- کد خبر: 3450
- بازدید: 2,521
- 1391/08/18 - 18:47:54
فروش کشت و صنعت مغان با چه معیاری
در سالی که از سوی مقام معظم رهبری به نام سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی نامگذاری شده، طرح فروش کشت و صنعت مغان معلوم نیست با چه معیار و هدفی مطرح شده است.
سبلانه: پیامدهای نامطلوب فروش کشت وصنعت و دامپروری مغان در سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی عواقبی را به دنبال دارد که از مسئولان امر و استاندار اردبیل انتظار میرود در این امر شتابزده عمل نکند.
خبر فروش و یا واگذاری کشت و صنعت مغان از زبان نیکزاد استاندار تازه منصوب استان اردبیل در طول یک ماه اخیر، خبری بود که با اعلام رسمی آن این خبر به سرعت در صدر اخبار اقتصادی خبرگزاریها قرار گرفت به طوری که خبرگزاری فارس به نقل از نیکزاد نوشت: ارزش ریالی کشت و صنعت مغان 12 هزار میلیارد ریال است که با فروش آن چندین واحد کشت وصنعت مغان در استان ایجاد میشود.
در این باب چند مطلب حائز اهمیت و بیان است که اولا ارزش ریالی سرمایه و دارایی کشت و صنعت و دامپروری مغان بالاتر از رقم اعلام شده از سوی استاندار اردبیل است و علاوه بر آن فروش یا واگذاری سهام به نقل از آنچه در خبرگزاریها به نقل از نیکزاد اعلام شده متفاوت است.
اما در این بین توجه استاندار را به موارد ذیل جلب میکنیم.
1- سازمان بازرسی کل کشور تحت عنوان نهاد نظارتی قوه قضائیه، با انتشار گزارشی به بررسی عملکرد یک دهه اخیر خصوصیسازی در کشور پرداخته و اعلام کرد: نبود استراتژی مشخص در مورد خصوصیسازی باعث شده تامین بدهیهای دولت به عنوان نخستین اولویت حاصل از خصوصیسازی در کشور تلقی شود.
سازمان بازرسی دو نتیجه مهم اینگونه خصوصیسازی را چنین برمیشمارد: الف: «شکل گیری شبکههای شبه دولتی در فرآیند خصوصیسازی» که محصول نهایی آن مدیریت مجدد تیم دولت بر شرکتهای واگذار شده است. ب: «شکل گیری شبکه های فساد در بلندمدت.»
2- مرکز پژوهشهای مجلس، کمیسیون نظارت بر اجرای سیاستهای کلی اصل 44 و دیوان محاسبات کشور هم در سالهای گذشته به تناوب در گزارشهایی نسبت به روند خصوصیسازی به روش «شبه دولتی سازی» اقتصاد هشدار دادهاند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل، در این بین کمیسیون اصل 44 مجلس، سال 89 در گزارشی رسمی اعلام کرد که «سهم بخش خصوصی حقیقی حداکثر 5/13درصد از کل واگذاریها است...!
استاندار اردبیل؛ همانگونه که مطلع هستید معنای خصوصیسازی در مفهوم گسترده آن بسیار وسیعتر از فروش و یا واگذاری داراییها و شرکتهای دولتی و عمومی به بخش خصوصی است و بر واگذاری فعالیتها و تصدیگریهایی که قبلاً به طور انحصاری در اختیار دولت و بخش عمومی بوده، تاکید و دلالت میکند.
از طرفی دیگر ایده و الگوی مشخص جنابعالی از طرح این موضوع (فروش کشت وصنعت مغان) چیست؟ البته بدیهی است که اگر هر طرح جامعی که سالها و ساعتها بر روی آن کار کارشناسی انجام یافته و به نتیجه مطلوبی رسیده باشد، در این برهه از وضعیت اقتصادی کشور (اقتصاد مقاومتی) در راستای احیای سرمایه ملی را باید با آغوش باز پذیرفت، اما تجربیات گذشته و هشدارهای نهادهای نظارتی اعم از سازمان بازرسی و دیوان محاسبات و... عکس این موضوع را به وضوح بیان میکنند.
استاندار، همانگونه که خود بهتر از ما میدانید ایران کشور پهناور و بزرگی است و هر منطقه کشور دارای استعدادهای اقتصادی و کشاورزی خود را دارد و منطقه زرخیز مغان نیز به عنوان نگین سرسبز ایران اسلامی دارای استعدادهای خدادادی بوده که انواع محصولات کشاورزی منحصر به فرد آن مثل ذرت بذر هیبرید در کمترجای میهن اسلامی کشت و برداشت می شود، لذا به منظور جلوگیری از هزینههای سرسامآور، باید کمک شود تا در کنار مزارع کشاورزی و مراکز دامی منطقه مغان صنایع تبدیلی ایجاد گردد بنابراین معتقدیم که در هر کجای کشور باید ثروتها و سرمایهها بطور معقول و عادلانه توزیع گردد.
در دولتهای گذشته اگر یک کشتارگاه بزرگ صنعتی و یا کارخانه چرم!؟ در کنار همین کشت و صنعت و دامپروری مغان ساخته و سرمایهگذاری میشد دیگر ما مجبور نبودیم دامهای سنگین و سبک مجتمع دامپروری کشت وصنعت مغان را برای کشتار به سایر نقاط کشور بارگیری کنیم که هزینه حمل به روش کاملا غیرحرفهای بارگیری و تلفات بین جادهای این دامها بالغ بر صدها میلیون تومان برآورد شد که هم بر فروشنده و هم خریدارهزینه سربار و سرسامآور تحمیل نمود.
استاندار اردبیل همچنین در نشست با مدیران اجرایی شهرستان پارسآباد اعلام کردند که اگر قرار باشد این بنگاه بزرگ اقتصادی و صنعتی فروخته شود، از محل وجوه حاصل از فروش آن پروژههای مهم کشاورزی و آبیاری با اولویت شهرستانهای پارسآباد و بیلهسوار در منطقه اجرا خواهد شد هیچ یک از مردم منصف استان اردبیل بالاخص مردم زحمتکش شهرستانهای پارسآباد و بیلهسوار راضی نیستند که بزرگترین شرکت خاورمیانه به عنوان سرمایه ملی منطقه و به خصوص استان اردبیل به فروش رسیده و برای عمران و آبادی منطقه صرف و هزینه شود چون تجربیات گذشته و حال، عکس این موضوع را اثبات میکند.
لذا باید فکر فروش و واگذاری به شیوه فعلی را کنارگذاشته و به فکر تکمیل چرخه اقتصادی و ایجاد صنایع تبدیلی باشیم که بعنوان مثال ایجاد چندین سردخانه صنعتی، کارخانه بزرگ کاغذسازی در کنار محصول اولیه آن یعنی پنبه و کلش حاصل از کشت گندم مزارع مغان را میتوان نام برد.
استاندار اردبیل به خوبی آگاه هستند که تمام فصول سال در دشت مغان و بخصوص کشت و صنعت مغان، فصل کار و فعالیت است و با هوای خنک و ییلاقی اردبیل در تابستان و سرمای سوزناک کنار قله سبلان مانوس هستند لذا اگر در یکی از روزهای تابستان و در گرمای 40 درجه میهمان کشاورزان و کارگران این منطقه و به خصوص شرکت کشت و صنعت مغان باشید خواهید دید که مردم خونگرم منطقه با تلاش شبانهروزی و تحمل استرسها و رنجهای متعدد، با تولید بیش از 100 رقم میوه مجتمع باغات کشت وصنعت مغان، تولید سالانه بیش از250 هزار تن محصولات زراعی اعم از گندم، ذرت، جو، چغندرقند، کلزا، پنبه، برنج و دهها نوع محصول استراتژیک کشاورزی، 12 هزار و 600 راس دام اعم از گوشتی و دوشا فعالیت میکنند که تنها قسمتی از سرمایه ملی کشت و صنعت مغان میباشد.
ما معتقدیم استاندار یک فرد دلسوز و بومی، با مد نظر قرار دادن شعار عدالت محوری دولت، درصدد یک حرکت دلسوزانه و در مسیر محرومیتزدایی و در فکر شکوفایی استان اردبیل است، اما باید همه این واقعیت را بپذیریم که هر اقلیمی دارای شرایط و استعداد ارتقاء یک یا چند نوع محصول است و هرطرح و برنامه اقتصادی در این مسیر باید به دقت مطالعه و کارشناسی شود و همه عواقب مطلوب و نامطلوب آن سنجیده شود والا نه تنها نسلهای آینده ما را نخواهید بخشید بلکه خدای بزرگ نیز از ما ناخرسند خواهد بود.
یادداشت از: رسول ایرانی
انتهای پیام/
دیدگاهها