دلايل حمايت آمريكا از تروريسم

امروزه يكي ازبزرگترين تهديد جهاني بي شك مسئله ترور و تروريسم است كه معادلات و نظم نوين جهاني را برهم زده وابزاري براي قدرتهاي استكباري شده است.

به گزارش سبلانه به نقل از کیویمیز، امروزه يكي ازبزرگترين تهديد جهاني بي شك  مسئله ترور و تروريسم است كه معادلات و نظم نوين جهاني را برهم زده وابزاري براي قدرتهاي استكباري شده است كه ازاين طريق بتوانند خواسته هاي اقتصادي وسياسي خود را اعمال كنند ودر جهت تقويت منافع خود در كشورهايي كه همسو با سياست آنها نيست قدم بردارند و به خصوص آمريكا درعصرحاضر سعي مي كند به طور مستقيم وارد مسائل جنگي در كشورها نشود بلكه باپرورش گروههايي وحمايت از آنها مي خواهد بر مناطق وكشور هاي مورد نظر خود احاطه يابد  و با نا امن كردن كشورها بتواند حكومت ها ودولتها را تضعيف و منطقه ناامني ايجاد نمايد تا ازاين طريق حكومتهاي مخالف خود را كنار بگذارد ويا از طريق اعمال چنين فشارههاي مردم را  عليه دولت مردان خود به شورش تشويق نمايد و امروزه سياست خارجي آمريكا براين استوار است با ايجاد تفرقه ودشمني ميان ملل ومذاهب مختلف به خصوص مذهب سني وشيعه سياستهاي استعماري خود را جلو ببرد و از طرفي با اين روش ماهيت مسلمانان را زير سوال ببرد ودين اسلام را دين خشونت و نا امني جلوه دهد و اتحاد و همدلي مسلمانان را از بين برده و اسلام مورد نظر خود را  معرفي نمايد كه در چندين سال گذشته  آمريكا  با اين نام گروههاي تروريستي  مثل طالبان تكفيري داعش و غيره را حمايت كرده واز طريق اين گروهها درصدد اهداف سياسي  واقتصادي خود مي باشد و سياست خارجي آمريكا براين اصل استوار است كه هركشوري برخلاف منافع آمريكا حركت كند تروريسم است و به اين دليل گروههاي مختلف تروريستي را پرورش داده است كه در صورت نياز در كشورهاي مختلف از آنها استفاده نمايد و ازاين طريق همين گروهها را درصورت نياز در تقابل يكديگر قرارداده و آنها را ازبين ببرد و از طرفي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري حضرت امام خميني (ره) كه سياستهاي كلي و اهداف انقلاب اسلامي و انديشه هاي حضرت امام خميني با شعار نه شرقي ونه غربي و استكبارستيزي برهمگان  واضح و آشكار است  كه اين سياست جمهوري اسلامي ايران به طوريقين مخالف سياستهاي استكباري آمريكا است كه  توانسته است به طور چشمگيري انديشه هاي انقلاب اسلامي رابه كشورهاي ديگر صادر و آن را گسترش دهد كه درحال حاضر كشورهاي لبنان سوريه فلسطين عراق وغيره همسو با سياست خارجي ايران حركت مي كنند  و بدون شك در خيلي از كشورها انقلابهاي مردمي نشات گرفته از تاثير انقلاب اسلامي ايران بر آنهاست و هرگروه وكشوري كه با سياستهاي ايران همسو باشد و در صدد نفي استكبار باشد آمريكا آن را تروريسم مي نامد. پس برداشت آمريكا ازتروريسم دراين حد است كه اگر كشوري مثل فلسطين از خود دفاع مي كند  و هزاران  فرد بي گناه براثر حملات تجاوزگرانه رژيم اسرائيل كشته مي شوند  چون كشور فلسطين همسو با سياستهاي آمريكا نيست تروريسم شناخته مي شود در اين صورت است كه معني واقعي مسئله ترور و تروريسم فداي مسائل سياسي و برداشت دوگانه كشورهاي قدرتمند و زورگو مي شود  و تا به حال آمريكا نتوانسته است تعريف مشخصي از تروريسم به علت منافع خود و هم پيمانانش ارائه دهد كه اين مسئله رسوايي هاي بسياري  را براي اين كشور به وجود آورده است كه به درستي مقام معظم رهبري  در مبارزه با تروريسم داعش با آمريكا همسو نشدند به اين دليل كه دولتمردان آمريكا درصدد مبارزه جدي با گروه تروريسم نيستند چون خودشان اين گروهها را پرورش دادند آنچه مسلم است رهنمو دهاي مقام معظم رهبري توانسته است  تغييرات اساسي درديدگاه دنيا نسبت به نظام استكبار جهاني بوجود بياورد و معادلات  نظام سلطه آمريكا را  به هم بريزد.

  انتهای خبر/

یادداشت از كامران عباسي

دانشجوي كارشناسي ارشد روابط بين الملل

رئيس شوراي اسلامي بخش مركزي كوثر