- کد خبر: 41743
- بازدید: 322
- 1402/03/01 - 07:20:32
یادداشت:
بزرگراهی به سمت همدلی و همافزایی
گفتگو عامل باز شدن بزرگراهی به سمت همدلی و همافزایی در بین گروههای مختلف است و سهم هرکس در ایجاد این گشایش مبارک بهاندازه همتی است که در این مسیر از خود نشان میدهد.
به گزارش سبلان ما، محمد نادری فعال فرهنگی و اجتماعی اردبیل در تازهترین یادداشت خود به اهمیت گفتگو در جامعه پرداخت و نوشت: شاید بهجرئت بتوان ادعا کرد که فقدان فضای گفتگو بزرگترین گمشده این برهه از تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران است.
سکوت معنادار گروههای مختلف اجتماعی از سیاسیون بگیرید تا هنرمندان و کنشگران اجتماعی بههیچعنوان نمیتواند موضوع کماهمیتی باشد.
وقتی حرف از گفتگو به میان میآید تنها گفتگوی مردم با حاکمیت نیست؛ بلکه همه شقوق گفتگو در همه سطوح است. این سکوت یک سکوت اتفاقی نمیتواند باشد؛ بلکه باید ریشههای آنها در ابعاد مختلف موردبحث و نقد قرارداد.
اینکه از نبود فضای گفتگو سخن میگوییم به این معنا نبست که کسی حق حرفزدن نداشته باشد که شبکههای اجتماعی مملو از دادههای کلامی بسیاری است که در این بسترها بین مشترکین این فضای لایتناهی مبادله میشود؛ بلکه سکوت در مباحث بنیادین زیست اجتماعی است؛ مباحثی که طرح آنها بهخودیخود موضوعیت دارد؛ اما اینکه چرا نخبگان به این جنس از گفتگوها تن نمیدهند موضوع بحث ماست.
نتایج برخی پژوهشها نشاندهنده این واقعیت تلخ است که حتی میزان کلمات ردوبدل شده در داخل هستههای خانوادگی نیز به حداقل میزان ممکن رسیده و اهالی یک خانواده با عوالم فکری و ذهنی همدیگر نیز بیگانهاند و بهنوعی از خودسانسوری و سکوت خودخواسته مبتلا هستند!
نتیجه این سکوت کانالیزه شده، جامعه ما را حتی به بیخبری از مطلوبهای آدمهایی سوق داده است که بهظاهر هم خانواده هستند؛ اما بهواقع مدل زیستیشان تبدیل به همخانگی شده است و آدمهایی با عوالم کاملاً متفاوت و ایبسا متناقض زیر یک سقف روزگار میگذرانند!
عارضه آشکار این پدیده هم چیزی است که ما آن را با عنوان شکاف بیننسلی میشناسیم بهطوریکه شاید هیچیک از ارزشهای اعتقادی و فکری و سیاسی اعضای یک خانواده برای دیگری ارزش محسوب نمیشود و احتمالاً به همین علت است که در تنشهای اجتماعی مختلف اعضای یک خانواده هر کدام در یک سمت این جبهه قرار میگیرند با استدلالات شخصی خودشان!
این مدل را شما در بین گروههای داتش آموزی، دانشآموزی و صنوف متعدد اجتماعی در هر سطح از بینش علنی و دانش اجتماعی مشاهده میکنید و تنها منحصر به فضای خانواده نیست.
به نظر میرسد تکلیف حاکمیت و مدیران جامعه، برنامهریزی برای شکستن این فضاست و اینکه زمینهای برای مدلهای مختلف گفتگو در بخشهای مختلف جامعه طراحی و فراهم شود.
حتی اگر تنها نتیجه این برنامه، صرفاً راهاندازی فضای گفتگو برای گفتگو هم باشد باز هم جزو ضروریات غیرقابلانکار جامعه امروزی ما برای ایجاد کشیدگی و تابآوری در برابر تنشهای متعدد مفروض جامعه خواهد بود.
گفتگوی مردم با مردم، گفتگوی حاکمیت با مردم، گفتگوی نخبگان حوزههای مختلف با یکدیگر و اقسام متنوع گفتگو که این فضای سکوت خودخواسته و ایبسا سکوت تحمیل شده توسط منابع ناشناخته که لزوماً هم دشمنان خارجی نظام نیستند شکسته شود.
آغار این حرکت یقیناً میتواند عامل باز شدن بزرگراهی به سمت همدلی و همافزایی در بین گروههای مختلف باشد و سهم هرکس در ایجاد این گشایش مبارک بهاندازه همتی است که در این مسیر از خود نشان میدهد.
انتهای پیام/ج
دیدگاهها