- کد خبر: 43174
- بازدید: 3,455
- 1402/07/10 - 20:55:07
همراه با کلام الهی؛
سوره انعام؛ اصول یگانهپرستى و مبارزه با شرک
هدف سوره انعام بیان اصول یگانهپرستى و مبارزه با شرک و بتپرستى است. این سوره به بیان انحرافات فکرى و رفتارى مشرکان و پاسخگویى به شبهات آنان مىپردازد و به مناسبت، اصولى از توحید و هدایت را مطرح مىکند.
به گزارش سبلان ما، سوره اَنعام ششمین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء هفتم و هشتم جای دارد. علت نامگذاری این سوره به نام «اَنعام»، (به معنای چهارپایان) سخنگفتن از چهارپایان در پانزده آیه آن است. محور اصلی سوره انعام، اصول عقاید دین، یعنی توحید، نبوت و معاد است. در این سوره احتجاج و گفتگوی حضرت ابراهیم با کافران درباره پرستش ستارگان و خورشید آمده است.
آیه ۲۰ درباره شناخت ویژگیهای پیامبر (ص) توسط اهل کتاب و آیه وزر (۱۶۴) از آیات مشهور سوره انعام است. برخی از آیات سوره انعام از جمله حرام بودن قتل و دشنامدادن به کافر و دروغ بستن به خدا و پیامبر (ص) و خوردن از گوشت حیوانی که با ذکر نام خدا ذبح نشده است، از آیات از احکام این سوره شمرده شده است.
بنابر برخی روایات، این سوره همراه با هفتاد هزار فرشته تسبیحگوی و بهصورت یکجا بر پیامبر (ص) نازل شده است و هرکس آن را قرائت کند، آن فرشتگان تا روز قیامت برای او تسبیح میگویند.
جلسه ختم انعام از جلسات مردمی در ایران است که در آن سوره انعام باهدف برآوردن شدن حاجات قرائت میشود.
آیات مشهور
آیه وزر، آیه ۲۰ درباره شناخت ویژگیهای پیامبر توسط اهل کتاب و آیه ۱۶۰ درباره پاداشده برابری کار نیک از آیات مشهور سوره انعام است.
آیه ۱۷
«وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّـهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۷﴾»
(و اگر خدا به تو زيانى برساند، كسى جز او برطرفکننده آن نيست، و اگر خيرى به تو برساند پس او بر هر چيزى توانا)
هدف سوره انعام را ریشهکنکردن عوامل شرک دانستهاند؛ به همین دلیل در این آیه ضمن تقبیح توجه به غیر خدا، بیان میدارد که برای حل مشکلات و رفع زیان و جلب منفعت به معبودهای ساختگی پناه مبرید؛ چراکه اگر کمترین زیانی به تو برسد برطرفکننده آن کسی جز خدا نخواهد بود و اگر خیر و برکتی نصیب تو شود، فقط در پرتو قدرت خداوند است. این آیه را بیانگر حکومت اراده خدا بر تمام ارادههای دیگر دانستهاند و بهصراحت عقیده ثنوی ین (دوگانهپرستان) را که قائل به دو منشأ برای خیر و شر هستند رد میکند.
علامه طباطبایی هدف سوره انعام را بیان توحید و اثبات ربّی یگانه برای انسان و تمام جهانیان میداند... و ضُرّ در این آیه را غیر عذاب روز قیامت میداند که تنها خداوند میتواند آن را برطرف سازد و تنها باید به خیر خداوندی امیدوار بود که یگانه معبود شایسته پرستش است و هیچچیزی نمیتواند مانع تحقق ارادهاش شود چرا که او بر انجام هر کاری تواناست.
در تفسیر نمونه تصریح شده که این آیه در رد ثنویت است و چون شر مطلق در جهان وجود ندارد هنگامى كه شر (ضُرّ) به خدا نسبت داده مىشود منظور امورى است كه بهظاهر سلب نعمت است ولى در واقع خير است؛ یعنی يا براى بیدارباش و يا تعلیموتربیت و برطرف ساختن غرور و طغيان و خودخواهی و يا بهخاطر مصالح ديگر است.
نکات
در دیگر آیات قرآن شبیه مضمونی که در این آیه مطرح شده که در باره گرفتاری انسانها بهسختی و فقر و بیماری و ناخوشی (ضُرّ) است مشاهده می شود مانند: سوره اعراف ۹۵ و سوره یونس ۱۲ و سوره روم ۳۳ و سوره زمر ۸ و ۴۹ و سوره هود ۱۰ و سوره فصلت ۵۰ و سوره نحل ۵۳ و سوره اسراء ۶۷ و...در این میان آیه ۱۰۷ سوره یونس مشابهت بیشتری با این آیه دارد (وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ ۚ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ) ترجمه: و اگر خداوند، (برای امتحان یا کیفر گناه،) زیانی به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمیسازد؛ و اگر اراده خیری برای تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آن را به هر کس از بندگانش بخواهد میرساند؛ و او غفور و رحیم است!
۲-جمله (ان یمسسک) که دوبار در آیه در باره رسیدن ضُرّ (شر) و خیر به انسان تکرار شده دربردارنده واژه «مَسّ» است که دلالت بر کوچکی و حقارت خیر و شری میکند که به انسان میرسد و این که در برابر قدرت نامتناهی الهی بسیار ناچیز و کوچک است؛ اما همین سختی و ضرر ناچیز و حقیر را انسان که مخلوقی محدود است نمیتواند تحمل کند.
۳- آیات ۱۸ و ۱۹ سوره رویهم این پیام را میرسانند که هر خیر و شری که به انسان میرسد با اذن و اراده الهی است و البته این به معنای مجبور بودن انسان نیست؛ بلکه در جهان هستی هر یک از اسباب و علل با اذن و اراده الهی تأثیر متناسب خودش را دارد و انسان با انتخاب و برگزیدن هر سبب عواملی باید به طور طبیعی در انتظار نتیجه همان علت و سبب باشد و جمله پایانی آیه ۱۸ (وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ) نیز دو مطلب را میفهماند نخست این که قاهریت جایی است که مقهور ناچار از پذیرش غلبهی قاهر است مانند آب که آتش را خاموش و بی تأثیر میکند و یا آتش که آب را بخار و یا کاملا خشک می کند(والبته تمام این تاثیرات متقابل به اذن واراده الهی است وهمین معنای قاهریت خداست) و دیگر این که خدواند متعال در عین قاهریت و غلبه و قدرت نامتناهی که دارد تمام کارهایش بر اساس حکمت است چنانچه در پایان آیه ۱۹ فرموده«و هوالحکیم الخبیر»
آیه ۲۰
«الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ... ﴿۲۰﴾»
(كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان دادهايم همان گونه كه پسران خود را مىشناسند، او (پيامبر) را مىشناسند.)
این آیه یکبار دیگر در سوره بقره آیه ۱۴۶ تکرار شده است و در پاسخ به مشرکانی است که مدعی بودند ما مراجعه به اهل کتاب كردیم و اطلاعاتى از پیامبر (ص) نداشتند. قرآن با این سخن، این پیام را میرساند که اهل کتاب نهتنها از اصل ظهور و دعوت پیامبر (ص) آگاه بودند، بلکه جزئیات و خصوصیات و نشانههای دقیق او را میدانستند. چنانکه از عبدالله بن سلام که از علمای یهود بود و اسلام را پذیرفت نقل شده است که گفت: من او را بهتر از فرزندم میشناسم. برخی از جمله پایانی آیه (الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ) (ترجمه:آنان که خود را به زیان انداختند و سرمایه وجود خود را از دست دادهاند(به او) ایمان نمیآورند.)استفاده کرده اند که تنها شناخت و علم، مايهى نجات انسان نيست، چه بسيار خداشناسان و پيامبرشناسان و دينشناسان كه به خاطر عناد و لجاجت از زيانكارانند و این که كتمان حقّ، سبب سوء عاقبت و خسارت به خويشتن است.
آیه مفاتح الغیب
«وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴿۵۹﴾»
(و كليدهاى غيب، تنها نزد اوست. جز او [كسى] آن را نمىداند و آنچه در خشكى و درياست مىداند، و هيچ برگى فرونمیافتد مگر [اينكه] آن را مىداند، و هيچ دانهاى در تاريكیهاى زمين، و هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در كتابى روشن [ثبت] است.
گفته شده است «تر و خشک»، کنایه از همه چیز است و عمومیت را میرساند. مفسران درباره مقصود از «کتاب مبین»، اختلافنظر دارند. تفسیر المیزان میگوید کتاب مبین هرچه باشد، این دنیا ـ که شامل موجودات است ـ نیست، بلکه کتابی است که برنامه موجودات در آن ثبت است و بر موجودات مقدم است و بعد از فنای آنها هم باقی میماند. در تفسیر نمونه نیز آمده است بیشتر به نظر میرسد منظور از «کتاب مبین» همان مقام علم پروردگار است؛ یعنی همه موجودات در علم بیپایان او ثبت است و تفسیر کتاب مبین به لوح محفوظ نیز قابلتطبیق بر همین معناست؛ چه اینکه بعید نیست لوح محفوظ نیز همان صفحه علم خدا باشد. در رکعت دوم نماز غفیله که از نمازهای مستحبی مشهور که بین نماز مغرب و عِشا خوانده میشود. آیه ۵۹ سوره انعام خوانده میشود.
آیه ۱۶۰
«مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿١٦٠﴾»
(هر كس كار نيكى بياورد، ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت، و هر كس كار بدى بياورد، جز مانند آن، جزا نيابد و بر آنان ستم نرود.)
روایات فراوانی از شیعه و سنی درباره این آیه نقل شده است. بنا بر برخی از روایات، زمانی که آیه «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها»: هر كس نيكى به ميان آورد، پاداشى بهتر از آن خواهد داشت» نازل شد، پیامبر(ص) از خدا پاداش بیشتری تقاضا کرد. خداوند در پاسخ، این آیه را نازل کرد: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»: هر کس کار نیکی بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد. بار دیگر پیامبر پاداش بیشتری از خدا درخواست کرد و خداوند این آیه را نازل کرد: «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً: کیست آن کس که به [بندگانِ] خدا وام نیکویی دهد تا [خدا] آن را برای او چند برابر بیفزاید؟».
برخی از مفسران در توضیح آیه به دو نکته اشاره کردهاند نخست این که از کلمة «جاءَ» استفاده مىشود كه پاداش و كيفر موردبحث در اين آيه، مربوط به دادگاه قيامت است. وگرنه چهبسا خلافى كه با توبه در دنیا محو يا به نيكى تبديل شود... و چهبسا نيكىها كه با ريا و عُجب و گناهان ديگر محو و حبط شود. پس عملى ملاك است كه به صحنهى قيامت آورده شود. نکته دوم این که گرچه آیة مربوط به عمل نیک و بد است، ولى طبق روايت، آنكه نيّت خير كند پاداش دارد ولى نیت سوء تا به مرحله عمل نرسد، كيفر ندارد این فضلالهى است.
آیه وِزر
وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ﴿١٦٤﴾
(و هيچ باربَردارى بار [گناه] ديگرى را برنمىدارد)
مفسران گفتهاند که این آیه عدالت خداوند را در مجازات بدکاران، نشان داده و بیان کرده است که هیچکس به جهت گناه دیگری مجازات نمیشود. بنابر آیات قرآن در آیه ۳۷ ـ ۳۸ سوره نجم چنین حکمی در دیگر ادیان هم وجود داشته است. درباره ارتباط این آیه با آیه ۲۵ سوره نحل گفتهاند: علت اینکه گمراهکنندگان، بخشی از بار گناه را به دوش میکشند این است که باعث گمراهی دیگران شدهاند و در واقع بار گناه خویش را تحمل میکنند.
فضیلت و خواص
روایات جایگاه والایی برای سوره انعام قائل شدهاند. تفسیر نور ثقلین از امام رضا (ع) نقل کرده است سوره انعام همراه با ۷۰ هزار فرشته که تسبیح و تهلیل (لاحول و لاقوة اِلّا بالله) و تکبیر میگفتند، بهصورت یکجا نازل شد. هرکس که آن را بخواند، آن فرشتگان تا روز قیامت برای او تسبیح میگویند مشابه این حدیث، از پیامبر (ص) هم نقل شده است.
همچنین در ثواب الاَعمال به نقل از امام صادق (ع) آمده است: سوره انعام با همراهی ۷۰ هزار فرشته بهصورت یکجا بر محمد (ص) نازل شده است. پس آن را بزرگ و گرامی بدارید؛ چرا که در هفتاد جای آن اسم اعظم خدا آمده است و اگر مردم میدانستند در این سوره چه هست، هرگز خواندن آن را ترک نمیکردند.
انتهای خبر/ ج
دیدگاهها