- کد خبر: 3879
- بازدید: 2,246
- 1391/08/30 - 15:48:47
اشك و عزادارى موجودات
در روايات متعدد و اخبار بسيارى آمده هنگامى كه حضرت امام حسين عليهالسلام به شهادت رسيدند و چراغ هدايت شكسته و كشتى نجات به درياى خون نشست آسمان گريست و خون باريد و خورشيد شفقگون شد و عالم وجودچهره، عزادار به خود گرفت.
آنچه فراروى شماست مختصر توضيحى است بر چگونگى عزادارى عالم وجود از انسان و جن و ملك وحيوانات و گياهان و جمادات.
نخست بايد گفت كه تمام ذرات اين عالم حتى جمادات داراى درك و شعورند خاصيت اثرپذيرى و اثر بخشى دارند و اين مطلب از جهت علمي، مسلم و از جهت آيات و روايات نيز روشن است به عنوان نمونه همين ضبط صوت يا فيلم و عكس، داراى گيرندگى و فرستندگى هستند كه صوت يا تصوير را بر روى خود جذب نموده و در شرائط خاصى تحويل ميدهند يا سلولهاى هوا طورى هستند كه وقتى صدايى از انسان يا هر چيز ديگر توليد ميشود آن را ميگيرند و به يكديگر تحويل ميدهند و تا آنجا كه صدا ميرسد دائماً دستهاى سلولها،صوت را ميگيرند و به سلولهاى بعدى ميسپارند كه اگر اين حالت گيرندگى و فرستندگى در سلولهاى هوا وجود نداشت هرگز صداى ما به هيچ جا نميرسيد و اصلا صوت توليد نميشد.
دانشمندان گويند: تمام صداهاى توليد شده، در هوا موجودات و حتى اگر انسان بتواند دستگاهى بسازد كه قابليت گرفتن و انعكاس صوت را داشته باشد ميتواند تمام صداها و كلمات و صحبتهايى را كه قرنها پيش اتفاق افتاده است بگيرد و منعكس كند زيرا تمام آن اصوات در وجود هوا موجود و محفوظ و مضبوط است. و ذرات هوا آنها را در دل خود نگه داشته است. بنابراين جمادات نيز در ميزان خودشان درك و فهمى دارند لكن اگر انسان ديده حق بين و ملكوتى داشته باشد ميتواند بدون هيچ وسيلهاى صداهاى ضبط شده بر جمادات را بشنود. آنان اين صداها را درك كرده و بعد پس ميدهند.
در آيهشريفه قرآن نيز به اين حقيقت اشاره شده است:
« تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَـكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ [1]»
آسمانهاى هفتگانه و زمين و كسانى كه در آنها هستند همه تسبيح او ميگويند و هر موجودى تسبيح و حمد او ميگويد ولى شما تسبيح آنها را نميفهميد.»
آري!كسانى كه پردههاى حجاب دنيوى نميتواند در برابر چشمان آنان مانعى ايجاد نمايد به ديدهاى ملكوتى ميبينند آنچه را ديگران در نمييابند و ميشنوند آنچه را ديگران درك نميكنند.
حضرت امام صادق عليهالسلام ميفرمايد:
« انّا لنرى انّ تنقض الجدار هو تسبيحه[2],ما ميبينيم صدايى كه از شكاف ديوار بلند ميشود همان تسبيح اوست»
قرآن كريم:
« أَلَمْ تَرَأَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ[3]
آيا نديدى تمام آنان كه در آسمانها و زمينند براى خدا تسبيح ميكنند و همچنين پرندگان به هنگامى كه به فراز آسمان بال گستردهاند؟! هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را ميداند»
چنانچه از اين آيه شريفه استفاده ميشود هر چيز تسبيح خدا ميگويد حتى پرندگان و حتى براى آنان نمازى هست كه خوب بدان آگاهند، به ذكر خدا و نماز مشغول ميشوند.
حضرت اما صادق عليهالسلام ميفرمايد:
« رسول خدا صلى الله عليه و آله نهى فرمودند از اينكه در صورت چهارپايان داغ و علامت گذارى كنند يا با تازيانه به صورت آنان بزنند چرا كه آنان تسبيح خدا و حمد الهى بجا ميآورند.»[4]
و نيز آن حضرت فرمودند:
«هيچ پرندهاى در دريا يا خشكى شكار نميشود و هيچ حيوان وحشى صيد نميگردد مگر اينكه تسبيح گفتن خويش را ضايع نموده است.»
البته گاهى به اعجاز، گوش ديگران نيز صداى تسبيح و حالت ملكوت اشياء را ميشنود و درك ميكند. چنانچه از ابن عباس نقل شده كه فرمانروايان حضرموت بر نبى اعظم اسلام صلى الله عليه و آله و سلم وارد شده گفتند: چگونه بدانيم تو رسول خدايي؟ آن حضرت يك كف از سنگريزهها برداشته فرمودند:اينها شهادت ميدهند كه من فرستاده خدايم در آن هنگام سنگريزهها در دست حضرت، تسبيح گفته و شهادت به رسالت آن جناب دادند. [5]
قرآن كريم درباره سنگها چنين ميفرمايد:
«... وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا ... وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ[6]
پارهاى از سنگها ميشكافد و از آن نهرها جارى ميشود و پارهاى ... و پارهاى از خوف خدا ( از فراز كوه) به زير ميافتد.»
آري! سنگها نيز فهم و دركشان به حدى است كه از عظمت پروردگار خويش، خائف و هراساناند.
پس اكنون اگر در تاريخ آمده كه جمادات در هنگام شهادت سيد شهيدان عليهالسلام گريستند جاى تعجب و انكار نيست كه آمده:چون شمر لعين سر مطّهر از بدن حضرتش جدا ساخت زمين لرزيد و آسمانها تاريك شد و قطراتى از خون باريد و منادى از آسمان ندا كرد: به خدا قسم امام فرزند امام كشته شد به خدا قسم حسين بن على بن ابيطالب كشته شد پس غبار غليظ سياهى برخاست كه باد سرخ به همراه داشت. هيچ چشمى و اثرى در آن ديده نميشد. لشگريان گمان بردند عذاب نازل شده، ساعتى اوضاع،اينگونه بود و سپس رفع شد.
در خبرى آمده:
« لما قتل الحسين عليهالسلام مطرت السماء مطراً كالدم احمرت منه البيوت و الحيطان[7]
هنگامى كه (حضرت امام) حسين عليهالسلام كشته شده آسمان بارانى چون خون باريد كه خانهها و ديوارها به وسيله آن سرخ شد.»
در خبرى ديگر آمده:
« انّ الشّمسَ كانت حَمراء كانَّها دم عبيط[8],خورشيد چنان قرمز گشت كه گويى خون تازه است»
و در روايتى ديگر:
« انّه لمّآ مضى الحسين بكت عليه السموات السبع و ما فيهنّ و الارضون السبع و ما فيهنّ و ما بينهنّ و ما ينقلب فى الجنة و النار من خلق ربنا و مايرى و ما لايرى الا البصره و دمشق و آل عثمان [9]
آن هنگام كه حسين(عليهالسلام) به شهادت رسيد هفت آسمان و آنچه در آن است و زمينهاى هفتگانه و هرچه در آنهاست و آنچه مابين آسمانها و زمين است و هر آفريده خدا در بهشت و جهنم و آنچه ديده ميشود و آنچه ديده نميشود بر او گريستند مگر بصره و دمشق و آل عثمان»
آري! غير از اين سيه روزان وارونه بختان كه به كشتن عزيز پيامبر، شادمان بودند، همه چيز محزون و گريان بود.
البته بايد توجه داشت كه گريه هر چيزى به حسب حال و ميزان خود آن چيز است. گريه جنّ و پرندگان و وحوش و هرچه چشم بينا دارد مانند گريه انسان است چنانچه در روايات آمده:
« بكت الانس والجنّ و الطير و الوحوش على الحسين بن على عليهالسلام حتى ذرفت دموعها [10]
انس و جن و پرندگان و حيوانات وحشى بر حسين بن على عليهماالسلام گريستند كه اشكهاشان جارى شد.»
اميرالمومنين عليهالسلام ميفرمايد: « پدر و مادرم فداى حسين كه در پشت كوفه كشته ميشود. به خدا قسم گويا ميبينم كه وحوش،گردنهاى خود را بر قبر او كشيده و انواع حيوانات وحشى بر او گريه و عزادارى ميكنند تا صبح شود پس اكنون كه چنين است مبادا شما جفا كنيد»[11]
از روايات چنان مينمايد كه فرشتگان نيز گريه ميكنند ولى به گونهاى لطيفتر و نورانيتر و حوريان و غلامان عالم قدس نيز چنيناند.
و جهنم نيز گريست: « فتزفر جهنّم زفره »[12]
جهنم چنان شعله ور شد كه اگر خازنين آن مهيا نبودند و درهاى آن را محكم نگاه نميداشتند دود و سياهيش اهل دنيا را در كام خود ميكشيد و آنان را ميسوزاند.»
ترسم جزاى قاتل او چون رقم زنند يكباره بر جريده رحمت قلم زنند
و گريه درياها به متلاطم شدن و بالا گرفتن امواج سهمگين آن و خورشيد و ماه و ستارگان به خسوف و گرفتگى و سرخ فام شدن است و هر چيز به حساب خود گريه بر عزيز زهرا داشته و دارد.[13]
پس اى عزيز !بيا تا ما از جمادات و وحوش بيابان كمتر نباشيم بيا تا همسان با ذرات عالم وجود و هماهنگ با تمام آفرينش شويم. مبادا در ايام شهادت عزيز فاطمه عليهاالسلام حال ما حال انسانهاى بى درد و مهر و عاطفه و احساس باشد. نكند ما نيز چون آل اميّه و دودمان عثمان در ايام سوگوارى امام زمان عليهالسلام مشغول تفريح و جشن و پايكوبى و سرور و شادمانى باشيم مبادا در اين روزها و شبها به جاى نواى ملكوتى نوحه و صداى رثاء از خانهها و اتومبيلهامان صداى موسيقى و آواز آوازهخوانان برخيزد. كه روز ظهور وارث عاشورا و كربلا و آخرين يادگار حضرت زهرا عليهاالسلام در پيشگاهش سرافكنده و شرمسار باشيم و در روز واپسين كه خوبان زير لواى شفاعت رسول الله صلى الله عليه و آله و در سايه پرچم حضرت على مرتضى عليهالسلام صف كشيدهاند ما در صف سيه بختان بنى اميه و بنى اميه صفتان قرار گيريم، به خداى بزرگ پناه ميبريم.
خداوندا از تو كمك ميطلبيم ما را توفيق عنايت فرما كه از گريه كنندگان بر عزيز شهيد كربلا و مظلومين آل رسول و ذريه پاك بتول عليهمالسلام باشيم و آنچه براى بهترين عزاداران و نوحه سرايان او مقرر فرمودهاى از كرم و احسانت به ما نيز عطا فرما!
« اللهّم عجّل لوليك الفرج واجعلنا من خير شيعته و انصاره بحقّ محمّد و آله الطاهرين »
پی نوشت ها
1 ـ سورهى اسراء: 44.
[2]ـ تفسير برهان: ذيل آيه شريفة 44 سوره اسراء, ج 4 ح 2 ص 568 ـ تفسير عياشى : ج 2 ص 316 ح 79.
3ـ سوره نور: 41.
4- تفسير برهان: ج 4 ص 568 ـ تفسير عياشي: ج 2 ص 317 ح 82 .
5ـ مناقب اين شهر آشوب ج 1 ص 90
6 ـ سورهى بقره:74
7ـ كامل الزيارات: ص 79.
8ـ ...
9ـ كامل الزيارات: ص 80، ح 5ـ بحارالانوار: ج 45، ص 205 ح 8 باب ما ظهر بعد شهادته عليهالسلام.
10ـ كامل الزيارات ص 79-80 ح 5- بحارالانوار ج 45 ص 205 ح 8 باب ما ظهر بعد شهادته عليهالسلام.
11ـ بحار الانوار ج 45 ص 205 ح 9 باب ما ظهر بعد شهادته عليهالسلام- كامل الزيارات باب 26 ص 79 .
12ـ كامل الزيارات ص 82 ح 7- بحارالانوار ج 45 ص 208 ح 14 باب ما ظهر بعد شهادته عليهالسلام.
13ـ به كتاب شريف بحارالانوار ج 45 ،باب ماظهر بعد شهادته عليهالسلام مراجعه بفرمائيد.
دیدگاهها