سرویس: گروه شهرستانی
کد خبر: 68191
|
12:45 - 1396/03/27
نسخه چاپی

برگ زرین از تاریخ و پاسخ امپراطور عثمانی به هرتصل یهود؛

تحسین! به این یهودیان وقیح بگو؛ هرگز دژمان را با پول دشمنان محافظت نمی کنیم

تحسین! به این یهودیان وقیح بگو؛ هرگز دژمان را با پول دشمنان محافظت نمی کنیم
در آستانه روز قدس خواندن برگ زرین از تاریخ دیدار هیئات یهودی به سرپرستی هرتصل با امپراطوری عثمانی عبدالحمید برای تحقق نیت شوم آنها و نوع پاسخ وی خواندنی و عبرت آموز است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلیسبلان‌مابه نقل ازآذرسلام، تابستان سال 1896 میلادی بود که "هرتصل" نویسنده کتاب «دولت یهود» و یکی از بنیانگذاران جنبش صهیونیستی جواب نامه خود را از سلطان عبدلحمید عثمانی (امپراطور وقت) دریافت کرد.

البته او (هرتصل) مدتها بود که در انتظار پاسخ بود. هر چند رفتار سلطان عبدالحمید عثمانی در قبال هیئات یهودی هرتصل و دست رد به سینه انها و درخواست او شخص هرتصل را نگران می کرد اما پاسخ قاطع سلطان عبدالحمید او را به کلی از پیشنهادش ناامید کرد.

این پاسخ آنچنان ناامید کننده بود که پس از آن طرح صهیونیسم بدون صهیون ( توضیح در یاداشت دوم طی دو روز آینده) و جایگزینی مناطقی از جمله؛ آرژانتین – عراق ( بین النهرین ) – قبرس – العریش – اوگاندا - کنگو – لیبی - انگولا برای تشکیل مستعمره یهودی در نامه ای ارائه گردید.

هرتصل در قبال دو خواسته کوچک! خود یعنی؛

1:(الف)- آزادی ورود یهودیان به فلسطین در هر یک از روزهای سال به قصد زیارت کوه سینا و دیگر اماکن زیارتی

(ب)- اجازه احداث مستعمره هایی در اورشلیم (قدس شرف) برای هم کیشان یهود بمنظور اقامت در روز های زیارت.

2 - مفاد پیشنهادی پرداخت نقدی شامل:

الف- کلیه قروض دولت عثمانی را به مبلغ 33 میلیون لیره طلای انگلیسی می پردازیم.

ب- تجهیز و ایجاد ناوگان با هزینه ای معادل 120 میلیون فرانک طلا، به منظور حمایت از امپراطوری عثمانی .

ج- ارائه وامی به مبلغ 35 میلیون لیره طلا بدون بهره به دولت عثمانی بمنظور رونق بخشیدن به امور مالی سرزمین های تحت سیطره.

با این وجود سلطان عبدالحمید که از تلاش های هرتصل برای مستعمره کردن فلسطین باخبر بود و از محتوای کتاب دولت یهود و کنفرانس «بیلو» اطلاع داشت و با وجود نیاز شدید مالی کشورش به پیشنهادات هرتصل از طرفی و داشتن بدهی های سنگین از طریفی دیگر؛ جواب بسیار دندان شکن، محکم و تاریخی به هرتصل داد.

سلطلان عبدالحمید عثمانی به نخست وزیر خود "تحسین پاشا" طی دستوری تاریخی و مقتدر نوشت:

*تحسین! به این یهودیان وقیح بگو که؛ بدهکار بودن برای کشور ننگ نیست زیرا کشورهای دیگری از جمله فرانسه بدهی های زیادی دارد و این امر مستوجب سرزنش نیست.

*دوم؛ بیت المقدس شریف را اولین بار سرور ما عمربن خطاب (رض) برای اسلام فتح کرد و من حاضر نیستم داغ ننگ فروختن آنرا به یهودیان و خیانت به امانتی که مسلمانان برای حفاظت از آن به من داده اند در تاریخ بر پیشانی داشته باشم.

*سوم؛ بهتر است یهودیان پولهایشان را برای خودشان نگه دارند دولت علیه (عثمانی) ممکن نیست در دژهایی که با پول دشمنان اسلام ساخته می شود از خودش محافظت کند!.

*چهارم؛ در پایان به آنان دستور بده که از قلمرو عثمانی خارج شوند و از این پس به هیچ وجه سعی نکنند با من ملاقات کرده و به اینجا وارد شوند.

*پنجم؛ دکتر هرتصل را نصیحت کنید که در این مورد گام دیگری برندارد، من نمی توانم حتی یک و جب از این سرزمین را بفروشم، این سرزمین به من تعلق ندارد بلکه از آن مردم ترک است.مردم من این امپراطوری را با مبارزه و خون ابیاری کرده اند، قبل از آنکه اجازه بدهم از ما گرفته شود خون ما آن را خواهد پوشاند!.من نمی توانم سرزمین مردم ترک را و یا حتی بخشی از آن را به دیگران تسلیم کنم، بهتر است یهودیان میلیونها پول خود را پس انداز کنند؛ هنگامی که امپراطوری من تقسیم شود آنها می توانند بدون بهاء آنرا بدست اورند! اما در آن صورت اجساد ما نیز تقسیم خواهد شد.من اجازه نمی دهم موجود زنده را کالبد شکافی کنند.

"شاکر النتشه" محقق فلسطینی و عضو کمیته مرکزی سازمان الفتح درباره موضع گیری های سلطان عبدالحمید می نویسد: «تاریخ با حروفی نورانی موضع گیری های عبدالحمید نسبت به مسئله فلسطین و حفاظت از اسلامی بودن آن را به ثبت رسانده است موضع گیری های او نقشه های صهیونیسم برای استعمار فلسطین را برای مدتی به تاخیر انداخت».

 

"ادامه یاداشت در دو روز آینده در آذرسلام منتشر خواهد شد".

 

یادداشت (شماره 1) از مهدی اسماعیلی - کارشناس ارشد جزا و جرم شناسی

 

انتهای پیام/

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد