- کد خبر: 42201
- بازدید: 439
- 1402/04/07 - 04:39:58
نویسنده اردبیلی:
صیانت از زبان فارسی، رسالت نویسندگان در فضای مجازی است
خدیجه خانی با زندگی میجنگد که زمان را از دست ندهد و ناملایمات زندگی بهجای اینکه او را از پا در بیاورد، برعکس او را قویتر و بزرگتر میکند. در نهایت مهربان بودن و انسان بودن مهمترین اولویت او است و نیز از حواشی گریزان است و سعی دارد به مسائل اصلی بپردا
به گزارش سبلان ما، خدیجه خانی متولد ۱۳۵۸ و دانشآموخته کارشناسی حسابداری است، از روی عادت هر روز کتاب میخواند تا اینکه روزی تصمیم گرفت دست به قلم شود..
حاصل تلاشهای وی رمان «نوزده تماس بیپاسخ» و مجموعه داستان ترکی «ایلان یوواسی»، مجموعه داستان فارسی «انارِ دلخون» و مجموعه داستانهای مشترکی چون «داستانهای پاییز»، «چهل داستان»، «هشت»، «ساوالان»، «نشریه امضای ارومیه» که برخی به زبان فارسی و برخی نیز به زبان ترکی نوشته شدهاند.
خانی توانسته نام خود را بارها در جشنوارههای ملی و منطقهای نیز ثبت کند.
خدیجه خانی را چقدر میشناسید؟
خدیجه خانی با زندگی میجنگد که زمان را از دست ندهد و ناملایمات زندگی بهجای اینکه او را از پا در بیاورد، برعکس او را قویتر و بزرگتر میکند. در نهایت مهربان بودن و انسان بودن مهمترین اولویت او است و نیز از حواشی گریزان است و سعی دارد به مسائل اصلی بپردازد.
از روی عادت هر روز کتاب میخوانم، حتی اگر چند صفحه هم بتوانم میخوانم و دیالوگهایی که به دلم مینشیند را در یک دفتر مخصوص با عنوانِ دفتر دیالوگ که دارم، یادداشت میکنم.
چه شد که وارد حوزه نوشتن شدید؟
اوایل که شروع به نوشتن کردم از روی سرگرمی بود و بعدها تبدیل به عادت شد و رفتهرفته نگاهم حرفهایتر شد. اولین و مهمترین درس نوشتن خودآگاهی است. اول خودمان را بشناسیم، کشف کنیم، بدانیم چه میخواهیم، اندیشهمان و تفکرمان چیست! از دنیای درون و بیرونی چه میخواهیم. آنگاه نوشتههایمان جای خود را پیدا خواهند کرد.
رابطه شما با فضای مجازی چطور است؟
فضای مجازی گاها یک فرصت مناسب برای نویسنده ایجاد میکند تا از بازتاب تنشهای اجتماعی در حیطههای مختلف آگاه بماند و اطلاعاتش بهروز باشد. در هر حال باید توجه داشته باشیم که هنر زبان و ادبیات همیشه زنده است و برای ایجاد ظرفیتهای جدید باید از مسائل جامعه باخبر بمانیم و میتوان از دید آموزشی نیز به آن بپردازیم.
نوشتن به دو زبان چه فرصتهایی پیش روی مؤلف قرار میدهد؟
به نظرم نوشتن در هر دو زبان ذهن را تقویت کرده و با واژههای مختلف روبرو میشویم و البته من شخصا برای اثر ترکی و فارسی یکزمان جداگانه تعیین میکنم و کار را همزمان پیش نمیبرم. مثال اینکه اول اثر ترکی را مینویسم تمام میکنم و یک تایم کوتاه ایجاد کرده و بعد به سراغ اثر فارسی میروم.
چه کسانی و چه مطالبی در کتابهای شما بیشتر دیده میشوند؟ قهرمانان شما چقدر در اطراف شما و در شهر دیده میشوند؟
شخصیتهای داستانهای من، معمولا کسانی هستند که از جنگ برگشتهاند و یا در جنگ بودهاند و آسیبهای آن بر جامعه و تکتک اعضای خانواده و در پسِ این آسیبها عشق، جدایی، حسرت نیز وجود دارد و قهرمانان داستان را معمولا از اطرافیان یا از شهرم انتخاب میکنم؛ چون هر چه شناختم بیشتر باشد، نوشتنش نیز بر من آسانتر میشود.
بهترین رمانی که نوشتید؟
«نوزده تماس بیپاسخ» مستقیما به روابط تمامشده اجباریِ انسان در یک دوره از زندگی اشاره میکند که موضوع بر اساس یک آیه از قرآن و بر محور آن میچرخد: (فرا میرسد روزی که آدمی میگریزد از برادرش، مادر و پدرش و از همسر و فرزندانش) سوره عبس آیه ۳۴-۳۶
فکر میکنید «نوزده تماس بیپاسخ» در آثار بعدی شما هم ادامه پیدا میکند یا پرونده این فکر با این کتاب بسته شده است؟
چون موضوع اصلی کتاب، بهروز بود و مربوط به کرونا میشد، فکر میکنم به همین بسنده کرده و دیگر ادامه نخواهم داد.
اگر قرار باشد تنها یک پاراگراف و یا یک شعر از آثار خودتان را انتخاب کنید، آن پاراگراف و یا آن شعر کدام است و از کدام کتاب؟
از کتاب نوزده تماس بیپاسخ (پیرمرد که نای ایستادن ندارد سرش را تکان میدهد و میگوید: بشر جانسختتر از این حرف است که پا پس بکشد وگرنه با اینهمه بلا از وبا گرفته تا سیل و زلزله و تصادفات وحشتناک باز هم به طرز عجیبی زندگی را دوست دارد.) سمعک را از گوشش در میآورد و گوشهای پرت میکند: (خوب است آدم بعضی وقتها خاموش بماند!)
برای نوشتن یک اثر، به چه میزان و چه پژوهشهایی میکنید؟
برای نوشتن یک اثر قطعا مطالعات و تحقیقات لازم را همیشه قبل از شروع انجام میدهم و با اطمینان و خیال آسوده مینویسم تا بعدا نکتهای مبهم در آن وجود نداشته باشد.
روایت شما با روایتهای دیگری که شده چه تفاوتهایی دارد؟
همیشه کارم بر این مبنا بوده که تقلیدی نباشد و متفاوتبودن را تجربه کنم. سعی میکنم داستان را سادهتر و قابلدرک روایت کنم.
شما دلیل کم خواندن کتاب در جامعه را چه میدانید؟ سهم نویسندگان در این بین چقدر است؟
دغدغه انسان و عدم آگاهی و در پی حل مشکلات بهجای فرار از مشکلات منجر به بیحوصلگی و تنبل شدن ذهن آدمها شده و در نهایت نتیجهاش میشود همین که نتوانند برای خواندن کتاب، وقت بگذارند. نویسنده تمام تلاش خود را میکند تا یک اثر خوب بنویسد البته اثری که یک حس خوب و متعالی در خواننده ایجاد کند. در نهایت تصمیم با خواننده و سلیقه مخاطب است.
اگر قرار باشد شما جایزهای را طراحی کنید، آن جایزه با موضوع خلق اثر است یا نقد؟
جوایز ادبی برای نویسنده انگیزه ایجاد میکند؛ اما اگر کار به کاردان سپرده نشود و حقی پایمال بشود این برای نویسنده آسیبپذیر خواهد بود و اینکه دور از گروه بازی و باندبازی باشد. این ظرافتها باید چه در موضوع خلق اثر و چه در نقد مراعات شده و جوایز طراحی شده دور از تبلیغات بوده و اجتماعی بشود و حواشی جای اصل موضوع را نگیرد.
گفتگو: سعید آقایی
دیدگاهها