- کد خبر: 24272
- بازدید: 18,305
- 1394/10/01 - 12:57:57
همدلی و همزبانی از دیدگاه قرآن و ائمه اطهار (ع)
الفت، همدلی و تألیف قلوب یکی از مهمترین اهداف تربیتی و سیاسی و اجتماعی اسلام و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای اسلام در جامعه آشفته و پراکنده جاهلی صدر اسلام و عصر نبی مکرم اسلام است. یکی از آموزه¬های مورد تأکید اسلام الفت و همدلی است
به گزارش خبرنگار ،هدف این مقاله بررسی " همدلی و همزبانی از دیدگاه قرآن و ائمه اطهار (ع)" می باشد که با برسی آیات قرآن کریم و نیز احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه مععصومین دیدگاه های مطرح شده درباره همدلی و همزبانی تبیین و تشریح شده است. روش انجام این تحقیق کتابخانه ای میباشد. الفت، همدلی و تألیف قلوب یکی از مهمترین اهداف تربیتی و سیاسی و اجتماعی اسلام و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای اسلام در جامعه آشفته و پراکنده جاهلی صدر اسلام و عصر نبی مکرم اسلام است. یکی از آموزه¬های مورد تأکید اسلام الفت و همدلی است. آن قدر این موضوع اهمیت دارد که «والمؤلّفة قلوبهم» یکی از مصارف زکات، مصرف برای تألیف دلهاست. مردم مسلمان باید بخواهند تا با قرار دادن حبلالله به عنوان محور وحدت و اتحاد، به همدلی و همزبانی برسند و از زبان مشترک برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرده و از هرگونه اختلاف رهایی یابند. البته تحقق این هدف زمانی خواهد بود که هر کسی با مسئولیت و نقش اجتماعی خود آشنا بوده و به آن پایبند باشد. یعنی بر اساس همان سفارش پیامبر(ص) عمل کند که فرموده است: کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته؛ همه شما سرپرست و مسئول هستید و درباره زیر دستانتان بازخواست میشوید. رمز ماندگاری حکومت امام علی علی(ع) در طول تاریخ نیز همین ایجاد همدلی و همزبانی بخصوص عدالت او عامل اصلی اعتماد به حکومت ایشان در بین مردم بوده است. اصول عملی همدلی و همزبانی از نظر قرآن کریم عبارتند از: 1- نیت خیر و حسن فاعلی 2- عمل خیر و حسن فعلی3- حسن ظن و پرهیز از بدگمانی4- حسن خلق 5- عدل و انصاف 6- تعاون.
1-1-مقدمه
روشها و بسترهای رسیدن به همدلی و همزبانی همدلی در اعتقاد و همزبانی در روش و تبیین باورها و اعتقاد میبایست در جهت اصلاح امور جامعه و پیشبرد اهداف متعالی باشد. در این مقاله نویسنده با مراجعه به آموزههای دینی بر آن است تا بخشی از روشها و بسترهای رسیدن به این هدف را تبیین کند.
1-2-قرآن و عترت(ع) محور همدلی و همزبانی
خداوند در آیات بسیاری از جمله آیه ۱۰۳ سوره آل عمران میفرماید: و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید: آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید، پس میان دلهای شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. اینگونه، خداوند نشانههای خود را برای شما روشن میکند، باشد که شما راه یابید. از آیه ۱۰۸ همین سوره بر میآید که اعتصام مومنان به حبل الهی یعنی قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، از آیات الهی است. امام باقر(ع) در این باره میفرماید: و اعلم ان الالف من الله و الفرک من الشیطان؛ بدان که انس و الفت گرفتن (با دیگران) از خداوند و دشمنی از شیطان است.(کافی، ج ۵،ص ۵۰۰، ح ۱) بر اساس آیه فوق خداوند میان خود و خلق ریسمانی آویخته تا مومنان با آویختن به آن به سوی خدا بروند و از عنایات و فضل الهی بهره برده و به کمال برسند و سعادت دنیا و آخرت را به دست آورند. البته باید توجه داشت که آویختگی حبلالله به معنای آن است که خداوند آن را نینداخته بلکه یکی از دو طرف این حبل در دست خدا و طرف دیگرش در دست مومنان است.
در روایت معروف پیامبر(ص) فرمود: من دو چیز ارزشمند در میان شما میگذارم: کتاب خدا و عترت و اهل بیتم، اگر به آنها چنگ بزنید، هرگز گمراه نمیشوید.. کتابالله یک طرف آن در دست خداوند سبحان و طرف دیگرش در دست شماست.(مستدرک الوسائل، طبرسی، ج ۷، ص ۲۵۵؛ شرح احقاقالحق، ج ۵، ص ۲۸؛ بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۱۶۸) مومنان با تمسکجویی به این حبل الهی و ریسمان آویخته میان آسمان و زمین میتوانند در مسیر تعالی و کمال گام بردارند و آن را سبب و وسیلهای برای رشد و کمال و سعادت دنیا و آخرت خود قرار دهند. پس محور اتحاد و همدلی و حتی همزبانی که در این آیه مورد بحث بیان میشود، همان حبلالله و قرآن کریم و عترت معصوم پیامبر(ص) است. خداوند بیان میکند کسانی که به حبل الهی تمسک جستند در سایه آن توانستند به یک فهم و زبان و روش مشترک در زندگی دست یابند و تالیف قلوب انجام گرفته و دلها به هم نزدیک شده و همدلی تحقق یابد و هرگونه تفرقه در اعتقاد و باورها و گفتارها و رفتارها از میان برود. اتحاد و وحدت جامعه، خاستگاه همدلی و همزبانی همچنین از این آیه به دست میآید.
1-3-همدلی و همزبانی، خاستگاه و ریشه اتحاد و وحدت جامعه
همدلی و همزبانی، خاستگاه و ریشه اتحاد و وحدت جامعه است؛ زیرا اگر حبلالله، یعنی همان کتابالله و عترت طاهره(ع) به عنوان قرآن ناطق و مجسم، بنیاد جامعه و امت اسلامی است، در حقیقت عقاید و احکامی که در قرآن بیان و از سوی آنان مطرح میشود، اصولی است که امت را میسازد؛ زیرا امت به گروهی از افراد گفته میشود که از یک ریشه و به سمت مقصد واحدی در حرکت هستند. در حقیقت قلوب آنان با فکر و عقیده واحدی پیوند خورده و با هم الفت میگیرد. همدلی و همزبانی در جهت اصلاح امور فاسد همچنین از آیه ۱۰۳ سوره آل عمران به دست میآید که همدلی و همزبانی که در سایه قرآن و حبلالله به دست میآید، در راستای اصلاح امور فاسد جامعه و امت خواهد بود؛ زیرا جامعه پیش از آن، گرفتار اختلاف و دودستگی بوده و شرایط برای تسلط دشمنان و کشتار و فساد فراهم بوده است؛ اما پس از نزول قرآن و تمسک امت به حبلالله، دو دستگی از میان رفت و فسادی که در جامعه رشد کرده و آتش فتنه همه جامعه را در بر گرفته بود، به اتحاد و وحدت تبدیل شد و الفت در میان آنان برقرار شد و مردم، همدل و همزبان شدند؛ یعنی در افکار و عقاید و در حوزه عقیده قلبی به وحدت و در روش و بیان نیز به اتحاد رسیدند. البته این همدلی و همزبانی در زمانی تحقق مییابد که افراد جامعه بخواهند دست از اختلاف در افکار و عقاید برداشته و با زبانی مشترک و روشی یکسان آن عقاید و افکار را در جامعه اجرایی کنند.
قرآن میفرماید: خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد، مگر آنکه خودشان تغییر روش دهند و هنگامی که خداوند برای ملتی به دلیل اعمالشان بدی بخواهد، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد و غیر از خدا حمایتگری برای آنان نخواهد بود.(رعد، آیه ۱۱)
بنابراین، مردم مسلمان باید بخواهند تا با قرار دادن حبلالله به عنوان محور وحدت و اتحاد، به همدلی و همزبانی برسند و از زبان مشترک برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرده و از هرگونه اختلاف رهایی یابند. البته تحقق این هدف زمانی خواهد بود که هر کسی با مسئولیت و نقش اجتماعی خود آشنا بوده و به آن پایبند باشد. یعنی بر اساس همان سفارش پیامبر(ص) عمل کند که فرموده است: کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته؛ همه شما سرپرست و مسئول هستید و درباره زیر دستانتان بازخواست میشوید.(جامعالاخبار، ص ۱۱۹).
اگر دیده شود کسی میکوشد تا در عقاید و اصول اساسی امت، شبههافکنی کند و به تغییر آن اقدام نماید یا بخواهد با تحریفگری زبان مشترک را از میان بردارد، میبایست با او به عنوان یک تهدید برخورد و مقابله کرد و به حکم امر به معروف و نهی از منکر او را نخست با زبان و سپس با تحکم و تهدید و نهایت حکم و اجرای قضایی آن، به سمت هنجارها سوق داد و از نابهنجارها دور داشت؛ چرا که هر یک از اعضای امت اسلام نسبت به دیگری از نوعی ولایت در این زمینه برخوردار است.(توبه، آیه ۷۱).
در حقیقت تحریفگری نوعی ایجاد اختلاف در حوزه همدلی و بویژه همزبانی است؛ زیرا تحریفگران بر آن هستند تا با تغییر در واژگان و اصطلاحات و تغییر مفهومی آن، زبان مشترک را به اختلاف زبانی بکشانند؛ به عنوان نمونه هر دو به ظاهر واژه آزادی را بیان کرده و خواهان آن میشوند، ولی مراد یکی آزادی به معنای بیبند و باری و رهایی از هرگونه تقیدات قانونی و هنجاری است، در حالی که مراد دیگری از آزادی رهایی از هواهای نفسانی است. در طول تاریخ دشمنان با تحریفگری تلاش کردند تا همزبانی را از میان برداشته و همدلی مردم و امتها را اینگونه مخدوش کنند و به اختلاف بکشانند. بسیاری از جنگهای طایفهای و مذهبی در میان یک امت و شریعت بر اساس همین تحریفگری و فقدان زبان مشترک پدیدار شده است؛ زیرا با تحریفی که صورت گرفت، زبان مشترک و فهم مشترک از میان رفت و در نهایت همدلی در عقاید به اختلافات عقیدتی تبدیل و جامعه به فساد و تباهی کشیده شد و جنگ و کشتار میان مردم پدید آمد. از آیه ۱۱ سوره رعد به دست میآید که همدلی و همزبانی و اصلاح امور فاسد جامعه زمانی تحقق خواهد یافت که هر یک از افراد جامعه بخواهد به اصلاح نفس خود پرداخته و خود را از هرگونه عوامل اختلاف و فسادانگیزی چون کبر و غرور و شیطنت و دیگر رذایل اخلاقی پاک نموده و به اصلاح کردار و رفتار و گفتار خویش بپردازد. در این صورت است که اصلاح دیگران و جامعه، شدنی و دست یافتنی است. امام علی(ع) دراین باره میفرماید: من لم یصلح نفسه لم یصلح غیره؛ هر کس خودش را اصلاح نکند، نمیتواند دیگران را اصلاح نماید.(غررالحکم، ح ۸۹۹۰).
کسانی که به اصلاح خود و سپس جامعه میپردازند و طیف مصلحان واقعی را تشکیل میدهند، دنیا و آخرتشان بسیار خوب و سعادتمند خواهد بود؛ زیرا این گروه از مصادیق مقربان الهی هستند چنانکه امام کاظم(ع) میفرماید: طوبی للمصلحین بین الناس، اولئک هم المقربون یوم القیامه؛ خوشا به حال اصلاحکنندگان بین مردم، که آنان همان مقربان روز قیامتند. (تحفالعقول، ص۳۹۳).
1-4-همدلی و همزبانی عالمان و حاکمان
همدلی و همزبانی عالمان و حاکمان، کلید وحدت و اصلاح شکی نیست که در میان امت اسلام برخی به سبب موقعیت و برتری اجتماعی، از جایگاه موثرتری برای تغییر و اصلاح برخوردارند. به این معنا که اگر این طبقه اجتماعی به اصلاح خود پردازد تأثیر بسیار شگرف و گستردهتری در جامعه و اصلاح امور آن خواهد داشت. از مهمترین طبقات تأثیرگذار که الگوی رفتاری امت هستند میتوان به عالمان و حاکمان جامعه اشاره کرد. از آنجایی که مردم تابع دین و آئین رهبران خویش هستند، نقش تعیینکنندهای در صلاح و فساد امور جامعه و کاهش یا افزایش اختلاف در میان امت خواهند داشت.
پیامبر(ص) میفرماید: «صنفان من امتی اذا صلحا صلحت امتی و اذا فسدا، فسدت امتی، قیل یا رسولالله و من هما؟ قال. الفقهاء و الأمراء»؛ «دو گروه از امت من اگر صالح شوند، امتم صالح میشوند و اگر فاسد شوند، امتم فاسد میشوند.» عرض شد ای رسول خدا آن دو گروه کدامند؟ فرمودند: عالمان و حاکمان. (خصال، شیخ صدوق، ص۳۷).
پیامبر(ص) در جایی دیگر توضیح میدهد که امیران و کارگزاران هر جامعه برآمده از خود جامعه هستند و میتوان گفت که آنان آینه تمامنما و تمامقد در جامعهای بوده و اگر بخواهیم درباره جامعهای قضاوت کنیم باید با نگاهی به رهبران آنها به تحلیل جامعه و توصیف آن بپردازیم. به این معنا که رهبران هر جامعه، نمادهای آن جامعه هستند؛ چرا که فرزندان خلف و ناخلف همان جامعهای هستند که آنان را به عنوان رهبر انتخاب کرده و بر سر کار گذاشتهاند. اگر رهبران جامعهای صالح باشند گویای این معناست که اکثریت مردم آن جامعه اهل صلاح بوده و خواهان آن هستند؛ اما اگر رهبران و کارگزاران هر جامعهای افرادی فاسد باشند این رهبران خود گواهی روشن از وضعیت فاسد جامعه است. از اینرو پیامبر(ص) میفرماید: «عمالکم اعمالکم، کما تکونون، یولی علیکم»؛ «کارگزاران شما (نتیجه) اعمال شما هستند، همانگونه که هستید، بر شما حکومت میشود.» (شرح شهابالاخبار، ص۲۶۰).
پس اگر دیده شود که رهبران امت در برابر ظلم، سکوت میکنند یا به ندای مستضعفان و مظلومان جهان اعتنایی نمیکنند و براساس آیه ۷۵ سوره نساء به نبرد با ظالمان در هر جای جهان نمیروند و دستکم به حمایت زبانی از مظلومان و مستضعفان جهان بر نمیخیزند، میتوان از این رفتار و عملکرد رهبران و کارگزاران حکومت دانست که امت و جامعهای که این رهبران بر آن حاکم هستند، خود از چنین خصلت سکوت و بیطرفی ظالمانه برخوردار هستند؛ اما اگر رهبران امت و جامعه به دفاع بپردازند و دستکم به فریاد کمکخواهی امت اسلام گوش دهند، میتوان دانست که آن جامعه نیز سرزنده و فعال است که چنین رهبرانی دارد؛ زیرا پیامبر(ص) فرموده است: «من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم»؛ «هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همت نورزد، از آنان نیست و هر کس فریاد کمکخواهی کسی را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست.» (کافی، ج۲، ص۱۶۴، ح۵).
1-5-همدلی و همزبانی با مظلوم
امامعلی(ع) براساس آموزههای قرآنی، همدلی و همزبانی با مظلوم را به عنوان یک آئین جهانی مطرح میکند و میفرماید: «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا»؛ «پیوسته دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید.» (نهجالبلاغه، از نامه۴۷).
حال اگر دیده شود که در همین جامعه، حقوق مظلوم تضییع میشود و داد از کسی برنمیآید، میتوان دریافت که آن امت و جامعه تا چه اندازه فاقد اتحاد و وحدت و همدلی و همزبانی هستند؛ زیرا این تضییع حق مظلوم خود گواهی دیگر است بر آنکه امت به وحدت در عقیده نرسیده تا همدل باشد و در روش و رفتار هنوز اختلاف دارد که همزبان با یکدیگر فریاد مظلوم را پاسخ درخور و مناسب نمیدهند. ازنظر پیامبر امتی که حق ضعیف در آن پایمال میشود، امت قابل ستایشی نیست تا الگو و سرمشق دیگر جوامع قرار گیرد. آن حضرت میفرماید: ملتی که نتوان در میان آنان بدون دلهره، حق ضعیف را از قوی گرفت، هرگز قابل ستایش نیست (تحفالعقول، ص۱۴۲).
1-6-همدلی و همزبانی امت در قالب وحدت عقیده و اتحاد در عمل و روش
آنچه از آیات و روایات به دست میآید، همدلی و همزبانی امت در قالب وحدت عقیده و اتحاد در عمل و روش، عامل مهمی است که جامعه به الفت دست یافته و افراد چنان با هم منسجم و نزدیک میشوند که دشمنان نمیتوانند در میان آنان رخنه پیدا کرده و به مقاصد شوم خویش برسند. اما اگر مردم و جامعه به جای همدلی و همزبانی گرفتار اختلاف شوند و به سبب تمسک به متشابهات به جای محکمات در حوزه عقیده و به سبب اختلاف در زبان و روش و عمل در دام تحریفگری بیفتند، باید بدانند که گرفتار هلاکت و نابودی میشوند بهطوری که نام و نشانی از آنان به جا نخواهد ماند. از همینرو خداوند از امت اسلام میخواهد تا در عقیده، همدل و در رفتار و بیان و عمل همزبان باشند و در سایه قرآن و عترت(ع) عمل کنند، چنانکه در آیات ۵۹ سوره نساء و ۵۵ سوره مائده و ۶۱ سوره آلعمران بویژه آیه ۴۶ سوره انفال میفرماید: «و أطیعوا الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا انالله مع الصابرین»؛ «و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع میکنید که سست شوید و مهابت شما از بین برود و صبر کنید که خدا با شکیبایان است.» پیامبر(ص) نیز میفرماید: «لاتختلفوا، فان من کان قبلکم اختلفوا فهلکوا»؛ «با هم اختلاف نکنید، که پیشینیان شما دچار اختلاف شدند و نابود گشتند.» (کنزالعمال، ح۸۹۴).
بنابراین، با همدلی و همزبانی میتوان، هم وحدت عقیده و اتحاد در عمل و روش را حفظ کرد و هم به اصلاح امور فاسد جامعه پرداخت و اجازه نداد تا زمینه برای نفوذ دشمنان در جامعه باقی.
1-7-همزبانی برخاسته از همدلی است.
همدلی زمانی پدیدار می شود که عقیده و هدف، یکی باشد. هر چند که همدلی از همزبانی بهتر است، ولی اگر همدلی با همزبانی همراه شود، موفقیتهای بهتری نصیب همدلان همزبان خواهد شد. همدلی در وحدت عقیده و هدف آموزههای قرآنی ساختار امت را بر وحدت عقیده و هدف دانسته است و گاه فراتر از امت اسلام از همه معتقدان به شرایع اسلامی از یهود و نصاری میخواهد تا بر محور عقیده و هدف مشترک گرد آیند و همدل و همزبان در مسیر گسترش آئین توحیدی همکاری داشته باشند.
خداوند در آیه 64 سوره آل عمران میفرماید: «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمهًْ سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولو اشهدوا بانا مسلمون»؛ بگو: «ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد.»
پس اگر از این پیشنهاد اعراض کردند، بگوئید: «شاهد باشید که ما مسلمانیم نه شما». امت، مشتق از ام (مادر) در مفهوم قرآنی به گروهی اطلاق میشود که وجه مشترکی مانند دین، زمان یا مکان واحد داشته باشند؛ خواه این اشتراک اختیاری یا غیر اختیاری باشد) مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه ام (بنابراین امت اسلام به گروهی اطلاق میشود که از نظر مشترکات دینی، هم عقیده هستند. البته هر چه بیشتر مشترکات، بیشتر و قویتر باشد به همان میزان میتوان گفت که امت بودن آن مردم نیز قو یتر و شدیدتر خواهد بود؛ پس شدت و ضعف امتی نسبت به امت دیگر به همان دامنه مشترکات و قوت آنها بستگی دارد. براساس آموزههای قرآنی تحقق امت همدل و همزبان زمانی شکل میگیرد که اصولی در بخش علمی و عملی مراعات شود.
1-7-1-اصول علمی همدلی و همزبانی عبارتند از:
1. عقیده واحد: از مهمترین عوامل همدلی، عقیده واحد است. هر گاه قلب و دل دو نفر به امری گرایش یافت، به هم نزدیک میشوند و تقرب معنوی مییابند. تقرب معنوی افراد غیرمتجانس را گرد هم میآورد. قرآن بارها بیان کرده که پیوند برادری که براساس معنویت و عقیده شکل میگیرد بسیار قویتر و ریشهدارتر از برادری خونی و نسبی است. امت اسلام که از نژادها، قبایل و اقوام و گروههای انسانی در عرض و طول جغرافیایی زمین شکل گرفته، خودگواهی روشن بر این مدعاست که عقیده، مهمترین امری است که افراد گوناگون از نظر نژاد، خون، رنگ و جنس و مانند آنها را گرد هم آورده و یک امت را تشکیل میدهد. انس و الفتی که از راه عقیده میان افراد انسانی پدید میآید را نمیتوان با هیچ امر دیگری ایجاد کرد. خداوند در این باره میفرماید: «و الف بین قلوبهم لو انفقت ما فیالارض جمیعاً ما الفت بین قلوبهم و لکن الله الف بینهم انه عزیز حکیم»؛ «و میان دلهایشان الفت انداخت، که اگر آنچه در روی زمین است همه را خرج میکردی نمیتوانستی میان دلهایشان الفت برقرار کنی، ولی خدا بود که میان آنان الفت انداخت، چرا که او توانای حکیم است. (انفال، آیه 63).
1-7-1-1-هدف واحد
از مهمترین عوامل پیدایش همدلی، اشتراک در هدف است. همان طوری که عقیده واحد در حوزه بینشها موجب میشود تا انسا نها با همه اختلافات ظاهری، غریزی، طبیعی و مانند آنها گرد هم آیند، همچنین هدف مشترک عامل مهمی در همدلی افراد است. این که همه یک هدف و مقصد را بپذیرند و به سمت آن حرکت کنند، موجب میشود، همدلی و پیوندی مستحکم و استوار میان افراد گوناگون از همه جناحها پدید آید. هدف مشترک، سبب میشود تا اختلافات کنار نهاده شود و به جای آن صلح و صفا و صمیمیت میان افراد هم هدف پدید آید.
1-7-1-2-روش واحد
روش واحد یکی دیگر از عوامل تحقق همدلی است. البته عامل عقیده و هدف واحد نقش اساسیتر و بنیادیتری نسبت به روش واحد دارد؛ زیرا آنچه اصل است اشتراک در عقیده و هدف است؛ اما اگر روش نیز مشترک باشد، به طور طبیعی موجبات همدلی بیشتر و شدیدتری را فراهم میآورد. ر آیات قرآن از جمله آیه 213 سورهی بقره به نقش اشتراک روش نیز اشاره شده است.
1-7-2-اصول عملی همدلی و همزبانی عبارتند از:
1-7-2-1-نیت خیر و حسن فاعلی
برای اینکه همدلی از دایره ذهنی و عملی به حوزه عزم و اراده و عمل درآید، باید اموری از جمله نیت خیر و حسن فاعلی تحقق یابد. به این معنا که شخص در مقام عمل نیز نیت خیر داشته باشد و آنچه را باور دارد در مقام عمل براساس آن، رفتار کند. فاعل و کننده کار خیر باید نیت خیر و نیک داشته باشد تا همدلی واقعی تحقق یابد. در آیات قرآن از جمله آیه 10 سوره فاطر به آن اشاره شده است.
1-7-2-2-عمل خیر و حسن فعلی
چنانکه گفته شد عمل نیک یا همان حسن فعلی موجب افزایش همدلی است. اگر افراد جامعه کار خیری انجام دهند، با هم نزدیک میشوند و دلهای آنان با هم پیوند میخورد؛ البته چنانکه از آیه 10 سوره فاطر بر میآید باید حسن فعل و کار خیر با حسن فاعلی و نیت خوب فاعل آن همراه شود تا تأثیر بیشتری داشته باشد.
1-7-2-3-حسن ظن و پرهیز از بدگمانی
بدگمانی عامل تشدید اختلاف است؛ برای آنکه همدلی میان افراد جامعه پدید آید و تقویت شود باید به جای بدگمانی حسن ظن و خوش گمانی جایگزین شود. در آیات قرآن بر این مطلب تأکید شده است که از هرگونه بدگمانی نسبت به یکدیگر پرهیز کنید و اعمال و رفتار یکدیگر را بر وجه نیک و درست آن حمل کنید و تا میتوانید تفسیر صحیح و مشروعی برای رفتار و اعمال دیگران ارائه دهید. (حجرات، آیه 12)
1-7-2-4-حسن خلق
خوشخویی و حسنخلق از دیگر عوامل همدلی است. انسانهایی که دارای حسن خلق هستند مردم را به سوی خویش جلب میکنند.
1-7-2-5-عدل و انصاف
از دیگر اموری که همدلی را موجب میشود، مراعات عدل و انصاف است. انصاف که نوعی اکرام است نادیده گرفتن برخی از حقوق خویش و ایثار برای جلب رضایت دیگران است. اگر افراد جامعه فراتر از عدل، با انصاف با دیگران رفتار کنند، جامعهای همدل ایجاد میشود و انسانها به یکدیگر گرایش بیشتری مییابند.
عدالت و انصاف از نظر آموزههای قرآنی موجب قوام جامعه و پرهیز از هرگونه عوامل تنشزا و اختلاف برانگیز است. (مائده، آیه 8؛ انعام، آیه 152 ؛ نحل، آیه 90 ؛ حدید، آیه 25).
1-7-2-6-تعاون
خداوند در آیاتی از جمله آیه 2 سوره مائده بر تعاون و همکاری بویژه در حوزه نیکی و تقوا تاکید میکند. اصولاً کسانی که همدل هستند بر آن هستند تا در یک چارچوب همکاری، اهداف مشترک را برآورده سازند و موفقیت جمعی را برای هم رقم زنند.
1-7-2-7- تفاهم بیانی و زبانی
تفاهم بیانی به معنای درک مشترک از امور است. برخی از افراد واژگان مشترکی را به کار میبرند در حالی که تنها اشتراک لفظی وجود دارد؛ به عنوان نمونه هر دو از حقوق بشر و آزادی سخن میگویند، ولی درک مشترکی از مفهوم آنها ندارند؛ زیرا یکی آزادی را به معنای بیمبالاتی و برآوردن نیازهای شهوانی و طبیعی و غریزی و هواهای نفسانی میداند و آن دیگری از آن، مفهوم والاتری در نظر دارد که رهایی انسان از هر گونه عامل بازدارنده و مقیدکننده انسانیت است.
از نظر چنین شخصی رهایی از هواهای نفسانی و مدیریت آن عین آزادی است. بنابراین تفاهم بیانی و سپس زبانی نقش مهمی در همدلی افراد خواهد داشت. تفاهم در مفاهیم و سپس ارائه آن در قالب مشترک زبانی و واژگانی میتواند همدلی را افزایش دهد. در قرآن به اشکال مختلف از تحریف معنوی و تغییر کلمات سخن به میان آمده است، روی های که برخی برای ایجاد اختلاف و یا تحقق اهداف شوم خود بهره میگیرند. (نساء، آیه 64 ؛ مائده، آیات 13 و 41) اختلاف زبانی میتواند آثار بدی را به دنبال داشته باشد و موجب درگیری و خصومت بیمعنا شود؛ از همین رو از کاربرد هر گونه واژگان و اصطلاحاتی که سبب تضعیف یا نابودی همدلی شود پرهیز داده شده است. (بقره، آیه 104)
1-8-همزبانی اوج همدلی
هر چند که همدلی به معنای وحدت در عقیده و هدف در میان گروههای مختلف انسانی است و این به تنهایی میتواند افراد غیرمتجانس و متضاد و متناقض را در کنار هم گرد آورد و پیوند زند، اما باید توجه داشت که امت اگر فراتر از همدلی بتواند همزبان نیز باشد به همان میزان نیز همدلی او افزایش مییابد.
اگر اتفاق و اتحاد و همدلی باطنی بخواهد باقی و برقرار باشد باید این همدلی به همزبانی تبدیل شود و همه کسانی که عقیده و هدف مشترکی دارند یک زبان برای بیان عقیده و هدف خویش برگزینند. البته همدلی اساس است و همزبانی فرع؛ چرا که ممکن است که برخی همزبانی ظاهری داشته باشند. ولی همدلی نداشته باشند. کسانی که همدل هستند در نهایت به زبان مشترک دست خواهند یافت، ولی کسانی که همزبان هستند کمتر اتفاق می افتد که به همدلی دست یابند؛ زیرا همدلی در حوزه عقیده و ایمان و امور باطنی و اساسی است در حالی همزبانی در حقیقت در حوزه ظاهر و روش و اجرا است.
مولوی همزبانی ظاهری را ارزش اساسی نمیداند و اساس و پایه را برهمدلی میگذارد و میسراید:
چون سلیمان را سراپرده زدند جمله مرغانش به خدمت آمدند
همزبان و محرم خود یافتند پیش او یک یک به جان بشتافتند
جمله مرغان ترک کرده چیک چیک با سلیمان گشته افصح من اخیک
همزبانی خویشی و پیوندی است مرد با نامحرمان چون بندی است
ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگرست همدلی از همزبانی بهترست
پس اصل آن است که این همدلی با همزبانی همراه شود؛ زیرا در این صورت است که هر گونه اختلاف و جنگ و جدل از میان میرود و به جای آن صلح و صفا میآید و امید دشمنان به نومیدی بدل میشود؛ زیرا در جایی که همدلی و همزبانی باشد، دشمن راهی برای رخنه نمی یابد تا پیوندها را بشکند و گسست میان انسانها پدید آورد. بنابراین همدلی باید به همزبانی تبدیل شود و اینکه همزبانی اوج همدلی و تقویتکننده آن است.
1-9-الفت و همدلی در قرآن و روایات
الفت، همدلی و تألیف قلوب یکی از مهمترین اهداف تربیتی و سیاسی و اجتماعی اسلام و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای اسلام در جامعه آشفته و پراکنده جاهلی صدر اسلام و عصر نبی مکرم اسلام است. یکی از آموزههای مورد تأکید اسلام الفت و همدلی است. آن قدر این موضوع اهمیت دارد که «والمؤلّفة قلوبهم» یکی از مصارف زکات، مصرف برای تألیف دلهاست.
1-9-1-مفهوم و معنای الفت
الفت به معنای پیوستن چیزی به چیز دیگر است و این کلمه هم در قرآن و هم در روایات استعمال شده است. الفت گاهی مادی است و گاهی معنوی. مادی آنجایی است که اجزای یک مجموعه در کنار یکدیگر قرار میگیرند و از ترکیب آنها نتیجهای بدست میآید که چه بسا در زندگی مادی انسان مفید واقع میشود. و الفت معنوی آنجایی است که دلها در کنار هم قرار میگیرند که البته تأکید اسلام روی این معنای الفت است. یعنی همبستگی دلهای مسلمانان و نزدیک شدن آنها به یکدیگر و پرهیز از تفرقه و جدایی.
1-9-2-الفت و همدلی نعمت ارزشمند و پر برکت الهی
قرآن کریم: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِْعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ نَِِ النَّْا فَأَنْ كََََُمْ نِِْْهَا كَ لََكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» (آل عمران/ 301)
این آیه یکی از آیات قرآن کریم است که کلمه الفت در آن به کار رفته است ... فألّف بین قلوبکم/ یعنی خداوند الفت ایجاد کرد بین قلوب شما. اگر دقت و تدبر در این آیه داشته باشیم می بینیم خدای سبحان در این آیه پنج اثر و برکت ارزشمند برای الفت شمرده است که عبارتند از:
- همدلی و الفت نعمت ارزشمند الهی است که نباید مورد غفلت قرار گیرد و مدام باید یادآوری شود.
- الفت و همدلی دشمنیها را میزداید و اخوت و برادری ایجاد میکند.
- مسلملنان را از پرتگاه آتش نجات میدهد.
- همدلی و الفت از آیات و نشانه های الهی است که به کمک آن میتوانید به ذات احدیت معرفت پیدا کنید.
- موجب هدایت و راه یافتن انسانهاست.
1-9-2-1-نعمتی که قیمت و ارزش آن قابل اندازه گیری نیست. فراهم کننده زندگی سرشار از آرامش میباشد. خداوند بواسطه این نعمت بر سر امت منت نهاده است.
مولا علی علیه السلام : «وَ اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ قَدِ امْتَنَّ عَلى جَماعَةِ هذِهِ الااُْمَّةِ فیما عَقَدَ بَیْنَهُمْ مِنا حَبْلِ هذِهِ الااُْلافَةِ الَّتى یَناتَقِلُْونَ فى ظِلِّها، وَ یَأاوُونَ اِلى کَنَفِها، بِنِعْمَة لایَعْرِفُ اَحَدٌ مِنَ الامَخالُْوقینَ لَها قیمَةً، لاَِنَّها اَرْجَحُ مِنا کُْلِّ ثَمَن، وَ اَجَلُّ مِنا کُْلِّ خَطَر». (نهج البلاغه/خ 192).
«و خداوند پاك بر این امت با پیوند الفتى که میان آنان برقرار کرد تا در سایه اش زندگى کنند و در حمایتش مأوى گیرند، به نعمتى منّت نهاد که ارزش آن را احدى از آفریدگان نمىداند، زیرا بهاى الفت با یکدیگر از هر بهایى بالاتر، و از هر عظمتى عظیمتر است.»
1-10-آیات منتخب از قرآن کریم، درباره تعاون و همکاری
مطالعه ي تاريخ زندگي بشر نشان مي دهد كه انسان ها از ابتداي زندگي با تعاون و فعاليت هاي گروهي آشنا بوده و براي برآوردن نيازها و رويارويي با موانع طبيعي و پيروزي بر مشكلات، با هم همكاري داشته اند. مكتب اسلام نيز بر تعاون و همكاري متقابل تاكيد فراواني نموده و به عنوان يك اصل اساسي آن را در حيات بشر پذيرفته است. با اين كه كتاب آسماني اسلام، چهارده قرن قبل نداي «تعاونوا علي البر و التقوي» را سر داد و همه ي انسان ها را به مساعدت و همكاري دعوت كرد، با اين وجود، رويكرد دنياي امروز به امر تعاون، پيشينه اي كمتر از دو قرن دارد. كه آن هم عمدتا محدود به فعاليت هاي اقتصادي است. در حالي كه اسلام نه تنها بر ابعاد اقتصادي بلكه تعاون را در ساحت هاي گوناگون زندگي فردي و اجتماعي پسنديده مي داند تا آن جا كه حتي در عبادات كه نوعي رابطه ي معنوي بين خالق و مخلوق است نيز مي خواهد كه انسان ها همه با هم در صفي واحد در محضرش حضور يابند و از بركات سفره ي الهي به صورت جمعي بهره گيرند. در راستاي ترويج فرهنگ تعاون و بررسي آثار و نتايج آن، نوشتار حاضر به همت محقق ارجمند آقاي روح اللّه ابراهيم نژاد به رشته تحرير درآمده است. اين مقاله در صدد است كه تعاون را در اديان مختلف به ويژه اسلام و جهان كنوني بررسي نمايد و آنگاه آسيب شناسي تعاون در جامعه ايران و راه هاي تقويت آن را به تصوير كشد. اميد است مورد استفاده ي برنامه سازان واقع گردد.
1-10-1-سوره مبارکه الحجرات، آیه 10
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
در حقیقت مؤمنان با هم برادرند پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید امید که مورد رحمت قرار گیرید
1-10-2-سوره مبارکه المائده، آیه 2
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْیَ وَلاَ الْقَلآئِدَ وَلا آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ
اى کسانى که ایمان آوردهاید حرمت شعایر خدا و ماه حرام و قربانى بىنشان و قربانیهاى گردنبنددار و راهیان بیت الحرام را که فضل و خشنودى پروردگار خود را مىطلبند نگه دارید و چون از احرام بیرون آمدید [مىتوانید] شکار کنید و البته نباید کینهتوزى گروهى که شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدى وادارد و در نیکوکارى و پرهیزگارى با یکدیگر همکارى کنید و در گناه و تعدى دستیار هم نشوید و از خدا پروا کنید که خدا سخت کیفر است.
1-10-3-سوره مبارکه البقره، آیه 265
وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِیتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِن لَّمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
و مَثَل (صدقات) کسانى که اموال خویش را براى طلب خشنودى خدا و استوارى روحشان انفاق مىکنند، همچون مَثَل باغى است که بر فراز پشتهاى قرار دارد (که اگر) رگبارى بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگبارى هم بر آن نرسد، بارانِ ریزى (براى آن بس است)، و خداوند به آنچه انجام مىدهید بیناست.
1-10-4-سوره مبارکه البقره، آیه 267
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الأَرْضِ وَلاَ تَیَمَّمُواْ الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِیهِ إِلاَّ أَن تُغْمِضُواْ فِیهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ
اى کسانى که ایمان آوردهاید، از چیزهاى پاکیزهاى که به دست آوردهاید، و از آنچه براى شما از زمین برآوردهایم، انفاق کنید، و در پى ناپاک آن نروید که (از آن) انفاق نمایید، در حالى که آن را (اگر به خودتان مىدادند) جز با چشمپوشى (و بىمیلى) نسبت به آن، نمىگرفتید، و بدانید که خداوند، بىنیازِ ستوده (صفات) است.
1-10-5-سوره مبارکه آل عمران، آیه 92
«لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ» هرگز به نیکوکارى نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید و از هر چه انفاق کنید قطعا خدا بدان داناست
1-11-عدالت اجتماعی ديدگاه امام علی(ع) عاملی برای همدلی مردم با او
اکنون با توجه به اهمیت و ضرورت عوامل ایجادکننده عدالت اجتماعی در تحقق همدلی حکومتها و مردم به مهمترین این عوامل پرداخته خواهد شد؛ در ذيل به شرح چند نمونه از عدالت اجتماعی امام علی(ع) در زمینههای، عدالت سیاسی (آزادی فردی)، عدالت اقتصادی میپردازیم.
1-11-1-عدالت سیاسی (آزادی فردی)
امیر مؤمنان چنان بر وجوه مختلف امنیت اهتمام داشت که هیچ کس در بیعت با او مجبور و تهدید نشد و تحت هیچگونه فشاری قرار نگرفت و حتی امنیت آنانی که از بیعت با او سرباز زدند سر سوزنی سلب نشد. چنانچه خود دراینباره فرمودند: «و یا یعنی النّاسُ غَیرَ مُستَکََرهین و لا مُجبرینَ بَل طائعینَ مُخَیرُینَ». «مردم بدون اجبار و اکراه با من بیعت کردند با اختیار خود.»[1]
در حکومت امام علی(ع) هیچ یک از مخالفان به صرف مخالفتشان تحت فشار قرار نگرفتند و امنیتشان تهدید نگردید و از آزادی محروم نشدند. امام در راه فراهم نمود امنیت اجتماعی و سیاسی، هر نوع خودکامگی در عرصه حکومت را زیر پا گذاشت و فضایی آکنده از امنیت را در مناسبات حکومتی عرضه داشت چنان که در خطبهای اعلام کرد:
«... با من چنان که با پادشاهان سرکش سخن میگویند، حرف نزنید و چنان که از آدمهای خشمگین کناره میگیرند، دوری بجویید و با ظاهرسازی با من رفتار نکنید و گمان مبرید اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید یا در پی بزرگ نشان دادن خویشتنم؛ زیرا کسی که شنیدن حق، یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن و به آن برای او دشوارتر خواهد بود، پس از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خودداری نکنید.[2]
از دیدگاه امام علی(ع) ، حقوق افراد با اخلاص و توحید در مبنا پیوند خورده است، او پس از به دست گرفتن حکومت همه چیز را به سوی حقوق مداری سوق داد تا آنجا که وقتی خوارج سر مخالفت برداشتند و نادرستترین اخلاق و رفتار را از خود نشان بروز دادند و جامعه را به آشوب کشاندند، امام تلاش کرد تا آنان را به حقوق، حد و مرزهای برخاسته از حقوق، آنان را با رفتاری در چارچوب قانون بکشاند، چنان که خطاب با ایشان فرمود: بدانید شما نزد ما سه حق دارید و تا هنگامی که همراه ما هستید، آنها را از شما بازنمیگیرم: شما را از مسجد خدا که نام او را در آنها بر زبان میآورید، وضع نمیکنیم، شما را از درآمد عمومی و غنائم؛ تا زمانی که دستتان در جنگ همراه ماست، محروم نمیسازم و تا جنگ را با ما آغاز نکردهاید، با شما نمیجنگیم؛ و امام در مورد حقوق سیاسی آنان فرمودند: اگر لب به اعتراض بگشایند، ما با منطق با آنان گفتگو میکنیم و اگر لب فروبندند ما با آنان حرفی نمیزنیم.
امام مخالفتهای خوارج را تا زمانی که به حقوق مردم تجاوز نکردهاند و دست جنایت از آستین بیرون نیاوردند، تحمل کرد و دشنامهای آنان به خود و (حتی) بالاتر از آن تحمل نمود. اما آن حضرت بر اساس حقوق مداری با آن برخورد کرد اخلاق انسانی را در والاترین مرتبهاش جلوه بخشید، البته این برخورد امام با خوارج، عدهای از آنان را نرم نمود و از دایره کسانی که در مقابل حضرت ایستادند و شمشیر کشیدند، بیرون برد.[3]
1-11-2-عدالت اقتصادی
یکی از اصول عدالت آن است که بیتالمال به صورت یک قدرت اقتصادی بالاتر از نیازمندیهای جامعه در نیاید که ثروتها در آن انباشته شود تا طبقه حاکم ثروتمند و مردم نیازمند گردند و این، کاری است بس دشوار؛ زیرا بستگی راهبردی به خواست رهبری حکومت دارد و در صورتی که ضمانتهای اقتصادی و قطعی برای اجرای عدالت نباشد، قوانین اقتصادی که به نفع سرمایههای انباشته شده است، سیاست حکومت را منحرف خواهد کرد.
امام علی(ع) برای اجرای اندیشه و اصول خویش، امروز و فردا نکرد و در دومین روزی که مردم با او بیعت کردند[4] خطبههای 15 و 16 نهجالبلاغه که اولین خطبههای پس از حکومت اوست را ایراد فرمودند که این خطبهها بیانگر خطوط کلی حکومت عادلانه علوی و همچنین مشکلات طاقت فرسای فرا راه حکومت آن حضرت است.
نخستین خطبه امام علی(ع) پس از بیعت که با عبارت «ذِمَّتِی بِمَا أَقُولُ رَهِینَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِلیمٌ...» شروع میشود، خبر دگرگونی حقیقی و بر پا داشتن نظام عادلانه میدهد، حکومتی مبتنی بر قانون و عدل.[5]
امام در این خطبه میفرمایند: «آن چه میگویم به عهده میگیرم و خود به آن پای بندم کسی که عبرتها برای او آشکار شود و از عذاب آن پند گیرد، تقوا و خویشتنداری او را از سقوط در شبهات نگه میدارد. آگاه باشید، تیرهروزیها و آزمایشها، همانند زمان بعثت پیامبر (ص) بار دیگر به شما روی آورد. سوگند به خدایی که پیامبر (ص) را به حق مبعوث کرد، سخت آزمایش میشوید، چون دانهای که در غربال ریزند، یا غذایی که در دیگ گذارند به هم خواهید ریخت، زیر و رو خواهید شد تا آن که پایین به بالا و بالا به پایین رود، آنان که سابقهای در اسلام داشتند و تاکنون منزوی بودند، بر سر کار میآیند و آنها که به ناحق، پیشی گرفتند، عقب زده خواهند شد».[6]
امام(ع) در دومین روز خلافت خود گفت: «همانا هر قطعه که عثمان داده و آنچه که از اموال خدا به دیگران بخشیده به بیتالمال برگردانده خواهد شد و حق قدیمی را چیزی باطل نمیکند (مشمول مرور زمان نمیشود) و اگر آن اموال را در حالی بیابم که ما بین زنان قرار دادهاند و در سرزمین پراکنده کردهاند به جای خودش بر خواهم گرداند.»
کلبی در پی این سخن میگوید: آنگاه علی(ع) فرمان داد همه سلاحهایی را که در خانه عثمان پیدا شد که بر ضد مسلمانان از آن استفاده شده بود، بگیرند و در بیتالمال نهند. همچن
دیدگاهها