- کد خبر: 43461
- بازدید: 1,906
- 1402/07/30 - 20:35:22
همراه با کلام الهی؛
سوره فُرقان؛ ویژگیهای «عباد الرحمن»
مهمترین بخش سوره فرقان درباره ویژگیهای «عباد الرحمن» یعنی بندگان راستین خداوند است که از آیه ۶۳ تا پایان سوره را در بر گرفته است.
به گزارش سبلان ما،
همراه با کلام الهی؛
سوره فُرقان؛ ویژگیهای «عباد الرحمن»
مهمترین بخش سوره فرقان درباره ویژگیهای «عباد الرحمن» یعنی بندگان راستین خداوند است که از آیه ۶۳ تا پایان سوره را در بر گرفته است.
سوره فُرقان بیست و پنجمین سوره و از سورههای مکی قرآن که در جزء هجدهم و نوزدهم قرآن جای گرفته است. فرقان یعنی جداکننده حق از باطل. این سوره بر مباحث توحید، معاد، نبوت و مبارزه با بت پرستی تأکید میکند و در آیات پایانی آن، ویژگیهای مؤمنان راستین آمده است. آیه شصتم آن، سجده مستحب دارد و از آیات مشهور آن، آیه ۳۰ (مهجوریت قرآن)، ۵۳ (جدایی دریای شور و شیرین) و ۵۹ (خلقت عالَم در شش روز) است.
در فضیلت قرائت این سوره از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس سوره فرقان را بخواند، در روز قیامت، در حالی مبعوث میشود که به آمدن در قیامت ایمان دارد و هیچ شکی ندارد که آنان که در قبرند، مبعوث میشوند. او همچنین بدون حسابرسی وارد بهشت میشود.
نامگذاری
نام فرقان از نخستین آیه سوره گرفته شده و به معنای جداکننده حق و باطل است. در اینجا یعنی قرآن جداکننده حق و باطل است.
محل و ترتیب نزول
سوره فرقان جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول چهل و دومین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، بیست و پنجمین سوره است و در جزء هجدهم و نوزدهم جای دارد.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره فرقان ۷۷ آیه، ۸۹۷ کلمه و ۳۸۷۷ حرف دارد و جزو سورههای مثانی و کمی بیش از یکچهارم یک جزء قرآن است. آیه شصتم سوره فرقان سجده مستحب دارد؛ یعنی هنگام تلاوت یا شنیدن آن، مستحب است فرد سجده کند.
سوره فرقان در مورد حضرت موسی و برادرش هارون سخن میگوید و قوم نوح را قومی معرفی میکند که پیامبران را تکذیب کردند و در نهایت غرق شدند. همچنین از قوم عاد، قوم ثمود و اصحاب رَس نام میبرد و آنان را اقوامی معرفی میکند که دچار عذاب الهی شدند. آیه ۴۰ نیز در مورد سرنوشت قوم لوط سخن میگوید.
موضوعاتی که در این سوره مطرح شده است، چنین است: بهانههای مشرکان در پذیرش اسلام و پاسخ قرآن به آنان، مبارزه با شرک، سرگذشت اقوام پیشین، حسرت مردم در قیامت، نشانههای توحید و نمایش عظمت خداوند در طبیعت و مقایسه مؤمنان با کافران؛ اما مهمترین بخش آیات این سوره درباره ویژگیهای «عباد الرحمن» یعنی بندگان راستین خداوند است که از آیه ۶۳ تا پایان سوره را در بر گرفته است
تفسیر برخی آیات
گناه نیکیها را تباه میکند
در تفسیر البرهان ذیل آیه ۲۳ از پیامبر(ص) نقل شده است در روز قیامت گروهی میآیند که کارهای نیکی به بزرگی کوهها دارند؛ اما خداوند اعمالشان را باطل میکند و این به دلیل آن است که هرگاه کار حرامی پیش میآمد، به سوی آن خیز برمیداشتند. در روایاتی دیگر آمده است غیبت، دنیادوستی، تکبر، خودپسندی، حسد، ریا و نپرداختن زکات موجب باطل شدن و بالانرفتن اعمال میشوند.
پذیرش ولایت اهلبیت، شرط قبولی اعمال
در تفسیر آیه ۲۳، علامه طباطبایی مضمون آیه را بر پایه تمثیل دانستهاست که بیانگر قهر الهى بر جمیع اعمالی است که کفار به منظور سعادت حیات انجام دادهاند و در قیامت خداوند آنها را باطل میسازد، به طورى که اثرى در سعادت زندگى ابدى ایشان نداشته باشد، خداوند در این تمثیل به سلطان قاهری تشبیه شده که وقتى بر دشمن غلبه مىکند اثاث خانه و زندگى اش را مى سوزاند، به طورى که اثرى از آن باقى نماند.و میان این آیه که دلالت مىکند بر حبط اعمال کفار در روز قیامت، با آیاتى که مى فهماند اعمال کفار به خاطر کفر و جرمهایشان در دنیا حبط مىشود، منافاتی نیست ، براى اینکه معناى حبط کردن بعد از مرگ این است که بعد از مرگ، حبط برایشان ظاهر میشود بعد از آنکه در دنیا از درکشان مخفى بود.ـزیرا دنیا ظرف ظهور وآشکار شدن حقایق و نتایج اعمال است نه ظرف تحقق و به وجود آمدن آنها.
در منابع تفسیری روایاتی نقل شدهاست که میگویند شرط قبولی اعمال، پذیرش ولایت اهل بیت(ع) است. سید هاشم بحرانی برخی از این روایات را در البرهان میآورد و مینویسد تعداد این روایات بیش از آن است که به شمارش بیایند. همچنین روایاتی ذیل آیه ۲۷ «وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا» نقل شدهاست که واژه «سبیل» را بر امام علی(ع) تطبیق کردهاند. در روایتی پیامبر اکرم(ص) در تفسیر واژه «جَنبِ الله» در آیه ۵۶ سوره زمر امام علی(ع) را مصداق این کلمه دانست و فرمود: هُوَ وَصِيِّي،وَ السَّبِيلُ إِلَيَّ مِنْ بَعْدِي» او وصیّ من و راه به سوی من، پس از من است و نیز در ذیل آیه ۲۸ «يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا» از وصایت حضرت امیرالمؤمنین و غصب ولایت ایشان سخن گفتهاند.
شأن نزول: بهانههای مشرکان در نپذیرفتن اسلام
در تفسیر المیزان درباره شأن نزول آیه های ۷تا ۲۰ آمده است: عدهای از کفار نزد پیامبر(ص) رفتند تا با او گفتگو کنند و بگویند اگر مال یا منصب میخواهد به او بدهند؛ اما پیامبر(ص) سخنان آنان را رد کرد و فرمود آنچه آورده به طمع مال و سلطنت و شهرت نیست، بلکه خدا او را مأمور کرده تا بشیر و نذیر باشد و رسالت پروردگار را به آنان برساند و پیامبر(ص)ادامه داد که من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و برایتان خیر خواهی کردم اینک اگر رسالتم را پذیرا باشید همان بهره شماست در دنیا و آخرت و اگر نپذیرید در برابر فرمان الهی صبر میکنم تا خودش میان من و شما داوری کند. کافران وقتی چنین دیدند گفتند چرا فرشتهای همراه تو نیست تا تو را تصدیق کند یا چرا باغ و قصری نداری تا تو را از بازار بینیاز کند؟ پس خداوند این آیهها (۷تا۲۰) را نازل کرد و در آیه ۲۰ میفرماید من بعضی از شما را مایه امتحان بعضی دیگر قراردادم تا معلوم شود آیا صبر میکنید؟ یعنی اگر میخواستم همه دنیا را در اختیار رسولم میگذاشتم تا دیگر با او مخالفت نکنید.
وَقَالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (آیه ۳۰)
ترجمه: و پیامبر(ص) گفت: «پروردگارا، قوم من این قرآن را رها کردند».
از آیات مشهور این سوره آیه سیام است که در آن، پیامبر(ص) از مهجوربودن قرآن در میان امتش گلایه میکند. در تفسیر نمونه آمدهاست این شکایت پیامبر امروز نیز ادامه دارد؛ چراکه قرآن به کتابی تشریفاتی تبدیل شدهاست.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مینویسد از ظاهر آیات فهمیده میشود که این سخن پیامبر به عنوان شکایت ازتمام قومش بلکه ازتمام امتِ کافر و گناهکارش در قیامت است. استفاده ازفعل ماضی(وَقَالَ الرَّسُولُ ...) که بیانگر تحقق کاری در زمان گذشتهاست نشانگر آن است که مهجوريّت قرآن و گلايهى پيامبر در قیامت از امتش قطعى است.
براساس حدیث مشهور به حدیث ثقلین که شیعه و سنی نقل کردهاند و تأکید پیامبر(ص) براین که قرآن وعترت او تا قیامت از هم جدا نخواهند شد و شرط سعادت و گمراه نشدن امتش تمسک همزمان به آن دو است و بر اساس این که امامان معصوم (ع) قرآنهای ناطق خدواند هستند میتوان به فرازی از خطبه طولانی امام علی(ع) هفت روز پس از وفات پیامبر(ص) و پس از فارغ شدن از جمع آوری قرآن در مدینه اشاره کرد که در آن به تشریح مقامات پیامبر خدا(ص) پرداخته و این که اطاعت از او را خداوند اطاعت از خودش قرار داده و در ادامه حضرت به مقام و جایگاه ویژهاش نزد پیامبر اشاره کرده و این که ولایتش ولایت خدا و پیامبر است و دشمنی با او دشمنی با خدا و رسول اوست و نیز اشاراتی به حوادث پس از وفات پیامبر (ص) داشته و آنگاه پس از تلاوت آیات۲۸ و۲۹ فرموده: من همان ذِكر و يادى هستم كه او (شخص ظالمی که در قیامت از روی حسرت اعتراف و اظهار پشیمانی میکند) مرا به فراموشى سپرد و همان راهى هستم كه از آن منحرف شد و همان ايمانى هستم كه بدان كفر ورزيد و همان قرآنى هستم كه تركش كرد
وَقَدِمْنَا إِلَىٰ مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا ترجمه:و ما به سراغ اعمالی که انجام دادهاند میرویم، و همه را همچون ذرّات غبار پراکنده در هوا قرار میدهیم!
أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ
يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا*لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي ۗ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا ترجمه: ای وای بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم!*او مرا از یادآوری (حق) گمراه ساخت بعد از آنکه (یاد حق) به سراغ من آمده بود!» و شیطان همیشه خوارکننده انسان بودهاست!
و همان دينى هستم كه تكذيبش نمود و همان صراطى هستم كه از آن كناره گرفت.
وَهُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَینِ هَٰذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَٰذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَینَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَّحْجُورًا (آیه ۵۳)
ترجمه: و اوست کسی که دو دریا را موجزنان به سوی هم روان کرد: این یکی شیرین [و] گوارا و آن یکی شور [و] تلخ است؛ و میان آن دو، مانع و حریمی استوار قرار داد.
در تفسیر آمده است این آیه یکی دیگر از مظاهر شگفت انگیز قدرت پروردگار را در جهانِ آفرینش ترسیم میکند.
در سوره الرحمن (آیه ۱۹ و ۲۰) و نمل (آیه ۶۱) نیز از این دو دریا سخن گفته شدهاست. در روایتی از امام باقر (ع) است که در تفسیر فرموده:
حرام است بر هریک ازاین دو دریا (رود) که به حریم دیگری تجاوز کند و طعم هم را تغییر بدهند.
الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوَیٰ عَلَی الْعَرْشِ (آیه ۵۹)
ترجمه: همان کسی که آسمانها و زمین، و آنچه را که میان آن دو است، در شش روز آفرید. آنگاه بر عرش استیلا یافت.
از دیگر آیات مشهور این سوره آیه ۵۹ است که میگوید خداوند آسمان و زمین و مابین آن دو را در شش روز آفرید. این آیه با اندکی تفاوتِ در عبارات، در شش سوره دیگر تکرار شدهاست.
در آیه نهم سوره فصلت نیز آمدهاست خداوند زمین را در دو روز آفرید. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه نهم فصلت درباره مدت زمان خلقت بحث کرده و مراد از روز را در این آیه، پارهای از زمان دانستهاست.
تفسیر نمونه نیز «روز» را «دوران» معنا کردهاست، نه روز به معنای ۲۴ ساعت.
این آیه به دنبال آیه قبل است که به پیامبر(ص)امر شده بود که بر خداوند توکل کند و توکل یعنی وکیل گرفتن و وکالت وقتی تحقق پیدا میکند که وکیل زنده و عالم باشدکه در آیه ۵۸ به حیات وعلم خداوند اشاره شد(وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ ۚوَ كَفَىٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا ترجمه: و توکّل کن بر آن زندهای که هرگز نمیمیرد؛ و تسبیح و حمد او را بجا آور؛ و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است!) و نیز وکالت متوقف است بر این که وکیل سلطه بر حکم و تصرف داشته باشد که آیه ۵۹ با ذکر خالقیت خداوند و استیلا بر عرش و تدبیر نظام هستی آن را بیان کردهاست.
وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا... (آیات ۶۳تا ۷۶)
چون در آیه ۶۰ خداوند به کفار فرمود برای رحمان سجده کنید و آنان از روی استکبار و به قصد اهانت به اسم کریمِ «الرحمان» گفتند رحمان چیست؟ در این آیات در نقطه مقابل آن کفار، مؤمنان را به عنوان بندگانِ خدای رحمان(عِبَادُ الرَّحْمَٰن) معرفی کردهاست و در حقیقت تکمیل آیات گذشته است که مشرکان لجوج هنگامی که نام خداوند رحمان برده میشد از سر استهزاء و غرور میگفتند: رحمان چیست؟
در اين آيات، دوازده صفت از صفات ويژهى «عِبادُ الرَّحْمنِ» بيان شده كه بعضى اعتقادى، بعضى اجتماعى و بعضى اخلاقى است. برخی ویژگیهای مربوط به زندگی آنها در میان مردم و برخی مربوط به خلوتشان در شب و با خدای خویش است.
صفات و ویژگیهای بندگان خدای رحمان عبارتند از:
۱- راه رفتن با آرامش و بیتکبر بر روی زمین.(آیه۶۳)
۲-حلم و بردباری و عدم مقابله جاهلانه با کلام و برخورد جاهلان.(آیه ۶۳)
۳-عبادت خالصانه واقامه نماز در شب.(آیه۶۴)
۴-خوف و ترس از مجازات و کیفر الهی. (آیه۶۵)
۵- اعتدال و دوری از هر گونه افراط و تفریط در مسأله انفاق.(آیه ۶۷)
۶- التزام به توحید خالص و دوری از هر گونه شرک و دو گانه و یا چند گانه پرستی.(آیه ۶۸)
۷-دامن نیالودن به ریختن خون بی گناهان. (آیه ۶۸)
۸- رعایت پاکدامنی و عفت و دوری از تعرض به ناموس دیگران .( آیه ۶۸)
۹-پرهیز از شهادت دادن به باطل و نیز حضور و شرکت کردن در مجالس باطل.(آیه۷۲) در آیه دو احتمال است اگر زور درآیه به معنای دروغ باشد احتمال اول و اگر به معنای لهو باشد احتمال دوم صحیح است.
۱۰- پرهیز از آلوده شدن به لغو و بیهودگی و پاک نگاه داشتن خویش از حضور در محافل گناه.(آیه۷۲)
۱۱-تفکر و تعقل در آیات پروردگار (حکمتها و موعظههای نیکو). ( آیه۷۳)
۱۲-در خواست همسر و نسل و خانواده شایسته و پیشتاز در خوبیها.(آیه ۷۴) [۳۰]
إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَكَانَ الله، غَفُورًا رَحِيمًا آیه ۷۰ (ترجمه: مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.)
در آیات ۶۸و ۶۹ به عذاب توأم با خواری گناهکاران (مشرکان و زناکاران و قاتلان انسانهای بیگناه) اشاره شد و در این آیه توبه و ایمان و عمل صالح را شرط رهایی از عذاب دوزخ دانستهاست. توبه همان بازگشت از معصیت است که کمترین مرتبهاش پشیمانی از گناه است و ایمان هم در توبه از شرک لازم است چون بدون ایمان، توبه از شرک تحقق ندارد و عمل صالح هم شرط تثبیت توبه است که با آن توبه نصوح تحقق مییابد.با تحقق این توبه خداوند سیئات(گناهان) این افراد را به حسنات(کارهای نیک) تبدیل میکند و منظور از تبدیل این است که چون گناهان از ذات انسانهایی صادر میشود که ذاتشان پاک و طاهر و سعادتمند نیست؛ یا سراسر وجودشان شقاوت و ناپاکی است و یا بهرهای از آنها را دارند این افراد اگر توبه کنند وبا ایمان و عمل صالح جان و ذات خود را بیارایند ذاتشان سعادتمند و پاک و مشمول مغفرت و رحمت الهی میشوند و از آثار گناهان که عذاب دوزخ و خواری در آن بود رهایی مییابند.
در روایتی از پیامبر(ص) محبت اهلبیت(ع) از عواملی دانسته شده که در قیامت به سبب آن سیئات تبدیل به حسنات میشود و نیز امام صادق(ع) زائر امام حسین(ع) از کسانی دانسته است که مشمول این تبدیل قرار میگیرد و به فرشتگان مأمور ثبت اعمال (هرگاه میخواهند برای زائر حسین گناهی ثبت کنند)گفته میشود که دست نگاه دارند و هر گاه کار نیکی انجام میدهد به آنان می گویندکه ثبتش کنند.
قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ ۖ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا آیه ۷۷(ترجمه: بگو: اگر پروردگار من شما را به طاعت خويش نخوانده بود به شما نمىپرداخت، كه شما تكذيب كردهايد و كيفرتان همراهتان خواهد بود.)
آیه پایانی سوره بازگشت به همان غرض اصلی سوره است که رد تکذیب و انکار مشرکان نسبت به پیامبر و قرآن است در این آیه نیز قرآن به مشرکان تاکید میکند که چون پیامبر را تکذیب کردید هیچ جایگاه و منزلتی در نزد خداوند ندارید و کیفر این تکذیب دامنگیرتان خواهد بود و امید به هیچ خیری در شما نیست و این که خداوند شما را به دین و ایمان فراخوانده برای این است که حجت را بر شما تمام کند شاید شما از تکذیبتان برگردید.
هر چند برخی از مفسران ماننند علامه طباطبایی دُعَاؤُكُمْ را به معنای فراخواندن به دین و ایمان دانستهاند اما بسیاری دیگر از مفسران ومترجمان آن را به دعا و زاری و توبه تفسیر کردهاند.
فضیلت و خواص
درباره فضیلت تلاوت این سوره، در تفسیر مجمع البیان آمده است پیامبر(ص) فرمودند هر کس سوره فرقان را بخواند، در روز قیامت، در حالی مبعوث میشود که به آمدن در قیامت ایمان دارد و هیچ شکی ندارد که آنان که در قبرند، مبعوث میشوند. وی همچنین بدون حسابرسی وارد بهشت میشود.
همچنین شیخ صدوق مینویسد امام کاظم(ع) فرمودند قرائت سوره فرقان را رها مکن، زیرا هر کس سوره فرقان را در شب تلاوت کند، خداوند هیچ وقت او را عذاب نمیکند و از او حسابرسی نمیکند و او را در فردوس اعلی منزل میدهد.
آیات الاحکام
آیه ۴۸ سوره فرقان را جزو آیات الاحکام برشمردهاند. گفته شده است از این آیه، پاکبودن (طاهر) و پاککننده بودنِ (مطهِّربودن) آب برداشت میشود: «وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا: از آسمان، آبی پاک فرود آوردیم». تفسیر المیزان طهور را صیغه مبالغه دانسته که به معنای چیزی است که هم خودش طاهر و پاک است و هم غیر خودش را پاک می کند.
دیدگاهها