- کد خبر: 11318
- بازدید: 312
- 1393/08/18 - 11:04:05
شهروند و شهر نشینی
ما باید بدانیم که شهر نشینان براي قرار گرفتن در قالب شهروندي باید چگونه رفتار نمایند و چه مسئولیت هایی را در قبال شهر یا اجتماع خود بپذیرند.
به گزارش سبلانه به نقل از مشکین رسا، در زندگی روزمره اصطلاحات و واژه هایی مانند، خیابان، پیاده رو، بازار، پارك، کوچه، چراغ راهنمایی و ... مورد استعمال است. هر کدام از این اصطلاحات به ظاهر، ساده تعریف و کاربرد مخصوص خود را دارند که وجود آنها براي روال طبیعی زندگی، حفظ نظم و مدیریت شهري ضروري و لازم بوده و به مصداق "هرچیز به جاي خویش نیکوست" رعایت حریم و حرمت هر کدام از این مکانهاي تعریف شده جهت حفظ یکپارچگی و نظم شهري بر هرشهرنشینی لازم است. زیرا هر کدام از آنها در هر حال متعلق به همه ساکنان یک شهرمی باشد در علم جامعه شناسی، افراد ساکن در شهر را با لحاظ کردن نوع تعامل و رفتار اجتماعی و اندازه مسئولیت پذیري در دو قالب شهر نشین و شهروند تعریف نموده اند.به باور کارشناسان و صاحب نظران هر فردي که در شهر ساکن است یک شهر نشین محسوب می گردد. اما شهروندي را قالب پیشرفته شهر نشینی دانسته اند. به نظر آنان یک شهر نشین هنگامی که به حقوق دیگران احترام گذارده و به مسئولیت هاي خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند ارتقاء پیدا می کند.
آنان همچنین معتقدند که جمع شدن افراد در" شهروندي " به نقش مکانی خاص شرط لازم براي شهروندي است اما شرط کافی نیست پس روابط مردم شهر و نوع رفتار و ظرفیت پذیرش مسئولیت و مشارکت در انجام حقوق و تکالیف آنان درتعامل با یکدیگر و جامعه بیانگر سطح فرهنگ اجتماعی و ملاك ارتقاء آنها به شهروندي است. با توجه به تعریف بیان شده ، معیار و محک شهروندي مشخص می گردد و ما می توانیم رفتار خود ودیگران را با آن بسنجیم و مقایسه نماییم تا معلوم گردد که لقب شهروندي را برازنده هستیم یا نه؟حال باید بدانیم که شهر نشینان براي قرار گرفتن در قالب شهروندي باید چگونه رفتار نمایند و چه مسئولیت هایی را در قبال شهر یا اجتماع خود بپذیرند؟
در بعضی جوامع افراد چنان آموزش دیده و پرورش می یابند که مصالح اجتماع را بر مصالح فردي مقدم می دارند. بدین معنی که در باور آنها مصالح و منافع اجتماع مهمتر از مصلحت فرد است و فرد ابتدا در قبال اجتماع احساس مسئولیت دارد سپس به منافع خود می اندیشد. یعنی اول وطن بعد من، اول کار بعد تفریح و ......... اما در اکثر جوامع افراد در مواقعی از جان خود می گذرند اما همین افراد مثلا حاضر نیستند که قوانین عادي مثل راهنمایی و رانندگی را رعایت نمایند. ما باید تکلیف خود را مشخص کنیم و راه صحیح را در تعلیم تربیت و آموزش افراد جامعه خصوصا کودکان و نوجوانان در جهت ارجحیت اجتماع بر افراد مشخص نماییم تا در بزرگسالی به درجه خود کنترلی رسیده و جامعه هزینه کمتري براي کنترل اجتماعی بپردازد.
مغازه داري که اجناس خود را در پیاده رو می چیند در واقع به حریم پیاده ها تجاوز نموده است. و شخص پیاده در صورتی که در مکان مخصوص نتواند راه برود مجبور به استفاده از سطح سواره رو خیابان می شود و این امر علاوه بر اینکه در تردد وسایل نقلیه اختلال ایجاد می کند باعث به خطر افتادن جان وي نیز می گردد.
آیا می توان آن مغازه دار را شهروند نامید؟
صاحب خانه اي که در دفع به موقع و بهداشتی زباله هاي منزل خود دقت ندارد و هر ساعت از شبانه روز، زباله ها را در کوچه و خیابان رها می کند و عوارض قانونی سالانه خود را پرداخت نمی کند و یا سر و صداي او مزاحمت براي همسایگان ایجاد می نماید آیا لایق واژه شهروندي هست؟
یا اشخاصی که زندگی روستایی را با خود به شهر آورده اند و یا جوانانی که به جاي اینکه نقش هایی که در اجتماع دارا هستند را درست انجام دهند، در اماکن عمومی بی هدف تجمع دارند، آیا لایق شهرت شهروندي اند؟ این قبیل افراد فقط مصداق شهرنشین هستند و بنابر مطالب مطرح شده شهروند محسوب نمی شوند.
تصور کنید شهري را که پیاده رو آن توسط مغازه داران و کا سبان اشغال شده، عابران از سواره رو استفاده می نمایند و رانندگان رعایت حق تقدم را نمی کنند، پارکینگ ندارد، بازار روز در سطح کوچه و خیابان است، اداره ها و مدارس در مکانهاي درست و کارشناسی شده بنا نشده اند ، پایانه هاي مسافري در مرکز شهر قرار دارند ، بهداشت در شهر کمتر رعایت می گردد ، زباله در سطح کوچه و خیابان، فاضلاب در رودخانه تخلیه می گردد، برخورد هاي خیابانی زیاد است. در همچین شهري چند درصد افراد لایق واژه شهروندي بوده و تقاضاي رعایت حقوق شهروندي را دارند؟ درنظر بگیریم که موارد ذکر شده شرایط اولیه و لازم یک شهر است نه شرایط ایده آل! پس بکوشیم که با پذیرش مسئولیت در قبال اجتماع و رعایت قوانین و حریم ها در قالب شهروندي جا داشته باشیم و توقع رعایت حقوق شهروندي را نماییم. در این صورت اجتماع و حاکمیت نیزنمی توانند از مسئولیت هاي خود در قبال افراد چشم پوشی کنند. باید توجه داشت که برای کسب عنوان شهروندی شهر نشینان نیاز به آموزش دارند ، ارگانهای مسئول در حوزه مدیریت شهری متولیان این امر می باشند.
آموزش شهروندی با ارتقاء فرهنگ شهروندی ارتباط مسقیم دارد، و رابطه تنگاتنگ با اخلاق و روابط اخلاقی دارد. این مولفه آموزشی با مشوق هایی چون احساس برادری، همنوعی، تعهد و مسئولیت پذیری همراه است. که در بعد فرهنگی اشاره به اخلاق شهروندی می کند در واقع باید به آموزه هایی حقوقی پرداخت که شهروندان در یک شهر نسبت به نهادهای اجتماعی، شهروندان باید اجرا نمایند.
در شهرهای کوچک مانند مشکین شهر شهرنشینان تقابل با قوانین شهروندی را به نوعی اعتراض به دستگاه مدیریت شهری تلقی می کنند و هر نوع کم کاری و یا عدم توانایی شهرداری در انجام پروژه های بزرگ به هر دلیلی را با عدم همکاری با مدیریت شهری جواب می دهند. البته واضح است که با توجه به سطح عمومی فرهنگ در شهرستان مشکین شهر این موضوع از دو جهت قابل تامل هست اول آنکه ممکن هست این تقابل به نوعی اعتراض مدنی باشد و دوم آنکه متولیان شهری کوچکترین قدمی در جهت آموزش شهروندی برنداشته اند که انتظار تعاملات شهروندی را داشته باشند.
در هر دو صورت نیاز به آموزش شهرنشینان این شهر تاریخی ضروری به نظر می رسد و با توجه به سطح عمومی آگاهی ها امید است این آموزش ها که می تواند در قالب های مختلفی مانند همایش کارگاه های یک روزه ارتباط با مدارس و ارتباط مستقیم مسئولان با مردم و امثال اینها باشد زودتر نتیجه دهد به امید روزهای بهتر در افق همکاری های شهروندان با مسئولان شهری.
انتهای پیام/
دیدگاهها