- کد خبر: 43395
- بازدید: 1,416
- 1402/07/25 - 20:46:52
همراه با کلام الهی؛
سوره طه؛ احوال روز قیامت و فرجام و تباهی ظالمین
علامه طباطبایی هدف اصلی سوره طه را انذار و تبشیر از راه بیان داستان هلاکت طاغوتها و تکذیب کنندگان آیات الهی میداند تا انسان به واسطه آیاتی که حجتهای روشن برای عقل است به توحید اعتراف و دعوت خدا را بپذیرد.
به گزارش سبلان ما، سوره طه بیستمین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۱۶ قرآن جای دارد. شروع این سوره با حروف مقطعه «طا» و «هاء» دلیل نامگذاری آن به نام «طه» است. دستور به ابلاغ وحی توسط پیامبر(ص) بدون به سختیانداختن خود، اشاره به عظمت قرآن و همچنین تأکید بر اعتدال و میانهروی در همه چیز حتی در دعا و عبادت از موضوعات این سوره است.
در این سوره به قصه آدم و ماجرای هبوط وی از بهشت و داستان حضرت موسی(ع) به صورت مفصل پرداخته شده است. علامه طباطبایی هدف اصلی این سوره را انذار و تبشیر از راه بیان داستانهای اقوام گذشته میداند. به گفته مکارم شیرازی از مفسران معاصر، سوره طه همانند دیگر سورههای مکی بیشتر سخن از مبدا و معاد میگوید و نتایج توحید و بدبختیهای شرک را برمیشمرد.
آیه هشتم درباره اسماءالحسنی، آیات ۲۵ تا ۲۸ درباره طلب شرح صدر توسط موسی(ع) و آیه ۱۲۴ درباره سختی زندگی هنگام غفلت از یاد خدا از آیات مشهور سوره طه است. آیات ۱۴، ۱۳۰ و ۱۳۲ این سوره درباره اهتمام به خواندن نماز در اوقات مختلف روز و شب را جزو آيات الاحکام آن دانستهاند. در فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر(ص) آمده هر کس سوره طه را قرائت کند خدا در روز قیامت، ثواب همه مهاجران و انصار را به او عطا میکند.
نامگذاری
شروع این سوره با حروف مُقَطَّعه «طا» و «هاء» را دلیل نامگذاری این سوره به نام طه دانستهاند. نام دیگر سوره طه «کلیم» است که از لقب حضرت موسی(ع) یعنی کلیم الله (همسخن با خداوند) گرفته شده است؛ زیرا داستان این پیامبر و سخنگفتنش با خدا در این سوره آمده است.
ترتیب و محل نزول
سوره طه جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول، چهل و پنجمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، بیستمین سوره است و در جزء ۱۶ قرآن جای دارد.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره طه ۱۳۵ آیه، ۱۵۳۴ کلمه و ۵۳۹۹ حرف دارد. این سوره از نظر حجمی جزو سورههای مِئون و متوسط است که نیم جزء قرآن را شامل میشود و یازدهمین سورهای است که با حروف مُقَطَّعه آغاز میشود.
علامه طباطبایی هدف اصلی این سوره را انذار و تبشیر(البته با غلبه آیات انذار و بیم دادن بر آیات تبشیر)از راه بیان داستان هلاکت طاغوتها و تکذیب کنندگان آیات الهی میداند که تا انسان به واسطه آیاتی که حجتهایی روشن برای عقل است به توحید اعتراف کند و دعوت خدا را بپذیرد. همچنین از احوال روز قیامت و فرجام و تباهی و خسران ظالمین آگاه شود.
چنانکه در تفسیر نمونه آمده سوره طه همانند دیگر سورههای مکی بیشتر سخن از مبدا و معاد میگوید و نتایج توحید و بدبختیهای شرک را برمیشمرد.
مطالب سوره طه در چند بخش زیر میتوان خلاصه کرد:
تعیین وظیفه پیغمبر اسلام(ص) و اینکه نباید خود را به رنج و سختی بیاندازد بلکه او تنها دعوت کننده است؛
دستور به اعتدال و میانه روی در همه چیز حتی در دعا و عبادت؛
اشاره به عظمت قرآن و بخشی از صفات جلال و جمال پروردگار؛
داستان موسی(ع) و مبارزه او با فرعون، جادوگران و سامری در بیش از هشتاد آیه؛
معاد و بخشی از خصوصیات رستاخیز؛
سرگذشت آدم و حوا در بهشت و ماجرای وسوسه ابلیس و هبوط آنها به زمین؛
اندرز و نصیحتهای بیدارکننده برای همه مؤمنان.
در بیش از هشتاد آیه از سوره طه به صورت مفصل به داستان نبوت و تبلیغ حضرت موسی(ع) پرداخته و در آیات پایانی سوره نیز به داستان حضرت آدم(ع) و هبوط او به زمین اشاره شده است.
داستان موسی(ع):
آتش در وادی مقدس طُویٰ، گفتگو با خدا و برگزیدن موسی، معجزهٔ تبدیل عصا به اژدها و ید بیضاء، امر به دعوت فرعون، همراهی حضرت هارون با موسی (آیات ۹-۳۲)؛
داستان تولد موسی و به نیل انداختن او توسط مادرش، رسیدن موسی به کاخ فرعون، بازگرداندن موسی به مادر (آیات ۳۸-۴۰)؛
قتل دشمن، زندگی در مدین و برگزیدگی (آیات ۴۰-۴۱)؛
رفتن به سوی فرعون، گفتگو با فرعون، مقابله با ساحران، ایمان ساحران و تهدید فرعون (آیات ۴۲-۷۳)؛
گذر بنیاسرائیل از دریا و غرق شدن فرعونیان (آیات ۷۷-۷۸)؛
نزول نعمات بر بنیاسرائیل، گوساله سامری، گفتگوی قوم با هارون، اعتراض موسی به هارون، گفتگوی موسی و سامری (آیههای ۸۰-۹۷).
داستان آدم(ع): سجده فرشتگان و سرباززدن ابلیس، هشدار به آدم دربارهٔ ابلیس، وسوسه ابلیس و خوردن از شجره، هبوط به زمین (آیههای ۱۱۵-۱۲۳).
آیات نخستین و آیه ۱۳۱ سوره طه دارای شأن نزول است.
میانهروی در عبادات
در روایات آمده است که پیامبر اسلام(ص) بعد از نزول وحی و قرآن بسیار عبادت میکرد و آنقدر بر پاهای خود میایستاد که متورم میشد؛ به همین دلیل آیات نخستین سوره طه نازل شد و به پیامبر(ص) دستور داد که اینهمه رنج و سختی در راه عبادت تحمل نکن و اعتدال را در دعا و عبادت رعایت کن.
در اسباب نزول القرآن نوشته واحدی نیشابوری نیز آمده است که ابوجهل و نضر بن حارث و برخی از کفار قریش با طعنه به پیامبر و یارانش میگفتند که محمد با ترک آیین ما خود را به زحمت انداخته است و نزول قرآن را باعث سختی مسلمانان شده است که این آیات نازل شد و از مسلمانان و پیامبر(ص) خواست در عبادت میانهروی را رعایت کنند و خود را به سختی نیندازند.
تسلای پیامبر(ص)
درباره سبب نزول آیه ۱۳۱ سوره طه «وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ...؛ و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ايشان را از آن برخوردار كرديم [و فقط] زيور زندگى دنياست تا ايشان را در آن بيازماييم، ديدگان خود مدوز...» از ابو رافع خادم رسول الله(ص) آمده است که: روزی مهمانی برای آن حضرت رسید و حضرت مرا نزد یک یهودی فرستاد که مقداری آرد برای تهیه غذای مهمان نسیه بگیرم تا اینکه حضرت تا اول ماه رجب آن را پس دهد؛ ولی یهودی گفت من با او معامله نمیکنم مگر اینکه گروی بدهد. ابو رافع میگوید وقتی خبر این برخورد را به پیامبر دادم، فرمود به خدا سوگند که من امین در آسمانم و امینم در زمین اگر به من نسیه داده بود یا فروخته بود بهایش را می پرداختم. آنگاه پیامبر(ص) زره خود را داد که به عنوان گرو نزد یهودی بماند. بعد از این ماجرا بود که این آیه برای تسلی و غمزدایی از پیامبر نازل شد.
نکتههای تفسیری
گفتگوی خداوند با موسی(آیات ۱۷و۱۸)
وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَىٰ* قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَىٰ ترجمه:و اى موسى، در دست راست تو چيست؟» گفت: «اين عصاى من است، بر آن تكيه مىدهم و با آن براى گوسفندانم برگ مىتكانم، و كارهاى ديگرى هم براى من از آن برمىآيد.»
علامه طباطبائی نویسنده تفسیر المیزان به دونکته در این گفتگو اشاره کرده و میگوید: سؤال خداوند از موسی درباره عصای در دستش بود و این سؤال برای این بود که موسی خواص عصایش را برشمرد و روشن شود که عصا جماد و چوبی بیش نیست و فاقد حیات است تا اگر همین عصا تبدیل به ماری پر جنب و جوش شد موسی به بزرگی وعظمت این کار واقف شود. نکته دیگر این که هر چند سؤال خداوند درباره چوبی بود که به عنوان عصا در دست موسی بود ولی موسی پاسخ را طولانی کرد زیرا مقام مناجات و رازگویی با محبوب چنین اقتضائی دارد و گفتگو با محبوب لذت بخش است و موسی نیز ابتدا با عنوان این که آن چه در دست دارد عصای اوست پاسخش را شروع کرد و در ادامه منافع مترتب برعصا رابر شمرد.
استواء بر عرش (آیه ۵)
مفسران آیه ۵ سوره طه «الرَّحْمَـٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ؛ خداى رحمان كه بر عرش استيلا يافته است» را همانند دیگر آیاتی که از عبارت «استواء بر عرش» استفاده کردهاند، کنایه از عمومیت حکمرانی خدا بر همه عالم و گستردگی تدبیر الهی بر همه امور هستی از خرد و کلان و آسمانی و زمینی میداند که نشانهای از توحید در ربوبیت خداوند است.
استفاده از صفت «الرحمن» که بیانگر رحمت گسترده الهی است مناسب با تدبیر و حکمرانی او در عالم هستی است که همان استواء بر عرش است، و رحمت الهی همان فیض اوست که با آفرینش و تدبیر تحقق مییابد.
اسماءالحسنی (آیه ۸)
علامه طباطبایی آیه هشتم سوره طه «اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى» را از برجستهترین آیات(غُرر الایات) این سوره نامیده است.
تعبیر اسماء الحسنی در این آیه را به معنای نامهای نیک دانستهاند؛ اگرچه همه نامهای پروردگار نیک است، ولی در میان اسما و صفات خدواند برخی دارای اهمیت بیشتری است که به نام «اسماءالحسنی» نامیده شده است.
مراد از اسما الحسنی الهی را اسمایی دانسته است که مانند علیم، حی و قدیر بیانگر کمال محض خداوند و خالی از هر عیب و نقصی باشد.
آیه شرح صدر
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یفْقَهُوا قَوْلِی﴿۲۵-۲۸﴾
([موسی] گفت: پروردگارا، سینهام را گشاده گردان، و کارم را برای من آسان ساز، و از زبانم گره بگشای، [تا] سخنم را بفهمند.)
این آیات مجموعهای از درخواستهای حضرت موسی(ع) از خداوند پیش از عزیمت به مصر برای سخن با فرعون است.
در تفسیر الکاشف آمده است که موسی(ع) به خاطر سختیها و رنجهایی که در زندگی متحمل شده بود، بیحوصله بود و زود خشمگین میشد و به مواردی همچون کشتن یکی از فرعونیان در دعوا، عدم تحمل در برابر کارهای عبد صالح و کشیدن ریش برادرش هارون هنگام گوسالهپرستی بنیاسرائیل اشاره میکند به همین دلیل از خدا خواسته بود برای انجام وظایف رسالت که نیاز به شکیبایی دارد به او شرح صدر و قوت کلام و دلی استوار عنایت کند.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان علت در خواست شرح صدر(سعه صدر)از سوی موسی(ع) را این دانسته که از یک سو هم رسالتی که به او واگذار شده بود عظیم بود و از سوی دیگر هم ستم و طغیان فرعون و قبطیان و هم ادعای ربوبیت فرعون و مخالفت های او وجود داشت و نیز ضعف بنی اسراییل و اسارت آنها به دست آل فرعون و جهل و انحطاط فکری و...تمام این امور اقتضاء می کرد که موسی برخوردار از تحمل و سعه صدر ویژهای باشد که بتواند در برابر مشکلات در راه رسالت ایستادگی کند. افزون بر اینها موسی انسانی بود که به سبب این مشکلات و ظلمها تحملش کم و اقدامات فوریاش در راه خدا و برای او سریع بود.
به همین جهت از خداوند شرح صدر در خواست کرده است. مطهری مجتهد و مفسر قرآن در توضیح شرح صدر میگوید:مسئله شرح صدر یک امر روحی و روانی است و هیچ چیزی در عالم به اندازه روح انسان احتیاج به شرح ندارد. شرح صدر این است که خدا این روحِ به هم بسته انسان را باز میکند و نور خودش را در آن میریزد. منظور موسی در این دعا «رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری» این است که خدایا به من حوصله فراوان بده، شرح صدر بده آنچنان که عصبانی نشوم، ناراحت نشوم، به تنگ نیایم، دریادلم کن، چرا که کار تبلیغ دریادلی میخواهد.
تفسیر نمونه «شرح صدر» را به روح بزرگ و فکرِ بلند و عقل توانا تفسیر کرده و در توجیه در خواست آن توسط موسی(ع) گفته که موسی (ع) نه تنها از مأموریت سنگین و خطرناک رفتن به سوی طاغوتی چون فرعون وحشت نکرد، و حتی کمترین تخفیفی از خداوند نخواست، بلکه با آغوش باز از آن استقبال نمود، ولی وسایل پیروزی در این مأموریت را از خدا خواست.و از آنجا که نخستین وسیله پیروزی روح بزرگ، فکر بلند و عقل توانا و به عبارت دیگر گشادگی سینه است «عرض کرد: پروردگار من! سینه مرا گشاده بدار» (قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی).
آیه ۱۱۴
فَتَعَالَى اللَّـهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۗ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَىٰ إِلَيْكَ وَحْيُهُ ۖ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا ﴿۱۱۴﴾
(پس بلندمرتبه است خدا، فرمانرواى بر حق، و در [خواندن] قرآن، پيش از آنكه وحى آن بر تو پايان يابد، شتاب مكن، و بگو: «پروردگارا، بر دانشم بيفزاى.»)
در تفاسیر آمده است که هرگاه جبرئیل قرآن را بر پیامبر(ص) نازل میکرد، وی از بیم اینکه مبادا قرآن را فراموش کند و به خاطر عشق به فراگیری قرآن و حفظ آن برای مردم، به هنگام دریافت وحی عجله میکرد و بدون مهلت دادن به جبرئیل برای اتمام سخن، شروع به بیان آن برای مردم میکرد؛ به همین دلیل خداوند در این آیه از پیامبرش میخواهد گوش فرادهد تا نزول وحی تمام شود و بعد به مردم ابلاغ کند.
در تفسیر مجمع البیان سه احتمال برای دستور به عدم تعجیل در ابلاغ وحی بیان شده است:
پیش از آنکه جبرئیل وحی را به پایان برساند به تلاوت قرآن عجله نکند همانگونه که در آیه ۱۶ سوره قیامت نیز بر آن تأکید کرده است. این احتمال علاوه بر این که با آیه ۱۶ سوره قیامت تأیید میشود با فراز پایانی آیه مورد بحث نیز تایید میشود( وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا) که پیامبر به جای عجله کردن در خواندن سورهها و آیاتی که هنوز نازل نشده (و او به آنها با نزول دفعی قرآن علم اجمالی دارد) از خدواند طلب علم جدید بکند و به آن چه به صورت اجمال میداند اکتفا نکند و هنگام نزول وحی صبر کند و گوش فرادهد. این آیه روایاتی را تایید میکند که دو نزول برای قرآن دانسته، یک مرتبه نزول دفعی تمام قرآن و دیگر نزول تدریجی و اگر نزول دفعی قرآن برای پیامبر(ص) نبوده نهی از عجله کردن او در خواندن آن چه هنوز نازل نشده بی معنی است.
تا وقتی معانی قرآن برای تو آشکار نشده برای پیروانت نخوان.
پیش از آنکه وحی بر تو نازل شود درخواست نزول وحی نکن زیرا خداوند بر حسب مصلحت نازل میفرماید.
درباره فراز آخر آیه «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً» از پیامبر(ص) روایت است هرگاه روزی بر من آید که در آن بر علم من افزوده نشود و به درگاه خداوند تقرب پیدا نکنم، طلوع خورشید آن روز بر من مبارک نیست.
آیه ۱۲۴
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکا وَنَحْشُرُهُ یوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمَیٰ﴿۱۲۴﴾
(و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگی تنگ [و سختی] خواهد داشت، و روز رستاخیز او را نابینا محشور میکنیم.)
تنگی زندگی در این آیه را بیشتر به سبب کمبودهای معنوی و نبودن غنای روحی و وابستگی بیش از حد به جهان ماده و ترس از نابودی دانستهاند و کسی که ایمان به خدا دارد و دل به ذات او بسته از همه این نگرانیها در امان است.
برخی مفسران تنگدستی را ناشی از قوانین زمین میدانند نه آسمان یعنی بر اثر اعمال مردمی است که حق و عدالت را نابود میکنند و اگر آنان از آیین خدا پیروی میکردند یقینا هیچ نیازمندی بر روی زمین یافت نمیشد.
فراز پایانی آیه قبل درباره آثار پیروی از هدایت الهی است (فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ ترجمه:هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه میشود، و نه در رنج خواهد بود!) و طبیعی است که در این آیه باید نقطه مقابل آیه قبل مطرح شود با این تعبیر ( ومَن لم یَتّبع الهُدی هر کس از هدایت الهی پیروی نکند) اما تعبیر عوض شده و مسأله اعراض از ذکر الهی مطرح شده تا علت پیدا شدن معیشت ضنک( زندگی سخت و تنگ) و کور محشور شدن در قیامت روشن شود که همان اعراض و رویگردانی از یاد خداست. منظور از (ذکری) یا اعراض و فراموش کردن یاد خداست و یا قرآن و یا تمام کتب آسمانی و یا همان دعوت حقِ پیامبران؛ و منظور از «معیشتِ ضنک» حتما ناداری و فقر نیست بلکه دلبستگی به دنیا و قانع نبودن به مقداری که از آن دارد و حرص برای اندوختن بیشتر و نگرانی نسبت به از دست دادن آن چه دارد و برایش زحمت کشیده است. زیرا فراموش کردن خداوند نتیجهاش تعلق به دنیا و دلبستن به آن و راضی و قانع نبودن به معیشتِ دنیاست خواه کم و خواه زیاد.
نویسنده تفسیر نور نیز براین باور است که مراد از سختى و تنگى زندگى، نداشتن نيست، بلكه بسيارى از سرمايهداران به خاطر حرص، ترس و دلهره، در فشار و تنگنا زندگى مىكنند. در روایتی از امیرالمؤمنین معیشت ضنک همان عذاب قبر معرفی شده است
در فضیلت تلاوت سوره طه از پیامبر اسلام(ص) آمده کسی که این سوره را قرائت کند، در روز قیامت ثواب همه مهاجران و انصار به او عطا میشود.
از امام صادق(ع) هم نقل شده خواندن سوره طه را ترک نکنید زیرا خداوند آن را دوست دارد و هرکس آن را بخواند، او را نیز دوست خواهد داشت و هر که به خواندن آن مداومت کند خداوند در روز قیامت نامه عملش را به دست راست او دهد و بر اعمال او سختگیری نکند و آنقدر به او پاداش عطا فرماید تا خشنود گردد.
برای تلاوت این سوره در تفسیر برهان آثار و برکاتی چون آسان شدن ازدواج و برآورده شدن حاجات بزرگ، دریافت نامه اعمال در قیامت با دست راست، بهره مندی از پاداشهای بزرگ ذکر شده است.
انتهای خبر/ ج
دیدگاهها