- کد خبر: 10838
- بازدید: 613
- 1393/08/05 - 14:13:14
رهبری خدمتگزار در سازمانهای معاصر
در مدل "هرم وارونه"، رهبران در پايين هرم سازماني و در سطوح پايين سازمان حضور داشته و به پيروان خود خدمت ميكنند، لذا ميتوان مدل هرم وارونه را ذات و جوهره رهبري خدمتگزار به شمار آورد.
به گزارش سبلانه، مقدمه:: تئوري هاي سنتي رهبري مبتني بر مدل سلسله مراتبي بوده¬اند كه قدرتي در بالاي سازمان وجود داشته كه دستورات را از بالا به پايين ديكته مي كردند و پيروان در سطوح پايينتر به عنوان يك عضو سازماني، ملزم به پيروي از اين دستورات بوده¬اند. تحقيق و پژوهش در زمينه رهبري منجر به تئوري¬هاي پيشرفته در حوزه رهبري شدند. بعضي از اين تئوري ها و مدل¬هاي عبارتند از: رهبري كاريزماتيک، تعاملی، تحول آفرین، معنوی و رهبری خدمتگزار.
در حال حاضر موضوعي كه مورد توجه بسياری از صاحبنظران علم مدیریت قرار گرفته، تئوري رهبري خدمتگزار مي¬باشد كه براي نخستين بار توسط رابرت گرين ليف (Robert Greenleaf) در سال 1977 مطرح شده است. در مدل "هرم وارونه"، رهبران در پايين هرم سازماني و در سطوح پايين سازمان حضور داشته و به پيروان خود خدمت مي كنند، لذا مي توان مدل هرم وارونه را ذات و جوهره رهبري خدمتگزار به شمار آورد.
گرين¬ليف بحران رهبري را اينگونه توصيف مي كند كه دانشكده هاي مديريت در انجام مسئوليت خود به منظور آماده¬سازي افراد براي نقش هاي رهبري در جامعه شكست خورده و يا قصور كرده اند. بحران مزمن حكومتداري، ناشايستگي فراگير سازمان¬ها در فائق آمدن به توقعات ذينفع¬هاي خود، اكنون يك عامل جهاني محسوب مي¬گردد. لذا موضوع رهبري خدمتگزار براي تمامي سازمان ها از اهميت بالايي برخوردار مي¬باشد.
مبدا و توسعه رهبری خدمتگزار
واژه «خدمتگزار» بیانگر اعمالی بر مبنای خدمت و خدمت¬دهی می-باشد. ایده رهبری خدمتگزار کاملاً برگرفته از ویژگی های شخصیتی پیشوایان مذهبی در ادیان مختلف می¬باشد. در کتاب مقدس انجیل، از حضرت مسیح به عنوان اسوه و الگوی رهبری خدمتگزار یاد شده است.
در ادیان دیگر نیز (مانند اسلام)، دو نقش کلیدی برای رهبران برشمرده شده است: خدمتگزاری و حمایت. در این رابطه، یک رهبر خدمتگزار باید همواره در پی خدمت¬دهی به افراد خود بوده و کوچکترین کوتاهی و غفلتی در این زمینه، شخصیت هدایت¬گرایانه وی را زیر سوال می¬برد. چنین رهبران خدمتگزاری، باید همیشه به دنبال آسایش افراد خود باشند و آنان را بر اساس رفتار و کردارشان، هدایت و راهنمایی نمایند. ایده «رهبری خدمتگزار» از آغاز اسلام تاکنون، همواره بخشی از دین به شمار رفته است. حضرت محمد در یکی از احادیث خود می¬فرماید: «هر یک از شما، رهبر و راهنمای اخلاقی خود بوده و در مقابل آنچه انجام می-دهید، مسئولید». بنابراین می¬توان اذعان داشت رهبری خدمتگزار، موضوعی جدید در ادبیات فعلی رهبری نمی¬باشد، بلکه وظیفه¬ای است که خداوند متعال برای هدایت بندگانش، به پیامبران خود واگذار کرده است. از بدو پیدایش جهان هستی، از سوی خداوند، فرمان¬هایی مبنی بر خدمت¬دهی به افراد و پیروان، به پیامبران داده می¬شد که آنها نیز آن را اطاعت می¬کردند. همچنین در انجیل مقدس نقل شده است که حضرت عیسی پای برخی از پیروان خود را شستشو می¬داد که این امر، از مصادیق بارز رهبری خدمتگزار به شمار می¬رود.
اگرچه به نظر می¬رسد که رهبری خدمتگزار در اصل، از ویژگی¬های پیامبران به شمار می¬رود، اما اخیراً توجه بسیاری از سازمان-های غربی نیز به اهمیت این سبک رهبری جلب شده است.
یک رهبر خدمتگزار در وهله اول، خادم بوده و در درجه دوم، باید فردی آگاه باشد تا بتواند افراد و پیروان خویش را بدرستی هدایت و راهنمایی نماید. رهبری خدمتگزار نیز مانند سایر سبک¬های رهبری، دارای ایدئولوژی خاصی است که رهبران باید آن را به پیروان خود منتقل کنند.
اگرچه گرین لیف، مبدع واژه رهبری خدمتگزار نبود، اما نوآوری-های بسیاری در زمینه رهبری خدمتگزار ایجاد کرده است. محققان و پژوهشگران حوزه رهبری، معتقدند که تئوری رهبری خدمتگزار باید توسط رهبران سازمان¬های مدرن امروزی، مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
برخی دیگر نیز معتقدند که رهبری خدمتگزار، سبکی از رهبری است که جهت انتقال قدرت به رهبران سازمان از طریق روش¬های اجتماعی بوجود آمده و هدف آن، ارائه خدمت به افراد و پرورش آنان و همچنین اصلاح وضعیت تمامی سازمان¬ها می¬باشد.
مفهوم سازی رهبری خدمتگزار
تاکنون مطالعات متعددی پیرامون حوزه رهبری صورت گرفته است. رهبری، فرآیندی است که شخص را قادر به تاثیرگذاری بر روی دیگران جهت دستیابی به اهدافی مشترک (هم برای فرد و هم برای سازمان) می¬سازد. این تعریف، یکی از اصلی¬ترین تعاریفی است که در حوزه رهبری انجام شده است و در مورد رهبری خدمتگزار، نیز تا حد زیادی صادق می¬باشد. هدف اصلی و غایی یک رهبر خدمتگزار، خدمت¬رسانی به افراد از طریق سرمایه¬گذاری بر روی پرورش و کامیابی آنان بوده که درنهایت به انجام وظایف و تحقق اهدافشان منجر می¬شود.
خدمت¬گرایی، تنها عامل موفقیت رهبران خدمتگزار نمی¬باشد انجام کارهای سخت و پرمشقت، بیانگر میزان خدمتگزاری رهبران نیست، بلکه یک رهبر خدمتگزار، فردی است که توانش را صرف توانمندسازی، کمک به افراد و تعالی آنان نماید. بعلاوه، رهبر خدمتگزار نباید برای تائیدطلبی و جلب نظر مثبت دیگران، به دنبال تامین نیازهای افراد و خشنودی¬شان باشد. رهبری خدمتگزار در معنای واقعی، تمایل قلبی برای خدمت¬دهی به دیگران جهت دستیابی به تعالی سازمانی می¬باشد. در رهبری خدمتگزار، تاکید و تمرکز بر موفقیت افراد، موجب توسعه و پرورش منابع انسانی می¬شود. مفهوم رهبری، دربرگیرنده ویژگی-هایی است که در رهبری خدمتگزار، بطور کامل متجلی می¬شود.
رهبری بطور کامل بیانگر رابطه¬ای است که در آن، شخص قادر به تاثیرگذاری بر رفتار یا اعمال سایرین می¬باشد. «رهبری، فرآیند توسعه ایده¬ها و چشم¬انداز سازمانی بوده و بر پایه ارزش¬هایی استوار است که از ایده¬ها و چشم¬انداز حمایت کرده و در پی پشتیبانی از افراد، بهبود رفتارشان و تسهیل اخذ تصمیمات دشوار در مورد منابع انسانی و سایر منابع، می¬باشد. به بیان دیگر، رهبران خدمتگزار باید چشم¬اندازی در سازمان بوجود آورده و استراتژی¬هایی در جهت کمک، برانگیختن و تشویق افراد تدوین نموده و در نهایت مقدمات پیدایش اعتماد و شجاعت را در سازمان بوجود آورند.
وجود رهبری که با تواضع ، گوش دادن ، همدلی ، آگاهی ، آینده-نگری (دوراندیشی) و تعهد ، کارکنان را رهبری کرده و در جهت ساختن جامعه¬ای با محوریت خدمتگزاری می¬کوشند، برای سازمان¬های کنونی، امری ضروری می¬نماید. با چنین ویژگی¬های شخصیتی و رفتاری، رهبران سازمان احساس مؤثربودن می¬کنند، زیرا کارکنان و پیروان با برآورده¬شدن نیازهایشان، نهایت تلاششان را برای دستیابی به اهداف سازمان بکار خواهند بست. نقطه قوت چنین نگرشی به رهبری، این است که رهبران بدور از تحکم، زورگویی و خودخواهی ، به افراد خود احترام گذاشته، آنان را ارزشمندترین منبع سازمان تلقی کرده و برایشان ارزش زیادی قائل می¬شوند. بنابراین رهبری خدمتگزار در فلسفه رهبری، مجموعه¬ای از توانمندسازی ، کیفیت جامع ، ایجاد تیم¬های کاری ، مدیریت مشارکتی و اخلاق خدمتگزاری می¬باشد.
رهبری خدمتگزار بر افزایش خدمت¬رسانی به افراد، رویکردی همه-جانبه به کار، دمیدن روحیه مشارکت در سازمان و در نهایت واگذاری قدرت تصمیم¬گیری به سایر افراد تاکید دارد. رهبران خدمتگزار باید افرادی ارزش¬مدار و شخصیت¬گرا باشند که رفتارشان بیانگر خدمتی است که به سایرین ارائه می¬دهند. رهبری خدمتگزار، رفتاری نگرشی در مسیر مسئولیت¬های یک رهبر به شمار می¬آید. علاوه بر آن، مفهوم رهبری خدمتگزار، اغلب در مقایسه سبک¬های ادهوکراتیک یا سلسله مراتبی رهبری، نمود ویژه-ای می¬یابد. به نظر می¬رسد که رهبری خدمتگزار، جایی ضرورت می-یابد که سبک¬های سنتی رهبری برای ایجاد انگیزه در کارکنان در هنگام تحول سازمان¬ها و وجود ناهمگونی¬های فرهنگی کفایت نکند.
علیرغم تفکر فعلی در مورد سازمان¬های مولد و اثربخش، می¬توان ادعا کرد که برای افزایش اثربخشی، سازماندهی و مهندسی مجدد سازمان¬ها امری ضروری به نظر می¬رسد. اما این امر، موفقیت بلندمدت سازمان¬ها را تضمین نمی¬کند؛ مگر اینکه تغییراتی در مدیریت منابع انسانی توسط رهبران سازمان¬های دولتی ایجاد شود. در چنین سازمان¬هایی با محوریت رهبری خدمتگزار، افراد و فرآیندهای کاری از اهمیت بالایی برخوردار بوده و کاهش لایه¬های سازمانی در ساختار سازمان در جهت دستیابی به اهداف و حداکثرساختن بهره¬وری، امری اجتناب¬ناپذیر به نظر می¬رسد.
در رهبری خدمتگزار، اعتقاد بر آن است که فرآیندها و سیستم-های اثربخش، تا زمانی اثربخش هستند که افراد مرتبط با آنها، افراد تاثیرگذاری در سازمان باشند. بنابراین اثبخشی سازمان-ها بدون شک در دستان رهبران و پیروان آنها می¬باشد. رهبرانی که انگیزه بالا، از آموزش¬های لازم و صلاحیت¬های لازم برای خدمتگزاری برخوردارند، تنها دلگرمی و پشتوانه سازمان¬ها در دستیابی به اهدافشان به حساب می¬آیند.
بنابراین رهبران خدمتگزار، افراد خود را از طریق سرمایه-گذاری بر روی توانمندسازی، مربیگری و رایزنی، تشویق به انجام وظایف خود به بهترین نحو می¬کنند.
نتیجه¬گیری
در این پژوهش به بررسی نقش رهبری خدمتگزار در سازمان¬ها و مدیریت پرداخته شد. همانطور که اشاره شد، هدف اصلی رهبران خدمتگزار در سازمان¬ها، خدمت¬رسانی به افراد می¬باشد. تلاش برای دستیابی به اهداف فردی کارکنان به جای اهداف سازمانی، از ویژگی¬های اساسی رهبران خدمتگزار به شمار رفته و این دسته از رهبران همواره در تلاش جهت کمک کردن به کارکنان خود می¬باشند.
برای این که مدیری خدمتگزار باشد، نمی¬توان خدمتگزاری را به وی دیکته نمود؛ بلکه خدمتگزاری باید در طبیعت و نهاد رهبران وجود داشته باشد. اما باید توجه کرد که مدلسازی ویژگی¬های رهبران خدمتگزار برای آنان بسیار مؤثر خواهد بود. الگوسازی ویژگی¬های رهبران خدمتگزار، برای توسعه خدمت¬رسانی آنان بسیار ارزشمند خواهد بود. برگزاری دوره¬های آموزشی برای توسعه و پرورش مهارت¬های رهبران خدمتگزار می¬تواند از اهمیت بسیاری برخوردار باشد.
از آنجاکه نگرش کارکنان نسبت به خدمتگزار بودن رهبرانشان می-تواند عواقب مثبتی برای سازمان همچون افزایش رضایت شغلی، تعهد سازمانی، اعتماد و توانمندسازی در پی داشته باشد، به مدیران سازمان¬ها پیشنهاد می¬شود که با بهره¬گیری از ویژگی¬های رهبران خدمتگزار، در پی وفاداری بیشتر افراد به سازمانشان باشند که این امر می¬تواند به بهره¬وری بالاتر سازمان ها منجر گردد.
انتهای یاداشت/
یادداشت از عدالت امیرزاده گیوی
منبع: كيويميز
دیدگاهها