سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

سه‌شنبه 28 مرداد 1404
  • کد خبر: 43491
  • بازدید: 1,394
  • 1402/08/02 - 21:06:16

همراه با کلام الهی؛

سوره نمل؛ مسئله خداشناسی و نشانه‌های توحید

علامه طباطبایی هدف اصلی سوره نمل را بشارت و انذار (بیم‌دادن) مردم دانسته است؛ به همین منظور به صورت مختصر به داستان برخی پیامبران از جمله موسی، داوود، سلیمان، صالح و لوط پرداخته و در ادامه آن به پاره‌ای از اصول معارف مانند وحدانیت خدا در ربوبیت و معاد اشا

به گزارش سبلان ما، سوره نَمْل یا سوره سلیمان بیست و هفتمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء نوزدهم و بیستم قرآن جای دارد. پرداختن به داستان مورچگان و حضرت سلیمان(ع) دلیل نام‌گذاری این سوره به نمل است. خداوند در این سوره با پرداختن به سرگذشت پنج پیامبر، موسی(ع)، داوود(ع)، سلیمان(ع)، صالح(ع) و لوط(ع)، به مؤمنان بشارت و به مشرکان بیم می‌دهد. در این سوره مطالبی درباره مسئله خداشناسی و نشانه‌های توحید و وقایع معاد آمده است....

 

آیه أمَّن یجیب از آیات مشهور سوره نمل است. در روایات این آیه را درباره امام زمان(ع) دانسته‌اند. آیه امن یجیب به عنوان دعا برای رفع گرفتاری و شفای بیماران خوانده می‌شود. آیه ۸۳ سوره نمل برای اثبات رجعت، از دیگر آیات مشهور این سوره است.

در فضیلت تلاوت سوره نمل آمده است، خداوند به تعداد کسانی که حضرت سلیمان، هود، شعیب، صالح و ابراهیم را تصدیق یا تکذیب کردند، به قاری این سوره، ده حَسَنه می‌دهد و روز قیامت با ندای لا اله الا الله از قبر خارج خواهد شد.

نامگذاری

 

نامگذاری این سوره به نام «نمل» به دلیل پرداختن به داستان مورچگان و حضرت سلیمان(ع) در این سوره است.

 نام دیگر این سوره «سلیمان» است؛ چراکه به داستان حضرت سلیمان(ع)پرداخته است. نام سوم این سوره «طاسین» است؛ زیرا این سوره با حروف مقطعه «طس» آغاز شده است.

 

محل و ترتیب نزول

 

سوره نمل جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول، چهل و هشتمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، بیست و هفتمین سوره است و در جزء ۱۹ و ۲۰ قرآن جای دارد.

 

تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها

 

سوره نمل ۹۳ آیه و ۱۱۶۶ کلمه و ۴۷۹۵ حرف دارد. این سوره از نظر حجم از سوره‌های مَثانی و متوسط و مقداری کمتر از نیم جزء قرآن است.

 آیه ۲۶ سوره نمل سجده مستحب دارد؛ یعنی هنگام قرائت یا شنیدن آن مستحب است فرد سجده کند.

 سوره نمل سیزدهمین سوره از سوره‌های بیست و نه‌گانه مقطعات است که با حروف مُقَطَّعه «طس» (خوانده می‌شود: طا سین) شروع می‌شود[۷] و جزو سوره‌های طَواسین دانسته شده است.

 

از ویژگی‌های دیگر سوره نمل وجود دو «بسم الله الرحمن الرحیم» در این سوره است؛ یکی در ابتدای سوره و دیگری در ابتدای نامه حضرت سلیمان(ع) به ملکه سبأ (بلقیس) در آیه ۳۰ است.

 

محتوا

علامه طباطبایی هدف اصلی سوره نمل را بشارت و انذار (بیم‌دادن) مردم دانسته است؛ به همین منظور به صورت مختصر به داستان برخی پیامبران از جمله موسی، داوود، سلیمان، صالح و لوط پرداخته و در ادامه آن به پاره‌ای از اصول معارف مانند وحدانیت خدا در ربوبیت و معاد اشاره کرده است.

 

در تفسیر نمونه پرداختن به سرگذشت این پنج پیامبر و مبارزه آنان با اقوام منحرف را هم دلداری برای مؤمنان که در مکه در اقلیت بودند می‌داند و هم هشداری بود برای مشرکان لجوج که سرانجام کار خویش را با عبرت از تاریخ طاغیان گذشته ببینند و شاید به خود آیند. اشاره به علم بی‌پایان پروردگار و نظارت او بر همه چیز در عالم هستی و حاکمیت او در میان بندگان که توجه به آن، اثر تربیتی زیادی در انسان دارد از دیگر موضوعات مطرح در این سوره دانسته شده است.

 

مسئله خداشناسی و نشانه‌های توحید و وقایع حَشْر و معاد از دیگر مطالبی است که در این سوره مطرح شده است.

داستان‌ها و روایات تاریخی

داستان حضرت سلیمان و ملکه سبا و داستان برخی از پیامبران از جمله داستان‌های سوره نمل است.

 

نبوت موسی: مشاهده آتش در وادی طور، گفتگو با خدا، مشاهده معجزات، دعوت فرعون، انکار فرعونیان. آیه‌های ۷-۱۴

داستان حضرت سلیمان(ع)

اعطا دانش به داوود و سلیمان و میراث سلیمان از داوود و دانستن زبان پرندگان توسط سلیمان (آیات ۱۵-۱۶)

گردآوری سپاهی از جن و انس (آیه ۱۷)

گذر سلیمان از وادی مورچگان (آیات ۱۸ و۱۹)

غیبت هدهد،‌ بازگشت هدهد و گزارش از سبا و ملکه‌اش و خورشیدپرستی آنان، نامه سلیمان به ملکه سبا، مشورت ملکه سبا با سران، هدیه فرستادن برای سلیمان، رد هدیه از سوی سلیمان و تهدید به حمله، درخواست سلیمان برای آوردن تخت ملکه سبا، آمدن ملکه سبا به نزد سلیمان و مشاهده تخت، ورود به کاخ سلیمان و شگفتی از آن و ایمان به خدا (آیات ۲۰ -۴۴)

داستان صالح: رسالت صالح، گفتگوی با قوم، تصمیم گروه‌های نه‌گانه قوم برای شبیخون به صالح، ناکامی شبیخون، هلاکت قوم و نجات مؤمنان. (آیات ۴۵-۵۳)

داستان لوط: هشدار لوط درباره فحشا، در خواست قوم برای اخراج لوط، نجات لوط و اهلش به استثنای همسرش، عذاب قوم لوط. (آیات ۵۴-۵۸)

 

 

نکته‌های تفسیری

ذیل آیات ۸۰-۸۱ و ۸۳ سوره نمل نکات تفسیری خاصی ارائه شده است.

 

تشبیه کافران به مردگان، کران و کوران

 

در آیات ۸۰ و ۸۱ سوره نمل «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ...» کافران به مردگانی تشبیه شده‌اند که گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن ندارند و موعظه‌های پیامبر(ص) را نمی‌شنوند و پیامبر(ص) توان القای حقیقت را به آنها نخواهد داشت. علامه طباطبایی منظور از اسماع در آیه را همان هدایت و منظور از آیات را حجت‌هایی که دلالت بر توحید و معارف حقه دارند دانسته‌ است و افزوده که هر کس با سلامت عقلانی در حجت‌های الهی و آیات آفاقی و آیات انفسی بیندیشد و به آنها ایمان بیاورد و در برابرش تسلیم باشد بی‌شک از حیات واقعی برخوردار است و می‌تواند از گوش و بینایی‌اش برای هدایت الهی توسط پیامبر(ص) بهره مند گردد.  طبرسی در تفسیر مجمع البیان ذیل این آیه بر این باور است آدم ناشنوا یا نابینا اگر توجه کند می‌توان به او مطالبی فهماند؛ ولی کسی که روی بگرداند نمی‌توان او را آگاه ساخت و این تشبیه قرآن را اشاره بر جهل منکران پیامبر(ص) دانسته که با تعصب بر مواضع خود، از تشخیص حقیقت بازمی‌مانند.

 

تفسیر نمونه با استناد به این آیات مرگ و حیات در منطق و بینش قرآن را متفاوت از حیات و مرگ در بینش مادی می‌داند. بر این اساس از دیدگاه قرآن ممکن است افرادی از نظر فیزیکی زنده باشند ولی در شمار مردگان محسوب می‌شوند مانند کسانی که چشم و گوش خود را بر دریافت هدایت پیامبران می‌بندند و در مقابل ممکن است کسانی از نظر فیزیکی دارای حیات نباشند ولی به دلیل داشتن آثاری در دنیای مادی، دارای حیات باشند؛ مانند شهیدان که خداوند آنان را زنده معرفی کرده‌است.

 

رجعت در زمان ظهور

 

علمای شیعه آیه ۸۳ سوره نمل «وَيَوْمَ نَحْشُرُ‌ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا؛ و آن روز كه از هر امتى، گروهى از كسانى را كه آيات ما را تكذيب كرده‌اند محشور مى‌گردانيم...» را صریح‌ترین و مهم‌ترین دلیل قرآنی برای اثبات رجعت دانسته‌اند. بر اساس نظر شیخ مفید خداوند هنگام ظهور امام مهدی(ع) برخی از درگذشتگان را زنده می‌کند.

 

بنابر نظر مفسران و متکلمانِ شیعه این برانگیخته‌شدن غیر از زنده‌شدن مردگان در روز قیامت است؛ زیرا در قیامت همه مردگان زنده می‌شوند؛ اما در این آیه بر زنده شدن عده‌ای از مردگان اشاره می‌شود. از جمله عالمانی که برای اثبات رجعت به این آیه استدلال کرده‌اند شیخ صدوق در کتاب الاعتقادات، شیخ مفید، شیخ طوسی در تفسیر التبیان، فضل بن حسن طبرسی در تفسیر مجمع البیان و علامه مجلسی در کتاب حق الیقین هستند.

 علامه طباطبایی ظهور آیه را در حشر غیرعمومی قبل از روز قیامت می‌داند که ارتباطی به حشر برای عذاب ندارد زیرا که این آیه بعد از آیه‌ای است که مربوط به یکی از نشانه های قیامت است که همان دابة الارض خروج جنبنده‌ای از زمین است و پیش از آیه نفخ صور است که مربوط به قیامت است در نتیجه آیه۸۳ سوره نمل ظهورش در این است که این حشر غیرعمومی پیش از قیامت اتفاق می‌افتد هر چند چون آیه صراحت در این ادعا ندارد ممکن است قابل تأویل هم باشد.

 

آیات مشهور

 

آیه ۳۴ درباره نابودی شهرها در جنگ، آیه امن یجیب و آیه۶۹ درباره سیر در زمین از آیات مشهور و نامدار سوره نمل است.

 

آیه ۳۴

دیدگاه ملکه سبا در باره لشگرکشی پادشاهان

 

«قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْ‌يَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً ۖ وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ﴿۳۴﴾»

 ([ملكه‌] گفت: «پادشاهان چون به شهرى درآيند، آن را تباه و عزيزانش را خوار مى‌گردانند و اين گونه مى‌كنند.»)

 

علامه طباطبایی افساد در شهرها را در این آیه به معنای تخریب، آتش زدن و ویران کردن بناهای آن و ذلیل کردن مردم آن شهرها را به اسارت، کشتن و تبعید تعبیر کرده است. این آیه جواب ملکه سبا به اطرافیان خود بود که خواهان جنگ با حضرت سلیمان بودند. در تفسیر نمونه به این نکته اشاره شده است که چون ملکه سبا خود پادشاه بود و خصلت پادشاهان را می‌دانست جنگ‌طلبی اطرافیان خود را با اشاره به آثار جنگ پاسخ داد تا راهی دیگر برای جواب به نامه سلیمان(ع) پیدا کند و صحت و سقم گفتار او را بسنجد.

 

طبرسی در تفسیر مجمع البیان جمله آخر آیه «وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ» را تایید خداوند بر گفتار بلقیس دانسته است. تفسیر قمی نیز این جمله را کلام خدواند دانسته است.

علامه طباطبایی این ادعا را قبول ندارد و آن را ادامه جمله ملکه سبا می‌داند و دلیلش این است که در این مقام وجهی و زمینه‌ای برای تصدیق کلام ملکه وجود ندارد. در تفسیر مجمع البیان این قول نیز نقل شده است.

 

آیه ۴۰

منظور از علم الکتاب

 

قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ ۚ (ترجمه: و آن كس كه از علم كتاب بهره‌اى داشت گفت: من، پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن(تخت بلقیس) را نزد تو مى‌آورم.) پس از گزارش هدهد مبنی اطلاع یافتن بر قومی که در برابر خورشید سجده می کنند و این که زنی به نام بلقیس برآنان حکمرانی می‌کند و آماده شدن مقدمات حضور بلقیس(ملکه سبا) در قلمرو سلیمان(ع)، او تصمیم گرفت تخت ملکه سبا را پیش از آمدنش منتقل کند و پس از مطرح ساختن این پیشنهاد، عفریتی از جنیان به سلیمان گفت پیش از این که از جایت برخیزی تختش را به اینجا می‌آورم، ولی آصف بن برخیا( براساس پاره ای روایات که وزیر سلیمان و وصی او هم بود.)که بهره‌ای از علم کتاب داشت به سلیمان گفت من تخت او را نزدت می‌آورم در مدتى که کمتر از فاصله نگاه کردن و دیدن باشد. 

منظور از کتاب که مبدء این علم عجیب است یا همان جنس کتاب‌های آسمانی است و یا لوح محفوظ است و هر چه هست علمی است که انجام این کار را برای او آسان ساخته است. برخی مفسران گفته‌اند منظور از آن علم، اسم اعظم است، هر چند در آیه خبری از این اسم نیست و البته حقیقت اسم اعظم که به انسان قدرت تصرف در اشیاء را می‌دهد از جنس الفاظ و مفاهیم نیست و حقیقت اسم اعظم یک واقعیت خارجی و غیر لفظی است هر چند به آن اسم گفته بشود و مفهوم لفظ به نوعى با آن منطبق مى‌شود، خلاصه : آن اسم حقیقتى است که اسم لفظى اسم آن اسم است که همان «اسمُ الاسم» است. 

 

 

 

آیه امن یجیب

 

«أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ‌ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْ‌ضِ أَإِلَـٰهٌ مَّعَ اللَّـهِ ۚ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُ‌ونَ﴿۶۲﴾»

 (يا [كيست‌] آن كس كه درمانده را -چون وى را بخواند- اجابت مى‌كند، و گرفتارى را برطرف مى‌گرداند، و شما را جانشينان اين زمين قرار مى‌دهد؟ آيا معبودى با خداست؟ چه كم پند مى‌پذيريد.)

 

این آيه معمولا برای نجات از گرفتاری، ناراحتى و بیمارى‌ها خوانده می‌شود. در این آیه، روی عنوان مضطر تکیه شده است؛ چراکه یکی از شرائط اجابت دعا آن است که دعا صادقانه باشد و انسان مضطری که دیگر به غیر خدا امیدی ندارد و کاملا درمانده شده است، دعایش حقیقی است و در این حالت فرد فقط خدا را می‌خواند و خدا هم اجابت می‌کند.

 

بنابر برخی از روایات این آیه بر حضرت مهدی(عج) تطبیق شده است. امام صادق(ع) فرمودند: این آیه در مورد قائم نازل شده، به خدا سوگند مضطر او است، هنگامی که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز بجا می‌آورد و دست به درگاه خداوند متعال برمی‌دارد دعای او را اجابت می‌کند، ناراحتی‌ها را برطرف می‌سازد و او را خلیفه روی زمین قرار می‌دهد.

 

در بحار الانوار آمده است امامان وقتی این عبارت را به قصد دعا می‌خواندند، آن را این‌گونه قرائت می‌کردند: «یا مَنْ یجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ».

 

آیه سیر در زمین (۶۹)

 

«قُلْ سِيرُ‌وا فِي الْأَرْ‌ضِ فَانظُرُ‌وا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِ‌مِينَ ﴿۶۹﴾»

 (بگو: «در زمين بگرديد و بنگريد فرجام گنه‌پيشگان چگونه بوده است.»)

 

این آیه را هشداری به کسانی دانسته‌اند که نبوت حضرت محمد(ص) را تکذیب کردند و اینکه همانند امت‌های گذشته که پیامبرانشان را تکذیب کردند به هلاکت خواهند رسید؛ هشداری که در دیگر آیات نظیر این آیه به آن پرداخته شده است.[۳۸]علامه طباطبایی مطالعه و دقت در فرجام تکذیب کنندگان پیامبران را برای صاحبان بصیرت مایه عبرت دانسته و از قول برخی نقل کرده است که اگر خداوند در آیه از تکذیب کنندگان، به مجرمین تعبیرشده خواسته تا نسبت به مؤمنین که ترک جرائم گفته‌اند لطف کرده باشد.وی هم چنان افزوده که می توان آیه را دلیلی بر معاد دانست به این بیان که نابودی مجرمان دلیل آن است که ظلم و جرم بدون مواخذه نخواهد ماند و اصولا هر کاری( احسان یا جرم) برعهده صاحبش هست تا مورد محاسبه و مواخذه قرار بگیرد و چون در دنیا چنین محاسبه‌ای اتفاق نمی‌افتد به خصوص در ارتباط با کارهای صالح در نتیجه باید در جهانی دیگر صورت بگیرد که اسمش جهان آخرت است.

 

آیه ۸۸

منظور از حرکت کوه ها

 

وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ ۚ صُنْعَ اللهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ ۚ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ(ترجمه: کوه‌ها را می‌بینی، و آنها را ساکن و جامد می‌پنداری، در حالی که مانند ابر در حرکتند؛ این صنع و آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفریده؛ او از کارهایی که شما انجام می‌دهید مسلّماً آگاه است.)

 

علامه طباطبایی خطاب آیه را به پیامبر دانسته(و منظور مجسم کردن واقعه است) و تصریح کرده که چون به دنبال آیات مرتبط با قیامت است منظور این است که در قیامت و پس از نفخ صور همین کوه‌هایی را که اینک در دنیا و پیش از قیامت بی حرکت و ساکن می بینی خواهی دید که حرکت می کنند مانند ابرها که در آسمان حرکت دارند و این حرکت و راه افتادن کوه ها و به تعبیر آیه سوره نباء وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا (ترجمه:و کوه‌ها به حرکت درمی‌آید و بصورت سرابی می‌شود.) هر چند به ظاهر خراب و نابود ساختن دنیاست ولی در واقع تکمیل و اتقان نظام هستی است و کارهای الهی خالی از اتقان نیست و خدواند هیچ گاه بر آن چه براساس مصلحت و حکمت بنا نهاده فساد و تباهی را مسلط نخواهد کرد و اگر تخریب دنیاست در واقع تعمیر و آبادانی آخرت است. در آیه دو احتمال دیگر نیز مطرح شده است. ۱-منظور از حرکت کوه‌ها همان حرکت جوهریه است که همه چیز و تمام اشیاء مانند کوه‌ها با جوهره ذاتشان به سوى غایت وجود خود در حرکتند و این همان معناى حشر و رجوع به خداى سبحان است. علامه طباطبایی این معنا را از نظر اشاره‌اى که در جمله ((تحسبها جامدة - تو آنها را جامد مى پندارى )) هست - به اینکه همین امروز که قیامتى به پا نشده ، متحرکند - مناسب‌ترین معنا دانسته و این احتمال را (که روز قیامت ظرف باشد هم براى جامد دیدن کوه‌ها و هم براى حرکت آنها چون ابر) غیر قابل اعتنا دانسته است.۲- منظور حرکت انتقالی زمین است. و این معنا هر چند با توجه به آیه معناى خوبى است ولی دو اشکال در آن است اول اینکه این احتمال آیه را از قبل و بعد خود که در ارتباط با قیامت بود جدا می‌سازد. دوم اینکه اتصال جمله (انه خبیر بما تفعلون) با آیات قبلش نیز به هم مى‌خورد زیرا این جمله بیانگر آن است که در قیامت و هنگام نفخ صور همه متوجه می‌شوند که خداوند بر تمام آن چه می‌کرده‌اند آگاه و خبیر بوده است واین ارتباطی با حرکت انتقالی زمین ندارد. 

 

آیه ۹۲

انسان و سود و زیان با هدایت و گمراهی

 

وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ(ترجمه:و نیز مأمورم که قرآن را (به حکم وظیفه رسالت بر امت) تلاوت کنم، پس هر کس هدایت یافت به نفع خود هدایت یافته و هر کس گمراه شد (زیانش متوجّه خود اوست؛) بگو: «من فقط از انذارکنندگانم»)مضمون این آیه در دیگر سوره‌ها نیز آمده مانند:سوره یونس آیه ۱۰۸، سوره اسراء آیه۱۵، سوره نمل آیه ۹۲، سوره زمر آیه ۴۱. آیات سه گانه پایان سوره (۹۱تا۹۳) بیانگر این است که دعوت پیامبر(ص) برای اتمام حجت بر اساس تبشیر(مژده دادن) و انذار(بیم دادن) است و بیان این نکته که پیامبر جز انذار و تبشیر کاری ندارد و همه امور به دست خداوندی است که هیچگاه از بندگان و اعمالشان غافل نیست.

 آیه۹۲ در ادامه آیه قبل است که بیان مأموریت‌های پیامبر(ص) است که عبادت پروردگار و تسلیم در برابر اراده اوست در این آیه تلاوت قرآن بر مردم نیز بر مأموریت‌های پیامبر افزوده شده و تأکید شده که با تلاوت قرآن و تمام شدن حجت، هر کس در پرتو قرآن هدایت بیابد نفعش از آنِ خود اوست و به پیامبر نخواهد رسید و هر کس رویگردان شود باید بداند که پیامبر وظیفه‌ای جز ابلاغ رسالت و انذار ندارد. 

 

فضیلت و خواص

در فضیلت تلاوت سوره نمل آمده است؛ هر کس سوره طس سلیمان (سوره نمل) را بخواند خداوند به تعداد کسانی که حضرت سلیمان، هود، شعیب و صالح و ابراهیم علیهم السلام را تصدیق یا تکذیب کردند، ده حسنه به او پاداش می‌دهد و به هنگام قیامت که از قبرش بیرون می‌آید، ندای لا اله الا الله سر می‌دهد.

 همچنین آمده است هر کس طواسین ثلاث (سوره‌های شعراء، نمل و قصص) را در شب جمعه بخواند، از اولیای خدا خواهد بود و در جوار او و سایه لطف و حمایتش قرار می‌گیرد و در دنیا دچار بدبختی نمی‌شود و در آخرت از بهشت به او داده می‌شود تا راضی شود، بلکه از رضایتش فراتر داده می‌شود و خداوند صد حور العین به ازدواج او درمی‌آورد.

در روایت دیگری امام صادق(ع) افزوده است که خواننده این سه سوره در بهشت عدن در وسط بهشت با پیامبران و مُرسَلین و اوصیا(جانشینان) راشدین خواهد بود

اشتراک‌گذاری

  • سوره نمل؛ مسئله خداشناسی و نشانه‌های توحید

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
ده به‌اضافه سه