سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

پنج‌شنبه 30 مرداد 1404
  • گروه: سیاسی
  • کد خبر: 72496
  • بازدید: 208
  • 1404/05/30 - 06:30:00

در مصاحبه اختصاصی با سبلان‌ما بخوانید:

بازخوانی ژئوپلیتیک قفقاز؛ از آلبانیای قفقاز تا آذربایجان

بازخوانی ژئوپلیتیک قفقاز؛ از آلبانیای قفقاز تا آذربایجان

مؤلف کتاب «شیعیان جمهوری آذربایجان» می‌گوید: درگیری آذربایجان و ارمنستان هویتی نیست؛ این جنگ بیشتر نبرد ژنرال‌ها (علی‌اف و پاشینیان) است و منافع مادی و خانوادگی حاکمان در این درگیری نقشی پررنگ دارد.

 ولی جباری در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «سبلان ما»، با اشاره به پیشینه تاریخی منطقه قفقاز و نام‌گذاری کنونی بخش‌هایی از آن به نام «آذربایجان، به تحلیل ریشه‌های این تحولات پرداخت و اظهار داشت: در طول تاریخ، منطقه‌ای که امروز جمهوری آذربایجان نامیده می‌شود، در گذشته دور با عناوینی چون «آلبانیای قفقاز» شناخته می‌شد و پیش از جدایی از ایران کهن، به «آران» معروف بود و نام‌گذاری آذربایجان بر این منطقه، در سال ۱۹۱۸ و در پی سیاست‌های استعماری و مداخلات نیروهای فرامنطقه‌ای توسط مساواتچی‌ها صورت گرفت و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز این نام همچنان حفظ شد.

وی افزود: با مروری بر تاریخ منطقه در دوران بلشویک‌ها، می‌توان دریافت که قفقاز شامل ایران و ۱۷ شهر قفقاز بود. تشکیل  و نام‌گذاری مناطقی از قفقاز به باکو و گنجه و تقسیمات بعدی به تفلیس، ارمنستان و آذربایجان و... نشان‌دهنده سیاست‌های شوروی سابق برای ایجاد مناطق بحران‌خیز جهت حفظ مرزهای خود بود؛ به‌عنوان نمونه، قراردادن منطقه‌ای تنش‌زا بین ارمنستان و آذربایجان، به‌گونه‌ای که در طول هشتاد سال عمر شوروی و پس از آن، قره‌باغ به کانون درگیری تبدیل شد و این وضعیت تا به امروز نیز ادامه دارد.

 مدرس دانشگاه و مؤلف کتاب شیعیان جمهوری آذربایجان همچنین به تغییرات جمعیتی قره‌باغ در پانصد سال گذشته اشاره کرد و اظهار داشت: حدود ۸۰ درصد جمعیت قره‌باغ در آن زمان مسلمان و ۲۰ درصد ارمنی مسیحی بودند که در طول تاریخ مهاجرت‌های اجباری و غیره در آن رخ داد. پس از سی سال اشغال، با جنگ دوم قره‌باغ، این منطقه مجدداً به آغوش آذربایجان بازگشت و شاهد شکل‌گیری موقعیتی جدید از لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بودیم، ولی اکنون نیز ورود نیروهای فرامنطقه‌ای که از کیلومترها دورتر قصد نقش‌آفرینی در تحولات قفقاز را دارند، قابل مشاهده است.

 جنگ قدرت، نه هویت؛ تحلیل ریشه‌های منازعه قره‌باغ

 این تحلیلگر با تأکید بر اینکه درگیری بین آذربایجان و ارمنستان هویتی نیست، بیان داشت: به اعتقاد من، این جنگ بیشتر یک نبرد میان ژنرال‌هاست؛ ژنرال علی‌اف و ژنرال پاشینیان. این نزاع بیشتر جنبه شخصیتی و رقابت بین دو «کدخدا» را دارد تا یک جنگ هویتی با ریشه‌های هزارساله. با نگاهی به ریشه‌های امنیتی و نظامی علی‌اف و پاشینیان، می‌توان دریافت که منافع مادی و خانوادگی در این درگیری نقش پررنگی ایفا می‌کند.

 جباری در پاسخ به این پرسش که چه عواملی سبب شده تا دو کشور همسایه ایران، یعنی آذربایجان و ارمنستان، به نیروهای فرامنطقه‌ای متوسل شوند، ظهار داشت: پس از فروپاشی شوروی، بخش‌های جدا شده از آن از لحاظ اقتصادی و اجتماعی استقلال کافی نداشتند و متأسفانه این ذهنیت به آنها القا شده بود که برای بقا باید به دیگری متکی باشند، اما در انتخاب قدرت متکی نیز اشتباه کردند. در هژمونی قدرت جهانی، دنیا بر پایه بده‌بستان است و هیچ قدرتی چیزی به شما نخواهد داد مگر اینکه چیز بزرگ‌تری از شما دریافت کند.

 وی خاطرنشان کرد: در این میان، ارمنستان به لابی ارمنی قدرتمند در اروپا متکی شد و در جنگ قره‌باغ، نفوذ لابی فرانسه و گروه مینسک باعث شد تا سی سال وضعیت ناپایدار بر قره‌باغ حاکم شود و بدین ترتیب حضور لابی ارمنی مانع از چیرگی قدرت آذربایجان بر آنها شد و بنابراین تضعیف گشتند. حتی نیروهای حاکمیتی آذربایجان در جلسات خصوصی معترف شده‌اند که در مقابل لابی ارمنی، ناگزیر به توسل به لابی قدرتمندتری بوده‌اند و از این رو به لابی یهودی متوسل شدند تا بتوانند اهداف خود را پیش ببرند.

 این استاد دانشگاه افزود: در دهه گذشته، لابی یهودی به دلیل هراس از تفکر مردم آذربایجان نسبت به خود و بیم از واکنش اسلام‌گرایان و شیعیان، نفوذ کمتری داشت، اما پس از شکست در مقابل حزب‌الله لبنان، تغییر رویه داد و پس از سال ۲۰۰۶، در صدد برآمد تا به قول خودشان، بلایی که ایران با حزب‌الله بر سر رژیم صهیونیستی آورد را در منطقه قفقاز و با استفاده از آذربایجان بر سر ایران بیاورند و بنابراین، آنها شروع به تجهیز دولت آذربایجان کردند و متأسفانه در سایه غفلت ایران، از دهه ۹۰ نفوذ خود را به‌تدریج افزایش دادند، حتی رژیم صهیونیستی و نیروهای داعش را در این منطقه مستقر کردند و در جنگ قره‌باغ با تجهیز دولت علی‌اف، این فرصت را مغتنم شمردند تا پیروزی جنگ را به نام خود ثبت کنند.

 کریدور زنگزور طرحی با اهداف امنیتی است

 وی تأیید کرد: اخیراً ناتو، ایالات متحده آمریکا و حتی هند و امارات و عربستان نیز در منطقه قفقاز حضور یافته‌اند، چراکه جنگ، جنگ کریدورها است و ۳۰ تا ۴۰ درصد جمعیت جهان در چین، پاکستان و هند مایل‌اند کالاها و محموله‌های تجاری خود را از طریق کریدورهای واقع در منطقه قفقاز منتقل کنند؛ تا جایی که چین برای منافع خود به میانجیگری بین ایران و عربستان نیز پرداخت.

 این کارشناس مسائل سیاسی در مورد مطرح‌شدن کریدور زنگزور با وجود مسیر امن و آماده ارس، گفت: پشت پرده این طرح، افکار و ایده‌های نظامی و امنیتی قرار دارد و تحت‌تأثیر نیروهای فرامنطقه‌ای، کریدور ارس کنار گذاشته شده و نام زنگزور مطرح شده است. اما در این بین، از دو موضوع مهم غافلند که نه ایران و نه روسیه به‌سادگی از منافع خود چشم‌پوشی نخواهند کرد و شاید روسیه به دلیل بحران اوکراین کمتر به مسائل قره‌باغ و زنگزور می‌پردازد، اما اتفاقات اخیر و انهدام پهپادهای آذربایجان در اوکراین توسط روسیه، خود واکنش این کشور را نشان می‌دهد.

 وی تصریح کرد: با توجه به تاریخ حضور دو قدرت بزرگ روسیه و جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز، بعید است سایر قدرت‌ها در این منطقه جای پا پیدا کنند؛ شاید از لحاظ رسانه‌ای و سیاسی مباحثی را مطرح کنند، اما در حضور در این منطقه و تهدید منافع ایران قطعاً موفق نخواهند شد.

 مدرس دانشگاه و مؤلف کتاب شیعیان جمهوری آذربایجان تصریح کرد: کریدور زنگزور نه برای منافع اقتصادی و علمی مردم کشور جمهوری آذربایجان و نه ریشه‌های هویتی است، بلکه به‌خاطر منافع کشورهای قلدر شکل‌گرفته و نتیجه تهدید و تطمیع حاکمان توسط این قدرت‌های سلطه‌گر است که وظیفه ما در این مقطع، روشنگری و آگاهی‌بخشی است.

 وی گفت: در موضوع کریدور زنگزور اگر بخواهند منافع ایران و روسیه را تهدید کنند، این موضوع به‌سادگی از گلوی آنها پایین نخواهد رفت و تبدیل به استخوانی در گلو خواهد شد که آنها را خفه خواهد کرد.

کشور آذربایجان، واقع در منطقه قفقاز جنوبی و در تقاطع اروپای شرقی و آسیای غربی، با سواحلی در دریای خزر، همسایگانی چون ایران در جنوب، ارمنستان و ترکیه در غرب، گرجستان در شمال غربی، و روسیه در شمال دارد و مساحت این کشور حدود ۸۶هزار و ۶۰۰ کیلومترمربع است؛ این کشور با جمعیتی بالغ بر ۱۰ میلیون نفر (بر اساس آمارهای اخیر)، بزرگ‌ترین کشور قفقاز جنوبی از نظر جمعیت محسوب می‌شود.

از ویژگی‌های خاص جغرافیایی این کشور، وجود منطقه خودمختار نخجوان است که به دلیل قرارگرفتن در میان ارمنستان و ایران، از بدنه اصلی خاک آذربایجان جداافتاده و به همین دلیل اصطلاح کشور دو پاره در مورد آن به کار می‌رود،  این موقعیت، نقش مهمی در پویایی‌های ژئوپلیتیکی منطقه ایفا می‌کند و کریدورهای ارتباطی احتمالی با نخجوان از موضوعات مهم سیاسی و منطقه‌ای به شمار می‌رود.

ایران و جمهوری آذربایجان، باوجود چالش‌های ژئوپلیتیکی و تلاش‌های احتمالی خارجی برای ایجاد تفرقه، از ریشه‌های عمیق تاریخی، فرهنگی و مذهبی مشترکی برخوردارند که می‌تواند به‌عنوان ستون فقراتی مستحکم برای همگرایی منطقه‌ای عمل کند، بنابراین با اتخاذ رویکردی هوشیارانه در عرصه دیپلماسی، تقویت مستمر پیوندهای مردمی از طریق اشتراکات فرهنگی و مذهبی، و تلاش برای توسعه اقتصادی پایدار مبتنی بر همکاری‌های منطقه‌ای، می‌توان آینده‌ای بسیار روشن‌تر و پربارتر را برای روابط دو کشور متصور شد.

انتهای خبر/ ش

اشتراک‌گذاری

  • بازخوانی ژئوپلیتیک قفقاز؛ از آلبانیای قفقاز تا آذربایجان

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
دوازده به‌اضافه هشت