- کد خبر: 41876
- بازدید: 1,007
- 1402/03/14 - 00:48:54
نگاهی به سیره عملی امام خمینی(ره)
شخصیت عظیم رهبر کبیر و امام عزیز ما حقاً و انصافاً پس از پیامبران خدا و اولیای معصومین، با هیچ شخصیت دیگری قابل مقایسه نبود. او ودیعه خدا در دست ما، حجت خدا بر ما، و نشانه عظمت الهی بود.
به گزارش سبلان ما، سید روحالله موسوی خمینی (۱۲۸۱-۱۳۶۸ش) مشهور به امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران و از مراجع تقلید شیعه است.
وی از سال ۱۳۴۱ش مبارزه علنی علیه نظام سلطنتی پهلوی در ایران را آغاز کرد. حکومت وقت دو بار او را بازداشت کرد و بار دوم به ترکیه و سپس به عراق تبعید کرد. ۱۳ سال در حوزه علمیه نجف به رهبری مبارزان انقلابی و نیز تدریس و تألیف در علوم حوزوی و دینی پرداخت. در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ش با گسترش مبارزات مردم به ایران بازگشت و بعد از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ش تا آخر عمر (۱۳ خرداد ۱۳۶۸ش)، رهبر جمهوری اسلامی ایران بود.
نظریه ولایت مطلقه فقیه از نظریهای فقهی-سیاسی مبتنی بر باورهای تشیع، مهمترین نظریه او است. وی تلاش کرد حکومت جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن را بر اساس همین نظریه شکل دهد. از نگاه امام خمینی حکومت، فلسفه عملی تمامی فقه است. نگاه حکومتی او به فقه باعث شد تا وی ضمن تأکید بر حفظ چارچوب فقه سنتی، به نوآوری در اجتهاد معتقد شود. نظریه نقش زمان و مکان در اجتهاد و برخی فتاوای تأثیرگذار او را میتوان نتیجه همین نگاه دانست.
مسلمانان بهویژه شیعیان جهان علاقه فراوانی به او داشتند. مراسم تشییع او با شرکت حدود ده میلیون نفر، پرجمعیتترین مراسم تشییع جهان شمرده میشود و هر ساله در سالروز درگذشت او، با حضور شخصیتهای سیاسی و مذهبی مراسمی در آرامگاه او برگزار میشود.
امام خمینی جز فقه و اصول در فلسفه اسلامی و عرفان نظری نیز صاحبنظر و دارای تألیفات است و جزو عالمان و استادان اخلاق شمرده میشود. در دوران تدریس در قم در مدرسه فیضیه جلسات درس اخلاق برپا میکرد. در تمام عمر، زندگی ساده و زاهدانهای داشت.
سید روحالله موسوی خمینی، ۱ مهر ۱۲۸۱ش (۲۰ جمادیالثانی ۱۳۲۰ق ) در خمین نزدیک اراک در ایران به دنیا آمد. پدرش سید مصطفی موسوی (۱۲۷۸–۱۳۲۰ق) در حوزه علمیه نجف تحصیل کرد و در خمین، مرجع امور دینی مردم بود. او پنج ماه بعد از تولد سید روحالله در مبارزه با حاکمان محلی کشته شد و سید روحالله، تا ۱۵ سالگی تحت سرپرستی مادرش هاجره آغاخانم و عمهاش قرار گرفت
روحالله خمینی در عمارتی که پدرش از پدربزرگش خریده بود به دنیا آمد. این عمارت شامل اندرونی، باغ، برجهای نگهبانی خیابانکشی و بیرونی وسیعی بود. پدرش نوکر و تفنگدار داشت و هر کدام از روحالله و برداران و خواهرانش، یک دایه داشتند.
به گفته حشمتالله ریاضی یزدی، جد اعلای امام خمینی «سید حیدر موسوی صفوی اردبیلی کردی» از عالمان شیعه است که در سال ۷۶۶ق توسط میر سید علی همدانی، عالم و عارف شیعه، برای تبلیغ اسلام از ایران به کشمیر فرستاده شد و به شهادت رسید؛البته برخی جد اعلای امام خمینی را که به هند هجرت کرد، میر حامد حسین از عالمان نیشابور و داماد سید حیدر موسوی دانستهاند.
بر اساس شجرهنامهای که حشمتالله ریاضی یزدی بررسی کرده، بسیاری از اجداد امام خمینی از عالمان شیعه و دارای تألیفات بودند و برخی از آنها به شهادت رسیدند.
جد امام خمینی «سید بزرگ» ملقب به دینعلیشاه از عالمان و سادات هند و ساکن در کشمیر بود.پدربزرگ پدریِ خمینی، سید احمد هندی (درگذشت حدود ۱۲۸۵ق) فرزند دینعلیشاه است که بین سالهای ۱۲۴۰ و ۱۲۵۰ق از کشمیر به عراق و از آنجا به خمین هجرت کرد.
حیدر بن محمد خوانساری عالم قرن یازدهم قمری و نویسنده کتاب زبدة التصانیف را یکی از اجداد مادری امام خمینی دانستهاند.پدربزرگ مادریاش، میرزا احمد مجتهد خوانساری (درگذشت ۱۳۱۳ق) فرزند ملاحسین خوانساری است.
سید روحالله خمینی تحصیلات اولیه حوزوی از جمله ادبیات عرب و منطق را در خمین، نزد عالمان آن شهر و بیش از همه نزد برادرش سید مرتضی پسندیده فرا گرفت.
هجرت به اراک و قم
امام خمینی در سال ۱۲۹۸ش، عازم حوزه علمیه اراک شد. در ۱۳۰۱ش، چند ماه پس از هجرت عبدالکریم حائری مرجع تقلید شیعه، از اراک به قم، به قم هجرت کرد. در حوزه علمیه قم بخش انتهایی کتاب مُطَوَّل با موضوع ادبیات عرب را نزد محمدعلی ادیب تهرانی و کتابهای فقهی و اصولی مانند رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نزد سید محمدتقی خوانساری و سید علی یثربی کاشانی گذراند.
مهمترین استاد خمینی در درس خارج فقه و اصول چنانکه خودش گفته، عبدالکریم حائری بود. فلسفه را از سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و ریاضیات، هیئت و حساب را از او و از علیاکبر حِکَمی یزدی فرا گرفت.سید روحالله خمینی همچنین نزد محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی، فلسفه اسلامی، فلسفه غرب و عروض و قوافی آموخت.
خمینی مهمترین استاد خود در عرفان نظری را محمدعلی شاهآبادی معرفی کرده است. او بین سالهای ۱۳۰۷ و ۱۳۱۴ش، کتابهای شرح فصوص الحکم نوشته محمدداوود قیصری، مصباح الانس نوشته ابن فناری و منازل السائرین نوشته خواجه عبدالله انصاری را از استادش شاهآبادی فراگرفت.
گفته شده خمینی به مدت سه سال در قم، در درس خصوصی میرزا جواد ملکی تبریزی که محتوای آن سیر و سلوک عرفانی بوده شرکت کرده است؛البته سید علی خامنهای، شاگرد امام خمینی و رهبر کنونی جمهوری اسلامی ایران، از قول او نقل کرده تنها دو جلسه در درس میرزا جواد ملکی تبریزی شرکت کرده است.
تلاش برای مرجعیت سید حسین بروجردی
روحالله خمینی را در هجرت سید حسین بروجردی به قم و مرجع شدن وی تأثیرگذار دانستهاند.گفته شده خمینی دنبال مرجعیت فردی بود که مورد پذیرش علما باشد و در برابر حکومت پهلوی کوتاه نیاید.
خمینی و دیگران طرحی برای اصلاح حوزه علمیه قم تهیه کرده بودند که بروجردی نپذیرفت. انتقاد بروجردی به محدود کردن اختیارات مرجعیت در این طرح بود. شکست طرح اصلاح حوزه را یکی از دلایل کم شدن ارتباط خمینی با بروجردی دانستهاند. همچنین گفته شده خمینی انتظار داشت بروجردی از قدرتش برای مبارزه با سیاستهای حکومت پهلوی بیشتر بهره ببرد.
اجتهاد
گفته شده سید روحالله خمینی از کسی اجازه اجتهاد نگرفته است. همچنین برخی گفتهاند در تراجمنگاریهای معتبر دربارهٔ امام خمینی، از اجازهنامه اجتهاد او مطلبی نیامده است؛ البته بر اساس گزارش ساواک (سازمان امنیت و اطلاعات کشور در حکومت پهلوی)، خمینی در سال ۱۳۱۳ش (در ۳۲ سالگی) از عبدالکریم حائری یزدی اجازه اجتهاد گرفته است. برخی نیز از اجتهاد او در ۲۵ سالگی خبر دادهاند.
سید روحالله خمینی، از محمدرضا نجفی اصفهانی، شیخ عباس قمی، سید محسن امین و سید ابوالقاسم دهکردی، اجازه روایت دریافت کرد.
گفته شده مشهور است خمینی به کسی اجازه اجتهاد نداد؛اگرچه همسر امام خمینی از اجازه اجتهاد او به فرزندشان سید مصطفی خمینی خبر داده است. همچنین گفته شده محمد یزدی از امام خمینی اجازه اجتهاد داشت.
تدریس و شاگردان
امام خمینی پیش از ورود آیتالله بروجردی به قم، فلسفه اسلامی (کتابهای شرح منظومه و حکمت متعالیه)، عرفان نظری و کتابهای فقهی و اصولی (سطوح عالیه) تدریس میکرد. پس از ورود بروجردی، به درخواست برخی شاگردانش مانند مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری به تدریس خارج فقه مشغول شد و چنانکه خودش گفته از تدریس علوم عقلی بازماند.[۵۵] تدریس خارج در طول اقامت در قم و همچنین در مدت اقامت در نجف ادامه داشت.همچنین او در نجف، در سال ۱۳۴۸ش، طی سیزده جلسه به تدریس مسئله ولایت فقیه پرداخت، که متن آن پس از یک سال، با عنوان ولایت فقیه چاپ شد.
روحالله خمینی در قم دروس عرفان نظری را به صورت خصوصی در خانه خود برگزار میکرد. در این کلاسها کتابهای فُصوص الْحِکَم و فتوحات مَکّیّه نوشته ابن عربی تدریس میشد. مهدی حائری یزدی از شاگردان وی در این کلاسها بود.
تدریس خمینی پس از تبعید به پاریس قطع شد. او پس از انقلاب و بازگشت به ایران نیز، به دیگر امور اشتغال داشت و تدریس را آغاز نکرد البته وی در سال ۱۳۵۸ش تدریس تفسیر قرآن را آغاز کرد که به صورت هفتهای از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش میشد. این تفسیر که رویکردی عرفانی داشت پس از پنج جلسه، با مخالفت گروهی از مخالفان فلسفه و عرفان[۶۱] و جمعی از عالمان حوزه علمیه مشهد مانند میرزا جواد آقا تهرانی، تعطیل شد.
شمار شاگردان او را در برخی دورهها بیش از هزار نفر شمردهاند.برخی از شاگردان دروس فلسفه او عبارتند از: حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری، سید محمد بهشتی، عبدالله جوادی آملی، ابراهیم امینی و محمدعلی گرامی.
تا پیش از انقلاب اسلامی، نظام حاکم بر ایران سلطنتی مشروطه بود که به دلیل سرپیچیهای مداوم دو شاه پهلوی عملا به سلطنتی مطلقه تبدیل شده بود. برنامههای نظام حاکم گاه با مبانی دین اسلام و مذهب تشیع سازگار نبود. این عامل باعث اعتراض متدینان و به ویژه علمای مذهبی به حکومت شده بود.
نخستین حرکت
اعتراض رسمی و آشکار امام خمینی به نظام سلطنتی با صدور بیانیهای در سال ۱۳۴۱ش آغاز شد. پس از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، نخست در ۱۶ مهر سال ۱۳۴۱ش جلسهای با حضور امام خمینی و سایر مراجع قم تشکیل شد. که منجر به صدور اعلامیههایی از سوی علما و امام خمینی گردید.[۶۶]
در ۱۱ آذر سال ۱۳۴۱ش تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی به دنبال مبارزات پیگیر امام خمینی لغو شد. او، پیامی برای ختم این غائله صادر کرد.
ادامه اعتراضات
۲ بهمن ۱۳۴۱: تحریم رفراندوم غیرقانونی محمدرضا پهلوی موسوم به «انقلاب سپید»از سوی امام خمینی[۶۷]
۲ فروردین ۱۳۴۲: واقعه فیضیه به دست رژیم شاه[۶۸]
۱۵ خرداد ۱۳۴۲: دستگیری شبانه امام خمینی و قیام مردم در اعتراض به دستگیری ایشان
۴ تیر ۱۳۴۲: انتقال امام از پادگان قصر به سلولی در عشرتآباد
۲۱ فروردین ۱۳۴۳: سخنرانی امام خمینی در مسجد اعظم قم پس از آزادی از حبس و حصر
۴ آبان ۱۳۴۳: سخنرانی به مناسبت طرح کاپیتولاسیون (مصونیت قضایی نظامیان امریکا در ایران)[۶۹]
تبعید به ترکیه
مقالهٔ اصلی:
تبعید امام خمینی به ترکیه
۱۳ آبان ۱۳۴۳: بازداشت و تبعید به ترکیه
۲۱ آبان ۱۳۴۳: انتقال از آنکارا به بورسای ترکیه
تبعید به نجف
در تاریخ ۱۳ مهر سال ۱۳۴۴ امام خمینی از ترکیه به بغداد منتقل شد. در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۴۴ از سامرا به کربلا رفت و در روز ۲۳ مهر ۱۳۴۴ وارد نجف شد و بعد از دید و بازدیدهایی که از سوی علما و مراجع نجف انجام شد در ۲۳ آبان ۱۳۴۴ دروس حوزه خود را شروع کرد.
۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ پیام ایشان به مناسبت چهلم شهدای قم
۲ مهر ۱۳۵۷ محاصره منزل امام توسط نیروهای بعثی عراق
۱۰ مهر ۱۳۵۷ هجرت از عراق به سوی کویت
۱۳ مهر ۱۳۵۷ هجرت از عراق به فرانسه
۱۲ بهمن ۱۳۵۷ بازگشت به میهن اسلامی پس از ۱۵ سال تبعید
در سال ۱۳۵۷ هجری شمسی حرکت انقلابی مردم ایران به پیروزی رسید. امام خمینی در ۱۲ بهمن همان سال به ایران بازگشت و در ۲۲ بهمن نظام سلطنتی رسما شکست خورد. چند ماه بعد در فروردین ۱۳۵۸ شمسی نظام جمهوری اسلامی به رفراندم گذاشته شد و مدتی بعد، قانون اساسی توسط خبرگان منتخب مردم نوشته و به رأی گذاشته شد. بر اساس این قانون نیز امام خمینی به عنوان رهبر جمهوری اسلامی معرفی شد. ایشان تا پایان عمر یعنی خرداد ماه ۱۳۶۸ رهبری این نظام را بر عهده داشتند.[۷۰] تثبیت نظام جمهوری اسلامی ایران، تدوین قانون اساسی، مقابله با درگیریهای داخلی، فرماندهی جنگ در زمان حمله هشت ساله عراق به ایران، پذیرش صلح با عراق، اصلاح قانون اساسی،... مهمترین کارهای او در طول این ده سال به شمار میرود. [۷۱]
تأسیس شورای نگهبان
مقالهٔ اصلی:
شورای نگهبان
پس از همهپرسی قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ش، امام خمینی طی حکمی در ۱ اسفند آن سال، شش فقیه را برای عضویت در شورای نگهبان انتخاب کرد. با انتخاب شش حقوقدانِ شورا در ۲۶ تیر ۱۳۵۹ش توسط نمایندگان مجلس، اولین جلسه این شورا تشکیل شد و این نهاد رسماً کار خود را شروع کرد.[۷۲]
انطباق قوانین با شرع و قانون اساسی،[۷۳] تفسیر قانون اساسی[۷۴] و نظارت بر انتخابات و همهپرسی[۷۵] مهمترین وظایف این شورا است.
تأسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
مقالهٔ اصلی:
مجمع تشخیص مصلحت نظام
بنابر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی نباید با احکام شرع و قانون اساسی مخالف باشند. تشخیص این سازگاری با شورای نگهبان است. اختلافهای متعدد مجلس و شورای نگهبان باعث شد که امام خمینی به فکر چارهای برای این معضل باشد. او نخست اعلام کرد که اگر دو سوم نمایندگان تصویب قانونی را لازم بدانند، نظر آنان بر نظر شورای نگهبان مقدم است.[۷۶] اما با بیشتر شدن اختلافات، در ۱۷ بهمن ماه ۱۳۶۶ش دستور تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام را داد.[۷۷]
وظیفه اصلی مجمع حل اختلاف مجلس شورای اسلامی با شورای نگهبان است و حل معضلات نظام که از راههای عادی قابل حل نیستند، ارائه مشورت به رهبری در تعیین سیاستهای کلی نظام و در موارد ارجاعی از سوی رهبر از دیگر وظایف این مجمع است.
چند ماه بعد از پیروزی انقلاب در ایران، در مرداد سال ۱۳۵۸ هجری شمسی که مصادف با رمضان ۱۳۹۹ه.ق بود، امام خمینی آخرین جمعه ماه رمضان هر سال را به عنوان روز قدس اعلام کرد و از مسلمانان جهان خواست طى مراسمى همبستگى بينالمللى خود را در حمايت از حقوق قانونى مردم مسلمان اعلام نمايند.
این روز در تقویم رسمی ایران با نام روز جهانی قدس ثبت شده است. از آن پس همه ساله در آخرین جمعه ماه رمضان، در ایران و کشورهای مختلف راهپیمایی برگزار میشود.
نامه به گورباچف رهبر شوروی
در اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی برابر با ۱۱ دی ۱۳۶۷ش، امام خمینی نامهای برای میخائیل گورباچف، صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی سابق ارسال کرد. این نامه را هیئتی با عضویت عبدالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و مرضیه حدیدچی (دباغ) به گورباچف تحویل داد.
این نامه در شرایطی خطاب به رهبر شوروی سابق نگاشته شده بود که تحلیلگران سیاسی نظارهگر تجدید نظر طلبی و آغاز تحولات دنیای کمونیسم بودند. امام خمینی با پیشبینی فروپاشی نظام شوروی نوشته بود: «از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد» همچنین در این نامه ضمن نقد تفکر مادی و دعوت سران کمونیسم به معنویت و توجه به دین، توصیه شده بود که برای شناخت بهتر حقایق دینی دانشمندانی را به قم بفرستند.
برائت از مشرکین
مقالهٔ اصلی:
برائت از مشرکین
یکی از برنامههایی که در سفر حج از سوی زائران و حجگزاران ایرانی انجام میشد مراسمی بود با عنوان برائت از مشرکین. این برنامه عبارت بود از راهپیمایی و سخنرانی علیه آمریکا، رژیم صهیونیسم و برخی دولتهای دیگری که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکردند و همه ساله در ۷ ذیالحجه در مکه انجام میشد.
فتوای قتل سلمان رشدی
مقالهٔ اصلی:
سلمان رشدی
در سال ۱۹۸۸م/ ۱۳۶۷ ش کتابی به نام آیات شیطانی منتشر شد که به اعتقاد اکثر مسلمانان حاوی توهینهایی به پیامبر اسلام (ص) بود. در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ش امام خمینی طی فتوایی نویسنده آن کتاب را به علت توهین به پیامبر اسلام (ص)، مرتد دانسته و حکم اعدام او را صادر کرد. بعد از مدتی شایع شد که اگر نویسنده کتاب توبه کند حکم قتل او پس گرفته خواهد شد ولی آیت الله خمینی در پاسخ به استفتائی در همین زمینه تاکید کرد که سلمان رشدی (نویسنده کتاب) حتی اگر توبه کند و زاهد زمان هم بشود حکم او تغییر نخواهد کرد.
برخی از آراء و اندیشههای امام خمینی چنین است:
ولایت مطلقه فقیه
مقالهٔ اصلی:
ولایت فقیه
امام خمینی:من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.
صحیفه امام خمینی جلد 21 صفحات 93.
امام خمینی نخستین بار در نجف و در درسهایی که بعدها با نام حکومت اسلامی منتشر شده، نظریه ولایت فقیه را مطرح کرد. اساس این نظریه آن است که در اندیشه شیعی، حکومت باید زیر نظر یک مجتهد جامع الشرایط اداره شود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران این نظریه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران گنجانده شد و نظام جمهوری اسلامی بر اساس این نظریه بنیاد نهاده شد.
امام خمینی در سالهای پایانی عمر خود نظریه ولایت مطلقه فقیه را مطرح کرد و اختیارات حکومتی فقیه را معادل اختیارات پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) دانست. در این نظریه فقیه میتواند احکام اولیه شرع را نیز بر اساس مصلحت نظام اسلامی به طور موقت تعطیل کند.
نقش زمان و مکان در اجتهاد
مقالهٔ اصلی:
نقش زمان و مکان در اجتهاد
امام خمینی در اسفند سال ۱۳۶۷ش پیامی برای حوزههای علمیه صادر کرد که به منشور روحانیت معروف شد. او در بخشی از این پیام، اجتهاد مصطلح در حوزههای علمیه را برای اداره جامعه ناکافی دانست و تاکید کرد که زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهاد هستند. زمان و مکان باعث تغییر نگاه مجتهد به یک موضوع و در نتیجه تغییر حکم خواهند شد. او پیشتر نیز در نامهای که به منشور برادری معروف شد بر ناکافی بودن اجتهاد مصطلح در حوزهها تصریح کرده بود.
از نگاه دیگران
آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران: «شخصیت عظیم رهبر کبیر و امام عزیز ما حقاً و انصافاً پس از پیامبران خدا و اولیای معصومین، با هیچ شخصیت دیگری قابل مقایسه نبود. او ودیعه خدا در دست ما، حجت خدا بر ما، و نشانه عظمت الهی بود.
مرتضی مطهری: من که قریب دوازده سال در خدمت این مرد بزرگ تحصیل کردهام، باز وقتی که در سفر اخیر به پاریس به ملاقات و زیارت ایشان رفتم، چیزهایی از روحیه او درک کردم که نه فقط بر حیرت من بلکه بر ایمانم افزود.»
آیت الله فاضل لنکرانی از مراجع تقلید شیعه: امام نه تنها شخصیت منحصر به فرد عصر ما بود، بلکه در طول ۱۴۰۰ سال گذشته به جز ائمه معصومین که از آنها بگذریم، در بین علمای اسلام- اعم از شیعه وسنی- چنین فردی را نداریم و تاریخ به ما نشان نداده است. این نعمتی بود که خداوند به ما عنایت کرد.
آیتالله اراکی از مراجع تقلید شیعه: کار امام فقط و فقط برای رضای خداست و این مرد از آن مردهایی است اگر در روز عاشورا بود، این هفتاد و دو تن میشدند هفتاد و سه تن. میرفت جنگ و سینهاش را سپر میکرد جلوی شمشیر و نیزه، و این از این جور اشخاص بود.
آیت الله شبیری زنجانی امام خمینی را بهرهمند از دلی قوی و او را در شجاعت از نوادر قرون و مشابه مدرس دانسته است.
'احسان توفیق بعدرانی، امام جمعه بزرگترین مسجد دمشق:امام خمینی همواره الگوی گرانقدر و گرانمایهای برای تمامی مسلمانان جهان خصوصاً در زمینه ایجاد وحدت اسلامی است.
گورباچف رهبر شوروی: آیتالله خمینی فراتر از زمان میاندیشید و در بعد مکان نمیگنجید.
دیدگاهها