سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

شنبه 1 شهریور 1404
  • کد خبر: 44912
  • بازدید: 2,671
  • 1402/12/02 - 20:33:42

همراه با کلام الهی؛

سوره بقره، آیات 30 الی37

هدف عمده سوره بقره را هدایت انسان و اعلام این مسئله دانسته‌اند که انسان باید به همه آنچه خدا به وسیله پیامبرانش نازل کرده، ایمان بیاورد و تفاوتی میان رسولان او قائل نشود.

به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی  «سبلان ما» ،

 

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۳۰﴾

و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمين جانشينى خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آيا در آن كسى را مى‏ گمارى كه در آن فساد انگيزد و خونها بريزد و حال آنكه ما با ستايش تو [تو را] تنزيه مى ‏كنيم و به تقديست مى ‏پردازيم فرمود من چيزى مى‏ دانم كه شما نمیدانید(۳۰)

وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۳۱﴾

و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموخت‏ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست مى‏ گوييد از اسامى اينها به من خبر دهيد (۳۱)

قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿۳۲﴾

گفتند منزهى تو ما را جز آنچه [خود] به ما آموخته‏ اى هيچ دانشى نيست تويى داناى حكيم (۳۲)

قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ﴿۳۳﴾

فرمود اى آدم ايشان را از اسامى آنان خبر ده و چون [آدم] ايشان را از اسماءشان خبر داد فرمود آيا به شما نگفتم كه من نهفته آسمانها و زمين را مى‏ دانم و آنچه را آشكار مى ‏كنيد و آنچه را پنهان مى‏ داشتيد مى‏ دانم (۳۳)

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۳۴﴾

و چون فرشتگان را فرموديم براى آدم سجده كنيد پس بجز ابليس كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد [همه] به سجده درافتادند (۳۴)

وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۳۵﴾

و گفتيم اى آدم خود و همسرت در اين باغ سكونت گير[يد] و از هر كجاى آن خواهيد فراوان بخوريد و[لى] به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران خواهيد بود (۳۵)

فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿۳۶﴾

پس شيطان هر دو را از آن بلغزانيد و از آنچه در آن بودند ايشان را به درآورد و فرموديم فرود آييد شما دشمن همديگريد و براى شما در زمين قرارگاه و تا چندى برخوردارى خواهد بود (۳۶)

فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۳۷﴾

سپس آدم از پروردگارش كلماتى را دريافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آرى او[ست كه] توبه‏ پذير مهربان است (۳۷)

 

یام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۰:

۱. خداوند ابتدا اسباب زندگی را برای انسان فراهم کرد؛ سپس او را آفرید. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً» «إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ» «حضرت علی علیه‌السّلام فرمودند: فلمّا مهد ارضه و انفذ امره اختار آدم» همین‌‌که زمین را گسترد و فرمانش را متنفّذ قرارداد، انسان را آفرید. (نهج‌البلاغه، خطبه ۹۱)

۲. آفرینش ملائکه، قبل از آدم بوده است؛ زیرا خداوند آفریدن انسان را با آنان، در میان گذاشت.

۳. انتصاب خلیفه و جانشین و حاکم الهی، تنها به‌دست خداست. «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»

۴. انسان، جانشین دائمی خداوند در زمین است. «جاعِلٌ» کلم «جاعل» اسم فاعل و رمز تداوم است»

۵. انسان می ‏تواند اشرف مخلوقات و لایق مقام خلیفة‌اللهی باشد. «البتّه ستمکاران را از نیل به این مقام محروم کرده است: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» بقره، ۱۲۴» «جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»

۶. ملائکه، فساد و خونریزی را کار دائمی انسان می‌دانستند. «یُفْسِدُ»، «وَ یَسْفِکُ» «فعل مضارع نشانۀ استمرار است.»

۷. حاکم و خلیفۀ الهی باید عادل باشد، نه فاسد و فاسق. خلیفه نباید «یفسد فی‌الارض» باشد.

۸. طرح لیاقتِ خود، اگر بر اساس حسادت نباشد، مانعی ندارد. «وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ»

۹. عبادت و تسبیح در فضای آرام، تنها ملاک و معیار لیاقت نیست. «نَحْنُ نُسَبِّحُ»

۱۰. به‌خاطر انحراف یا فساد گروهی، نباید جلوی امکان رشد دیگران گرفته شود. با آنکه خداوند می‌‏دانست گروهی از انسان‌ها فساد می‌‏کنند، امّا نعمت آفرینش را از همه سلب نکرد.

۱۱. مطیع و تسلیم بودن با سؤال کردن برای رفع ابهام منافاتی ندارد. «أَ تَجْعَلُ فِیها»

۱۲. خداوند فساد و خونریزی انسان را مردود ندانست؛ لکن مصلحت مهم‌تر و شایستگی و برتری انسان را طرح نمود. «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»

۱۳. توقّع نداشته باشید همۀ مردم بی چون‌و‌چرا، سخن یا کار شما را بپذیرند؛ زیرا فرشتگان نیز از خدا سؤال می‌‏کنند. «قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها»

۱۴. علوم و اطلّاعات فرشتگان، محدود است. «ما لا تَعْلَمُونَ»

پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۱:

خداوند متعال اسماء(«اسم» در عرف ما فقط به‌معنی نام و نشان است، ولی در فرهنگ قرآنی نام همراه با محتواست. چنان‌که «فله الاسماء الحسنی» یعنی خداوند صفات عالیه دارد) و اسرار عالم هستی را، از نام اولیای خود(تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۵۴ و اکمال‌الدین صدوق، ج ۱، ص ۱) تا جمادات را به آدم تعلیم داد.

به تعبیر امام صادق علیه‌السلام که در تفسیر مجمع‌البیان آمده است: تمام زمین‌‏ها، کوه‌‏ها، دره‌ها، بستر رودخانه‌‏ها و حتّی همین فرشی که در زیر پای ماست، به آدم شناسانده شد.

نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۱:

۱. معلّم واقعی خداست و قلم، بیان، استاد و کتاب، زمینه‌های تعلیم هستند. «عَلَّمَ»

۲. برتری انسان بر فرشتگان، به خاطر علم است. «وَ عَلَّمَ آدَمَ»

۳. انسان برای دریافت تمام علوم، استعداد و لیاقت دارد. «کُلَّها»

۴. فرشتگان عبادت بیشتری داشتند و آدم، علم بیشتری داشت. رابطۀ مقام خلافت با علم، بیشتر از عبادت است. «نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ» «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ»

۵. برای روشن کردن دیگران، بهترین راه، برگزاری امتحان و به‌نمایش‌گذاشتن تفاوت‌‏ها و لیاقت‌‏هاست. «عَلَّمَ» «ثُمَّ عَرَضَهُمْ» «فَقالَ أَنْبِئُونِی»

۶ .فرشتگان، خود را به مقام خلیفة‌اللهی لایق‌تر می‌دانستند. «إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» (در روایتی از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده است که فرمودند: «إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» یعنی اگر شما فرشتگان در ادّعای لایق‌تر بودن خود، صادق هستید. تفسیر نورالثقلین)

نکته‌‌‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۲:

ابلیس و ملائکه هر کدام به نوعی خود را برتر از آدم می‏‌دیدند.

ابلیس به‌واسطۀ خلقت «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ» و فرشتگان به‌واسطۀ عبادت «نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ».

امّا ابلیس در برابر فرمان سجدۀ خداوند، ایستادگی کرد؛ ولی فرشتگان چون حقیقت را فهمیدند، پوزش خواستند و به جهل خود اقرار کردند. «سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا»

پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۲:

۱. عذرخواهی از سؤال بدون علم، یک ارزش است. «سُبْحانَکَ»

۲. اوج‌گرفتن‌‏ها و خودبرتردیدن‌‏ها باید تنظیم شود. گویندگان سخن «نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ» گفتند: «لا عِلْمَ لَنا»

۳. به جهل خود اقرار کنیم. «لا عِلْمَ لَنا» فرشتگان عالی‌‏ترین نوع ادب را به نمایش گذاشتند. کلمات: «سُبْحانَکَ»، «لا عِلْمَ لَنا»، «عَلَّمْتَنا»، «إِنَّکَ» و «أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ»، همه نشانۀ ادب است.

۴. علم فرشتگان، محدود است. «لا عِلْمَ لَنا»

۵. علم خداوند، ذاتی است «إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ»؛ ولی علم دیگران، اکتسابی است. «عَلَّمْتَنا»

۶. امور عالم را تصادفی نپنداریم. «أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ»

پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۳:

۱. به استعدادهای لایق، فرصت شکوفایی و بروز بدهید. «أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ»

۲. در آزمون علمی که خداوند برگزار نمود، آدم بر فرشتگان برتری یافت. «فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ»

۳. ملائکه علاوه‌بر آنچه گفتند، مسائلی را هم کتمان می‌‏داشتند. «کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ»

نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۴:

به فرموده قرآن، ابلیس از نژاد جن بود که در جمع فرشتگان عبادت می‏‌کرد. «کانَ مِنَ الْجِنِّ» «کهف، ۵۰»

سجده بر آدم، چون به فرمان خدا بود، در واقع بندگی و عبودیّت خداست؛ «عیون اخبار الرضا» زیرا عبادت واقعی، عملی است که خداوند بخواهد، نه آنکه طبق میل ما باشد.

ابلیس حاضر بود قرن‏‌ها سجده کند، ولی به آدم سجده نکند.

ابلیس مرتکب چند انحراف شد؟

ابلیس مرتکب دو انحراف و خلاف شد:

الف: خلاف عقیدتی «أَبی‏» که سبب فسق او شد. «فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» «کهف، ۵۰»

ب: خلاف اخلاقی «اسْتَکْبَرَ» که سبب دوزخی‌شدن او گردید. «فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ» «زمر، ۷۲»

سجده برای آدم نه‌تنها به خاطر شخص او، بلکه به‌خاطر نسل و اولاد او نیز بوده است.

چنان‌که در جای دیگر می‌‏فرماید: «خَلَقْناکُمْ ثُمَّ صَوَّرْناکُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» «اعراف، ۱۱». امام سجّاد علیه‌السّلام می‌‏فرماید: رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: سجده بر آدم به خاطر ذرّیه و نسل او بود. «تفسیر صافی، ذیل آیه»

سجدۀ فرشتگان موقّتی بود، امّا نزول آنها بر مؤمنان و استغفارشان برای آنان دائمی است «الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ». «کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و در این عقیده پایدار بودند فرشتگان بر آنان نازل‌می ‏شوند «فصّلت، ۳۰»؛ و در جای دیگر می‌فرماید: «و یستغفرون للّذین آمنوا» یعنی فرشتگان برای اهل ایمان دائماً در حال استغفارند. غافر، ۷»

سجده بر آدم نه به‌خاطر جسم او، بلکه به خاطر روح الهی اوست. «فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ» «حجر، ۲۹»
 

پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۴:

۱. فرشتگان نیز مانند انسان، مورد خطاب و امر و نهی قرار دارند. «اسْجُدُوا لِآدَمَ»

۲. لیاقت، از سابقه مهم‌تر است. فرشتگان قدیمی، باید برای انسان تازه به دوران رسیده امّا لایق، سجده کنند. «اسْجُدُوا لِآدَمَ»

۳. خطرناک‌‏تر از نافرمانی در عمل، بی‌‏اعتقادی به فرمان است. «أَبی‏ وَ اسْتَکْبَرَ»

۴. تکبّر و جسارت ابلیس، سرچشمۀ بدبختی‌های او شد. «کانَ مِنَ الْکافِرِینَ»

کته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۵:

در فرهنگ قرآن، «شجر» علاوه‌بر درخت، به «بوته» هم گفته می‌‏شود.

مثلًا به بوتۀ کدو می‌گوید: «شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ» «صافات، ۱۴۶»، بنابراین اگر در روایات و تفاسیر می‌‌خوانیم که مراد از شجر در این آیۀ گندم است، جای اشکال نیست.

«جنّات» به باغ‌های دنیا نیز گفته می‌‏شود، چنان‌که در سورۀ قلم آیه ۱۷ آمده است: «إِنَّا بَلَوْناهُمْ کَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ» ما صاحبان باغ را آزمایش نمودیم.

 

آیا باغی که آدم در آن مسکن گزیده بوده، بهشت موعود بوده است؟

پاسخ منفی است؛ آنچه از آیات دیگر قرآن و روایات استفاده می‌‏شود، باغی که آدم در آن مسکن گزید، بهشت موعود نبوده است زیرا:

۱. آن بهشت، برای پاداش است و آدم هنوز کاری نکرده بود که استحقاق پاداش داشته باشد. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ» «آل عمران، ۱۴۲»

۲. کسی که به بهشت وارد شود، دیگر خارج نمی‌شود. «وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ» «حجر، ۴۸»

۳. در آن بهشت، امر و نهی و ممنوعیّت و تکلیف نیست، درحالی‌که آدم از خوردن درخت نهی شد. به‌علاوه در روایات اهل بیت علیهم‌السّلام نیز آمده است که بهشت آدم، بهشت موعود نبوده است.

 

پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۵:

۱. در مسکن، زن تابع مرد است. «أَنْتَ وَ زَوْجُکَ» «در مسألۀ امر و نهی، وسوسه و اخراج از بهشت، آدم و همسرش یکسان مورد خطاب قرار گرفته‌‏اند «کُلا، شِئْتُما، لا تَقْرَبا، فَتَکُونا،فَأَزَلَّهُمَا، فَأَخْرَجَهُما» امّا در مسألۀ مسکن، به‌جای «اسکنا» فرموده است: «اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ»

۲. در شیوۀ تربیت، هر گاه خواستید کسی را از کار یا چیزی باز دارید، ابتدا راه‌های صحیح، باز گذاشته شود و سپس مورد نهی اعلام شود. ابتدا فرمود: «کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما» سپس فرمود: «لا تَقْرَبا»

۳. نزدیک‌شدن به گناه همان، و افتادن در دامن گناه همان. «لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا»

۴. تخلّف از راهنمایی‌های الهی، ظلم به خویشتن است. «فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ» آدم و همسرش نیز برای توبه گفتند: «ظَلَمْنا أَنْفُسَنا» البتّه با توجّه به عصمت انبیاء مراد از ظلم در این قبیل موارد، ترک اولی‏ است.

نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۶:

از آیۀ «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً» که قبلًا خواندیم، استفاده می‌‏شود که غرض اصلی از خلقت آدم این بود که وی در زمین زندگی کند، ولی زندگی در زمین نیازمند یک نوع آمادگی بود و باید آدم بداند که:

۱. آزاد مطلق نیست. در زندگی او، امر و نهی و تکلیف وجود دارد.

۲. ابلیس دشمن اوست و چه بسا با سوگند و وعده‌های دروغ، انسان را فریب دهد.

۳. اطاعت از شیطان، عامل سقوط اوست.

۴. توبه، وسیلۀ جبران است.

امام رضا علیه‌السّلام می‌فرماید: ماجرای لغزش آدم، قبل از رسیدن به مقام نبوّت بوده و از لغزش‌های کوچکی بوده که قابل عفو است. «تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۵۰»

شیطان برای ایجاد لغزش، دست به هر نوع تاکتیک روانی و تبلیغاتی زد؛ از جمله:

الف: برای آدم و حوّا سوگند یاد کرد. «قاسَمَهُما» «اعراف، ۲۱»؛

ب: قیافۀ خیرخواهانه به خود گرفت و گفت: من از خیرخواهان شما هستم. «إِنِّی لَکُما لَمِنَ النَّاصِحِینَ» «اعراف، ۲۱»؛

ج: وعدۀ ابدیّت داد، که اگر این گیاه را بخورید، زندگی و حکومت ابدی خواهید داشت. «شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلی‏» «طه، ۱۲۰»؛
 

پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۶:

۱. خطر شیطان، برای بزرگان نیز هست. او به سراغ آدم و حوّا آمد. «فَأَزَلَّهُمَا»

۲. شیطان، دشمن دیرینۀ نسل بشر است؛ زیرا از روز اوّل به سراغ پدر و مادر ما رفت.«فَأَزَلَّهُمَا»

۳. انسان به خودی خود، جایزالخطا و وسوسه‌‏پذیر است. «فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ»

۴. هر انسانی به خاطر استعدادها و لیاقت‌‏هایی که دارد بهشتی است؛ ولی خلاف‏‌ها او را سقوط می‌‏دهد. «فَأَخْرَجَهُما»

۵. از نافرمانی خداوند و عواقب تلخ وسوسه‏‌های ابلیس، عبرت بگیریم. تحت نفوذ شیطان قرار گرفتن، برابر با خروج از مقامات الهی و محرومیّت از آنهاست. «فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ» «فَأَخْرَجَهُما»

۶. زندگی دنیا، موقّتی است. «إِلی‏ حِینٍ»

 

نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۷:

چون آدم از غذایی که نباید بخورد، چشید و از آن همه نعمت و رفاه محروم شد، متوجّه اشتباه خود گردید. او در اثر پشیمانی و ندامت، کلماتی را از خداوند دریافت کرد و به وسیلۀ آن کلمات، توبه نمود. توبه، به معنی بازگشت است. اگر توبه را به خدا نسبت دهیم، به‌معنی بازگشت لطف و رحمت او بر بندۀ خلافکار و پشیمان است «هُوَ التَّوَّابُ» و اگر آن را به بنده نسبت دهیم به معنی بازگشت انسان خطاکار به سوی خداوند است. «فَتابَ عَلَیْهِ»

طبق آنچه از روایات شیعه و سنی استفاده می‌‏شود، مراد از کلماتی که آدم به‌وسیلۀ آن توبه نمود، توسّل به بهترین خلق خدا یعنی حضرت محمّد و اهل بیت او علیه و علیهم‌السّلام است. چنان‌که در تفسیر درّ المنثور از ابن عباس نقل شده است که آدم برای پذیرش توبه ‏اش، خداوند را به این نام‌‏ها قسم داد: «بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین» «تفسیر درّ المنثور، ج ۱، ص ۶۰»

البتّه برخی معتقدند، مراد از کلمات، همان جمله‌‏ای است که در سورۀ اعراف آمده است: «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ» «‌اعراف، ۲۳» خدایا! ما به خود ستم کرده‏‌ایم و اگر تو ما را نیامرزی و مورد رحمت قرار ندهی، حتماً از زیانکاران خواهیم بود.

پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۷:

۱. هم‌چنان که توفیق توبه از خداست، باید چگونگی و راه توبه را نیز از خداوند دریافت کنیم. «مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ»

۲. قبول توبه و ارائۀ راه آن، از شئون تربیت و ربوبیّت اوست. «مِنْ رَبِّهِ»

۳. این همه لطف و قبول توبه، تنها کار خداست. «هُوَ»

۴. اگر توبه، واقعی باشد، خداوند آن را می‌‏پذیرد. «هُوَ التَّوَّابُ»

۵. اگر توبه را شکستیم، باز هم خداوند توبه را می‌پذیرد. «هُوَ التَّوَّابُ»

۶. عذرپذیری خداوند همراه با رحمت است، نه عتاب و سرزنش. «التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»

 

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ۸۷-۹۷.

 

 

انتهای خبر/ ج

 

اشتراک‌گذاری

  • سوره بقره، آیات 30 الی37

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
ده به‌اضافه شش