سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

دوشنبه 27 مرداد 1404
  • کد خبر: 43631
  • بازدید: 975
  • 1402/08/11 - 21:06:30

همراه با کلام الهی؛

سوره فاطر؛ مسئله معاد و احوال قیامت

سوره فاطر مردم را از فریب ظواهر دنیا، فتنه‌ها و وسوسه‌های شیطان بر حذر می‌دارد و مردم را فقیر و خدا را بی‌نیاز می‌خواند. این سوره برای اینکه انسان ولیِّ نعمتش را بشناسد و سپاسگزار او باشد، برخی از نعمت‌های الهی را بیان می‌کند.

به گزارش سبلان ما ، سوره فاطر یا ملائکه سی‌ و پنجمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء ۲۲ جای دارد. این سوره را از آن رو که با حمد الهی آغاز می‌شود، جزو سوره‌های حامدات دانسته‌اند. سوره فاطر از معاد، اوضاع و احوال قیامت و گرفتاری و پشیمانی کافران سخن می‌گوید و انسان را از فریب ظواهر دنیا و وسوسه‌های شیطان بر حذر می‌دارد. اشاره به برخی نعمت‌های الهی، تاکید بر تلاوت قرآن، اقامه نماز و انفاق به عنوان تجارت‌های بی‌زیان از دیگر موضوعات این سوره است.

آیه پانزدهم مبنی بر بی‌نیازی خداوند و نیازمندی مردم و آیه هجدهم که نشان از عدل الهی و شدت مجازات در قیامت دارد، از آیات مشهور سوره فاطر است.

در فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر(ص) نقل شده هر کس سوره فاطر را بخواند، سه در از درهای بهشت در روز قیامت او را به سوی خود دعوت می‌کند تا از هر کدام که می‌خواهد وارد شود.

 

نامگذاری

این سوره را فاطر و ملائکه نامیده‌اند که هر دو نام، از آیه اول این سوره گرفته شده‌اند. واژه «فاطر» را در این آیه، به معنای خالق آسمان و زمین دانسته‌اند. به گفته طبرسی در تفسیر مجمع البیان فاطر به معنای خلقت و آفرینش، بدون هیچ‌گونه سابقه و نمونه‌ای است.برخی نیز فاطر را آفریدن ابتکاری و عده‌ای آن را ایجاد و اختراع ترجمه کرده‌اند.

 

محل و ترتیب نزول

سوره فاطر جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول چهل و سومین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف سی‌وپنجمین سوره قرآن است و در جزء بیست‌ودوم جای دارد.

 

تعداد آیات و کلمات

فاطر ۴۵ آیه، ۷۸۰ کلمه و ۳۲۲۸ حرف دارد. این سوره پنجمین و آخرین سوره از سوره‌های پنج گانه حامدات است که با جمله «الحمدلله» یعنی با حمد خدا آغاز می‌شوند. سوره فاطر از نظر حجمی جزو سوره‌های مَثانی و در حدود یک حِزب (یک چهارم جزء) است.

 

محتوا

سوره فاطر مردم را از فریب ظواهر دنیا، فتنه‌ها و وسوسه‌های شیطان بر حذر می‌دارد و مردم را فقیر و خدا را بی‌نیاز می‌خواند. این سوره برای اینکه انسان ولیِّ نعمتش را بشناسد و سپاسگزار او باشد، برخی از نعمت‌های الهی را بیان می‌کند،[۸] مثل نعمت باران، نعمت همسرگزینی و دو دریای شور و شیرین که مردم از آنها استفاده می‌کنند.

 

این سوره با ذکر مسئله معاد و بعضی از احوال قیامت، به پشیمانی کافران و آرزوی بازگشت آنان به دنیا برای جبران گذشته اشاره دارد. همچنین در آیاتی از این سوره، از مشرکان و خدایانِ دروغین و ناتوانشان سخن به میان آمده و تلاوت قرآن، اقامه نماز و انفاقِ پنهانی و آشکار، تجارت بی‌زیان معرفی شده است.

 

علامه طباطبایی غرض اصلی سوره را بیان اصول سه گانه توحید در ربوبیت (تدبیر امور همه هستی توسط خدای یگانه) رسالت پیامبر و معاد دانسته است.

 

تلاش پیامبر(ص) برای هدایت مردم

در آیه هشتم خداوند خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید: «مبادا بر اثر شدت تأسف و حسرت بر وضع آنان (گمراهان)، جان خود را از دست بدهی». مفهوم این آیه را مانند مفهوم آیه سوم سوره شعراء دانسته‌اند که می‌فرماید: «شاید خودت را می‌خواهی از غصه هلاک کنی که چرا ایمان نمی‌آورند».به گفته مکارم شیرازی این تعبیر نشان می‌دهد پیامبر اسلام(ص) تا چه‌اندازه دلسوز مردم بوده و در انجام رسالت خویش اصرار و پافشاری داشته‌است.

 

هدایت و گمراهی در گرو انسان یا خدا؟

در آیه هشتم آمده است: «خداوند هر که را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد، هدایت می‌کند». ممکن است کسی تصور کند که بر اساس این آیه، اختیار از انسان نفی می‌شود؛ اما بنا بر نامه امام هادی(ع) به مردم اهواز که طبرسی آن را در کتاب الاحتجاج نقل کرده است این آیه را می‌توان بر دو گونه معنا کرد: ۱. اینکه خداوند توانایی هدایت کردن هر آنکه بخواهد و یا گمراه کردن هر آنکه بخواهد را دارد، ولی اگر آنها را به یکی از این دو مجبور کند، دیگر ثواب و عقابی وجود نخواهد داشت. ۲. هدایت از جانب خداوند به معنای شناساندن است، [یعنی راه هدایت را به بندگان نشان می‌دهد، مثل آیه هفدهم سوره فصلت؛ در این حالت تصمیم‌گیری همچنان بر عهده انسان است.

 

برخی از مفسران معتقدند هدایت و ضلالت هر کدام دو مرحله دارند؛ مرحله اول، اختیاری و مرحله دوم، خارج از اختیار انسان است. پس از هدایت عامّی که نسبت به همه انسان‌ها صورت گرفته است (إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً)،آنان به اختیار خود، یا راه هدایت را انتخاب می‌کنند یا راه شقاوت و ضلالت را. اگر هدایت را انتخاب کنند، هدایت خاص و توفیق الهی شامل حال آنان خواهد شد (وَ الَّذينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدى)؛ اما اگر گمراهی را انتخاب کنند، گمراهی‌ها و مجازات‌هایی را به دنبال دارد که این گمراهی دوم به فرمان خدا و در حقیقت بازتاب نافرمانی انسان از مسیر حق است. از این رو منظور از آیاتی که گمراهی را در اختیار خدا می‌دانند، گمراهی دوم است. به این گمراهی اصطلاحاً ضلالت مجازاتی یا اضلال مجازاتی نیز گفته شده است. 

 

قبولی اعمال در گرو پذیرش ولایت ائمه

«إِلَیهِ یصْعَدُ الْکلِمُ الطَّیبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْ‌فَعُهُ: سخنان پاکیزه به سوی او بالا می‌رود، و کار شایسته به آن رفعت می‌بخشد».

روایاتی که در تفسیر این آیه آمده‌اند، مراد از «الکلم الطیب: گفتار نیکو» را شهادت به یگانگی خداوند، نبوت پیامبر(ص)، ولایت امیرالمؤمنین(ع) و دیگر ائمه دانسته‌اند و «والعمل الصالح» را اعتقاد قلبی به این شهادت ذکر کرده‌اند. شیخ کلینی در کتاب کافی روایتی را از امام صادق(ع) در مورد این آیه نقل کرده که فرمود: «منظور (از عمل صالح) ولایت ما اهل بیت است (در حالی که با دستش به سینه‌اش اشاره می‌کرد). پس هر کسی که ولایت ما در سینه‌اش نباشد، خداوند هیچ عملی از او را بالا نمی‌برد (نمی‌پذیرد)».

 

استدلال وهابیان بر ممنوعیت توسل به اموات

در آیه ۲۲ آمده است: «و زندگان و مردگان یکسان نیستند. خداست که هر که را بخواهد شنوا می‌گرداند؛ و تو کسانی را که در گورهایند نمی‌توانی شنوا سازی».

 

وهابیان به این آیه استدلال می‌کنند و می‌گویند توسل به اموات خواه ارواح انبیا و اولیای الهی باشد باطل است. چراکه بر اساس این آیه، اموات صداها را نمی‌شنوند و نمی‌توانند احتیاجات انسان‌های زنده را برآورده کنند. در مقابل، علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت و متصوفه معتقدند مردگان در عالم برزخ، زندگی برزخی دارند. آیات متعددی نیز در این زمینه وجود دارد.

 آنان معتقدند در این آیه (آیه ۲۲ فاطر)، کافرانی‌ که قابل هدایت نیستند به اجسادِ در قبر تشبیه شده‌اند که سخن گفتن با آنان بی‌فایده است. و منظور آیه، نفی مطلق شنیدن اموات نیست چرا که در کتب معتبر اهل سنت آمده است كه پيامبر(ص) در روز جنگ بدر دستور داد اجساد كفار را بعد از پايان جنگ در چاهى بيفكنند، سپس آنها را صدا زد و فرمود: آيا شما آنچه را كه خدا و رسولش وعده داده بود به حق يافتيد؟ من آنچه را خداوند به من وعده داده بود به حق يافتم. در اينجا عمر اعتراض كرد و گفت: اى رسول خدا! چگونه با اجسادى سخن می‌گويى كه روح در آن نيست؟! پيامبر(ص) فرمود: ما أنتم بِأسمع لِما أقول منهم! شما سخنان مرا بهتر از آنان نمی‌شنويد.

 

آیات مشهور

یا أَیهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الْغَنِی الْحَمِید (آیه ۱۵)

ترجمه:‌ای مردم، شما به خدا نیازمندید، و خداست که بی‌نیاز ستوده است.

 

این آیه مورد توجه عُرَفا و فلاسفه قرار گرفته و جمعی از فیلسوفان آن را اشاره به برهان معروف فقر و امکان یا امکان و وجوب دانسته‌اند که در اثبات واجب الوجود به کار گرفته می‌شود.

 

در توضیح این آیه آمده است بی‌نیاز حقیقی و قائم بالذات در تمام عالم هستی یکی است و او خداست. همه انسان‌ها، بلکه همه موجودات سر تا پا فقر و نیازند و وابسته به آن وجود مستقل‌اند که اگر لحظه‌ای ارتباطشان قطع شود هیچ و پوچ‌اند. این آیه با دو آیه بعد بیانگر ملاک بی نیازی خداوند و فقر مردمان است زیرا خداوند(الله) که یگانه معبود شایسته پرستش است و خالق و مدبر امور مردمان است و به همین دلیل بی نیاز مطلق است، نشانه غنی بودنش آن است که می تواند گروهی از مردمان را از میان ببرد و گروهی دیگر را جایگزینشان کند و چون حمید و شایسته هر گونه حمد و ستایش است هر مخلوق جدید نیز او را ستایش می کند و این جایگزینی و خلقت جدید برای خداوندی که دارای قدرت مطلق وبی نهایت است کار دشواری نیست. 

 

 

وَ لا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری(آیه ۱۸)

ترجمه: هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد.

 

این آیه عدل الهی را می‌رساند و در ادامه، شدت مجازات در روز رستاخیز را می‌رساند که احدی حاضر نمی‌شود بار گناه دیگری را بر دوش گیرد، هرچند بسیار به او علاقه داشته باشد. این آیه با آیه ۲۵ سور نحل که براساس آن رهبران کفر در قيامت، هم گناه كفر خود را به دوش مى‌كشند و هم گناه كسانى را كه باعث انحراف آنها شده‌اند منافاتی ندارد زیرا گاهی با یک عمل(گناه) بیش از یک نفر عذاب می شود و بار یک گناه را دونفر بردوش می کشند هم فرمان دهنده به گناه و بدی و هم عمل‌کننده به آن، چنان‌چه در روایتی از پیامبر(ص) است که پایه گذار سنت بد( گناه) و ترسیم کننده راه کج در کیفر تمام منحرفان و آلوده شدگان به آن گناه شریک است.  شبیه همین مضمون در آیه ۳۸ سوره نجم نیز آمده است. در سوره نجم در ضمن ۱۷ آیه خداوند مطالبی را از صُحُف ابراهیم و موسی نقل کرده است که نخستین آنها همین است (أَلَّا تَزِرُ وَازِرَ‌ةٌ وِزْرَ أُخْرَ‌ىٰ). 

 

إِنَّما یخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء(آیه ۲۸)

ترجمه: از میان بندگان خدا، تنها دانایان‌اند که از او می‌ترسند.

 

خشیت به معنای ترسِ همراه با تعظیم است. علامه طباطبایی نویسنده تفسیر المیزان نیز بر این باور است که منظو از علماء کسانی هستند که عارف به اسماء و صفات و افعال خداوند هستند آنگونه که در پرتو این معرفت دل‌هایشان آرام و خالی از هر گونه شک است و کارهایشان گفتارشان را تصدیق می‌کند به همین جهت منظور از خشیت در آیه خشیت حقیقی است که نشانه‌اش خشوع باطنی و خضوع ظاهری آنهاست.[۳۷]. در تفسیر این آیه از امام سجاد(ع) نقل شده است: «علم و عمل دو دوست صمیمی‌اند، کسی که خدا را بشناسد از او می‌ترسد، و همین ترس او را وادار به عمل و اطاعت فرمان خدا می‌کند. صاحبان علم و پیروانشان کسانی‌اند که خدا را به‌خوبی شناخته‌اند و برای او عمل می‌کنند و به او رغبت دارند و عشق می‌ورزند، چنان‌که خداوند فرموده است: إِنَّما یخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ».[۳۸] همچنین در کتاب‌های تفسیری و روایات آمده است مراد از «العلماء» در این آیه، امیرالمؤمنین(ع) است کلینی در اصول کافی در تفسیر آیه از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: «قَالَ یَعْنِی بِالْعُلَمَاءِ مَنْ صَدَّقَ فِعْلُهُ قَوْلَهُ وَ مَنْ لَمْ یُصَدِّقْ فِعْلُهُ قَوْلَهُ فَلَیْسَ بِعَالِمٍ».عالم یعنی کسی که کردارش گفتارش را تصدیق کند و کسی که این‌چنین نباشد عالِم نیست. در این آیه قرائت جعلی‌ای وجود دارد که بنا به قرائت خزاعی به نقل از ابوحنيفه، لفظ جلاله «الله» با «ضمه» و کلمه‌ی «علما» با «فتحه» تلفظ گرديده است. و معنایش این می‌شود که خداوند از علما می ترسد.

 

فضیلت و خواص

 

در تفسیر مجمع البیان از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس سوره فاطر را بخواند، سه در از درهای بهشت در روز قیامت او را به سوی خود دعوت می‌کند تا از هر کدام که می‌خواهد وارد شود. تفسیر نورالثقلین نیز از امام صادق(ع) نقل می‌کند هر کس سوره سبأ و فاطر را در شب بخواند، خدا او را حمایت و حفظ می‌کند و هر کس در روز بخواند ناراحتی به او نمی‌رسد، و خدا آن‌چنان خیر دنیا و آخرت به او می‌بخشد که تاکنون این اندازه بر قلب او خطور نکرده و آرزو ننموده است.

اشتراک‌گذاری

  • سوره فاطر؛ مسئله معاد و احوال قیامت

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
بیست‌وسه به‌اضافه سه