سرداری که به غیرت و اخلاق معروف بود

شایستگی نظامی و اخلاق حرفه‌ای و مقاومت و تعهد وجدانی و مذهبی او توجه فرماندهان سپاه را به خود جلب کرده بود. لازم بود از او در رده‌های بالای فرماندهی استفاده شود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سبلان ما»، شهید اسدالله فلاح چهارمین فرزند از خانواده فلاح، ۳۰ شهریورماه سال ۱۳۴۱ در «گِی‌گول» روستایی از توابع «موران» تابع شهرستان گرمی به دنیا آمد و سرافراز در نبرد با کفار زمان سال ۱۳۶۱ به مقام عالی شهادت رسید.

پدر اسد مردی چوب‌دار بود و از این راه مایحتاج خانواده‌اش را تأمین می‌کرد. دوران کودکی او بی‌هیچ تغییر عمده‌ای طی شد تا این اینکه به سن مدرسه رسید روستایشان مدرسه نداشت و پدرش مجبور شد در مدرسه ابتدایی روستای «آل‌لیله» که با روستای آنها هفت کیلومتر فاصله داشت، ثبت‌نام کند و اسد مجبور بود برای ادامه تحصیل در گرما و سرما، این راه ناهموار را بپیماید.

خانواده آنها اواخر دوره ابتدایی اسد به پارس‌آباد نقل‌مکان کردند و باقی‌مانده دوران ابتدایی را در مدرسه ابتدایی «بوعلی» به پایان رساند و دوره راهنمایی در خیابان ابوطالب، کوچه‌ای که امروزه به نام شهید فلاح خوانده می‌شود ادامه داد.

وقتی وارد مقطع دبیرستان شد دوره شکل‌گیری و پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی بود. دوره‌ای که شالوده زندگی اسد را که بر پایه آموزه‌های مذهبی شکل‌گرفته بود، رقم زده شد.

هنگامی که جنگ تحمیلی شروع شد، احساس کرد که برای کشورش، حضور نظامی او ارزنده‌تر از حضور سازندگی است. زیرا کلیت کشور و انقلاب در خطر بود و اگر قرار بود کشور و انقلاب از بین بروند، سازندگی چه مفهومی داشت؟! ازاین‌رو اگر چه از قبل نیز فعالیت‌هایی در شکل‌گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت، به تشکیلات سپاه پیوست.

 رفتارهای اسد دررابطه‌با بیت‌المال غیرقابل‌توصیف است او شاگرد مکتب علوی بود. تا آن روزی که به سن خدمت رسید، یک‌بار به جبهه‌رفته بود و بعد مصمم شد که دوران خدمت وظیفه خود را در سپاه به سر آورد.

 شایستگی نظامی و اخلاق حرفه‌ای و مقاومت و تعهد وجدانی و مذهبی او توجه فرماندهان سپاه را به خود جلب کرده بود. لازم بود از او در رده‌های بالای فرماندهی استفاده شود.

ازاین‌رو اسد در پادگان امام علی (ع) دوره آموزش فرماندهی عملیات نظامی را گذراند. در بخش دوم آموزش بود که به جبهه خرمشهر اعزام شد. خرمشهری که انتظار آزادی می‌کشید و عملیات این آزادسازی در پیشرو بود.

هنگامی که برای آخرین بار به جبهه می‌رفت، موضوع ازدواج خود را با برادر ارشدش مطرح کرد و به جبهه رفت. او در منطقه در مرحله مقدماتی عملیات بیت‌المقدس جز مهاجمان منطقه اصلی حمله بود و رهبری گروه آرپی‌جی زن را بر عهده داشت. آنها خرمشهر را آزاد کردند. اما اسد بیستم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۱ در منطقه «ام‌الرصاص» پیکرش با تیر مستقیم تانک دشمن تکه‌تکه شد و به آرزوی دیرینه‌اش یعنی شهادت رسید.

انتهای خبر/