- گروه: سیاسی
- کد خبر: 71702
- بازدید: 881
- 1404/04/01 - 14:19:40
استاد دانشگاههای اردبیل:
پایان قدرت هژمونی آمریکا با ترامپ رقم میخورد

استاد دانشگاههای اردبیل گفت: اقدامات ضدبشری آمریکا و حمایت او از رژیم تروریستی صهیونی و سایر گروههای تروریستی روزبهروز زمینه افول قدرت هژمونی آمریکا را هموارتر کرده و قطعا پایان قدرت هژمونی آمریکا با ترامپ رقم میخورد.
امید علی رعنایی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «سبلان ما» با اشاره به ظهور و افول قدرت هژمونی آمریکا، ۲۰۲۵-۱۹۴۵، اظهار داشت: پایان قدرت هژمونی آمریکا با ترامپ رقم میخورد.
وی با بیان اینکه با پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ آمریکا به قدرت هژمونی دست یافت، گفت: باگذشت چندین دهه رفتار و اقدامات آمریکا در اقصینقاط دنیا نشان داد که صلاحیت حضور در نظام بینالمللی بهعنوان قدرت برتر و میانجیگر ندارد.
استاد دانشگاههای اردبیل افزود: آمریکا در طول تاریخ از زمان تولد تا روزهای پایانی جنگ جهانی دوم و بمباران هیروشیما و ناکازاکی و کشتار بیرحمانه مردمان بیدفاع با بمب اتم، صلاحیت خود را از دست داد؛ ولی متأسفانه پس از آن دولتهای مختلف با ضعف و بیخاصیتی خود در حوزه دیپلماسی و با تندادن به قدرت پوشالی و دیکتاتوری و قلدرمآبی آمریکا، روزبهروز تبدیل به قدرت هژمونی شدند.
وی تصریح کرد: پس از جنگ جهانی دوم، جهان به دو بلوک غرب به رهبری آمریکا و شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی سابق تقسیم شد و دوران جنگ سرد آغاز شد. تحولات دوران جنگ سرد در حوزههای سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی به لحاظ رویارویی آمریکا و شوروی و کشورهای دو بلوک تحت رهبری آنها بسیار حائز اهمیت است، اما هر دو بلوک با مکاتب لیبرال دموکراسی و مارکسیسم نتوانستند به نیازهای بشریت پاسخگو و امنیت پایدار ایجاد کنند.
کارشناس مسائل سیاسی و روابط بینالملل افزود: با فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ م، آمریکا با تئوریپردازی نظریهپردازان و تولید انواع مقالات، کتابها و محصولات فرهنگی و رسانهای دهها اندیشکده و هالیوود، سعی در القا قدرت هژمونی آمریکا بهعنوان قدرت برتر بر افکار عمومی با رعب و وحشت درصدد ایجاد نظم جدید به رهبری آمریکا باشند، غافل از اینکه بازیگران دیگری نیز در صحنه بینالمللی حضور دارند که داعیه قدرت هستند؛ از جمله چین، روسیه و دیگر کشورها در آمریکای لاتین، اروپا، آسیا و... که همه اینها دال بر پوشالی بودن قدرت هژمونی آمریکا بود.
وی خاطرنشان کرد: آمریکا بهمنظور سیطره بر کشورهای دارای منابع زیرزمینی و موقعیت ممتاز جغرافیای سیاسی با اندیشه اومانیسم و لیبرال دموکراسی، آنچه که برای او مهم بود تبعیت دولتها از آن و اعمال سیاستهای استعماری و استکباری است و این خوی ددمنشانه در تاریخ آمریکا برای همگان مبرهن است.
رعنایی ادامه داد: آمریکا در هر منطقهای برای خود بهمنظور حفاظت از منافع ایالات متحده ژاندارم لازم دارد و این ژاندارم تاریخ مصرف دارد برای رؤسای جمهور آمریکا چه دموکرات باشد و چه جمهوریخواه بر اساس قوانین حاکم بر آمریکا سیاستهای تنظیمی کنگره را دنبال میکنند، کمااینکه خود نیز اختیارات خاصی دارند.
وی گفت: با وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۳۵۷، آمریکا با چالشهای جدی مواجه شد و ژاندارمی خود را در منطقه از دست داد و سیلی تاریخی را از ملت ایران تجربه کرد.
این استاد دانشگاه. های اردبیل بیان داشت: حافظه تاریخی ملت ایران از دخالتها و دشمنیهای آمریکا با ملت ایران با اقدامات خصمانه پر است، از جمله کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، کاپیتولاسیون ۱۳۴۳، فرستادن ژنرال هایزر برای کودتا در سال ۱۳۵۷، کودتای نوژه در سال ۱۳۵۸، عملیات چنگال عقاب سال ۱۳۵۹ در طبس، چراغسبز به صدام بعثی و هشت سال جنگ تحمیلی و خسارتهای فراوانی آن هدف قراردادن پالایشگاههای نفت و کشتیها در خلیجفارس، حمایتهای همهجانبه رژیم بعث و سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، هدف قراردادن هواپیمای مسافری در آسمان خلیجفارس و دهها اقدامات ظالمانه دیگر که موجب نفرت ملت بزرگ ایران از آمریکا است و همه این اقدامات به نفرت و انزجار و حافظه تاریخی ملت ایران اضافه شده است.
وی گفت: امروز نه فقط ملت ایران بلکه، همه آزادیخواهان و عدالتطلبان در نظام بینالملل از آمریکا و صهیونیسم نفرت دارند و اقدامات ضدبشری آمریکا و حمایت او از رژیم تروریستی صهیونی و سایر گروههای تروریستی، روزبهروز زمینه افول قدرت هژمونی آمریکا را هموارتر کرده و ادامه دارد.
انتهای خبر/ ش
دیدگاهها