- کد خبر: 11576
- بازدید: 345
- 1393/08/23 - 15:16:43
نطق آتشین زینب علیهاالسلام در کاخ یزید
یزید خود را در اوج پیروزى مى دید و مست باده قدرت بود اما زینب كبری علیهاالسلام با مطرح كردن پوشالى بودن قدرت او، تمامى شیرینى پیروزى را در كامش مبدل به تلخى زهر كرد.
به گزارش سبلانه، مهمترین اصولى كه از كلام آتشین زاده حیدر كرار در كاخ یزید برداشت مى شود، عبارت است از:
شكست دشمن: زینب كبری علیهاالسلام بر اساس منطق قرآن(1) ددمنشىهاى یزید را در باب به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام و اسارت اهل بیتش را پیروزى یزید ندانست بلكه آن را مهلتى دانست تا یزید بر گناهانش بیفزاید.
افشاى ماهیت دشمن: عقیله بنى هاشم پیشینه خانوادگى یزید را در جمع سران و بزرگان محفلش آشكار ساخت و یادآور شد خاندان یزید یا آل سفیان هیچ گاه با اسلام و پیامبر رابطه خوبى نداشتهاند، در ادامه ثابت كرد جنگ یزید با برادرش، جنگ قومى و یا ملى و یا حتى رقابت براى رسیدن به قدرت نبود بلكه جنگ كفر و ایمان و جنگ غرور جاهلیت با تمامى ارزشهاى اسلامى است.
مرگ جاودانه در راه مبارزه: بزرگ بانوى خردمند بنى هاشم ضمن زبون كردن یزید، با بیان شجره ناپاك خانوادگى اش، به ارزیابى قیام خونین كربلا پرداخت و روح شهادت طلبى را خاستگاه حركت و قیام اسلامى قرار داد و آن را به عنوان رمز پیروزى و بقا و ثبات حكومت اسلامى در طول تاریخ قلمداد كرد.
زینب علیهاالسلام در ادامه نطق آتشین خود، یكى دیگر از اصول مبارزه را ترسیم كرد و آن توخالى و پوچ دانستن قدرت بود. زور و قدرت، آب حیات هر ستمگرى است و هر ستمكارى، زمانى كه احساس قدرتمندى مىكند، شادمان است و دوست دارد همه او را ستایش كنند. یزید نیز خود را در اوج پیروزى مىدید و مست باده قدرت بود اما زینب كبری علیهاالسلام با مطرح كردن پوشالى بودن قدرت او تمامى شیرینى پیروزى را در كامش مبدل به تلخى زهر كرد.
پوشالى دانستن قدرت دشمن: زینب علیهاالسلام در ادامه نطق آتشین خود، یكى دیگر از اصول مبارزه را ترسیم كرد و آن توخالى و پوچ دانستن قدرت بود. زور و قدرت، آب حیات هر ستمگرى است و هر ستمكارى، زمانى كه احساس قدرتمندى مى كند، شادمان است و دوست دارد همه او را ستایش كنند. یزید نیز خود را در اوج پیروزى مى دید و مست باده قدرت بود اما زینب كبری علیهاالسلام با مطرح كردن پوشالى بودن قدرت او، تمامى شیرینى پیروزى را در كامش مبدل به تلخى زهر كرد.
شجاعت و صلابت: دختر حیدر كرار علیهماالسلام در حالى كه ریسمان بر گردن داشت و در كاخ مجلل و باشكوه یزید، حكمران شام قرار گرفته بود، بدون هیچ ترس و اضطرابى دادِ سخن داد، چون با ایمان قلبى كه داشت، دشمن به همان اندازه در نظرش كوچك و بىارزش بود كه خداوند در دیده و جانش بزرگ و عظیم. بنابراین بدون هیچ ترس و واهمه اى نطق آتشین خود را در برابر تمامى انسانهاى به ظاهر بزرگ و قدرتمند شام بر زبان جارى كرد.
جاودانگى آثار مبارزه: با اطمینان كامل به آینده درخشان قیام برادرش و آگاهى به آثار جاویدان و فراگیر آن در تاریخ، خطاب به یزید فرمود:
«اى یزید! هر چه مى توانى در راه دشمنى ما مكر و حیله و نقشه طرح كن و كوشش به خرج بده! به خدا سوگند! نمى توانى نام ما را از خاطره ها و صفحه تاریخ محو نمایى!... »(2)
زینب كبری علیهاالسلام براساس اعتقاد عمیق خود به قرآن به خوبى مى دانست تمامى نقشه ها و توطئه هاى یزید بر باد است و آنچه در آینده تاریخ مى درخشد، آثار قیام خونین برادرش است.
هدف دارى: در پایان خطبه آتشین، زینب كبری علیهاالسلام فرمود:
«اكنون حمد مى كنم خداى را كه آغاز كار ما را به سعادت و مغفرت قرار داد و پایان آن را به شهادت و رحمت ختم نمود. از خداوند متعال مى خواهیم كه ثواب و رحمت خویش را بر شهیدان ما تكمیل فرماید و اجر و مزد آنان را افزون سازد و جانشینى ما را از آنها نیكو مقرر فرماید، زیرا او خداوند بخشنده و مهربان است و او پناهگاه ما است و ما را كافى است و او نیكو وكیلى است. »(3)
یزید كه بیم داشت مبادا قشر عمومى جامعه از حقایق كارهاى او و خاندانش اطلاع یافته و سر به شورش و قیام بردارند، براى اینكه خود را از چنین خطر بزرگى وا رهاند، راهى جز دلجویى و عذرخواهى از اسیران ندید تا بدین وسیله جوّ شام را آرام كند و پرده بر اعمال نادرست خود بكشد.
حضرت هدف از آفرینش بشر را به معرفت حق رسیدن و در جوار رحمت او آرمیدن مى داند و معتقد است وقتى بندهاى به خدا پیوست و در هیچ وضعى خود را از او جدا ندید، آنگاه تلخى و شیرینى، مرگ و حیات همه و همه در نظرش یكسان است.
رسوایى طاغوت
خطبه كوبنده سفیر كربلا چنان اوضاع مجلس آراسته یزید و او را آشفته كرد كه یزید دچار سردرگمى شد و ترسید با افشاگرى هاى دختر على بن ابىطالب علیه السلام پایه هاى حكومتش دچار تزلزل شود. ترس زمانى بیشتر شد كه حضرت زینب علیهاالسلام در مسجد شام هنگامى كه امام سجاد علیه السلام مشغول ایراد خطبه افشاگرانه خود بود، با فریادهاى رسا آن امام را یارى كرد.
از روى تملق و چاپلوسى به عذرخواهى و پوزش متوسل شد تا شاید بدین وسیله راه نجاتى یابد و خود را از وضع خطرناكى كه در آن قرار گرفته بود رها سازد. بنابراین پس از آنكه گناه قتل امام حسین علیه السلام را به گردن پسر مرجانه انداخت، اهل بیت را مورد نوازش قرار داد و از آنها خواست اگر تمایل دارند در شام نزد او بمانند و اگر نمى خواهند به مدینه بازگردند.
از آنجا كه بانوى شجاع اسلام قصد داشت بیشتر با مردم سخن بگوید و آنها را در جریان فاجعه دردناك صحراى كربلا قرار دهد و از این راه نهضت خونین برادر را به بهترین شیوه معرفى كند، فرمود: «پیش از هر چیز باید براى كشته گان خود سوگوارى كنیم»(4)
منبع: آران مغان
دیدگاهها