- کد خبر: 42055
- بازدید: 536
- 1402/03/27 - 05:53:56
یادداشت؛
نکبت و تباهی و بنبست!
«سازمان مجاهدین خلق ایران» موسوم و مشهور به گروهک منافقین، از ابتدای پیدایش در دهه 40 و خاصه پس از تغییر ایدئولوژیک از اسلام (ظاهری) به مارکسیسم و نیز در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچگاه پایگاهی مردمی نداشت.
به گزارش سبلان ما، حسن کربلایی فعال رسانهای در یادداشتی به بازخوانی سالروز جنایات منافقین در ۲۸ خرداد ۶۷ پرداخت و نوشت: «سازمان مجاهدین خلق ایران» موسوم و مشهور به گروهک منافقین، از ابتدای پیدایش در دهه 40 و خاصه پس از تغییر ایدئولوژیک از اسلام (ظاهری) به مارکسیسم و نیز در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچگاه پایگاهی مردمی نداشت. درحالیکه برخی فرقههای سیاسی با لطایفالحیل و شامورتیبازیهای مختلف و تطمیع توانستند در میان برخی نخبگان و شبه نخبگان هواداران و اعضایی جذب کنند، منافقین چنین توفیقی نیز به دست نیاوردند و همواره در سطح گروهکی در حال تقلا و ورشکسته بجای ماندند.
دلایل این عارضه هم روشن است؛ تفکر التقاطی و نداشتن تحلیل درست از مبارزه و شرایط کشور، تظاهر به مکتبی الحادی، دیکتاتوری عریان سرکردگان نفاق، پشتکردن به مردم و ترور گسترده افراد عادی از جمله کودکان و نوجوانان و مسئولان خدوم، بمبگذاری در معابر و اماکن عمومی بهعنوان راهکار مبارزاتی سخیف و ناجوانمردانه، شکنجه مدافعان امنیت و زندهبهگور کردن آنها، پناهبردن به دشمن متجاوز و جنگیدن دوشادوش متجاوزان اجنبی و جاسوسی برای استکبار، سندسازی علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای دانشمندان کشورمان، تخریب اماکن عمومی و خصوصی باهدف ناامنسازی کشور و... همگی نهتنها باعث رویگردانی که موجب تنفر عمیق مردم از منافقین شد.
میتوان به جرأت گفت که اعضای این گروهک جنایتکار را افرادی تشکیل میدادند و میدهند که در حوزه بصیرت، درک مفاهیم سیاسی و احوالات درونی خود و شرایط جامعه و نیز فهم مقوله دین، بضاعت ندارند. آنها افرادی سطحی و برخی احساساتی بودند و هستند که اسلحه به دستگرفتن را زمینهای برای ارضای نفس دون و احساس «مهم بودن» یافتند و یافتهاند. این عده فریبخورده، در تبعیت مطلق از سرکرده شهوتران و قدرتطلب خود که همکاری با ساواک سفاک را در کارنامه کثیف خود دارد، چنان پیش رفتند که اگر آنان را مشرکان معاصر بنامیم، اغراق نکردهایم. منافقان همانانیاند و یا در زمره همانانیاند که به وعده احمقانه و پوچ مسعود رجوی ـ فتح 3 روزه تهران ـ با احساسی فاتحانه و در قالب سربازی پیروز و قهرمان، راهی مسلخ تنگه چهارزبر یا دقیقتر بگویم، مرصاد شدند و از دم تیغ خشم انقلابی مدافعان وطن گذشتند.
گفتیم منافقین دوشادوش متجاوزان بعثی علیه ایران و ایرانی جنگیدند. یکی از عملیات آنان در دوران دفاع مقدس، عملیات موسوم به چلچراغ بود که در ۲۸ خرداد ۱۳۶۷ در غرب کشور و باهدف تصرف شهر مهران و میدانهای نفتی و روستاهای کُردنشین آن انجام شد. این عملیات در واقع با تجهیزات اهدایی صدام حسین عفلقی مانند تانکهای ۵۵ و نفربرهای پیام پی و مشارکت گسترده ارتش بعث عراق در چهار محور و در طول ۵۰ کیلومتر و در عمق ۲۰ کیلومتر روی داد. متجاوزان بعثی پیش از عملیات منافقین، اقدام به حملات وسیع و شدید هوایی و شیمیایی علیه رزمندگان اسلام کردند. با پشتیبانی صورتگرفته، منافقین و بعثیها با همه توان بهطرف اهداف تعیین شده یورش بردند که در نهایت به تصرف شهر مهران منجر شد. سه روز بعد از پایان عملیات، نیروهای بعثی شهر را به منافقین سپردند. با تصرف مهران، منافقین با دعوت از خبرنگاران، عملیات خود و ارتش بعث را یک پیروزی بزرگ جلوه دادند و شعار «امروز مهران، فردا تهران» سر دادند.
این شعار در گردهماییهای منافقین چنان با هیجان تکرار میشد که حکایت از باور پادوهای رجوی، به فتح قریبالوقوع تهران داشت. بهویژه اینکه رجوی در دروغی آشکار و بهمنظور دادن اعتمادبهنفس کاذب و تهییج و فریب نیروهای خود، توان یک یگان منافقین را در برابر چهار یگان رزمندگان اسلام توصیف کرده بود.
همان گونه که انجام عملیات موسوم به آفتاب منافقین، مقدمه اجرای عملیات چلچراغ واقع شد، چلچراغ نیز مقدمه اجرای عملیات فروغ جاویدان تصور شد. پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، دشمنان گمان بردند که تهران در موضع ضعف قرار گرفته است و بهترین زمان برای تصرف زمین و واردکردن ضربات سهمگین و مرگآور به جمهوری اسلامی است. چنین بود که در چهارم مرداد ۱۳۶۷ ارتش بعث و منافقین با گمان پیوستن مردم به متجاوزان منافق و ادعای فتح چندروزه تهران و پایان کار نظام جمهوری اسلامی و به حکومت رسیدن رجوی، عملیات فروغ جاویدان را با همه ظرفیت بهاصطلاح ارتش آزادیبخش ملّی ایران! در کرمانشاه آغاز کردند. این عملیات که ابتدا با تصرف شهرهای کرند و اسلامآباد و... همراه بود با ضد حمله رزمندگان اسلام با نام مرصاد روبرو شد. ضد حملهای که به نابودی ماشین بهاصطلاح جنگی منافقین یا همان ارتش بهاصطلاح آزادیبخش ملّی ایران! و آزادی متصرفات منافقین از جمله شهر مهران انجامید. ضربه مرصاد چنان بود که سادهلوحترین افراد منافقین نیز ازآنپس، رؤیای فتح تهران را به ذهن خود راه ندادند.
پس از مرصاد، سقوط منافقین سرعت بیشتری گرفت. عملیات آنان مدتی به خمپارهپرانی به نقاط مسکونی تهران و سپس ترور شخصیتهایی چون شهید والامقام سپهبد علی صیاد شیرازی، جاسوسی به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی، آتشزدن مراکز دولتی، شرکت در اغتشاشات و... محدود شد! آنان حالا در کمپ آلبانی یعنی هزاران کیلومتر دورتر از ایران، روزهای بطالت خود را سپری میکنند. روزهایی که در غیبت چند ساله سرکردهشان، تصویری از نکبت و تباهی و بنبست است!
انتهای پیام/ج
دیدگاهها