سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

دوشنبه 27 مرداد 1404
  • کد خبر: 20593
  • بازدید: 335
  • 1394/06/01 - 12:15:20

یادداشت/

داعش در شبکه های اجتماعی چه می جوید؟!

داعش با حضور در شبکه های اجتماعی و رسانه های ای کردن جنایات های خود در صدد هویت گرایی بوده و هر جا که هویت، قدرت و خشونت باشد رسانه ها آن را منعکس خواهند کرد و زمانی که هویت شکل رسانه‌ای به خود گرفته باشد، چنین گروه‌هایی در آستانه موجودیت قرار خواهند گرفت

به گزارش به نقل از شکوه فرهنگ، خاورمیانه در سیاست بین‌الملل یک منطقه بحرانی محسوب شده و جلوه‌های ناپایداری اعم از جنگ و خشونت و ترور در ابعاد وسیع از نمایان‌ترین ویژگی این منطقه است. آنچه به نظر نگارنده مهم بوده در شرایط نوین جهانی رشد و گسترش شبکه‌های اجتماعی، در ساختار کنونی تأثیرات آن بر رویدادهای سیاسی و مذهبی بوده و نقش ارتباطات در فرایند هویت گرایی جریان‌های افراطی و تروریسم (داعش) به چه میزان اهمیت دارد.

 
گروه‌های تروریستی  دارای ماهیتی خشونت‌گرا بوده که با جدال مذهبی و فرقه‌گرایی وارد خاورمیانه شده‌اند. بنابراین فرقه‌گرایی‌ها دارای ماهیتی مذهبی بوده و کشورهایی که دارای ساختار مذهبی هستند بیشترین جلوه‌های ناپایداری و خشونت در آن دیده می‌شود.
 
 به نظر می‌رسد در آخرین سال‌های پس از جنگ سرد، خشونت‌گرایی فرقه‌های مذهبی را می‌توان عامل مهم در تقلیل مرزهای بین‌الملل و خاورمیانه به‌حساب آورد. امروز در فضای خاورمیانه مرزها دچار تغییرات بسیار مهم گشته و گسست مرزی و سرزمینی در اغلب این کشورها مثل سوریه و عراق مواجه هستیم.
 
 آنچه در تحولات اخیر منطقه دیده می‌شود مرز زدایی نماد این تغییرات در حاکمیت و ساختار قدرت در این کشورها است. بنابراین مرز زدایی اولین زمینه برای شکل‌گیری گروه‌های تروریستی بوده و  جریان‌های تروریستی در دهه 70  در قالب  شبکه سرزمینی فعالیت می‌کردند و میدان حضور آنان نیز مشخص بود.
 
به‌عنوان‌مثال داعش در شرایط فعلی هویت ملی ندارد و در شرایط موجود از یک‌سو جامعه شبکه‌ای سروکار داریم که گروه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی فعالیت کرده و در ساختار شبکه تغییرات ایجاد می‌کنند.
 
 در این فضا دامنه اقتدار دولت سرزمینی دچار تغییرات گشته و چند پارگی سیاسی و اجتماعی پیش خواهد آمد و تأثیرات آن در روابط بین‌الملل گرچه در گذشته با رویکرد آنارشیسم تحلیل می‌شد، در فضای فعلی با گسترش شبکه‌های اجتماعی تبدیل به فضای آشوب شده و بنابراین فضای آشوب بازتولید تروریسم را به دنبال خواهد داشت.
 
 امروز در خاورمیانه با فضای پسا وستفالیا مواجه هستیم. با توجه به این نگاه با دولت‌های ضعیف و ورشکسته روبه‌رو خواهیم بود. ویژگی این‌گونه دولت‌های خاورمیانه آن است که دامنه مقاومت علیه دولت مرکزی بیشتر بوده و بحران مشروعیت آن را به دنبال خواهد داشت.
 
 اگرچه دولت‌ها از ساختار سلسله مراتبی تبعیت می‌کردند اما وقتی فضای آشوب، قلمرو آن‌ها را پوشش می‌دهد، ساختار سلسله مراتبی تبدیل به ساختار دگرگون شونده خواهد شد بنابراین دولت مرکزی این‌گونه دستگاه‌های سیاسی کارکرد خویش را از دست خواهند داد.
 
 با این شرایط فضای خاورمیانه فضای پسا وستفالیا بوده و تروریسم از ماهیت سرزمینی مشخص تبدیل به ماهیت منطقه‌ای خواهد شد.
 
به همین ترتیب الگوهای ارتباطی مانند داعش والنصره فرا دولت ایفای نقش می‌کنند ازنظر نگارنده دولت‌های خاورمیانه نسبت به یک دهه گذشته ضعیف‌تر شده و شبکه‌های اجتماعی نقش روشنی در ورشکستگی دولت‌های اقتدارگرای گذشته مثل حافظ اسد درگذشته در سوریه تأثیر گذاشته‌اند و امروز با افول اقتدار این‌گونه از دولت‌ها دچار ورشکستگی شده اما نقش قدرت‌های خارجی مجال دیگری برای تحلیل می‌طلبد.
 
بنابراین در شرایط تضعیف دولت مرکزی چند پارگی پیش خواهد آمد به‌گونه‌ای که  اگر از یک عراقی بپرسیم چه کسی هستی؟خواهد گفت من یک شیعه یا سنی یا کرد هستم. این نشان می‌دهد که قالب‌های هویتی گذشته شکسته شده است.
 
 مثلاً در نظر بگیرید در گذشته هویت یوگسلاوی یا اتحاد جماهیر شوروی بود، اما در سال 1991 هویت از یوگسلاوی جدا شده و در منطقه قفقاز تبدیل به هویت ارمنی یا آذری شد.
 
 همچنین در چنین شرایطی میزان تحمل‌پذیری دولت‌ها کاهش پیدا خواهد کرد.  به‌عنوان نمونه در مصر ژنرال السیسی چند سال بعدازاینکه مرسی به قدرت رسید کودتا را انجام داد. این موضوع را به یاد داشته باشید که جابجایی قدرت در زمان مطلوب و در فرصت ممکن به وقوع می‌پیوندد.
 
 داعش حاصل تولد مرحله آنارشیسم به‌سوی فضای آشوب بوده و شرایط منطقه خاورمیانه در وضعیت ریزش و فرسایش قرارگرفته و نظم جدید نظم شیعی است.
 
 در این شرایط گروه‌هایی مثل داعش والنصره در شرایط ریزش قرار می‌گیرند. اما ارزیابی دقیق این گروه‌ها از نگاه استراتژیست‌ها بسیار مهم است.  این گروه‌ها از بسیاری امکانات دولتی بهره  می‌جویند و دارای نیروی نظامی و اقتصاد حمایتی هستند.
 
 داعش دارای مرکز اطلاعاتی است، به‌عنوان نمونه هنگامی‌که این گروه یک ایست بازرسی برقرار می‌کند پیش‌ازاین برای همه اعضای خود کارت شناسایی صادر می‌کند، زمانی که هریک از اعضا بخواهند از ایست بازرسی عبور کنند افراد در  مرکز اطلاعاتی چک می‌شوند و زمانی که چک شدند مشخص می‌شود که این فرد چه جایگاهی را در ساختار گروه بر عهده دارد. در چنین فضایی مشخص می‌شود این گروه دارای ماهیت شبکه‌ای بوده و زمینه برای رویارویی اطلاعاتی ایجاد می‌شود.
 
 یعنی جنگ داعش با دولت عراق بیش از ماهیت نظامی دارای ماهیت اطلاعاتی و امنیتی بوده  و نشان می‌دهد دولت عراق در شرایط غافلگیری قرارگرفته است. غافلگیری به معنای آن ست که بعضی از بازیگران  توانسته‌اند مجموعه‌ای از اطلاعات را در برابر بازیگر دیگر سازمان‌دهی کنند. امروز قدرت نرم‌افزار و سخت‌افزار فراتر از قدرت سازمانی شده است.
 
 این قدرت شبکه‌ای در صورت ترکیب باقدرت نظامی و اقتصادی قدرت بی‌نظیر تولید خواهد کرد که به همین دلیل داعش قسمت عمده عملیات خویش را علیه زیرساخت‌های اقتصادی مانند پالایشگاه و سدها متمرکز می‌کند.
 
وقتی آشوب دامن‌گیر یک نظام سیاسی می‌شود ارتباط با مرکز قطع‌شده و بازیگران هیچ‌گونه ارتباطی با مرکز نخواهند داشت، بنابراین در فضای آشوب مرکزیت قدرت وجود ندارد و این نیروی حاشیه است که می‌تواند تکلیف ایجاد کند و نظم قدیمی را تغییر دهد، کاستلز معتقد هست که هویت بر بام رسانه قرار دارد یعنی اینکه داعش یک گروه تروریستی بوده و در منطقه‌ای فعالیت می‌کند و چگونه تهدید جهانی شده و یا تبدیل به شکل‌گیری اتحادهای منطقه‌ای می‌گردد؟
 
علت اصلی را باید بین گروه‌های هویتی و مجموعه‌های رسانه‌ای جستجو کرد. هر جا که هویت و قدرت و خشونت باشد رسانه آن را منعکس می‌کند و زمانی که هویت شکل رسانه‌ای به خود گرفته باشد، چنین گروه‌هایی در آستانه موجودیت قرار خواهند گرفت. سؤال اساسی این است که تا چه زمانی داعش دارای نقش هویتی است؟ تا زمانی که بتواند رقابت و مبارزه هویتی را به انجام برساند.
 
یعنی اگر زیرساخت‌های داعش شکسته شود و مقاومت آن به لحاظ اقتصادی و نظامی فروریزد در این شرایط هویت باقی می‌ماند ولی گروه سیاسی کارکرد خویش را از دست می‌دهد آنجاست که زمینه برای انشعاب گروه‌های هویتی ایجاد می‌شود ما در آینده شاهد تجزیه این گروه‌های هویتی خواهیم بود.
 
 آنچه به نظر می‌رسد ایدئولوژی آن‌ها نیز تجزیه می‌شود و خارج از گروه معنا پیدا نخواهد کرد به‌ظاهر اکنون منسجم هستند اما در سه سال آینده شاهد رنگارنگ شدن این گروه‌ها خواهیم بود و در آن وضعیت تضاد بین گروه‌های سلفی امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود و موج جدیدی در منطقه شکل می‌گیرد که خود سلفی‌ها در وضعیت رویارویی و درگیری قرار خواهند گرفت.
 
 بنابراین این آشوب‌ها در ماهیت فرایندی قرار خواهند گرفت. در پایان لازم به ذکر هست که مسئله تحول قدرت یک امر واقعی بوده و پیچیدگی جوامع ذات و ماهیت قدرت را پیچیده‌تر خواهد کرد و ماهیت شبکه‌ای به خود گرفته است، پس نتیجه آن است که در این فضا هرچقدر اطاعات شما بیشتر باشد، قابلیت اطلاعاتی شما نیز متفاوت بود و توان نظامی و اقتصادی اطلاعات محور رمز قدرت شما خواهند بود.
 
داعش قسمت عمده جذب نیروهایش را از طریق همین شبکه‌های اجتماعی بکار بسته و درصدد آن است که سریعاً پروژه هویت‌سازی را به اتمام برساند. بنابراین کشورهای غربی بیشترین تلاش را در زمینه تثبیت داعش در فرایند رسانه‌ای اعمال کرده‌اند و آنچه از حیات این گروه‌ها در خاورمیانه سراغ داریم نشانگر آن هست که گروه‌های تروریستی در این مناطق افسارگسیخته عمل می‌کنند و دامنه فعالیت‌هایشان را بعد از تثبیت به اروپا و امریکا خواهند کشاند و امروز غربی‌ها از آن غافل هستند.  فضای امنیتی پاریس و کل اروپا نمونه روشنی از این واقعیت آشکار است.
 
یادداشت :حافظ طلعتی/ مدرس دانشگاه و تحلیلگر محور مقاومت درخاورمیانه

انتهای پیام/*

 

اشتراک‌گذاری

  •  داعش در شبکه های اجتماعی چه می جوید؟!

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
بیست‌ونه منهای دو