سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

دوشنبه 27 مرداد 1404
  • کد خبر: 12717
  • بازدید: 1,811
  • 1393/09/12 - 14:49:32

جوان ِ معلول و توانمند ِ ایرانی

«مناسب سازی ، پله ها ، صندلی چرخدار ، عصای سپید ، واکر ، اشتغال ، تحصیل ، معلول ، جسمی و حرکتی ، نابینا ، ناشنوا ، معلول ذهنی ، حمایت از معلولین ، حقوق افراد دارای معلولیت و غیره...»
مطمئنا این واژه ها را تاکنون شنیده ای مگر نه؟ شاید هم یک یا چندین بار شنیده باشی. اکثر اوقات این واژه ها در برهۀ خاصی از سال مثلا 12 آذر ماه (مصادف با سوم دسامبر) یعنی روز جهانی معلولین بیشتر به گوش می رسد. به اصطلاح عامیانه خودمان در این برهه از سال ، بازار شنیدن این واژه ها داغ می شود.
واقعا در مورد جامعۀ معلولین چه تصوری داری؟ با تو هستم ، آری! با تویی که غیرمعلول می خوانمت و دوست و هموطن من و همنوعانم هستی. چه تصوری از یک فرد معلول داری؟ آیا این فرد را فردی ناقص از لحاظ جسمی می دانی و ناتوان؟ یا تصورت بر این است که معلول هم توانایی های خاص خودش را دارد؟ یا اینکه گاهی با دیدن او آهی می کشی و خدا را شکر می کنی به خاطر داشتن سلامتی؟ و یا اینکه از روی ترحم و دلسوزی با این افراد ارتباط برقرار می کنی تا شاید کار خیری انجام داده باشی؟
از مثال هایم دلخور نشو ، اینها همه مثال و تصور است. هدف اصلی و نیت اصلی هر شخص در قلبش پنهان است. نیت و تصور هر شخص را قلب و دلش می داند و پروردگار. من نیز در حدی نیستم که بخواهم تصورات و نیات افراد را از چهره هایشان بخوانم. اما برای لمس واقعیت ها مجبورم تصوراتی را بیان کنم تا پیش خودت لحظه ای هم که شده در اندیشه فرو روی و ببینی واقعا یک فرد معلول را چگونه تصور می کنی؟
بارها و بارها دیده ام و تجربه کرده ام که افراد مختلف ، خودشان را لحظه ای به جای یک فرد معلول تصور کرده اند ، حتی گاهی نشستن روی صندلی چرخدار و به دست گرفتن عصای سپید و واکر را تجربه کرده اند تا ببیند واقعا چه حسی خواهد داشت ، معلولیت؟ معلولیت! این واژه ، واژۀ غریبی نیست. ممکن است (خدایی نکرده) برای هر شخصی در زندگی پیش بیاید. کم نداشته ایم حوادث و تصادفاتی را که جوانهای غیرمعلول بسیاری را عمری ویلچیرشین و معلول کرده است.
خوب بگذریم. حرفها و تصورات غمگین را کنار بگذاریم و برویم سراغ حرفها و تصورات بهتر و زیباتر. اما نمی دانم چرا همیشه حرفهای من و همنوعانم که بازگو می کنیم مشکلات و معضلات معلولین را ، غم و ناله و ماتم برداشت شده است. در صورتی که اگر واقعی و انصافا یک لحظه خود را به جای فرد معلول تصور کنید ، حتی تصورش هم برایتان سنگین خواهد بود.
راستی از آرزوهایت برایم بگو ، از رویاها ، از آینده ! تو بگو ، من هم می گویم. می خواهی اول من بگویم تا تو فکر کنی ؟ باشد می گویم. گاهی آرزوی من ، یک روز دردهای جسمی نداشتن است ، گاهی هم ده دقیقه پرسه زدن در هوای پاییزی و بادی به کله خوردن . نه بگذار آرزوهای بیشتری برایت بگویم ، گاهی آرزویم می شود اینکه بروم دم شیر آب و آبی به دست و صورتم بزنم تا شاداب شوم ، گاهی آرزویم این می شود که روی صندلی چرخدار بنشینم و به همراه مادرم بروم بیرون ، دوری بزنم تا انرژی مجددی کسب کنم ، گاهی هم آرزویم این می شود که ای کاش هیچ وقت آرزویی در دل نداشته باشم.
با وجود تمام کم توانی های جسمی ، توکلم بر خداست و مطمئنم بالاخره هر انسانی روزی در زندگیش مسیر زیبا و اصلی ِ زندگی و رسیدن به انسانیت را خواهد یافت. در آخر نیز روز و هفتۀ جهانی «معلولین» را تبریک می گویم و با وجود تمام مشکلات ، خدا را شاکرم به خاطر تمامی توانمندی ها و استعدادهایی که ارزانی ام داشته است ؛ ارزانی مان داشته است (چه معلول چه غیرمعلول) خدای را سپاس که همیشه به یاد بندگانش هست حتی اگر ما از یاد و توکل بر قدرت لایزالش غافل باشیم. یا حق...

منبع:ارس تبار

اشتراک‌گذاری

  • جوان ِ معلول و توانمند ِ ایرانی

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
بیست‌وهفت به‌اضافه دو