سرویس: اردبیل
کد خبر: 78832
|
00:10 - 1397/08/16
نسخه چاپی

گزارش فیلم؛

حضرت محمد (ص) بهترین اسوه و الگو برای جامعه بشریت/ فیلم

حضرت محمد (ص) بهترین اسوه و الگو برای جامعه بشریت/ فیلم
حضرت محمد (ص) بهترین اسوه و الگو برای جامعه بشریت جهان اسلام بود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلیسبلان‌ما، اخلاق نیکو از برترین صفات کمالی انسان است چه در سطح جامعه و چه در سطح خانواده، لذا شدیداً احساس نیاز می شود که فردی دارای اخلاق جامع باشد تا مردم به پیروی از او دنیا و آخرت خویش را با نشاط و آرامش تأمین نماید. قرآن کریم در این بخش پیامبر اکرم(ص) را به عنوان الگو معرّفی نموده، می فرماید: «و انّک لعلی خلق عظیم؛ و یقیناً تو دارای اخلاق عظیم و برجسته ای هستی.»

علی(ع) درباره اخلاق نیک می فرماید: «پیغمبر سخی ترین مردم از نظر انفاق، شجاعترین مردم، راستگوترین مردم، وفا کننده ترین آنان به وعده، و نرمترین آنها از نظر خوی و بزرگوارترین آنها از نظر برخورد بود، هر کس در ابتدا او را می دید، ابهتش او را می گرفت، و کسی که با او برخورد داشت و او را می شناخت به او عشق می ورزید، «لم ار قبله و لابعده مثله؛ هرگز مانند او را قبل و بعد از او ندیدم.»

 

برخی افراد در جامعه از اخلاق خوبی برخورداراند ولی در درون منزل و با اهل و عیال خویش اخلاق نیکو ندارند، امّا حضرت ختمی مرتبت در همه جا دارای اخلاق نیک و رفتار انسانی بود. از عایشه سؤال شد که اخلاق پیامبر در خانه (و با خانواده چگونه بود) در جواب گفت: «کان احسن النّاس خلقاً، لم یکن فاحشاً...؛نیکوترین مردم از نظر اخلاق (در خانواده) بود هرگز بد زبانی نمی کرد»

 

در جای دیگر جواب داد: «کان الین النّاس و اکرم النّاس و کان رجلاً من رجالکم الّا انّه کان ضحّاکاً بسّاماً؛ پیغمبر نرمخوترین مردم و بزرگوارترین مرم بود، و او (مانند) مردی از مردان شما جز آن که او بسیار خنده رو و متبسّم بود.»

 

به این نکته توجّه شود که این پاسخ از طرف کسی است که آزار و اذیت کمی نسبت به پیامبر اکرم(ص) نداشته، و قطعاً جا داشته که حضرت با او در مواردی تند برخورد کند، ولی خلق نیک او اجازه چنین کاری را نداده است.

 

عبداللّه بن حارث نیز می گوید: «ما رأیت احداً اکثر تبسّماً من رسول اللّه(ص)؛هیچ کسی را مانند رسول خدا متبسّم ندیدم.»

 

پیامبر اکرم(ص) نه تنها خود دارای اخلاق ستوده و کامل بود که اساساً بر این باور بود که فلسفه اصلی بعثت او برای تکمیل اخلاق است و می فرمود: «انّما بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق؛همانا من برای به سامان رساندن فضائل اخلاقی مبعوث شده ام.»

 

نرمخویی راز موفقیّت نبی مکرم اسلام بود

 

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اردبیل گفت: از شاخص ترین صفات اخلاقی آن حضرت نرمخویی و «الین» بودن آن حضرت بود تا آنجا که قرآن کریم رمز و راز موفقیّت آن حضرت را در هدایت جامعه آن روز همین امر می داند، لذا فرمود: «فبما رحمةٍ من اللّه لنت لهم ولو کنت فظّاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولک؛ به برکت رحمت الهی در برخورد با مردم نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند.»

 

حجت الاسلام والمسلمین اکبر قیامی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی سبلان ما اظهارداشت: دلسوزی حضرت ختمی مرتبت به حدّی بود که گاهی از شدّت غصّه خود را در معرض خطر قرار می داد، و غصّه او اختصاص به انحرافات مسلمانان نداشت بلکه بر گمراهی کافران نیز غصّه می خورد، قرآن در این باره می فرماید: «فلعلّک باخعٌ نفسک علی آثارهم ان لم یؤمنوا بهذا الحدیث اسفاً گویی می خواهی به خاطر اعمال (ناروای) آنان اگر به این گفتار ایمان نیاورند، خود را هلاک کنی.»

 

وی با اشاره به اینکه امانتداری حضرت به حدّی معروف بود که در زمان قبل از بعثت در بین مشرکین مکّه معروف به محمّد «امین» بود تصریح کرد: خود آن بزرگوار درباره امانتداری خود می فرماید: «اما واللّه انّی لامینٌ فی السّماء و امینٌ فی الارض؛ بخدا سوگند به حقیقت من در آسمان و زمین امانتدارم.»

 

وی حیا را از دیگر صفات این حضرت عنوان کرد و گفت: از دیگر صفات اخلاقی آن حضرت حیاء بود، در نهایت دلاوری و شجاعت از بالاترین درجه حیاء برخوردار بود.

 

به گزارش سبلان ما؛ در برخی از متون آمده است: «گروهی، زنِ یکی از اشراف یهود را به نام زینب فریب دادند که پیامبر را از طریق غذا مسموم سازد. نقشه وی از این قرار بود که آن زن، کسی را خدمت یکی از یاران پیامبر فرستاد و از او پرسید که پیامبر اسلام کدام عضو از گوسفند را بیشتر دوست می‌دارد. او در پاسخ گفت: ذراع گوسفند مطبوع‌ترین عضو برای پیامبر است. زینب، گوسفندی را بریان کرد و آن را مسموم ساخت، و بیش از همه در ذراع آن سم داخل نمود و به عنوان هدیه خدمت پیامبر فرستاد. پیامبر نخستین لقمه‌ای را که به دهان گذارد، احساس کرد مسموم است. فوراً آن را از دهان در آورد، ولی کسی که با ایشان غذا می‌خورد، یعنی «بشر بن براء معرور» که از روی غفلت چند لقمه خورده بود؛ پس از مدتی بر اثر سم درگذشت. پیامبر دستور داد زینب را احضار کردند و به او گفت: چرا چنین جفایی را بر من روا داشتی؟! وی در پاسخ گفت: تو اوضاع قبیله ما را هم بر هم زدی، من با خود فکر کردم که اگر فرمانروا باشی، با خوردن این سم از بین خواهی رفت، و اگر پیامبر خدا باشی، قطعاً از آن اطلاع یافته و از خوردن آن خودداری خواهی نمود.

 

ابن اسحاق گزارش می‌دهد: «رسول خدا در معرض وفات خود به «امّ بشر» دختر «براء بن معرور» که برای عیادت وی آمده بود، گفت: از همان خوراکی که با برادرت در «خیبر» خورده، اکنون رگ دلم قطع می‌شود. بدین جهت مسلمانان رسول خدا را علاوه بر افتخارات نبوّت دارای مقام شهادت هم می‌دانستند.

 

با توجه به مطالب مذکور باید گفت:

 

1) از برخی روایات و متون دینی استفاده می‌شود که پیامبر(ص) در جنگ خیبر مسموم شده و این مسمومیت در بیماری پیامبر مؤثر بوده است. برخی گفته‌اند: معروف این است که پیامبر در کسالت وفات خود می‌فرمود: این بیماری از آثار غذای مسمومی است که آن زن یهودی خورانده است.

 

شاید به خاطر همین روایات و متون تاریخی بوده که پیامبر(ص) را نیز دارای مقام شهادت می‌دانستند، همان گونه که ابن هشام تصریح نموده است.

 

در برخی روایات نیز اشاره شده که مسمومیت پیامبر در رحلت او تأثیرگذار بوده است، از این رو حضرت در هنگام رحلت با اشاره به مسمومیت خویش در خیبر می‌فرمود: «نیست پیامبر و وصی مگر این که شهید شود».

 

2) در خصوص این که به پیامبر(ص) شهید گفته نمی‌شود، شاید بدان جهت باشد که مسایل تاریخی ابهام دارد و یا سند برخی از روایات اشکال دارد. طبیعی است چیزهایی را می‌توان به ساحت مقدّس پیامبر نسبت داد که شبهه و ابهام نداشته باشد. از سوی دیگر دقیقاً مشخص نیست که مسمومیت، چقدر در رحلت پیامبر تأثیرگذار بوده؛ زیرا مسمومیت در سال هفتم هجری بوده، ولی رحلت پیامبر در سال 11 هجری اتفاق افتاده و این فاصله زمانی حکایت از آن دارد که مسمومیت عامل اصلی رحلت پیامبر نبوده است. اگر مسمومیت علت اصلی رحلت پیامبر(ص) بود، باید پیامبر بعد از مسمومیت از دنیا می‌رفت، همان گونه که «بشر بن براء» که از گوشت همان گوسفند خورده بود، فوت کرد.

 

3) در خصوص صحت و عدم صحت اقوال درباره رحلت و یا شهادت پیامبر(ص) نمی‌توان قضاوت نمود،‌ زیرا داوری درباره مسایل تاریخی مبهم، مشکل است. از متون تاریخی استفاده می‌شود که پیامبر توسط زن یهودیه مسموم شده است. حال پیامبر(ص) در اثر مسمومیت از دنیا رفت یا نه، مشخص نیست.

 

اخلاق امام حسن مجتبی(ع) مجموعه کاملی از نیکی‌هابود

 

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان اردبیل با اشاره به اینکه امام حسن مجتبی(ع) در سن ۳۸ سالگی امامت شیعیان را بر عهده گرفتند افزود: دوره امامت ایشان از سال ۴۰ هجری آغاز شد و تا سال ۵۰ هجری طول کشید.

 

حجت الاسلام و المسلمین قیامی بیان کرد: تواضع و فروتنی، توجه به نیازمندان و دیگر ابعاد اخلاق و شخصیت امام حسن(ع) الگویی برای کسانی است که عبودیت خداوند متعال برای آنان مهم است.

 

وی با بیان اینکه دوران امامت امام حسن مجتبی(ع) دوران بسیار پرعبرتی بود ادامه داد: یک دوره از امامت ایشان مصادف با جنگ با معاویه بود که دوره کوتاهی بود. دوره دوم امامت امام حسن مجتبی(ع) دوران صلح و مدیریت شیعیان بود که دوره طولانی‌تری داشت.

 

این کارشناس مذهبی خاطرنشان کرد: مجموعه اخلاق امام حسن مجتبی(ع) مجموعه کاملی از نیکی‌ها مانند دیگر امامان بود. تواضع و فروتنی، توجه به نیازمندان و دیگر ابعاد اخلاق و شخصیت ایشان الگویی برای کسانی است که عبودیت خداوند متعال برای آنان مهم است.

 

به گزارش سبلان ما ؛ هم اكنون مزار امام حسن مجتبى علیه السلام به همراه سه تن از امامان معصوم (يعنى امام زين العابدين، امام باقر و امام صادق عليهم السلام) بدون هيچ گونه گنبد و بارگاهى در اين قبرستان قرار دارد و محل زيارت بسيارى از شيعيان و دوستداران اهل بيت علیهم السلام مى باشد.

 

گزارش : مهدی همتی

 

انتهای پیام/ ه

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد