- کد خبر: 13100
- بازدید: 1,848
- 1393/09/18 - 13:00:16
مروری بر فرهنگ و عارفان دارالارشاد
سبلانه: یکی از نشانه های بزرگ نبوغهای بزرگ در تاریخ شیعه تشکل حوزه های بزرگ علمی در محل موطن آنهاست. این امتیاز به نحو کم نظیری در زندگی علمی محقق اردبیلی پیداست.
به گزارش سبلانه، فقیه متبّحر و توانا، نادره زهد و تقوا، آیه ارشاد اذهان علما، زبده حدیقه اصفیاء و اتقیاء، علم تحقیق و دقت، مثل ورع و خشیت، مجمع فائده و برهان، شارح دقائق علوم و قرآن، عالم ربانی وفقیه صمدانی احمد بن محمداردبیلی فقیهیی است مدقّق و در ورع و تقوا کم نظیر.
آن جناب در اوائل قرن دهم هجری در مهد فضل و عرفان، و محطّ و مأوای بسیاری از بزرگان یعنی دارالارشاد اردبیل چشم بدنیا گشود.
اردبیل در عصر محقق اردبیلی
بی شک نوع اعتقادات و باورها، بینشها و ارزش گزاریها، علاقه ها و تنفرها، آرزوها و خواسته ها و روحیات و ملکات موجود در محیط زندگی، حتی عادات و آداب و رسوم سهمی عطیم در تکوین نوع شخصیت انساها داشته و از عناصر اصلی ساختار روحی انسانها به حساب می آید، از این رو در مقیاسی وسیع دارایی های روحی و معنوی هر شخص نمودی، از دارایی های محیط اوست.
محیط سالم خانواده و مدرسه و جامعه، الهام بخش و نمایشگر انسانهایی سالم، مستعد و فضیلت جوست. و بر عکس محیط مسموم، ویله قربانگاه استعدادها، نبوغها، لیاقتها و مشوق بزهکاری هاست.
روی همین اصل توجه به محیط پرورش نوابع و بزرگان در راستای کنکاش و جستجو برای کشف راز و رمز موفقیت آنها ضروری به نظر می رسد.
آری نابغه ما در اردبیل چشم به دنیا گشود. شهر پاکی و قداست، عرفان و معنویت، شهر تشیع و ولایت. شهری که قرنها واجد سوز و محبت و طوفان عشق و ارادت به اهل بیت عصمت و طهارت بوده و سابقه ای کهن از قداست و معنویت و ولایت داشته است.
بر خلاف اعتقاد کسانی که قداست و ولایت این شهر را مرهون ظهور صفویه از این شهر می دانند، پرورش یافتن اجداد عارف و والای آنها در این شهر بیانگر این است که این شهر قبل از آنها موطن و مأوای عرفایی بزرگ و علمایی سترگ (که تاریخ اسامی وکرامت جمعی از این نوابغ را ضبط کرده) بوده است.[1]
به خاطر قداست والایی که این شهر داشته، خونخوار و خونریزی همچون امیر تیمور گورکانی به آن عنوان دارالامان داده و هر گونه تعرض و تعدی به اشخاص را در این شهر ممنوع کرده بود. این حکم بعدا توسط شاه عباس تنفیذ شد. وی در اواخر ماه شعبان سال 1014فرمانی به این شرح صادر کرد:
"چون شهر اردبیل از زمان امیرتیمور گورکان دارالامان بوده همچنان باید که هیچکس مزاحم دیگری نشود مگر اینکه حق شرعی نزد وی داشته باشد و در این صورت نیز باید که با مدارا و سازش احقاق حق کند"
مشابه این دستورر قبل از وی از طرف شاه طهماسب در سال 932 صادر و بر رواق بقعه شیخ صفی الدین حک شده بود. به موجب این دستور اردبیل باید مصداق " و من دخله کان امناً" می گردید.
در تاریخ ، شهری جز مکه مکرمه را سراغ نداریم، که به خاطر قداستش بست اعلام شود آن هم از طرف خونخواری مثل امیر تیمور که طبعا التزامی به ارزشهای انسانی و آسمانی نداشته است. و لذا بعضی از مورخان این شهر که معاصر با محقق اردبیلی بوده از آن به عنوان (تالی مشاهد مشرفه) یاد کرده است.
تقدس خاص این شهر در آن زمان حتی از نظر سیاحان مستشرق نیز مخفی نمانده است. تا ورنیه سیاح فرانسوی که در زمان شاه عباس دوم به ایران آمده است، می نویسد: اراضی اردبیل اگر چه برای عمل آوردن انگور مساعد است ولی در شهر ابدا شراب یافت نمی شود. ارامنه متوطن اردبیل اگر چه شرابهای خوب در ذخیره دارند اما در هیچ نقطه ایران وارد کردن شراب و نوشیدن آن به اشکال و سختی اردبیل نیست. خیلی پنهان و محرمانه باید صرف شود مثل اینکه شخص قبیحترین اعمال را مرتکب می شود...
این گونه تصریحات که کم هم نیست، همه به خاطر ریشه دار بودن اعتقادات مذهبی مردم و مرکزیت خاصی بوده که این شهر از نظر علم و معرفت و اجتماع بزرگان داشته است.
لقب دارالارشاد که در تواریخ و در اواخر کتابهای زیادی که در زمانهای متمادی در این شهر استنساخ یا تألیف شده به چشم می خورد خبر ازحلقه های عظیم درسی و محفلهای بزرگ علمی و انتشار فضل و دانش و عرفان از این شهر می دهد.
کتابخانه فوق العاده نفیس و گرانبها و بی نظیری که در طی قرنها توسط ارباب فضل و معرفت و در نهایت به اهتمام شاه عباس در کنار مقبره شیخ صفی الدین تشکیل یافته بود گواه روشنی بر اجتماع اهل فضل و دانش در این شهر بوده است. مهر موقوفه "للروضة المبارکة الصفویة" که در حال حاضر تزیین بخش مقدار زیادی از نفیس ترین کتب خطی کتابخانه "سن پطرزبورگ" روسیه است.[2] بیانگر عظمت و جلال کتابخانه این شهر می باشد.
طمع دولت روس در آن زمان به این کتابخانه و غارت آن به توصیه پروفسور "سن کرسکی" خاورشناس معروف روس، نشان دیگری از شوکت آن است.
آری نابغه ما، در طلایی ترین دوران معنوی اردبیل، در دارالامان و دارالارشاد، در تالی مشاهد مشرفه، در محیطی عرفانی و ولایی چشم به دنیا گشود. خصوصیت فضل پرور محیط از یک طرف، پرورش در آب و هوای لطیف روح افزا و بی بدیل و دلگشا که عربها بعد از فتح ایران آن را جزو جنات سبعه شمرده اند[3] در کنارچشمه ها و جویبارها و رودخانه های پر آب و بی حد و حصر دامنه های سبلان که با قامتی پر هیبت و سر به فلک کشیده الهام بخش هیبت و صلابت و سترگی و مقاومت پرورده های خود در تند بادهای تاریخ بوده است؛ از یک طرف و پرورش در خانواده فضل و دانش و ایمان و تقوا از دیگر سو، موجب شد که شخصیت مورد بحث ما از استعداد و فطانت فوق العاده، و روحی در غایت لطافت برخوردار باشد.
محیط خانواده
اصالت و نجابت و پاکی و طهارت والدین و محیط خانواده، و عنایات تربیتی آنان از عوامل مهم موفقیت مردان بزرگ به شمار می رود. نابغه ما نیز قطعا از این مزیت حیاتی بهره مند بوده است. هر چند از خصوصیات پدرش در تاریخ یاد نشده، ولی ارباب تراجم از مادری علویه[4] و عارفه یاد کرده اند. برادر این علویه جلیله از نوابغ نجف بوده، و توصیف فضل و دانش او را در جای خود از زبان خود محقق اردبیلی نقل خواهیم کرد. از اینکه برادر این علویه از اوتاد نجف بوده معلوم می شود که مادر محقق اردبیلی در خانواده فضل و دانش و تقوا پرورش یافته و فرزند، حکایتی از طهارت و فضل مادر بوده است.
حرکت به عتبات عالیه
بعد از مدتی تحصیل در اردبیل، روح بزرگ و استعداد سرشار و همت عالی، او را راهی موطن دیگر اساتید عظام نمود. بدین منظور به سوی اصفهان شدّ رحال نمود و در محضر اساتید حوزه اصفهان زانو زد و مدتی مشغول تحصیل شد.
اما استعداد های سرشار و همتهای بلند همیشه تشنه و طالب معارف جدید و بیشترند، لذا عازم شیراز گشته صفا بخش محفل طلاب آن دیار گردید. و بالاخره روح بزرگش او را به عتبات عالیه که محط اساتیدی متبحر و متخصصینی متضلّع در فنون مختلفه بود فرا خواند.مرحوم شهید ثانی که محقق اردبیلی مدتها در نزد بعضی از اجلاّء تلامذه وی تلمذ نموده است، خود در شرح حالش گوید نزدیک به بیست سفر علمی انجام داده است، برای همین سفرها و درک محضر بزرگان است که به هر فنی که وارد شده است گویا دریایی بوده که به تلاطم آمده و حرفی برای گفتن داشته است.
از میان مسافرتهایی که محقق اردبیلی داشته فقط خبر سه مسافرت به دست ما رسیده است:
1.سفر به اصفهان
2.سفر به شیراز
3. سفر به عتبات
وی به سفر خود به اصفهان در کتاب حدیقة الشیعه در بحث تصوف تصریح کرده است. آنجا که می گوید:[5] مؤلف این کتاب محتاج به رحمت و مغفرت حضرت رب الارباب احمد اردبیلی گوید مرا گذاری به اصفهان افتاد.... سفر وی به عتبات و شیراز قطعا برای تحصیل بوده است و با توجه به اشتیاق و احتیاط وی در تحصیل و عدم اشتغال به غیر علم- و جمع کردن بین قصر و اتمام در نمازهایش- در سفرهای زیارتی بعید بنظر می رسد که سفرش به اصفهان برای غیر تحصیل بوده باشد. اینکه ارباب تراجم فرموده اند محقق اردبیلی در عراق عجم و عراق عرب تحصیل کرده است مؤید دیگری بر این مطلب است. در هر صورت تحصیل محقق اردبیلی در اصفهان محل تردید نیست گرچه دقیقا معلوم نیست پیش چه کسی یا کسانی تلمذ نموده است.
اساتید محقق اردبیلی
از تعبیر حدائق المقربین معلوم می شود که محقق اردبیلی در محضر اساتید زیادی در ایران و عراق تلمذ نموده است.[6] ولی اساتیدی که به نام ضبط شده اند از دو نفر فراتر نمی روند.
1. جمال الدین محمود
2. مولي الیاس
در فقه و اصول از محضر بزرگانی از جمله شاگردی از شاگردان شهید ثانی استفاده کرده است. ولی ارباب کتب تراجم از این شاگرد اسمی نبرده اند و با تعبیر "بعض تلامذه الشهید الثانی" از او یاد کرده اند.
هر چند بعضی از معاصرین از جمله "و له الروایة عن السید علی الصائغ هو من کبار تلامذه الشهید الثانی" که آن را اکثر اهل تراجم ذکر کرده اند استفاده کرده که به طور قطع و یقین مراد از این بعض، سید علي صائغ عاملی جزینی است.[7]
ولی این برداشت خالی از تأمل نیست چرا که اجازه روایت مساوی با تلمذ نیست. و لذا از ارباب کتب تراجم قرائت محقق اردبیلی را نزد سید ذکر نکرده اند.
در هر صورت این سید از برجسته ترین و مقربترین شاگردان شهید ثانی بوده، و از شاگردان کم نظیرش مثل صاحب معالم و صاحب مدارک معلوم می شود که از ذهنی وقّاد و خبرویّتی سرشار برخوردار بوده است.
شیخ علی بن محمد حسن بن زین الدین، حفید شهید ثانی در کتاب "الدّر المنثور" می نویسد: شهید ثانی را اعتقاد تام به مرحوم سید علی صائغ بوده، و از خداوند آرزوی آن داشت که او را فرزندی کرامت کند که معلم و مربی او سید علی صائغ باشد. پس خداوند آرزوی او را روا نمود و شیخ حسن را به او کرامت فرمود و او با سید محمد صاحب مدارک نزد سید علی، اکثر علومی را که وی از شهید ثانی استفاده کرده بود از معقول و منقول و فروع و اصول و عربیت و ریاضی فرا گرفتند.
اساتید مسلم و مشخص محقق اردبیل
1.جمال الدین محمود
روح عالی و استعداد متعالی و ذوق سرشار و نبوغ پر بار محقق اردبیلی مانع از این بود که وی به فقه و اصول اکتفاء کند از این رو برای تحصیل علوم عقلی و فنون فلسفی دنبال فیلسوفی متعمّق و عارفی متضلّع می گشت بالاخره تفحص و جستجو بوی مراد و مقصدش را از خطه فارس آورد.
آری فیلسوفی بزرگ از نخبه شاگردان حکیم نامدار جلال الدین دوانی در شیراز رحل اقامت افکنده خوان پر نعمتی گسترده و محفل پر برکتی تشکیل داده بود. او فیلسوف متاله جمال الدین محمود بود. محقق اردبیلی با عزمی راسخ و اراده ای استوار و با اشتیاق تمام راه سفر در پیش گرفت و سالها در محضر این فیلسوف در کنار بزرگانی چون ملا عبدالله یزدی- صاحب حاشیه تهذیب المنطق و غیره- زانو بر زمین زد و توشه ها از خرمنش چید.
حواشی و شروح و تألیفات فلسفی و کلامی نفیسی از محقق اردبیلی چون حاشیه شرح تجرید قوشچی و... و تدریس کتاب گرانسنگی چون شرح المطالع از برکات انفاس آن فیلسوف بزرگ و نبوغ و استعداد خاص محقق اردبیلی است.
2.مولی الیاس دایی محقق اردبیلی
این عالم بزرگ در علوم عقلی مخصوصا در هیئت و ریاضیات علامه ای بی نظیر و محققی بی بدیل بوده و جزو دانشمندان کم نظیر عالم تشیع بحساب می آید.
محقق اردبیل علم هیئت را نزد این نابغه تلمذ نموده و در بحث قبله شرح ارشاد[8] و در زبدة البیان[9] به تلمذ خود در نزد این عالم بزرگ اشاره فرموده است. وی در بحث فوق که آن را در زمان حیات استاد نوشته می فرماید:
متخصصین علم هیئت در این روزگار خیلی کم هستند و من آن را منحصرا در محضر دایی ام پیدا کرده ام کسی که روزگار در میان علمای این فن و در میان حکمای مسلمین بعد از خواجه نصیر الدین طوسی نمونه اش را تحویل نداده است(و فقه الله لمرضاته و من علینا بجوده و افاض علینا من علمه) و از قلّت توفیق، اینکه مدت بیست و پنج سال است که از خدمتش دور افتاده ام و شب و روز از خداوند می خواهم که مرا به خدمت او نایل بگرداند... تا آنجا که می فرماید واجب است ما آنچه را که از خدمت ایشان استفاده کرده ایم در این بحث ذکر بکنیم. الخ
شیخ آقا بزرگ طهرانی در مجموعه نفیس خود"طبقات اعلام الشیعه" وی را در ضمن بزرگان قرن دهم ذکر کرده و فرموده است: مولی الیاس دایی محقق مقدس مولی احمد اردبیلی بوده، و محقق در صفحه سی و هفت زبدة البیان در بحث " قبله" ضمن ذکر عقیده او درباره ستاره جدی و قطب در توصیفش فرموده: در این روزگار برای او نظیری در علم هیئت و ریاضیات نیست.
در تاریخ اردبیل آمده: شیخ الیاس، فاضل و دانشمند معروف، در جمیع علوم به وی مراجعت می نمودند. مخصوصا در علم هیئت و هندسه و سایر فنون ریاضیات سرآمد عصر خویش بوده.
سپس به نقل از کتاب نزهةالنواظر و بهجةالمسامع(ج4/43) آورده:
همایون شاه تیموری از وی دعوت نموده و وی دعوت او را پذیرفته از عراق به کابل رفته و در آنجا ملاقات نموده اند. همایون شاه او را غنیمت شمرده جوایز و هدایای زیادی به وی عطا نموده از آن جمله قسمتی از اراضی حاصلخیز از نواحی موهان از شهرهای "اوده" که شامل دهات متعدد بوده به وی واگذار کرده و از مقربین خویش گردانید، و درةالتاج علامه قطب الدین رازی را بر او قرائت نمود.
رفته رفته مورد رشک علمای محل از جمله اویس گوالیری واقع شد، اویس در وقت مباحثه و مناظره با خواندن عبارت دروغ و بی حقیقت از کتب دیگران و نسبت آنها به علما می گفت قول فلان و فلان ناقض کلمات شماست.
اردبیلی از تلفیقات و حیله وی آگاه نشد مفحم و منفعل گردید و بسوی مزرعه خود- در موهان- رفت سپس جمیع مایملک خود را از کلک و عروض ترک نمود اوّل به کجرات و از آنجا به مکه سپس به عراق و آخر سر به اردبیل رهسپار گردید و در اردبیل استقرار یافت و در همانجا از دنیا رفت، بدایونی همین طور نقل کرده است.
سپس مؤلف تاریخ اردبیل می نویسد: تاریخ ولادت و وفاتش بدست نیامده ولی قدر مسلم آن است که وی از اعلام قرن دهم هجری است و صاحب الذریعه دامت برکاته در کتاب" احیاالداثر من مآثر من فی القرن العاشر" ترجمه وی را ایراد نموده است.[10]
شخصیت علمی محقق اردبیلی
از آنجا که محقق اردبیلی در آسمان تقوا و معنویت اوج گرفته و زهد و قداست او زبانزد عام و خاص گردیده است- و با توجه به اینکه نوع متدینین عنایت و مجذوبیت خاصی نسبت به امور معنوی دارند تا دقائق علمی، از این رو شخصیت علمی- این مرد بزرگ به طرز تأسف باری از نظرها مخفی مانده است.
تنها به عنوان ضرب المثل پرهیزگاری، تندیس پارسایی که – نمودار تمام ابعاد شخصیت او نیست- معرفی شده و بالاخره عنوان مقدس به خود گرفته است.[11]
محققین والا مقامی که با شخصیت علمی و دقت نظر فقهی این محقق آشنایی دارند می دانند که اگر بگوییم آن جناب در این مجال مظلوم واقع شده است هیچ گونه اغراقی نکرده ایم .
البته ما در تصریح به این حقیقت تلخ تنها نیستیم و بزرگانی از علما قبل از ما متوجه این نکته بوده و به مظلومیت او که در واقع برگشتش به مظلومیت و محرومیت مجامع علمی از تحقیقات رشیق و تدقیقات عمیق این فقیه بزرگ شیعه است تصریح فرموده اند. محدث و رجالی بزرگ مرحوم نوری صاحب مستدرک می فرماید: شجره علم و تحقیقات این عالم ربانی و فقیه محقق صمدانی زیر انوار قدس و زهد و خلوص و کراماتش مدفون مانده است.[12] جای بسی خوشحالی است که اخیرا جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضرورت توجه فضلا و محققین حوزه را به تحقیقات وزین و دقیق و پربار این فقیه بزرگ لمس کرده و کتاب گرانمایه و گرانسنگ ایشان یعنی شرح ارشاد را با تحقیق و تصحیح سه نفر از فضلای حوزه به چاپ رسانده و در اختیار اهل تحقیق قرار داده است.
آیة الله حاج آقا مجتبی عراقی که یکی از مصححین کتاب فوق می باشد درباره کتاب مزبور می فرماید: این کتاب کتابی است که اگر به بازار علم عرضه شود قطعا جواهر و حدائق تحت الشعاع آن قرار خواهند گرفت.
این ادعا نیست که می کنم من توی این گود زورخانه الآن 50 سال است که خدمت می کنم. موشکافیهایی را که محقق اردبیلی در فتاوی و روایات دارد نه صاحب جواهر دارد نه صاحب حدائق، ولی خوب چه کار کنیم که متأسفانه آن طور که باید و شاید عرضه نشده است.
اینقدر موشکافی و فتاوای عجیب و غریب و استدلال و برهان در مسائل مختلف دارد. یکروز بعضی از فتاوای آن کتاب را برای مرحوم آیت الله حاج سید احمد خوانساری- خدا رحمت کند ایشان را- نقل می کردم خیلی تعجب کردند.[13]
صاحب روضات الجنات بعد از اینکه مؤلف این کتاب را در بین فقهای امامیه مشهور به فضل و تحقیق و اتقان دانسته است جمله ای آورده که از آن معلوم می شود که جماعتی از فقها به این کتاب به جهت کثرت اشتمالش بر تدقیقات فلسفی و در نتیجه خروج از طریقه عموم فقها اعتراض داشته اند.[14]
این سخن در واقع به احسن وجه و ابلغ صوت مقام و منزلت علمی و حدّت نظر این فقیه بزرگ را به نمایش گذاشته است. حاشا شأن محققی که غیر واحدی از ارباب کتب تراجم از بیان ملکات قدسیه وی اظهار عجز یا اظهار استغناء نموده اند از اینکه اموری را که شبهه عدم دخل آنها در استنباط می رود داخل در استنباط و اجتهاد کرده باشد.
شخصیت علمی محقق اردبیلی در نظر اهل فن
استدلالات و تدقیقات آن جناب آنچنان عمیق و رشیق بوده و در سایه آن آنچنان شجاعانه اظهار نظر کرده و احکامی را که قرنها بدیهی تلقی شده بود مورد بحث و انتقاد قرار داده که او را فقیهی که قدرت تشکیک در هر مسأله بدیهی دارد معرفی کرده اند.
شیخ یوسف بحرانی او را نظیر علامه حلی دانسته و فرموده: کان مجتهداً صرفاً کالعلامة الحلی.[15]
محقق تستری فرموده: حل کننده دقائق انظار افکار و انظاری که کسی به پیرامون آن نگردید، و مخصوص به فضائل و مزایای باطنی و ظاهری علمی و عملی، در شأن آن بزرگوار اذهان مردم متحیر و قلم اساتید و اعیان کوتاه.
سید مصطفی تفرشی که در محضر یکی از برجسته ترین شاگردان محقق اردبیلی یعنی عبدالله بن حسین تستری تلمذ نموده است درباره اردبیلی می نویسد: در جلالت و اطمینان و امانت مشهورتر از آن است که ذکر شود و بالاتر از آن است که عبارتی بتواند آن را وصف کند. او متکلمی فقیه و عظیم الشأن و جلیل القدر و بلند منزلت و با ورع ترین شخص زمانش و عابدترین و با تقوا ترین آنان بود.[16]
علامه مجلسی می نویسد: در میان متقدمین و متأخرین علما شخصیت بزرگی چون او را سراغ ندارم. خداوند او را با ائمه طاهرین محشور گرداند. کتب او دارای بالاترین مراتب دقت نظر و تحقیق است.[17]
از این سخن که طبعا خالی از اغراق و تعارف، و صادر از قلم بزرگ فارس میدان تتبع و تحقیق در علوم اهل بیت است نباید به سادگی گذشت. او صراحتاً اعلام می دارد که تا روزگار خودش در میان انبوه علمای سترگ شیعه چون محقق اردبیلی نیافته است.
محدث و متتبع شهیر حاج شیخ عباس قمی که خود از اجلاء اهل تراجم است می نویسد: شیخ اجل، عالم ربانی، فقیه صمدانی، معروف به محقق اردبیلی است که در مراتب علم و فضل و عبادت و زهد و کرامت و رفاقت و تقوا و ورع و جلالت به درجه ای رسید که توصیف نشود و در قدس و تقوا به مرتبه ای رسید که به او مثل زده شود و براستی اشعه انوار جمال و پرتو حسن آن عالم مفضال چنان تجلی کرده که بر هیچ دیده پوشیده نیست.[18]
شیخ حر عاملی صاحب وسائل الشیعه می نویسد: المولي الأجل الاکمل احمد بن محمد اردبیلی عالمی فاضل ، محققی عابد، مورد اطمینان و پارسا عظیم الشأن و جلیل القدر و معاصر شیخ بهائی بود.[19]
محقق اردبیلی در نگاه تکمله امل الامل
نبوغهای بزرگ علمی همیشه از جذابیتی خاص نسبت به دانش پژوهان برخوردارند و در اندک زمانی به برکت وجودشان محفلهای عظیم درسی پدیدار می گردد و سیل طالبان علم و فضل و دانش بسویشان سرازیر می شود و تشکلات و تشکیلات علمی ایجاد می گردد. در زمانهای سابق همین مساله موجب پیدایش مراکز علمی می گشت. پیدایش مرکزیت بزرگ علمی برای نجف به برکت توطن شیخ الطائفه مرحوم شیخ طوسی حاصل گشته بود؛ و در قم بخاطر قدوم مبارک حضرت آیة الله حایری مؤسس حوزه قم. واز این رو یکی از نشانه های بزرگ نبوغهای بزرگ در تاریخ شیعه تشکل حوزه های بزرگ علمی در محل موطن آنهاست. این امتیاز به نحو کم نظیری در زندگی علمی محقق اردبیلی پیداست.
وی وقتی رحل اقامت در نجف افکند با آن نبوغ بلند و حدّت و وسعت نظر خاص و قدرت استدلال و استنباط بی نظیرش حوزه نجف را که قرنها بود بعد از شیخ طوسی به خاموشی و افول گراییده بود دوباره احیاء و تحوّلی ریشه دار در آن بوجود آورد.
از بیان مرحوم آیةالله سید حسن صدر در تکلمه امل الامل بخوبی پیدا است که محقق اردبیلی در نجف یک انقلاب بزرگ علمی راه انداخته و حوزه ای را که قرنها قبل از وی مرحوم شیخ طوسی تأسیس کرده بود دوباره سامان داده است.
ما نمونه این انقلاب را جز در زمان ورود شیخ الطایفه به نجف سراغ نداریم با این تفاوت که بیرق تحرک و اجتهادی را که محقق اردبیلی در نجف برافراشت پایدارتر از بیرق شیخ الطایفه و تا چند سال اخیر در اهتزاز بود. مرحوم صدر می نویسد:
در زمان مقدس اردبیلی دوباره کوچ علمی به نجف آغاز شد حوزه قوّت یافت و مردم از اطراف و بلاد دیگر به آنجا رو آوردند و آن شهر به صورت بزرگترین مرکز علمی درآمد.[20]
در دقت و ژرف نگری او همین بس که دریای تحقق و تدفین مرحوم شیخ انصاری در تألیفات خود بکرات نظرات فقهی وی را مطرح کرده و آثار او را مورد بررسی قرار داده است، و بارها در اثبات نظرات فقهی خود استناد به کلمات وی نموده و در همه این موارد از وی با عنوان محقق اردبیلی یاد کرده است.
مشهور است که حضرت آیة الله بروجردی به خاطر دقت نظر فقهی محقق اردبیلی، به فتاوی و ادعای اجماع این فقیه بزرگ عنایت خاصی داشته، و در مقابل ادعای اجماع وی احتیاط می نموده و می فرموده است: احتیاط اکثر فقها در مقابل ادعای اجماع این محقق بزرگ مشهور و معروف است.
پرورش شاگردانی گرانقدر و ورزیده و تألیف مؤلفاتی گرانسنگ و ارزنده گواهی روشن بر مقام شامخ علمی اوست.
شاگردان محقق اردبیلی
1. حسن بن زین الدین عاملی جبعی(ت 959- م1011)
وی فرزند مفخر شیعه، شهید ثانی می باشد و در موقع شهادت پدرش چهار یا هفت یا دوازده سال بیشتر نداشت. وی در موطن خود خطه عالم خیز جبل عامل لبنان در محضر شاگردان برجسته پدر بزرگوارش چون سید علی صائغ و سید علی بن ابی الحسن والد صاحب مدارک و شیخ حسین بن عبدالصمد والد شیخ بهایی و جمعی دیگر از بزرگان مثل ملا عبدالله یزدی[21] پرورش یافت.
لکن وقتی شهرت محقق اردبیلی به لبنان رسید قرار از او گرفت و بطرف نجف شدّ رحال نمود و سالها در محضر محقق اردبیلی در فراگیری منطق و اصول و فقه و کلام و ... زانوی تلمذ بر زمین زد.
وی از بزرگانی است که کتابشان قرنها در حوزه مورد تدریس واقع شده و با مرور زمان و پیشرفتهای علمی فراوان هنوز جذابیت خود را از دست نداده و با تبدلات علمی و اجتماعی بطور نسبی از شایستگی تدریس و تدرس برخوردار است. کتاب معالم الدین و ملاذ المجتهدین از شیخ حسن بن زین الدین از اینگونه کتابهاست.
این کتاب را مؤلف به راهنمایی محقق اردبیلی که برای تدریس بجای کتب متداول در آن زمان، مثل شرح مختصر ابن حاجب که محقق اردبیلی در تدریس، مقداری از آنها را حذف می نمود نوشته است. تا حال بر این کتاب توسط تعداد زیادی از بزرگان علم اصول حواشی و شروح مفصله نوشته شده است.
تعداد دیگری از تألیفات آن بزرگوار به قرار زیر است:[22]
1.منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان
2.رساله الاثنی عشریه فی الصلاة، این کتاب را جمعی از علما مثل شیخ بهایی، سید امیر فیض الله، شیخ محمد فرزند مؤلف و سید امیر شرف الدین علی شولستانی شرح نموده اند.
3.التحریر الطاووسی در علم رجال، که تحریر کتاب سید جمال الدین احمد بن طاووس می باشد و شیخ حسن در متن و حاشیه فوائد زیادی بر آن افزوده است.
4.مشکاة القول السدید فی تحقیق معنی الاجتهاد و التقلید
5. الحاشیه علی مختلف الشیعه
6. کتاب الاجازات
7. مناسک الحج
8. رسالة فی المنع تقلید المیت
9.جواب المسائل المدنیات الاولی و الثانیة و الثالثة
10. شرح الفیه شهید اوّل
11. دیوان بزرگ شعر که توسط شاگردش نجیب الدین علی بن محمد بن مکی عاملی جمع شده است.
در ریاض فرموده: وله (ره) تعلیقات کثیرة غیر مدونه علی کثیر من الکتب کالاستبصار والتهذیب و الفقیه و الکافی و الخلاصه للعلامه و شرح اللمعه لوالده.
وقتی شیخ حسن در هنگام مراجعت به جبل عامل از محقق اردبیلی تذکار نامه ای خواست محقق در آخر آن نوشت "کتبه العبد احمد لمولاه امتثالاً لامره و رجاءً لتذکره".
یعنی این سخنان را بنده خدا احمد برای مولایش نوشته تا فرمان او را امتثال کرده و فراموش خاطرش نباشد. این سخن که در آن محقق از شیخ حسن به مولی و آقای خود تعبیر کرده علاوه بر علوّ مقام شیخ حسن، از نهایت تواضع و وارستگی و از کمال عشق و شیفتگی محقق اردبیلی به علم و دانش و طالبان علوم اهل بیت(علیهم السلام) حکایت می کند.
2. سید محمد سید علی موسوی عاملی جبعی(ت956- م 1009)
وی نوه دختری شهید ثانی و خواهرزاده صاحب معالم می باشد. پدرش از شاگردان برجسته شهید ثانی و خودش جزو علمای مدقق و محقق شیعه است.
این سید جلیل القدر قریب السن[23] با صاحب معالم بوده و دوشادوش هم در تحصیل و مباحثه و درس محقق اردبیلی شرکت داشته اند.
ارادت و خلوص این دو عالم بزرگ به همدیگر بی نظیر بوده و با حکایت نفیس که از ارتباط و برخورد خود با همدیگر بر جای گذاشته اند درس بزرگی به دانش پژوهان داده اند به حدی که صاحب روضات الجنات این نحو دوستی و برادری را در بین فضلا و مجتهدین بی نظیر دانسته است.[24] البته از شاگردان استادی چون محقق اردبیل که ضرب المثل اخلاص و قداست شناخته شده است جز این انتظاری نیست.
این سید جلیل القدر به جهت تألیف گرانبهای خود(مدارک الاحکام ) که از بهترین کتابهای فقه استدلالی و مورد توجه فقها و مجتهدین است در نزد علما به صاحب مدارک ملقب گردیده است.
از دیگر تألیفات اوست:
1.حاشیه استبصار
2.حاشیه تهذیب
3.حاشیه بر الفیه شهید اوّل
4.شرح مختصر النافع
3.عبدالله بن حسین شوشتری(1021م)
اگر محقق اردبیل جز مولی عبدالله شوشتری مشهور به تستری کس دیگری را تربیت نکرده بود در کمالش همین کافی بود. اگر کسی همچون این دانشمند بزرگ را که در تاریخ شیعه جزو مروجین مکتب تشیع شناخته شده از کرامات محقق اردبیل معرفی بکند گزاف نگفته است. وی در میان شاگردان محقق اردبیل از همه بیشتر در خدمت استاد بوده و در علم و تقوا، حکایت و مظهری برازنده از استادش گشته است.
در تاریخ عالم آرای عباسی آمده: عبدالله تستری نزدیک به سی سال در کربلا و نجف ساکن و از خدمت مولی و مجتهد، احمد اردبیل کسب علوم و فضائل نمود.
وی در سایه همین استمرار و مداومت علماً و عملاً به مقامات خاصی دست یافت. او را دانشمندی جامع معقول و منقول، مجتهد در اصول و فروع، محقق در علم فقه و حدیث و مدقق در طریق روایت و حدیث معرفی کرده اند.[25]
در فضل او همین بس که بزرگانی چون مجلسی اوّل و سید مصطفی تفرشی از دست پرورده های او هستند.
مجلسی اول در شرح کتاب "من لا یحضره الفقیه" می نویسد: اکثر فوائد این شرح از افادات اوست. تحقیقاتش در اخبار و رجال و اصول در حد نهایی است.
سید مصطفی تفرشی در کتاب رجالی مشهور خود موسوم به نقد الرجال می نویسد: اکثر فوائد این کتاب و تحقیقات آن از استادم محقق تستری است.
مجلسی اول می نویسد: می توان گفت انتشار فقه و حدیث از جانب آن بزرگوار بود. هر چند دیگران هم موجود بودند ولی اشتغالات آنها زیاد و مدت تدریسشان کوتاه بود. بخلاف محقق تستری که بعد از فرار از کربلا چهارده سال در اصفهان اقامت گزید. وقتی او به اصفهان وارد شد تعداد طلبه های بومی و غیر بومی به پنجاه نفر نمی رسید در حالی که هنگام وفاتش تعداد فضلا و طلاب از هزار فراتر می رفت. یعنی مشابه همان تجمعی که بعد از ورود استادش محقق اردبیلی به نجف تحقق یافت(فان الولد سرابیه).
آن جناب در زهد و تقوا نیز مقامی استثنایی داشته است. شاگردش سید مصطفی تفرشی او را صائم النهار و قائم اللیل؛ شاگرد دیگرش مجلسی اول او را صاحب اخلاق طاهره زکیه، و نفس زاهره ملکیه معرفی می کند و می گوید: کرامات زیادی را از او دیده و شنیده ام.
آن جناب نیز در بعضی از نوشته ها عنوان مقدس گرفته و در زهد و ریاضت و اخلاق مقاماتی داشته که از عهده هر کسی و شاید از عهده هیچکس ساخته نیست، مجلسی اول روز وفات او را در اصفهان مثل عاشورا توصیف کرده و بر او فیلسوف ثانی میر داماد نمازگزارده است.
4. زکی الدین عنایت الله کوهپایه ای[26]
این نام برای متخصصین علم رجال نامی کاملا آشناست. این مرد بزرگ از فحول علمای رجال و از متضلعین آنها و کتاب مشهور وی"مجمع الرجال" جزو کتب اصلی و منابع در این علم است وی خصوصا در رجال و درایه تبحر و بصیرت فوق العاده داشته است. او بعد از محقق اردبیلی از محضر بزرگان دیگری چون مرحوم شیخ بهائی و مولی عبدالله تستری استفاده برده است. این عالم بزرگ در زمان خود از موقعیت علمی و اجتماعی بزرگی حتی نزد شاه عباس برخوردار بوده است از تألیفات اوست:
1. ترتیب رجال شیخ طوسی
دیدگاهها