خرمشهر سرزمین بی غروب مقاومت عاشورایی

روایتی خواندنی از مهرداد یوسف اوغلی راوی و رزمنده هشت سال دفاع مقدس که در عملیات بیت المقدس توسط رزمندگان اسلام خرمشهر فتح شد.

به گزارش سبلانه به نقل از مشکین رسا، عملیات بیت المقدس در روز نهم اردیبهشت سال 1361  ساعت سه بامداد در منطقه عملیاتی جبهه جنوب و غرب کارون به وسعت 5038 کیلومتر مربع باصدای فرمانده قرارگاه کربلا در بی سیم تمامی یگانها، طنین انداز شد .

 

«بسم الله الرحمن الرحیم . اذا جاء نصرالله و الفتح ورایت الناس ... از قرارگاه مرکزی کربلا به کلیه یگانها عملیات با رمز مبارک یا علی بن ابی طالب آغاز می شود».

 

یگانهای عملیاتی با شنیدن صدای محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه پاسداران )و شهید سرهنگ علی صیاد شیرازی (فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش)، با هدف آزاد سازی شهر خرمشهر، حمله کردند و قرارگاهای فرعی فتح  محور میانی– قراگاه نصر محور جنوبی  قرارگاه قدس محور شمالی در جاده اصلی اهواز آبادان صورت گرفت و حمیدیه –سوسنگرد و جاده اصلی اهواز آبادان از برد توپخانه دشمن خارج شد.

 

این عملیات 25 روز و طی 3 مرحله انجام گرفت ودر مرحله چهارم خرمشهر، شهرخون و قیام توسط دلیر مردان سپاه اسلام آزاد شد.

مقاومت مدافعان و مسجد جامع خرمشهر ( مکان تدارکات وپشتیبانی رزمندگان ) نماد استقامت رزمندگان اسلام در مقابل دشمن بود.

 

خرمشهر در غروب 31 شهریور59 زیر آتش سنگین ارتش عراق قرار گرفت و یگانهای دشمن بعثی  تهاجم خود را از محور شلمچه آغاز کردند، بعد از 14 روز درگیری در مرز خرمشهر با حمله سراسری خود جهت تصرف شهر وارد عمل شد آنان فکر می کردند که در مدت سه روز می تواند خوزستان را اشغال و در عرض یک روز، خرمشهر را تصرف کند اما شش روز در دروازه های خرمشهر زانو زدند.

 

خرمشهر  34 روز قهرمانانه مقاومت کرد در این 34 روز مدافعان شهر به تعداد 260 نفر تا مرز شهادت در مقابل لشکر3 و تیپ 33 مخصوص مقاومت کردند و در این نبرد 85 نفر از مدافعان خرمشهرشهید شدند که بیشتر جنازه های شهداء در خرمشهر جا ماند، دشمن از طرف شلمچه و با تصرف پل نو  و سوله های اطراف شهر با گردان وابسته به تیپ 6 زرهی از  لشکر 5 وارد دروازه های خرمشهر می شود در داخل شهر یک جنگ تن به تن با دشمن صورت گرفت به طوری که درمیدان راه آهن نبرد سختی با تانک های عراقی با پرتاب نارنجک و کوکتول مولوتف در اطرف کشتارگاه – صد دستگاه –  و اطراف خانه های سازمان راه آهن تا میدان مقاومت درگیری به شدت صورت گرفت دشمن می خواست از کمربندی خرمشهر به طرف پاسگاه پلیس راه و پادگان دژ خرمشهر که بعدها به عنوان (مقرّ فرماندهی صدام انتخاب شد و با سنگرهای بتنی و ضد موشک ساخته شده بود)خود را به مرکز شهر برساند که نیروهای مردمی و سپاه خرمشهر به فرماندهی شهید جهان آرا در اطراف کوی طالقانی و جنت آباد با دشمن درگیری شدیدی صورت می گیرد.

 

جنت آباد محل دفن 419 نفر از مردم که توسط  ارتش عراق به شهادت رسیده بودند بود، اعضای شش نفره خانواده سلطانی فر در  این محل به مجروحین رسیدگی می کردند و امروز جنت آباد  به گلزار شهدا معروف است، در آن عملیات اولین روحانی شهید در خرمشهر شهید شریف قنوتی بود شهید شیخی یکی دیگر از مدافعان که برای رزمندگان آب و غذا می آورد فریاد می زد ای رزمندگان بشتابید به سوی بهشت که کماندوهای عراقی با تیربار او را هدف قرار می دهند و بر روی پیکر مطهر او می رقصیدند و می گفتند أسرنا خمینی ، خمینی را دستگیر کردیم  ) در نهایت عراقی ها با عبور از کارون خرمشهر را تصرف می کنند و خرمشهر به خونین شهر تبدیل شد و صدها جنایت آفریدنند .

غافل از اینکه بتوانند در خرمشهر بمانند بر در ودیوار خرمشهر عراقی ها نوشته بودند  ما آمدیم تا بمانیم  رزمندگان هنگام خروج و اشک ریزان از خونین شهر نوشتند "خرمشهر ما خواهیم آمد و تو را آزاد خواهیم کرد".

 

خرمشهر 19 ماه در  اشغال نیروهای بعثی ماند. در این عملیات6000 کیلومتر مربع ازمنطقه از جمله خرمشهر آزاد شد و 20 هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت در آمد. در روزهای پایانی جنگ با قبول قطعنامه احساس نمودندکه نیرو های ایرانی توانی برای جنگ ندارند و مجدداً ارتش متجاوز عراق با انبوهی از لشگرهای خود در 31 تیر 1367 با تهاجم دیگری خود را به جاده اهواز – خرمشهر رساند و30 کیلومتر از این جاده را اشغال کردند و خرمشهردر اشغال مجدد قرار گرفته بودند با پیام هشدار دهنده ی امام خمینی (ره) با حضور سپاه و نیروهای مردمی و ارتش طی 24 روز درگیری شدید و مقاومت رزمندگان اسلام دشمن شکست سنگینی خورد و مجبور به عقب نشینی شد.

 

سرهنگ عراقی به نام رضا الصبری در خاطرات خود درباره آغاز عملیات می گوید: توپ  خانه ی ما به شدت آن جا کنار رودخانه کارون را زیر آتش داشت  آن ها (ایرانیها) تجهیزات خودرا به سرعت برق آسا از رود خروشان کارون عبور دادند و همین مسئله ترس شدیدی در دل سربازان ما به جا گذاشت آنها (عراقی ها) از این که با چشم خود سرعت عمل و جسارت نیروهای ایرانی را می دیدند زانو هایشان می لرزید به طوری که توان جنگیدن را از دست دادند .

 

در میان نامه های بدست آمده از سنگرهای دشمن  که بر روی آن تاریخ 18 اردیبهشت به چشم می خورد نوشته بود جناب فرماندهی کل نیروهای مسلح  صدام حسین دستور داده اند 1- محمره (یعنی خرمشهر) یک منطقه ی استراتژیکی و حیاتی است و دفاع  از این منطقه به منزله ی اهمیت دفاع بصره و بغداد است 2- فرماندهان سپاه ها و لشگرها وفرماند هی یگانها می بایستی از شهر محمره دفاع کنند تا آخرین فشنگ وتا آخرین سرباز در شهر و  ساختمان های شهر مقاومت کنید دشمن نمی دانست وادراک آن را نداشت که وعده و نصرت خدا بر رزمندگان اسلام محقق شد وخرمشهر به آغوش ملت ایران بازگشت . إن تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم.

 

سوال: چرا حضرت امام خمینی (ه) فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد؟

افرادی که بتوانند به این سوال پاسخ دهند جوایزی اهدا خواهد شد.