتظارات مردم از شوراها برآورده نشود پس چه نیکوست افراد توانمند، با تجربه، با انگیزه و دلسوز شهرمان اعم از پیر و جوان برای شرکت در این انتخابات کاندید شوند تا با انتخابی صحیح و بدور از تعصبات قومی و قبیله ای، قطار توسعه شهرمان را وارد مسیر صحیح کنیم چرا که شهرهای دیگر با همدلی و همکاری در حال رشد و توسعه می باشند و عقب ماندن از این قافله افزایش سیل مهاجرت و خیل عظیم بیکاران و حسرت را در پی خواهد داشت.

 

در پایان از همه عزیزانی که این نوشته به ظاهر تلخ باعث تکدر خاطرشان شده خواهشمندیم با سعه صدر با این نوشته برخورد کرده و آستانه تحمل و نقدپذیری خود را افزایش دهند و به دنبال شناسایی و تهدید و تحت فشار قرار دادن نویسنده این سطور نباشند چرا که به ولله بنده کسی نیستم جز بخشی از وجدان بیدار مردم شهرم،که با دیدن وضعیت شهر و مشکلات مردم قلبش به درد آمده و آنچه را که از دل مردم می گذرد بر روی کاغذ آورده است.

 

انتهای پیام/

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد