08:22 - 1397/08/14
کد خبر: 78799

نمایش "عشق قافله سی در اردبیل روی صحنه رفت + تصاویر

کارگردان نمایش "عشق قافله سی"گفت: این نمایش که روایتگر واقعه دیر راهب پس از واقعه کربلا است، تا 17آبان ماه در اردبیل روی صحنه می رود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلیسبلان‌ما،نمایش "عشق قافله سی" که روایتگر واقعه دیر راهب پس از واقعه کربلا است و در آن وقتی کاروان اسرای کربلای برای استراحت وارد دیر مسیحی می شود، طی وقایعی از جمله سخن گفتن سر مطهر امام حسین(ع)، این راهب مسلمان می شود در اردبیل روی صحنه رفت.

سید رضی محمودی کارگردان این نمایش فاخر در گفتگو با خبرنگارما، به تبیین جزئیات نمایش"عشق قافله سی"پرداخت و گفت: اکثر محدثین و مورخین شیعه و سنی در کتب خود این واقعه رابا کمی اختلاف نقل کرده اند که حاصل گفتار آنها چنین است: چون لشکر ابن زیاد ملعون در کنار دیر راهب منزل کرد، سر حضرت امام حسین (علیه السّلام) را در صندوق گذاشتند، و به روایت قطب راوندی آن سر را بر نیزه کرده، دور او نشسته و از آن حراست می کردند.پاسی از شب را به شرب خمر مشغول، و شادی می کردند، آنگاه سفره ی غذا گستردند و مشغول غذا خوردن شدند، ناگاه دیدند این شعر را بر دیوار نوشت:*آیا امتی که حسین را کشتند شفاعت جدش را در روز قیامت امید دارند؟

وی ادامه داد: چون چنین دیدند، آن غذا بر آنان ناگوار شد و با ترس خوابیدند. نیمه شب صدایی به گوش راهب رسید، چون گوش داد ذکر تسبیح و تقدیس الهی شنید. برخاست و سر از پنجره ی دیر بیرون کرد، دید از صندوقی که در کنار دیوار نهاده اند نور عظیم به جانب آسمان بالا می رود، و از آسمان دسته دسته ملائک فرود می آیند و می گویند:«السلام علیک یا بن رسول الله! السلام علیک یا ابا عبدالله! صلوات الله و سلامه علیک»راهب چون این منظره را دید تعجب کرد و ترسید و تا صبح صبر نمود. چون سپیده ی دمید از دیر خود بیرون آمد، به میان لشکر رفته پرسید: بزرگ لشکر کیست؟ گفتند: خولی ؛نزد خولی آمد و پرسید: در این صندوق چیست؟ گفت: سر مرد خارجی است که ابن زیاد او را به قتل رسانیده.گفت: نامش چیست؟ گفت: حسین بن علی بن أبی طالب. گفت: نام مادرش؟ گفت: فاطمه زهرا دختر محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلّم).راهب گفت: هلاکت بر شما باد بر آنچه کردید، همانا احبار و علمای ما راست گفتند، که هر گاه این مرد کشته شود از آسمان خون می بارد، و جز در کشتن پیامبر و وصی او خون نبارد.اکنون از تو خواهش می کنم ساعتی این سر را به من دهید. 

کارگردان نمایش عشق قافله سی تصریح کرد:پس از این درخواست راهب خولی گفت: ما این سر را بیرون نمی آوریم مگر نزد یزید، تا از وی جایزه بگیریم.راهب گفت: جایزه ی تو چیست؟ گفت: کیسه ای که ده هزار درهم در او باشد.گفت: این مبلغ را من نیز می دهم. راهب همیانی آورد که در او ده هزار در هم بود خولی آن را گرفت و آن سر مطهر را تا یک ساعت به راهب سپرد.

وی ادامه داد:راهب آن سر مبارک را به صومعه ی خویش برد و با گلاب شست، و با مشک و کافور خوشبو گردانید، و بر سجاده ی خویش گذاشت و بنالید و بگریست، و به آن سر منور می فرمود: یا ابا عبد الله! به خدا سوگند بر من گران است که در کربلا نبودم که جان خود را فدای تو کنم، یا ابا عبد الله !هر گاه جدت را ملاقات کردی گواهی بده که من شهادتین را گفتم، و در خدمت تو اسلام آوردم.آنگاه راهب مسلمان شد (و کسانی هم که با او بودند مسلمان شدند) و آن سر مقدس را بر گردانید.راهب بعد از این جریان از صومعه بیرون آمد، و در کوهستانی می زیست و به عبادت و پارسایی ادامه داد تا از دنیا رفت.

 محمودی گفت نمایش عشق قافله سی با نویسندگی مهدی توسلیان، ترجمه کریم عظیمی ججین، با کارگردانی سید رضی محمودی با حضور بیش از 30 بازیگر تئاتر در مجتمع فرهنگی و هنری فدک تا 17 آبان ماه هرشب پذیرای عاشقان اباعبداله الحسین(ع) است.

 

نمایش عشق قافله سی در اردبیل
نمایش عشق قافله سی در اردبیل
نمایش عشق قافله سی در اردبیل
نمایش عشق قافله سی در اردبیل
نمایش عشق قافله سی در اردبیل
نمایش عشق قافله سی در اردبیل
نمایش عشق قافله سی در اردبیل
نمایش عشق قافله سی در اردبیل
نمایش عشق قافله سی در اردبیل
نمایش عشق قافله سی در اردبیل
نمایش عشق قافله سی در اردبیل

 

انتهای پیام/ج