- کد خبر: 40412
- بازدید: 1,190
- 1401/10/27 - 21:31:41
وصیت نامه دانشآموز شهید مرحمت بالازاده
شهید بالازاده نوجوان خردسال کربلای ایران بود که با بسیاری از پیشروان انقلاب، همچون امام خمینی(ره)، ریاست جمهوری، نخست وزیر و ریاست مجلس دیدار کرده و بارها مورد تفقد و نوازش و تمجید آنها قرار گرفته بود,
به گزارش سبلان ما ، شهید شاخص دانشآموز, مرحمت بالازاده در هفدهم خردادماه 1349، در روستای «چای گرمی» یکی از روستاهای شهرستان گرمی از توابع انگوت در دامان سر سبز مغان و در یک خانواده متدین و محروم، دیده به جهان گشود.
شهید بالازاده با سن پایین و جثه کوچک، وارد بسیج شده و در کنار بزرگترها مثل بزرگترها رفتار میکند, شناخت و آگاهی شهید بالازاده در کنار پاسداران و بسیجیان، تکمیل میشود و به بصیرت دست مییابد, بصیرتی که وظیفه او و هموطنانش را در قبال انقلاب و جنگ تحمیلی، در اولویت اول قرار میدهد.
شهید بالازاده نوجوان خردسال کربلای ایران بود که با بسیاری از پیشروان انقلاب، همچون امام خمینی(ره)، ریاست جمهوری، نخست وزیر و ریاست مجلس دیدار کرده و بارها مورد تفقد و نوازش و تمجید آنها قرار گرفته بود, در شهرستان گرمی مغان، مرحمت سخنگوی انقلاب و رزمندگان اسلام شده بود امام جمعه شهر، قبل از خطبه های نمازجمعه، از شهید بالازاده میخواست که برای مردم سخنرانی کند و پیام عاشوراییان ایران را به جوانان و نوجوانان شهر برساند.
وصیت نامه دانشآموز شهید مرحمت بالازاده
با سلام بی کران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و با سلام بی کران به رهبر مستضعفان، ابراهیم زمان، خمینی بت شکن و با سلام بی کران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران، که همچون امام حسین(ع) و لیلا، پسرشان را به دین اسلام قربانی میدهند. آری ای ملت غیور شهید پرور ایران! درود بر شما! درود برشما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و میایستید تا آخرین قطره خونتان.
درود برشما ای ملت ایران! ای مشعل داران امام حسین! تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.
و ای پدر و مادر عزیزم ! اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده میشوید. ای پدر و مادر عزیزم! از شما تقاضایی دارم . اگر من شهید بشوم گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه میجنگیم. حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و قرآن است.
و آخر وصیت میکنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند و مادرم و پدرم چنانچه من میدانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم. یعنی هر کس که شهید میشود خوش به حالش که با شهدا همنشین میشود.
و از تمام همسایهها و از هم روستایی هایمان میخواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید.
و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند.
خدایا تو را قسم میدهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر.
خدایا خدایا تو را قسم میدهم به من توفیق سربازی امام زمان(عج) و نائب برحق او خمینی بت شکن را قرار دهی تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم.
دیدگاهها