- کد خبر: 16277
- بازدید: 889
- 1394/01/22 - 13:18:27
داستان شاگرد اول شدن احمد متوسلیان به جای برادرش
وبلاگ"جامع شهیدلر" نوشت:
از بین ۶۰ دانش آموز کلاس، شاگرد اول شدم. چون مسئولین مدرسه عکس مرا نداشتند عکس احمد را روی دیوار زدند و زیرش نوشتند: «محمد متوسلیان شاگرد اول کلاس»
۵۲ سال پیش همین روزها، پانزدهم فروردین ۱۳۳۲، احمد متوسلیان در محلهی امام زاده سید اسماعیل تهران در یک خانوادهی مذهبی و تقریبا پر جمعیت چشم به جهان گشود. دوران کودکی وی در کوچه پس کوچههای خیابان مولوی و اطراف بازار سیداسماعیل سپری شد.
محمد متوسلیان برادر بزرگتر احمد از آن ایام می گوید:
من و احمد سه سال اختلاف سنی داشتیم، اعضای خانواده رابطه صمیمی با هم داشتند. اما به دلیل اختلاف سنی کم بین من و احمد رابطه صمیمیتری بین ما بود. یادم هست ابتدا به یک مدرسهی دولتی می رفتیم که نزیک منزلمان بود به اسم مدرسه شرافت که بالاتر از کوچهی گلشن بود. من کلاس سوم می رفتم و احمد هم کلاس اول بود. به خاطر اینکه برای رفتن مدرسه مجبور به عبور از خیابان بودیم مادرمان همیشه نگران بود به همین دلیل منزلمان را عوض کردیم و در محله چهل تن، کوچهی علوی نزدیک مسجد امین الدوله که حاج آقا حق شناس در آن نماز میخواند، خانه خریدیم.
بعد هم پدرمان تصمیم گرفت به دلیل ضعف مدارس دولتی، ما را در مدرسه مصطفوی که مدیرش آقا سید جوادی بود ثبت نام کند. اینجا احمد باید کلاس دوم می رفت و من چهارم. مدیر مدرسهی مصطفوی با پدرم خیلی صمیمی بود. قبل از ثبت نام می خواست ما را تست کند. به من گفت: بنویس«روباه». من هم «و» روباه را نگذاشتم.
رو به پدرم کرد و گفت: ببین حاج آقا، مدرسه دولتی این طوری است. به بچهها زیاد سواد نمیدهند. شما میخواهید بچههای تان فقط مدرک بگیرند یا علمشان هم خوب باشد؟ پدرم گفت: دوست دارم با معلومات جلو بروند. گفت خب من ایشان را که میخواهد به کلاس سوم برود، یک سال بر میگردانم عقب و به کلاس دوم میبرم. احمد را هم به کلاس اول میفرستم.
شب به خانه آمدیم، مادرم وقتی جریان را شنید ناراحت شد که چرا این شرط را قبول کردیم. آن سال و سال بعد، من درس خواندم و از بین ۶۰ دانش آموز کلاس، شاگرد اول شدم. چون مسئولین مدرسه عکس مرا نداشتند عکس احمد را روی دیوار زدند و زیرش نوشتند: «محمد متوسلیان شاگرد اول کلاس».
دیدگاهها