ميتينگ هاي شبانه و وعده‌های سر خرمن

باز مدافعان منطقه از پوست خود خارج شده و خودنمایی میکنند باز مشکلات منطقه تبدیل به شعار انتخاباتی شده و در میتینگ های تبلیغاتی شبانه که در محلات مختلف تشکیل مي شود، میچرخد...

به گزارش خبرنگار به نقل از آران مغان، چند صباحی است که که زمزمه هایی از انتخابات در شهر مظلوم ما به گوش میرسد باز مدافعان، منافعان منطقه از پوست خود خارج شده و خودنمایی میکنند باز مشکلات منطقه تبدیل به شعار انتخاباتی شده و در میتینگ های تبلیغاتی شبانه که در محلات مختلف تشکیل مي شود میچرخد، کوچکترین مشکل تبدیل به معضل شده و در جلسات مطرح می شود و بزرگترین مشکلات که در پشت پرده سیاستهای منطقه ای به خواب عمیقی فرو رفته و کسی قصد بیدار کردنش را ندارد به حال خود رها شده.

در دوره های گذشته ما مردم مغان امتیازهای زیادی را از دست داده ایم که مغان می توانست با وجود این امتیازهای منطقه ای و کشوری تبدیل به قطب اقتصادی شمال غرب کشور شود که از جمله این امتیازها کارخانه ی چرم مغان و کشتارگاه صنعتی از مغان است كه بودن این دو امتیاز میتوانست در کنار هم مکمل هم باشند و پشتوانه ی این دو کارخانه در مغان وجود داشت و دامپروری دو کشت و صنعت و دامپروری مغان و پارس بهترین مواد اولیه را در اختیار داشتند اما متاسفانه چاپلوسی نماینده وقت مغان باعث شد این دو کارخانه مهم با کادو پیچی دو دستی تقدیم مرکز استان شود و با توجه به اینکه مرکز استان فاکتورهای لازم را برای فعالیت موثر این کارخانه ها نداشت این نوع فعالیت در آن نقطه مکانی موفق واقع نشد و از طرفی کارخانه بزرگ نساجی که اصل بنیان آن برای مغان طراحی شده بود و در آن دوران مغان در تولید پنبه به رتبه دوم در کشور رسيده بود با کارشکنی برخي مسئولان منطقه ای آن هم دو دستی تقدیم مرکز نشینان استانی شد و حال کار به جايي رسیده که محصولات لبنیاتی و باغی و کشاورزی فله ای به سایر استانها صادر شده و با برند و نام و نشان دیگری وارد بازار می شود.

چه اتفاقی افتاده که مغان به این روز افتاده و مسئولان بومی منطقه را به درد میز نگهداری دچار کرده است تا مبادا حق مدیریت خود را از دست ندهند.

مغان چندین دوره است که از ضعف مدیریت رنج می برد آیا با رفتن کارخانه نساجی به مرکز استان مشکل مرکز نشین ها حل شد؟ آیا زمین های اردبیل قابلیت کشت پنبه را دارد؟ اگر دارد چرا کارخانه نساجی كه يك سرمایه میلیاردی بوده چندین سال است استارت نخورده است؟

کشاورزان مغان چندین سال است کاشت پنبه را رها کرده اند و منافع آن را به مرکز استانی ها بخشیدند و به شغل باغبانی رو آورده اند و در این موضوع هم با بی تدبیری مسئولان استانی مواجه شده اند. سوال بنده از دولتمردان استانی این است آیا این امر هم مثل الحاق منطقه آزاد که از مغان گرفتید تا شاید منطقه مستقل استان استارت بخورد که تاكنون اين امر نيز ميسر نشده، به سرنوشت الحاق دچار شده است؟

نمیدانم تاریخچه ی رقابت با مغان از چه زمانی استارت زده شده ؟ ولی خوب میدانم هر که این کار را شروع کرده بزرگترین خدمت را به اردبیل کرده و حال کار را تا حدی به پیش برده که ریش سفیدان ما را مرکز نشین کرده و در امر انتخابات هم باز برای ما تصمیم میگیرند.

همشهریان عزیز نگذاریم با سیاستهای تحمیلی که از سایر مناطق وارد منطقه می شود برای ما مردم مغان تصمیم بگیرند مغان نیاز به دعوای طایفه ای ندارد مغان به تنهایی یک طایفه است و برای خود و آینده خود تصمیم میگیرد و اجازه نمیدهد کسی از نداشته های این مردم شعار تبلیغاتی درست کند. داشته های ما را بزرگی به قله ی غیرت برده و ما را از ذخایر انقلاب دانسته و همه خوب میدانند که دامنه های سبلان تا روز ابد ییلاق ما بوده و مغان آران بوده و خواهد بود و کاندیداهای انتخاباتی خوب بدانند تا زمانی که مشکلات منطقه را با جان و دل لمس نکنند به هیچ نتیجه ای نخواهند رسید.

مردم مغان نیاز به داد و فریاد ندارند، مردم مغان نیاز به تهدید دیگران ندارند، مردم مغان نیاز به حرمت شکنی ندارند، مردم مغان نیاز به تعامل دارند. البته با این دلنوشته، بنده واقعیتهای موجود در منطقه را باز گو کردم و هیچ ناراحتی از مرکز استانی های عزیز ندارم ولی باز از مسئولان استانی دلخور هستیم که در سبد امید آنها نه تدبیری میبینیم نه تعامل.

به جزء پاياب سد خداآفرين كه آن هم پروژه اي چندين ساله بوده و در حال انجام است، کدامین قول های رئیس جمهور جامه عمل پوشید؟ مغان خود به تنهایی دریایی بزرگ است نیاز به قطره ندارد ولی روی قول مسئولان حساب باز می کند، شیر زن های مغان در کشاورزی و سایر فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، دوشا دوش مردان خود فعالیت می کنند و این همراهی آنان مردان مغان را خسته نخواهد کرد.

ما مزد خود را از خدای خویش میگیریم و در سفره ی عظیم ولایت روزی میخوریم حال با رفتن چند امتیاز دل سرد از روزگار نخواهیم شد و فریب دایه های عزیزتر از مادر را نخواهیم خورد.

خدابخش زارعي

انتهاي پيام/