- کد خبر: 43739
- بازدید: 326
- 1402/08/19 - 10:01:58
یادداشت؛
علم در راستای رفاه بشر یا سلاحیبرای قدرت
در جوامع مختلف نگاه به علم، نگاه ایجابی است و علم باید در خدمت بشریت باشد بهگونهای که بشریت با استفاده از علم در رفاه قرار بگیرد و خدمات بیشتری را در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی دریافت کند.
به گزارش سبلان ما ،
روز جهانی «علم در خدمت صلح و توسعه» باهدف بهرهمندی مردم از ثمرات علم، فناوری و نوآوری و ایجاد فضای مناسب برای گفتوگو در این زمینه، در کنفرانس عمومی یونسکو در سال 2001 به تصویب رسید. از آن سال تاکنون یونسکو در تمامی کشورهای عضو همانگونه که فلسفه اصلی تشکیل این سازمان حکم میکند در حوزه علم نیز به دنبال ایجاد تفکر صلح در اذهان بشر بوده است.
علم، درک حقیقت یک پدیده است؛ زیرا علم، عقل را زنده میکند و دُرشتیهایش را خُرد و خشونتها را نرم و نوری پر فروغ برای درخشیدن در اختیار قرار میدهد. علم، چراغ عقل است؛ اما تنها با عقل است که میتوان بر زمانه فائق آمد. بدینسان، با گشوده شدن درهای علم یکی پس از دیگری، انسان به آستان سلامت و اقامت جاوید رانده میشود و ثابتقدم و استوار در جایگاه صلح و پیشرفت، امنیت و آسایش ثبات مییابد.
در جوامع مختلف نگاه به علم، نگاه ایجابی است و علم باید در خدمت بشریت باشد بهگونهای که بشریت با استفاده از علم در رفاه قرار بگیرد و خدمات بیشتری را در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی دریافت کند.
علم مبنای تحول در حوزه فناوری است و باید این فناوریها در خدمت مردم قرار گیرند و مردم از برکات آن استفاده کنند و فلسفه نامگذاری 10 نوامبر به نام علم در خدمت صلح و توسعه، در واقع بهرهمندی آحاد جامعه از ثمرات علم، فنآوری و نوآوری و ارتقا کیفیت عمومی زندگی بوده است.
متأسفانه، امروز بخش مهمی از علم نهتنها در خدمت بشریت نیست؛ بلکه علیه بشریت و با نیات و مقاصد سیاسی، نظامی و امنیتی که امروز در دنیا وجود دارد استفاده میشود و غالباً قدرتهای بزرگ و مستکبر اینگونه عمل میکنند، این همان چیزی است که در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد و با بهکاربردن سلاحهای اتمی میلیونها بشر از میان برداشته شدند.
امروز انواع سلاحهای کشتارجمعی و سلاحهای بیولوژیک به بهانه تأمین امنیت و دفاع، تولید و علیه صلح، توسعه و پیشرفت انسانها استفاده میشود.
اخلاق و کمالات بشری در دنیا در حال ازدستدادن جایگاه خود است و همین تخریب محیطزیست که بهواسطه توسعه علم و فناوری صورت میگیرد نمونه دیگری از بهخدمتگرفتن علم بر علیه بشریت است که ظلمی مضاعف به آنهاست.
ابزار علمی در اختیار جنایتکاران قرار دارند و آنها از این مؤلفه سوءاستفاده میکنند مطمئناً آنهایی که در راستای تولید علم گام برداشتند چنین نیات جنایتکارانهای نداشتند.
آمریکا خود را همواره حافظ صلح و امنیت در جهان معرفی میکند؛ اما در واقع مرگبارترین سلاحها را تولید و استفاده میکند. سلاحهای کشنده از بزرگترین شرکتهای اسلحهسازی و مهماتسازی جهان که عمدتاً آمریکاییاند، روانه بازارهای جهان میشوند و در این میان سیاست جنگافروزانه این کشور نیز به تنش و هراس دامن زده و بازار داغی برای این جنگافزارها ایجاد کرده است.
مقامات آمریکا اما همزمان با فروش تسلیحات به کشورهای مختلف جهان، از سرزمین آنها برای استقرار پایگاههای نظامی (۷۵۰ پایگاه در جهان) و آزمایشگاههای بیولوژیک (حدوداً ۳۳۶ مورد در جهان) استفاده میکنند که عمده این آزمایشگاهها که حدود ۶۰ مورد برآورد میشود در کشورهای همجوار روسیه و چین قرار دارند و در این میان ۲۶ مورد در اوکراین واقع شده است.
اگرچه بسیاری از مقامات جهان و رسانههای معتبر ارقام فوق را مطرح میکنند اما گویی واقعیت فراتر از آن است و بر پایه اسناد فاش شده اخیر، آمریکا نه با ۳۰ کشور بلکه با ۴۹ کشور در این زمینه قرارداد امضا کرده است؛ قراردادهایی که شمار آن به ۵ هزار و ۶۲۹ مورد میرسد و حاکی از آن است که شمار آزمایشگاههای بیولوژیک آمریکا بهمراتب بیشتر از این اعداد و ارقام اعلامی است.
تسلیحات و فن آوریهای بیولوژیکی در میان جنگافزارهای نوين، بيشتر از همه موردتوجه تشکلهای تروريستی و دولتهایی بوده که از ابزار تروريسم در سیاست داخلی و خارجی خود استفاده میکنند. درحالیکه تسلیحات هستهای درذاتخود يك خطر بالفعل به شمار نمیآیند و بیشتر جنبه بازدارندگی دارند، سلاحهای بیولوژیک صرفاً بهمنظور استفاده تولید میشوند و كشورهای صاحب اين سلاحها بهراحتی از آن عليه دشمنان خود استفاده میکنند؛ زيرا تبعات بهکارگیری چنين سلاحهایی بر خلاف تسلیحات هستهای بههیچوجه گسترده نیست. البته تبعات انسانی و فجایعی که استفاده از تسلیحات بیولوژیک میتواند در پی داشته باشد، کمتر از تسلیحات هستهای نیست و حتی در برخی موارد از گستره بسیار بیشتری نیز برخوردار است. به همین دلیل سلاحهای بیولوژیکی بهخصوص در عرصه تروريسم دولتی و عليه ساختارهای صنعتی ـ كشاورزی در سالهای اخير بسيار بهکاررفتهاند و كشورهای قربانی هم هرگز نتوانستهاند ادعای خود را در این مورد به اثبات برسانند.
جنگ بیولوژیکی یا زیستی که به معنای استفاده از عوامل بیولوژیکی اعم از باکتریها، ویروسها، قارچها و فراوردههای آنها بهمنظور اهداف خصمانه برای کشتن یا ناتوان کردن انسانها، جانوران یا گیاهان است، در سالهای اخیر با شدت بیشتری توسط ایالات متحده امریکا پیگیری شده است. بهنحویکه آمریکاییها نهتنها در کشورهای پیرامونی روسیه همچون جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، قزاقستان، مولداوی، ازبكستان و اوکراین به ایجاد آزمایشگاههای بیولوژیک پرداختهاند، بلکه تلاشهای گستردهای برای دستیابی به ژنوم روسها انجام دادهاند. بر اساس تحقیقات «ولفگانگ اگرت»، چنین به نظر میرسد که بیماریهای «ایدز» و «سارس» سلاحهایی میکروبی هستند که در آزمایشگاههای فوق امنیتی آمریکاییها «اختراع» شدهاند، تا انسانها را نابود سازند.
تحریمهای یکجانبهای که بهصورت نامشروع علیه یک کشور تحمیل میشود مصداق تروریسم اقتصادی است. اما هنگامی که این تحریمها حوزه سلامت شهروندان را هدف بگیرد و به حوزه غذا و دارو گسترش یابد و باعث ایجاد درد و رنج، رعب و وحشت و یا نقض حقوق اساسی افراد شود، مصداق نقض حقوق بشر و تروریسم مستقیم است. تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران فقط به فروش نفت، تجهیزات و امکانات خلاصه نشده است، این تحریمها، تجهیزات پزشکی و دارویی کشور را هدف قرار داده و تأثیرات منفی آن در زندگی بسیاری از بیماران خاص، صعبالعلاج و سرطانی مشهود است.
تحریمهای آمریکا سبب شده که کودکان و سایر افراد مبتلا به این بیماری در ایران نتوانند از حق سلامت بهرهمند شوند. ممانعت از دسترسی افراد به تجهیزات درمانی، نقض آزادی انسانها برای برخورداری از حق سلامت بوده و درصورتیکه به درد و رنج بیشتر آنها منجر شود کاملاً غیرانسانی است، حتی اگر غیرعمد باشد.
دارو و اقلام بهداشتی آنقدر مهم هستند که در اسناد مختلف بینالمللی گفته شده که سلامت مردم چه مستقیم و چه غیرمستقیم نباید تحتتأثیر تحریم قرار گیرد و همه دولتها باید به آن پایبند باشند. آمریکا تلاش میکند با به خطر انداختن سلامت مردم ایران و افزایش هزینههای زندگی یا به تعبیری در مضیقه قرارگرفتن زندگی مردم به جمهوری اسلامی فشار وارد کند و این اقدام تجلی نقض حقوق بشر و تروریسم است.
امیدواریم در روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه رویکردها که در اختیار نهادهای بینالمللی است تغییر پیدا کند هر چند که نهادها هم کارآمدی خود را ازدستدادهاند و هیچگونه اشرافیتی بر فلسفه وجودی و رسالتشان ندارند.
انتهای خبر/ ج
دیدگاهها