09:38 - 1396/10/03
کد خبر: 73841

بازسازی فتنه با نسخه‌ای پیچیده‌تر

اگرچه دولت باراک اوباما، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا مدعی بود که برخلاف دولت‌های پیشین به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران نیست؛ اما راهبرد عملی دولت وی در همین راستا بود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلیسبلان‌ما،محمد صرفی در یادداشتی آورده است : اگرچه دولت باراک اوباما، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا مدعی بود که برخلاف دولت‌های پیشین به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران نیست؛ اما راهبرد عملی دولت وی در همین راستا بود.

با پایان دوره اوباما و روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ، نقاب پیشین کنار رفته و واشنگتن بارها به طور رسمی و آشکارا اعلام کرده است که رویکرد تغییر رژیم در ایران را دنبال می‌کند.

نخستین بار «رکس تیلرسون»، وزیر خارجه آمریکا خواستار تغییر رژیم در ایران شد. وی در سخنانی در یک نشست استماع درباره بودجه سال آینده وزارت خارجه در کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، خواستار حمایت از عناصری در داخل ایران با هدف گذار صلح‌آمیز در حکومت ایران شد.
آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور کمترین محبوبیتی بین مردم کشورمان ندارند و نمی‌تواند برای رسیدن به اهداف خود روی آنها حساب کنند. حداکثر توانایی آنها، جنجال‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران، جاسوسی و مشارکت در عملیات‌های خرابکارانه است. این گروه‌ها به دلایل مختلف قادر به ایجاد موج اجتماعی و فراگیر نیستند. 
در چنین وضعیتی آمریکایی‌ها دریافته‌اند که باید رویکرد «تغییر از درون» را دنبال کنند. آنها بارها با حسرت از فتنه 88 به مثابه فرصتی کم‌نظیر که می‌توانست به براندازی جمهوری اسلامی ایران منجر شود، یاد کرده‌اند. آنان به شکلی ریاکارانه اوباما را متهم به کم‌کاری در این زمینه و بهره‌برداری نکردن از این فرصت متهم می‌کنند. حال آنکه بررسی رویدادهای سال 88 به روشنی نشان می‌دهد، دولت وقت آمریکا از تمام ابزار و امکانات خود در راستای حمایت از فتنه‌گران بهره برد. 
شواهد گویای این موضوع است که آمریکایی‌ها اکنون با تحلیل وقایع سال 88 و بررسی چرایی به نتیجه نرسیدن فتنه‌گران، درصدد رفع موانع تحقق راهبرد خود هستند. یکی از مسائلی که در بیشتر تحلیل‌های آنها تکرار شده، تأکید بر این موضوع است که همراهی نکردن توده‌های مردم با فتنه 88 یکی از اصلی‌ترین دلایل ناکامی آن است. آنان معتقدند؛ فتنه 88 در سطح سیاسی باقی ماند و به همین دلیل طبقات فرودست جامعه با آن همراهی نکردند و اساساً دغدغه آنان نبود. 
برهمین اساس بود که دقیقاً پس از فتنه 88 روند اعمال تحریم‌ها شدت و سرعتی فزون‌تر یافت و تبدیل به محور راهبردی واشنگتن شد. هدف اصلی و واقعی آنها از این تحریم‌ها آن بود که مردم را از نظر اقتصادی و معیشتی تحت فشار گذاشته و زمینه را برای رو در رو کردن آنان با نظام فراهم کنند. از همین رو بود که دور جدید تحریم‌هایی که خودشان آنها را تحریم‌های فلج‌کننده می‌نامیدند، درست در اولین سالگرد فتنه 88 علیه ایران اعمال شد.
واشنگتن به درستی می‌داند که فشارهای بیرونی به تنهایی قادر به تأمین اهداف آنها در رابطه با جمهوری اسلامی نیست و این فشارها نقش بسترسازی برای فعال کردن گسل‌های خفته درونی را بازی می‌کنند. نگاهی به راهبردهای ارائه شده از سوی تحلیلگران و اندیشکده‌های آمریکایی که توصیه‌های خود را به دولت ترامپ ارائه کرده‌اند، نشان می‌دهد آنها رویکردی چندوجهی را در پیش گرفته‌اند. اعمال فشار اقتصادی از طریق تحریم، ناامیدسازی مردم از نظام و آینده، تحریک قومیت‌ها و مذاهب، تلاش برای هم‌افزایی اعتراضات صنفی و اجتماعی و تبدیل آنها به شورش‌های سیاسی از جمله ابعاد این رویکرد است. با گذشت بیش از هشت سال از حوادث سال 88 آنان هنوز هم خواب فتنه را می‌بینند؛ بنابراین مقابله با این راهبرد هم مانند خود آن نیاز به رویکردی جامع و چند وجهی دارد که مردم و مسئولان باید نسبت به آن هوشیاری لازم را داشته باشند.

انتهای پیام/