سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

یک‌شنبه 2 شهریور 1404
  • کد خبر: 13437
  • بازدید: 1,317
  • 1393/09/24 - 11:34:39

دل نوشته/

خوش به حال اروند و كرخه...

سبلانه: روزي كه با درياچه‌ي شورابيل سخن مي‌گفتم، با ناراحتي گفت: « خوش به حال اروند، كرخه و...» پرسيدم چرا؟ گفت...

به گزارش خبرنگار سبلانه، خبري خوش شنيدم. خبر آمد كه باز هم كاروان شهدا، استان اردبيل را عطرآگين خواهد كرد. به محض شنيدن خبر، نظرم سوي كوه سبلان چرخيد. هم اشك مي‌ريخت و هم مي‌خنديد. دستان كوه به هوا برخاست و پس از شكر خدا خواند: « اياك نعبد و اياك نستعين». آسمان لباس آبي خود را از تن درآورد و لباسي به رنگ لاله‌هاي گلگون پوشيد. زمين سنگفرش سرخ خود را به روي عابرين گسترد و درختان، زلف‌هاي آغشته به قرمزي برگهاي‌شان را در باد رها كردند.


شوري عجيب فضاي شهر را در برگرفت. وقتي قرار شد در ايام پاياني ماه صفر، همزمان با وفات حضرت محمد(ص) و شهادت امام صادق(ع)، شهدا بر فراز اردبيل جاني دوباره به مردم ببخشند و در يوم شهادت امام رضا(ع)، دل‌هاي اردبيلي‌ها را سوي مشهد روانه كنند.


چه خوش سعادتي... وقتي در معبري قرار بگيري كه شهدا سوي آسمان برايت باز كرده‌اند و موانع را از سر راهمان برداشته‌اند؛ تا به... تا به... تا به... تا به... خدا... نزديك‌تر شويم.


با چشم رود ارس را ديدم كه فواره‌هاي به رنگ خون را بر سر مردم شهر می ریزد. حتي وقتي دستان سبلان، دست‌هاي ارس را گرفت و نواي «كجاييد اي شهيدان خدايي» را سر دادند، آنقدر تماشايي بود كه مردم پس از صداي آنان همگي يكصدا مي‌گفتند: « بلاجويان دشت كربلايي». محشري به پا شده بود. خدا مي‌داند وقتي پاي شهدا به شهر برسد... چه پيش خواهد آمد. تصورش سخت است!!


درياچه‌ي شورابيل در همان ابتداي راه ورود شهدا، چمباتمه زده و منتظر است. لبخندي تلخ بر روي لبانش نقش بسته. روزي كه در كنار درياچه‌ي شورابيل با او سخن مي‌گفتم، با ناراحتي گفت: « خوش به حال اروند، كرخه و...» پرسيدم چرا؟ گفت: «تن شهدا را شست و شو مي‌دادند» و اشك ريخت. اينكه منتظر بود تا به محض ورود شهدا به سوي مشتاقان آب بپاشد و خوشامد بگويد.


گِرد شهر اگر چرخي بزني، مي‌بيني كه چه انتظاري سراسر شهر را فراگرفته است. كوه، دشت، صحرا، آسمان، زمين و... هر كجا كه مي‌نگري جز انتظار چيزي نمي‌بيني. نواي «كجاييد اي شهيدان خدايي» بر فضاي شهر حاكم شده است. خيابان‌ها خود را با گُل تزيين كرده و پياده‌روها بوي ياس مي‌دهند، شهر يكبارچه سخن مي‌گويد. خوشامديد شهدا...

دل نوشته از محمدحسين حسين‌پور

انتهای پیام/

 

 

اشتراک‌گذاری

  • خوش به حال اروند و كرخه...

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
یازده منهای چهار