سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

دوشنبه 27 مرداد 1404
  • کد خبر: 24283
  • بازدید: 1,191
  • 1394/10/02 - 13:37:21

اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی(با تکیه بر بسیج مردمی)

استفاده از ظرفيت هاى اجتماعى، انسانى، مكانى، زمانى، منابع اطلاعاتى، روانى، ظرفيت هاى ترويجى وتبليغى پايگاه هاى مقاومت مى توان به رشد و توسعه اقتصادى در جامعه كمك كرد

به گزارش خبرنگار ،اقتصاد مقاومتی سیستمی است که درصدد است با محوریت توسعه منابع انسانی، انظباط و قانون­مندی رشد و پایداری اقتصادی را برقرار سازد(اصغری،1392). اگر قرار است اقتصاد موفقي داشته باشيم به نظر مي­رسد بايد توليدات را در كشور با استفاده از پتانسيل­هاى بسيج بيشتر مورد توجه قرار دهيم. بايد گفت از آنجا كه اكثر بيكاران جامعه از اقشار جوان كشور هستند و بيشتر اعضاى بسيج نيز جوان هستند و به دليل ارتباط نزديك، صميمى و مداوم اعضاى آن  می­تواند كارساز باشد و ادغام نيروى جوانى و تفكر بسيجى و توليدى منجر به اشتغال در جامعه مى­شود، زيرا مسلماً توليدكنندگان بسيجى با توجه به خصوصيات ممتاز و برجسته­ی خود قادرند در چنين شرايطي منابع را براي ايجاد رشد و توسعه در زمينه­هاي توليد و منابع انساني فراهم كرده، اشتغال و كسب و كار جديد ايجاد نمايند. ويژگي چندمنظوره بسيج و آمادگي براي حضور در همه عرصه­ها از جمله سازندگي و كارآفريني، بازدارندگي و دفع تهديدات دشمنان، فعاليت­هاي اجتماعي تأثيرگذار، امدادرساني، مديريت گذران اوقات فراغت جوانان و نوجوانان اين نهاد را به سرمايه اي بي بديل در عرصه توليدى و اشتغالزايي تبديل كرده است. از اين رو با استفاده از ظرفيت­هاى اجتماعى، انسانى، مكانى، زمانى، منابع اطلاعاتى، روانى، ظرفيت­هاى ترويجى وتبليغى پايگاه­هاى مقاومت مى­توان به رشد و توسعه اقتصادى در جامعه كمك كرد(ادیب و همکاران،1391). و با اتکا به مدیریت جهادی و حاكميت تفكر بسيجي بر فضاي كاري كشور، مي­توان به ميزان قابل توجهي از هزينه­هاي باني و تبعي اقدامات را کاهش داده و در عرصه اقتصاد مقاومتی شاهد پیشرفت­های قابل توجهی باشیم.

 

2. اقتصاد در مفاهیم اسلامی

    آنچه که از روایات و آیات استنتاج می­شود این است که اقتصاد در مفهوم اندیشه اسلامی یک مفهوم و یک مقوله توازنی، هم در مقوله مادی و هم در مقوله معیشت، است .در تفکر اسلامی هر تلاشی برای ایجاد توازن در معیشت امری اقتصادی محسوب می­شود. این توازن، قلمروهای مختلفی دارد. ما در دنیایی زندگی می­کنیم که مبادله در آن وجود دارد و در این مبادله هزینه، منافع و درآمد وجود دارد. از این رو در تفکر اسلامی اقتصاد برابر است با توازن در زندگی و معیشت. اقتصاد از این حیث، نوعی بی­­نیازی است؛ یعنی می­بایست به کمک تواز­ن­ها نیازها را رفع کنیم(فشاری و پورغفار،1393). اهل بیت (ع) به کارهای تولیدی و اقتصادی توجه ویژه­ای داشته­اند و دیگران را نیز به این امر تشویق می­کردند. این مهم از سیره علمی و عملی اهل بیت (ع) بر می­آید. در این باره اخبار فراوانی وجود دارد. از جمله: علی بن ابی حمزه «می­گوید: امام کاظم (ع) را دیدم که در زمین کشاورزی خود کار می­کرد عرق می­ریخت. عرض کردم: قربانت گردم! پس کارگران کجا هستند؟ فرمود: ای علی! بهتر از من و پدرم در این زمین با بیل کار می­کردند. عرض کردم: آنان را معرفی نما! حضرت فرمود: رسول خدا (ص)، امیر المومنین (ع) و پدارنم همه با دست خود کار می­کردند. کشاورزی شغل پیامبران خدا و جانشینان آنان و مردان شایسته است. توجه به کشاورزان و تولید کنندگان اجناس مردم در سیره معصومین (ع) نمایان است. امام صادق (ع) در این باره درباره امیرالمومنین امام علی (ع) می فرماید: امیرمومنان همیشه به عمال و کارمندانشان سفارش کشاورزی را می­نمود. و موارد متعدد دیگر که همه حاکی از اهمیت این موضوع است. در عصر ما که تحریم­های متعددی از سوی کشورهای بیگانه صورت می­گیرد وظیفه همگان است که بر اصل تولید داخلی توجه ویژه­ای بکنند و کشور را به خودکفایی در کالاهای مورد نیاز برسانند. اجرا کردن سیره اهل بیت (ع) و الگو قرار دادن آن­ها تأثیر فراوانی در این زمینه خواهد داشت( طهماسبی بلداجی و همکاران،1392). در راستای کارآمدی تربیت دینی در حوزه اقتصادی و پیوند وثیق آن با اقتصاد مقاومتی است که به اعتقاد برخی از صاحب نظران: ما در پی «اقتصاد ایده الی» هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهام بخش و کارآمد بوده و زمینه ساز تشکیل «تمدن بزرگ اسلامی» باشد(اصغری،1392).

 

3.تعاریف اقتصاد مقاومتی

    اگر چه واژه اقتصاد مقاومتی اصطلاح جدیدی است و بار ارزشی در فرهنگ دینی دارد؛ اما مفاهیم در این زمینه و اعمال و اقداماتی برای مقاومت در حوزه­های گوناگون به ویژه در حوزه اقتصاد در دنیا بی­سابقه نیست. در ادبیات اقتصادی مفاهیمی مثل " اقتصاد مقاومت " و یا  " قدرت اقتصادی "، فراوان وجود دارد. در واقع همه کشورهایی که به نوعی جنگ یا بحران­های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را تجربه کرده­اند و برای توسعه، شرایط سختی را گذرانده­اند اقتصاد خود را بر مبنای مقاومت برنامه­ریزی کرده­اند. برنامه­ریزی اقتصادی آلمان، روسیه، انگلستان، ژاپن و ... در دوران جنگ­های جهانی اول و دوم اقتصادهای مقاومتی بوده است(اسدی،1393). در ذیل به چند نمونه تعریف اقتصاد مقاومتی می­پردازیم:

1.3. اقتصاد مقاومتی به مثابه‌ی «اقتصاد موازی»: یعنی همان‌طور كه انقلاب اسلامی با توجه به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملكرد انقلابی، اقدام به تأسیس نهادهایی مانند كمیته‌ی امداد، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و بنیاد مسكن نمود، امروز نیز بایستی برای تأمین اهداف انقلاب، این پروژه را ادامه داده و تكمیل كند؛ چرا كه انقلاب اسلامی به اقتصاد مقاومتی و به نهادسازی‌های مقاومتی در اقتصاد نیاز دارد كه چه بسا ماهیتاً از عهده‌ی نهادهای رسمی اقتصادی برنمی‌آید. پس باید نهادهایی موازی برای این كارویژه ایجاد كند؛ یعنی ما در كشورمان به «اقتصاد پریم» نیاز داریم.

2.3. اقتصاد مقاومتی به مثابه‌ی «اقتصاد ترمیمی»: یعنی اقتصادی که در پی «مقاوم‌سازی»، «آسیب‌زدایی»، «خلل‌گیری» و «ترمیم» ساختارها و نهادهای فرسوده و ناكارآمد موجود اقتصادی است. در این رویكرد به دنبال آن هستیم كه با بازتعریف سیاست‌های نهادهای موجود، كاری كنیم كه انتظارات ما را برآورند. مثلاً در این تعریف، ما از بانك مركزی یا وزارت بازرگانی می‌خواهیم كه كانون‌های ضعف و بحران را در نظام اقتصادی كشور شناسایی كنند و خود را براساس شرایط جدید اقتصادی، تحریم‌ها یا نیازهای انقلاب اسلامی بازتعریف نمایند و در نتیجه عملكردی جهادی ارائه دهند.

3.3. اقتصاد مقاومتی به مثابه‌ی «اقتصاددفاعی»: این رویکرد، متوجه «هجمه‌شناسی»،‌ «آفندشناسی» و «پدافندشناسی» ما در برابر آن هجمه است. یعنی ما باید ابتدا بررسی كنیم كه مخالفان ما حمله به اقتصاد ایران و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت می‌دهند. بنابراین وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافته‌ایم كه ابزارها و شیوه‌های هجمه‌ی دشمن را پیشاپیش شناخته باشیم و براساس آن­ها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین و اجرا كنیم. بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد شد.

4.3. اقتصاد مقاومتی به مثابه‌ی «اقتصاد الگو»: در این رویكرد، ما در پی «اقتصاد ایده‌آلی» هستیم كه هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛ اقتصادی كه برای جهان اسلام الهام‌بخش و كارآمد بوده و زمینه‌ساز تشكیل «تمدن بزرگ اسلامی» باشد. بدین معنا اساساً در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت،‌ یكی از مؤلفه‌های مهم الگو می‌باید متضمن مقاومت و تحقق آن باشد. در این مقوله است كه اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد كارآفرینی و ریسك‌پذیری و نوآوری می‌شود (پیغامی،1391).

 

4. شباهت­ها و اختلاف­ها با مفاهیم مشابه (اقتصاد مقاومتی) در اقتصاد متعارف دنیا

   اقتصادهای دنیا چون مبتنی بر لیبرالیسم و اومانیسم می­باشند، اهدافشان برآورده کردن حداکثر غرایض و امیال شخصی افراد است، اما در اقتصاد مقاومتی، هدف، برآورده شدن اهداف اقتصادی مکتب اقتصادی اسلام و در سطح پایین­تر، اهداف اقتصادی انقلاب اسلامی است؛ یعنی استقلال اقتصادی، رفاه عمومی و پیشرفت اقتصادی. اختلاف دیگر، نحوه رسیدن به این اهداف است و مهم­ترین تفاوت، در بعد فرهنگ اقتصادی است. شالوده فرهنگی اقتصاد مقاومتی، عنصر جهاد اقتصادی است و این در مجموعه ادبیات اقتصاد متعارف، هیچ جایگاهی ندارد و مطرح کردن آن غیرمنطقی است؛ اما ما می­توانیم در طراحی نظام اقتصاد مقاومتی، از ابزارهای طراحی شده آن­ها، مثل ابزارهای سیاسی و نظارتی، به صورت انتخاب شده و در چارچوب مفاهیم و مبانی اقتصاد اسلامی، استفاده کنیم(عبدالملکی،1393).

 

5. اقتصاد مقاومتی از منظر قرآن کریم

   اقتصاد مقاومتی از دیدگاه مفسر قرآن آیه الله امام خامنه­ای عبارت است از «تشخیص حوزه­های فشار در شرایط کنونی تحریم و کنترل و بی اثر کردن تحریم­ها و تبدیل فشارها به فرصت­ها با باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریت عقلانی و مدبرانه برای کاهش وابستگی و تأکید بر مزیت­های تولید داخل و تلاش برای خوداتکائی» براساس این تعریف لازم است در اقتصاد مقاومتی، مدیریت متعالی مالی، پرهیز از اسراف و مصرف گرائی، مبارزه با اخلال گران اقتصادی، پرهیز از کسب درآمدهای حرام و مبارزه هدفمند با ربا، رشوه، احتکار و مال اندوزی مورد توجه جدی قرار گیرد(طهماسبی بلداجی و همکاران، 1392).

 

6. مشکلات و تنگناهای اقتصادی موجود در ایران

1 – عدم تحرک در تولید کل و سرانه؛

2 – ساختار نامناسب تولید: الف) گسترش نامناسب بخش خدمات؛ ب) دوگانگی شدید ساختار اقتصادی؛ ج) وابستگی تولید به دنیای خارج که مهمترین مسائل تبعی آن عبارتند از : محدود شدن ظرفیت سرمایه گذاری – وابستگی مصرف به دنیای خارج- تأثیرپذیری شدید وضعیت کلی اقتصاد از تصمیمات و تحولات اقتصادی جهان خارج – ایجاد شکاف­های عمیق فرهنگی – اجتماعی در سطح جامعه.

3 – عدم تناسب سیاست­های پولی و بانکی؛

4 – مشکلات اداری - اجرایی : الف) فقدان مبانی نظری از پیش تعیین شده در زمینه حدود و نحوه دخالت دولت در اقتصاد؛ ب) گسترش بار مالی فعالیت­های دولتی نامتناسب با درآمدهای دولت؛ ج) گسترش نامتناسب وظایف دولت با هزینه­های انجام وظایف؛ د) گسترش نسنجیده دخالت­های دولت در اقتصاد از طریق برقراری مقررات وسیع و نامناسب با توان اجرایی آن.

پیامدهای ناشی از مسائل فوق عبارتند از : عدم کارآیی شدید بخش دولتی، درهم شکسته شدن بافت اداری – اجرایی کشور و نزول شدید کیفیت ارائه خدمات دولتی( هزاوئی و حیدری،1393).

7. مدیریت جهادی

   باید توجه داشت که اتخاذ صرف برنامه­ای اقتصادی (اقتصاد مقاومتی) بدون عزم لازم و روحیه بالای مدیران، نمی­تواند قابل تحقق باشد. به بیانی دیگر، مدیریت یک برنامه یا قانون نوشته شده به اجرای هر چه بهتر و زیباتر آن مفهوم کمک می­کند. از این رو، آن چه در این میان اهمیت دارد اجرای صحیح یک برنامه یا قانون کلی است؛ هرچند که بدون نقص نوشته شده باشد. برای تحقق سیاست­های اقتصاد مقاومتی نیز به مدیریتی صحیح و بایسته نیاز بود، زیرا عزم بالا و روحیه خودباوری مدیران در این زمینه بهترین ایزار کارآمدی آنان خواهد بود. بر این اساس، ضمن آن که شاخصه­هایی که علم مدیریت مدرن برای مدیران جوامع امروزی  و به خصوص سیاست­های کلی  و بنیادین مانند اقتصاد مقاومتی لازم و بایسته است، نوعی روحیه و خودباوری جهادی که ریشه در فرهنگ و سنن عمیق ایرانی – اسلامی این سرزمین دارد، لازم و بایسته به نظر می­رسد. با توجه به آن چه گفته شد، سیاست­های کلی اقتصاد مقاومتی علاوه بر اینکه در زمان مناسب طرح و تبیین شده و در نهایت پس از تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام به تأییدیه رهبری انقلاب اسلامی رسید و توسط ایشان ابلاغ شد، نیاز به نوعی برنامه مدیریتی خاص داشت که آن هم توسط رهبر انقلاب اسلامی در اول فروردین 1393 مورد اشاره و تبیین قرار گرفت. برنامه مدیریتی مطمح نظر رهبری انقلاب اسلامی همانا مدیریت جهادی بود که خود ایشان ضمن اشاره­ای کوتاه، ویژگی آن را این چنین ذکر می­کنند: «مدیریت جهادی همان کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت است»(هزاوئی و حیدری،1393).

1.7. مدیریت مصرف نمونه­ای از حرکت جهادی همگانی

   امروزه تعادل در مصرف یک حرکت جهادی است و مردم باید موضوع پرهیز ازاسراف و استفاده از تولیدات داخلی را جدی بگیرند. جلوگیری از هرگونه اسراف و تبذیر، مهم­ترین اصل در ارائه یک الگوی اسلامی مصرف است . از این رو خداوند درآیه 67 سوره فرقان، حرکت در مداری به دور از افراط و تفریط را رسیدن به پایداری دانسته است .پس فرد یا جامعه­ای که در مسیر پایداری در مصرف حرکت کند به پایداری دراقتصاد می­رسد و جامعه به همان مطلوب یعنی اقتصاد سالم ، شکوفا و مقاومتی دست خواهد یافت. که در این راستا دو مولفه زیر حائز اهمیت خواهد بود :

  • قناعت ( ساده زیستی و دوری از تجملات )؛
  • ترجیح مصرف کالای داخلی بر کالای خارجی(فشاری و پورغفار،1393).

2.7.  نقش زنان در اقتصاد فرهنگی و مقاومتی

   اقتصاد مقاومتی، یک ریاضت اقتصادی یا کوپنی کردن کالاها و خدمات نیست؛ بلکه آن را می­توان به نوعی صرفه­جویی در مصرف بی­رویه­ی کالاهای تجملی و خارجی دانست و در بخش تولید نیز صرفه­جویی در استفاده از نهاده­های تولید و افزایش بهره­وری. اقتصاد مقاومتی را می­توان نوعی فرهنگ اقتصادی یا اقتصاد فرهنگی برشمرد؛ اقتصادی که مبتنی بر فرهنگ رفتاری خاصی در تولید و مصرف برشمرد؛ اقتصادی که مبتنی بر فرهنگ رفتاری خاصی در تولید و مصرف است. نگرشی که برخاسته از جهان­بینی اسلامی است و در آن الگوی خاصی از سعادت مادی و معنوی برای انسان لحاظ شده است. آن چه ضروری چنین اقتصادی است، تغییر نگاه تولیدکنندگان به نهاده­های تولید از منابع لایزال به نعمت­های الهی که درباره­ی آن باید جانب اعتدال و پرهیز از اسراف را در نظر داشت و تغییر نگاه مصرف کنندگان از وسیله­ای برای تجمل و تفاخر به ابزاری برای تقویم و برپاماندن پایدار فرد و جامعه است. بر این مبنا نقش زنان کاملاً روشن می­شود. در حقیقت توجه به تولیدات داخلی به گونه­ای افتخارآمیز و نه تحقیرآمیز، یک فرهنگ عمومی است که یکی از مهم­ترین نهادهایی که می­تواند چنین فرهنگی را تقویت کند، نهاد خانواده است. از این لحاظ نقش زنان در چنین امری بسیار پررنگ و محوری است. از جنبه­ی تولید نیز خانواده می­تواند با رشد و پرورش فرهنگ کار شرافت­مندانه و کسب رزق حلال به افزایش تولید ملی و تقویت بنیان­های اقتصاد مقاومتی کمک کند و از این منظر نیز نقش زنان که محور فرهنگی خانواده­اند، بسیار مهم است(دمیرچی،1393).

8. شش راهکار توسعه صنایع بالادستی در اقتصاد مقاومتی

  • سرمایه­گذاری داخلی در توسعه میادین نفتی: با استفاده از این ابزار، می­توان درصد اشتغال­زایی را با استفاده از توان نیروهای بومی افزایش داده و مشکلات بیکاری را نیز که گریبان­گیر بسیاری از مهندسان نفت در کشور شده را تا حد زیادی مرتفع ساخت.
  • توجه به توان داخل در تولید از میادین مشترک: اهمیت میادین مشترک و نیز اهمیت به توان داخل در توسعه این میادین از آن جا بیشتر متبلور می­شود که کشور ایران حدود 28 میدان نفتی و گازی مشترک با کشورهای همسایه داراست.
  • استفاده از کالاهای ایرانی در توسعه میادین نفتی: ارزش دادن به کالاهای ساخت داخل (از توربین­های خاص گرفته تا مته و سایر تأسیسات سرچاهی و درون چاهی و یا ادوات مورد نیاز در حفاری) می­تواند علاوه بر خنثی کردن تحریم کالاهای ضروری، اقتصاد کشور را نیز رونق بخشید.
  • ایجاد هم­افزایی بین صنایع مختلف در توسعه نفت: برای ایجاد چنین توانی در کشور می­توان به تشکیل کنسرسیوم­های علمی بین دانشگاه­ها و نیز صنایع مختلف کشور با بدنه درگیر در صنعت نفت با دیدی کاملاً عملگرا اشاره نمود.
  • پدافند غیرعامل: از موارد مهم در صنعت نفت وجود داده­های دقیق و به روز و کاربردی می­باشد بنابراین وجود سیستمی مقاوم در مقابل تهاجمات نظامی و غیرنظامی دشمن، امری لازم و ضروری است.
  • تبدیل نفت خام به فرآورده و فروش آن: عدم خام فروشی و توجه به این نکته که نفت اسلحه و سرمایه نسل­های آینده ماست و نباید به صورت ارزان و مفت در اختیار مصرف کنندگان قرار گیرد، یک اصل مهم محسوب می­شود(سرمقاله،1392).

9. حرکت جهادی در زمینه­های زیر در جهت تکمیل چرخه کامل تولید صنعتی در ایران

1.9.  آموزش در کلیه سطوح و مراحل برای کلیه رشته­ها و نظارت و کنترل دقیق نیز بر آن اعمال شود؛

2.9.  به تعمیر و نگهداری توجه خاص مبذول شود تا تجربه اندوخته شده از بین نرود و کار با وسایل جدید و نگهداری آن­ها میسر گردد؛

3.9. تحقیق و پژوهش به عنوان وظیفه دانشگاه­های کشور به صورت منسجم و هدف­دار به صورت جدی پیگیری شود که عامل اصلی در زمینه­سازی جذب تکنولوژی است؛

4.9. توجه به طراحی در حد معقول تا علاوه بر رفع نیازهای داخلی، توانایی­ها نیز ارتقاء یابد. در این راستا ایجاد واحدهای طراحی و مهندسی در تمامی صنایع کشور الزامی می­شود؛

5.9.  توجه به برنامه آموزشی و پرورشی، در این راستا صنعت باید برای به کارگیری نیروی انسانی برنامه­ریزی داشته باشد که این برنامه باید شامل آموزش­های مناسب و هماهنگ با نیازها باشد؛

6.9.  ایجاد یک تشکل مناسب جهت سیاست­گذاری، هدایت و نظارت بر کلیه فعالیت­های صنعتی؛

7.9.  ارتباط با بانک­های جهانی اطلاعات در زمینه­های مختلف علمی و فنی؛

8.9. انجام پروژه­های تحقیقاتی مشترک با مراکز تحقیقاتی در سایر کشورها؛

9.9. ارائه دستاوردهای علمی و تکنولوژیک جامعه از طریق وسایل ارتباط جمعی به گونه­ای که فرهنگ تحقیق و نوآوری در بین آحاد مردم کشورمان نهادی شود(ایرانزاده،1374).

10. فلسفه بسیج

   یکی از ساختارهای قوام بخشی جوامع کنونی ؛ نهادها و تشکل­های « مردم نهاد » موسوم به «سازمان­های غیردولتی» هستند که در ابعاد و اشکال مختلف و در زمینه­های گوناگون در حال فعالیت مدنی و اجتماعی هستند. بسیج نهادی اجتماعی با ابعاد متعدد و وسیع برای پاسخگویی به نیازهای اساسی جامعه اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و در صورت نیاز امنیتی و نظامی است. بسیج به مثابه تجلی مشارکت مردم در گذار نظام از شرایط و بحران­های گوناگون، نهادی است که به ابتکار و دوراندیشی عالمانه حضرت امام (ره) تأسیس شد. و در اساسنامه بسیج مستضعفین، بسیج را به صورت تعریف کرده­اند: «بسیج نهادی است تحت فرماندهی مقام معظم رهبری که هدف آن نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و جهاد در راه خدا و گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران و تقویت کامل بنیه دفاعی از طریق همکاری با سایر نیروهای مسلح و همچنین کمک به مردم هنگام بروز بلا و حوادث غیرمترقبه می­باشد ». فلسفه بسيج با هر نگرشي كه مورد بحث و بررسي قرار گيرد،  مؤيد اين نكته بوده كه مي بايد نوعي فرآيند داوطلبانه تجميع نيروي انساني و امكانات با بهره­گيري از مديريتي كارآمد صورت پذيرد. افراد دخيل در چنين فرآيندي به شكل توأمان در پي گسترش منافع اجتماع، تدارك خدمات عمومي اجتماعي و حمايت از كاركرد دستگاه­هاي اجرايي و در صورت نياز كمك داوطلبانه در جهت پيشبرد امور اجتماعي هستند. بسيجى آرمان­خواه و اصول گراست  و با هر چه كه با اصول مكتبى او ناسازگار باشد، سرستيز خواهد داشت.  بسيجى مخلص براى اداى دين؛ زمان و مكان نمى شناسد. براى بسيج و تلاش بسيجى شب و روز مفهوم ندارد. دغدغه او مبارزه با فقر و بدبختى است. رهبر معظم انقلاب اسلامى در رابطه با ضرورت حضور بسيج در عرصه­هاى مختلف مى­فرمايند:  «در دوران جنگ؛ بسيج مال جنگ است، در دوران پشتيبانى مال پشتيبانى، در دوران علم مال تحصيل و تدريس و در دوران سازندگى مال سازندگي است». ایشان در جای دیگری مى­فرمايند: «بسیج به معنای حضور شجاعانه، فداکارانه و مخلصانه انسان­های پیشگام در تمامی عرصه­های مورد نیاز نظام اسلامی و کشور است». برخی از هدف­های بسیج در عرصه سازندگی عبارتست از:

  1. آشنا ساختن نوجوانان و جوانان با زمینه­های اشتغال؛
  2. غنی ساختن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان؛
  3. کمک به افراد و اقشار نیازمند به خصوص ساکنین مناطق محروم و روستاها از طریق شرکت در فعالیت­های عمرانی مربوط به آنان(ادیب و همکاران،1391).

 

1.10. دلايل توجه بسيج به اقتصاد مقاومتى

    بسيج در همه عرصه­هاى توليد و گسترش علم و تكنولوژى همچون مدارس، دانشگاه­ها، حوزه­هاى علميه، آزمايشگاها و بيمارستان­ها و رسانه­ها، نفوذ داشته و اين نخستين مزيت و توان بالقوه بسيج در امر ايجاد توانمندي نيروي انساني مبتني بر رويكردهاي داوطلبانه است. علاوه بر آن بسيج مى­تواند فعاليت­هاى گسترده­تر در جذب نيروهاى متخصص، نخبه، مبتكر، كارآفرين و توانمند در كنار تعهد آن­ها در اين مجامع داشته باشد.

  1. بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی مردم: اعتقاد بر آن است که انسان با دانش، مهارت و نگرش کارآفرینی زندگی بهتری خواهد داشت.
  2. عدالت اجتماعی: توسعه تولیدات به توزیع درآمدها در جوامع کمک می­کند و نابرابری­ها را کاهش می­دهد.
  3. مسئولیت اجتماعی: اعضای جامعه برای ایفای درست مسئولیت­های اجتماعی خود به قابلیت­های تولیدی نیاز دارند.
  4. توسعه ظرفیت تولید جامعه: کارآفرینان بسیجی با ایجاد کسب و کارهای جدید با نوآوری در توسعه کسب و کارهای موجود و نوآوری به توسعه ظرفیت تولید جامعه کمک می­کنند و رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی را به ارمغان می­آورند.
  5. حل مشکلات جامعه: بسیجیان مبتکر با نوآوری و تلاش موثر، مسائل و مشکلات اجتماعی را حل می­کنند(ادیب و همکاران،1391).

2.10. نقاط قوت بسیج در استراتژی اقتصاد مقاومتی

1- سرمایه اجتماعی درون گروهی بالا؛ 2- داوطلبانه بودن و خودانگیزشی؛ 3- رعایت اصول اخلاقی و دینی؛ 4- اجرای کارگروهی و مشارکت در تصمیم­گیری؛ 5- وجود آرمان مشترک؛ 6- نوآوری و خلاقیت اعضاء؛ 7- مسئولیت­پذیری اجتماعی؛ 8- ماهیت غیردولتی؛ 9- بهره برداری کاراتر از بازار و کاهش هزینه های غیر مستقیم؛ 10- سلسله مراتب واقعی؛ 11- فقدان مقررات محدود کننده؛ 12- گستردگی در جامعه؛ 13- ایثار و از خودگذشتگی(ادیب و همکاران،1391).

 

11. بیست نکته برتر درباره اقتصاد مقاومتی

  1. دولت برای نشان دادن جدی بودن برای همراهی با این پیام، کوچک­سازی خود را شروع نموده، امتیازات مدیران ارشد را تعدیل نماید. در این راستا کاهش بودجه­های عمومی کشور ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
  2. به جای ادامه بحث­ها و پیشنهادات تئوریک، قدری بیشتر عملیاتی فکر کنیم و راه حل کمی ارائه نماییم.
  3. در مقوله آموزش، مهارت، خلاقیت و کارآفرینی به تخصیص بودجه برای موسسات فعال و امتحان پس داده اقدام کنیم. تکنیسین تربیت کنیم. علم عملی مدیریت را به مدیران امروز و فردای جامعه یاد بدهیم.
  4. در زمینه فضای کسب و کار و رقابت­پذیری جداً کنترل­ها را برداریم و به طرف اقتصاد آزاد حرکت کنیم.
  5. در زمینه آموزش باید رایگان بودن آموزش تا پایان دبیرستان را  اجرایی کنیم و هنرستان­های صنعتی و علمی و کاربردی را توسعه و تقویت نماییم.
  6. در زمینه ایجاد فرهنگ مصرف و تغذیه مناسب و جلوگیری از پرخوری و بدخوری و چاقی با تخصیص بودجه کافی و استفاده از متخصصین مرد را آگاه نماییم.
  7. در زمینه افزایش صادرات قوانین پایا وضع کنیم مثلاً برای همیشه انواع صادرات را از مالیات معاف نماییم. برای صادرات اقلام سنتی 5 درصد و اقلام صنعتی 10 درصد جایزه صادراتی تعیین و بصورت پلکانی برای صادرات بیشتر درصد بیشتری را در نظر بگیریم.
  8. به مقوله توریسم و جذب گردشگر و استفاده از گنج خدادادی بدون تنگ نظری و تعصب کور توجه شود.
  9. با فساد اداری به جد مبارزه شود. تشکیل یک دادگاه مستقل اقتصادی زیر نظر نمایندگان سه قوه می­تواند در معالجه این سرطان مزمن و جذام پیش رونده موثر واقع شود.
  10. در کنار گذاشتن نیروهای ناکارآمد و جذب نیروهای جوان تحصیلکرده یک لحظه درنگ نشود.
  11. حضور شرکت­های خارجی را در ایران تسهیل نماییم.
  12. با قانون گریزان و قانون ستیزان برخورد جی غیرخطی و غیرجناحی شود. اجرای دقیق قانون اساسی مورد توجه همگان قرار گیرد.
  13. در زمینه فروش نفت و فرآورده­های پتروشیمی فرصت و فضا به بخش خصوصی و بنگاه­های غیروابسته داده شود.
  14. عملکرد بخش­های مختلف به شفافیت در معرض دید همگان به ویژه رسانه­ها و متخصصین قرار گیرد.
  15. به کارگیری ظرفیت­های علمی، فنی و اقتصادی برای بازسازی بخش­های گوناگون اقتصادی و فاصله گرفتن از روش­های سنتی در شرایط امروز.
  16. اقدام جدی به مقوله سرمایه­گذاری و ایجاد امنیت پایدار توسط سرمایه داران مستقل و مسوول.
  17. حضور در تشکل­های اقتصادی جهانی برای استفاده از فرصت­های موجود در این سازمان­ها.
  18.  افزایش پوشش استاندارد برای تولیدات و خدمات در جهت بالا بردن کیفیت محصولات و خدمات و نه عاملی بازدارنده و محدود کننده ( آموزش و مکانیسم تشویقی بیش از تنبیه و توبیخ جواب می دهد. )
  19. هرگونه معافیت بنگاه­های خاص از پرداخت مالیات و داشتن امتیازات خاص حذف شود.
  20. زیر ساخت­های مربوط به صادرات نفت وگاز بازسازی فوری شود(پورفلاح،1393).

12. شکل زیر فرآیند نموداری از چارچوب مفهومی نظام اقتصاد اسلامی و مفهوم اقتصاد مقاومتی را در نظام اسلامی نشان می­دهد (اسدی،1393).

نظام الهی ( اسلامی )

نظام طبیعی

نظام اجتماعی

نظام سیاسی

سایر نظام ها

نظام اقتصاد اسلامی

مکتب اقتصادی

علم اقتصاد

نهادهای اقتصادی

نهادها، باورها

ابزارها و روش ها

قانون گذاری، اجرا و نظارت

اقتصاد اسلامی ( اقتصاد ملی )

اقتصاد مقاومتی ( اقتصاد مکتبی و علمی )

 

 

13. پیشنهادها

  1. تدوین سند اشتغال بسیجیان به عنوان نقشه راه اشتغال و تولیدات بسیج و تبیین نقش هر یک از سازمان­های اقشاری بسیج؛
  2. تدوین نظام جامع آموزش اقتصاد مقاومتی در سازمان بسیج با بهره­گیری از ظرفیت­های بسیج دانشجویی و بسیج اساتید؛
  3. انجام پژوهش جامع جهت شناسایی و تبیین الگوی اقتصاد  مقاومتی؛
  4. نظریه­پردازی در رابطه با اقتصاد مقاومتی و معرفی آن به اقتصاد بین­الملل؛
  5. تحقق شعار «یک پایگاه، یک بنگاه کارآفرین» از طریق آمایش انسانی پایگاه­های بسیج و شناسایی ظرفیت­ها و توانمندی­های هر یک؛
  6. تمرکز فعالیت­های اشتغال با ماهیت تولیدی در سازمان بسیج سازندگی و مهندسین و با ماهیت خدماتی در سازمان بسیج مساجد و محلات و بسیج اردویی و گردشگری (ادیب و همکاران،1391).

14. نتیجه‌گیری

    اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوز­ه­های فشار یا در شرایط کنونی تحریم و در پی آن تلاش برای کنترل و بی اثر کردن و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت که به طور قطع باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریت­های عقلایی و مدبرانه پیش شرط و الزام چنین موضوعی است(فشاری و پورغفار،1393). اقتصاد مقاومتی بر پایه و اساس سرمایه­ی معنوی افراد و جامعه استوار است. بدون معنویت و سلامت معنوی، مقاومت شکننده است. در واقع اقتصاد مقاومتی ماهیتاً اقتصادی مردمی است. از این رو حاكميت تفكر بسيجي بر فضاي كاري كشور، مي­تواند به ميزان قابل توجهي از هزينه هاي باني و تبعي اقدامات بكاهد. ويژگي تفكر بسيجي آن است كه دشوارترين كارها را در كوتاه ترين زمان و با كمترين هزينه به انجام رساند. چرا كه تفكر بسيجي به ابتكار، خلاقيت و نوآوري مي انديشد و از اسير شدن در دام تكرار، يكنواختي و تقليد از الگوهاي بيگانه به دور است. تفكر بسيجي هيچ تلازم و سنخيتي با جناح­گرايي، حزب بازي و كار باندي و گروهي ندارد، تحول در اقتصاد به سوي خودكفايى، تغيير ادبيات و فرهنگ اقتصادي و تغيير روابط كارفرما و كارگران، با نيت پاك به اماكن اقتصادي وارد شدن از مهمترين انگيزه­ها و اهداف بسيجيان است. از اين روي  می­تواند در عرصه اقتصادی نیز موفق باشد(ادیب و همکاران،1391).  لذا ضروری است كه مسئولین کشور عزیزمان و مردم به شعار «اقتصاد و فرهنگ؛ با عزم ملی و مدیریت جهادی» وارد شوند و در راستای تحقق آن بسیج همگانی شویم.

 

منابع و مآخذ

 

]1[ اصغری؛ محمود.(زمستان 1392). " تربیت دینی و تأثیر آن بر اقتصاد مقاومتی " ، فصلنامه پژوهش­های اجتماعی اسلامی، شماره 99، صص 137 – 160.

]2[ اسدی، علی. (بهار1393). " نظام اقتصادی اسلامی الگویی کامل برای اقتصاد مقاومتی "، فصلنامه سیاست­های راهبری و کلان ،شماره 5 ، صص 25 – 39 .

]3[ ادیب، یوسف؛ تاجور، آذر؛ پورطهماسبی، سیاوش. (بهمن و اسفند 1391). " نقش بسیجیان و پایگاه­های مقاومت بسیج در اشاعه فرهنگ اقتصاد مقاومتی "، فصلنامه مهندسی فرهنگی، شماره 74، صص72 – 98.

]4[ ایرانزاده،سلیمان،(آبان 1374). " استراتژی­های جدید تولید "، ماهنامه تدبیر، شماره 57، صص23 - 27

]5[ پیغامی، عادل. (1391). اقتصاد مقاومتی؛ اقتصاد دفاعی یا ترمیمی؟

[ online ] : http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=20551

]6[ پور فلاح، احمد. (شهریور 1393). " 54 نکته درباره اقتصاد مقاومتی "، ماهنامه کارآفرین، شماره 109، صص 4و5 .

]7[ تجربیات شخصی در عرصه حضور در صنایع کوچک.

]8[ دمیرچی، نسرین. (مهر 1393). " اقتصاد مقاومتی، الگویی برخاسته از جهان­بینی اسلامی است "، ماهنامه پیام زن، شماره 271 ، ص 8 .

]9[ سرمقاله. (آذرماه 1392). " شش راهکار توسعه صنایع بالادستی در اقتصاد مقاومتی "، ماهنامه گسترده انرژی، شماره 80، ص 12 .

]10[ طهماسبی بلداجی، اصغر؛ طهماسبی بلداجی، آذر. (نیمه اول پاییز، 1392). " جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی از منظر قرآن و اهل بیت (ع) " ، فصلنامه قرآنی کوثر، شماره 47 ، صص 141 – 158.

]11[ عبدالملکی، حجت الله. (تیر و مرداد 1393). " اقتصاد مقاومتی و مفاهیم مشابه آن در اقتصاد جهان "، ماهنامه پرسمان ، شماره 139، ص 25.

]12[ فشاری، مجید؛ پورغفار، جواد. (مرداد و شهریور 1393). " بررسی و تبیین الگوی اقتصاد مقاومتی در اقتصاد ایران "، مجله اقتصادی، سال چهاردهم، شماره 5، صص 29 – 40 .

]13[ هزاوئی، سید مرتضی؛ حیدری، علی زیرکی. (تابستان 1393). " اقتصاد مقاومتی، نماد مدیریت جهادی در اقتصاد سیاسی ایران "، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، شماره 37 ، صص 9 26 .

 

انتهای پیام/

 

اشتراک‌گذاری

  • اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی(با تکیه بر بسیج مردمی)

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
بیست‌ونه منهای هفت