سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

دوشنبه 27 مرداد 1404
  • کد خبر: 6385
  • بازدید: 701
  • 1393/03/26 - 12:50:18

فرزندان درآغوش مادر بعد از 20 سال

یکتاره 40 ساله با عشقی مادرانه سالیانی دراز تمام راههای وصال به فرزند را با هزاران امید و آرزو می پیماید تا شاید زمانی فرا رسد و دستان نوازشی بر سرش بکشد.

به گزارش سبلانه به نقل از پیام پزشکی،مادری که 20 سال حسرت بچه دار شدن را داشت با چشمانی معصوم به اوایل ازدواجش اشاره می کند که بعد از گذشت چند ماه و با شروع شدن حرف و حدیثهای اطرافیان از روستای دوست بیگ به شهرستان مشگین شهرکوچ می کنند و تصمیم می گیرند راهی درهای پزشکان شوند.

پزشکان تشخیص می دهند همسرش مشکلی دارد اما معالجه آنها اثر نمی بخشد قلب های شکسته به درگاه خداوند متوسل می شوند خدای مهربان که همیشه درهای بخشندگیش به سوی بندگانش باز است

با پرس جویی هایی که می کنند  متوجه می شوند در شهر رشت موسسه ای برای درمان زوج های نابارور فعالیت می کند،با وجود مشکلات مالی با تمام سرمایه زندگی برای رسیدن به آرزویی دیرینه که روشن شدن اتاق تاریک سرنوشتشان با شیره جانشان بود برای معالجه راهی این موسسه می شوند.

تلخی زمستان به شیرینی بهار می پیوندد و جوانه های امید در دل یکتاره شکوفه می زند و بعد از گذشت مدتی متوجه رویش سه غنچه در وجودش می شود.

اما از طرف موسسه به آنها اطلاع می دهند که یکی از فرزندانشان را باید سقط کنند یکتاره که نمی خواهد فرزندش را از دست دهد به ائمه اطهار و حضرت ابوالفضل(ع) متوسل می شود. شب در خواب می بیند که یک خانم به او می گوید اگر یکی از فرزندانت را سقط کنی دو فرزند دیگرت نیز سقط می شود.

صبح فردا با توجه به خوابی که دیده بود از انجام سقط امتناع کرده و با خود عهد می بندد که اگر صاحب فرزند پسر شد نام شیر خواره کربلا  حضرت علی اصغر، و در صورت دختردار شدن نام سه ساله امام حسین (ع) را براو بنهد.

انگشتر ازدواجش را نذر بارگاه حرم حضرت ابوالفضل کرده و حتی گوشواره اش را نذر قربانی می کند، چون یک باور و ایمان قلبی به او می گوید که خداوند دست رد به سینه بندگانش نمی زند و روزی فرا می رسد که فرزندانش را به آغوش گرفته و برای آنها لالایی بخواند.

روزهای سخت انتظار به پایان می رسد یکتاره به دلیل فشار خون بالا از مشگین شهر به بیمارستان علوی اردبیل منتقل شده و زایمان دو هفته زودتر از موعد مقرر انجام می شود و نوزدان که یک پسر و دو دختر هستند در بخش ویژه تحت مراقبت قرار می گیرند.

مادر که نام فرزندانش را علی اصغر، رقیه و حنانه گذاشته از آینده آنها نگران است و از وضعیت مالی زندگیشان می گوید از اینکه  شوهرش راننده تاکسی است و در خانه ای استجاری زندگی می کنند که حتی صاحبخانه پول رهن خانه را برای تأمین هزینه درمان در اختیار آنها گذاشته است.

مادر با اظهار خوشحالی یک درخواست از مسئولین دارد و آن هم حمایت مالی از او و فرزندانش است.

انتهای پیام/

 

 

 

 

 

 

اشتراک‌گذاری

  • فرزندان درآغوش مادر بعد از 20 سال

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
شانزده به‌اضافه ده