- کد خبر: 8803
- بازدید: 1,681
- 1393/05/26 - 15:11:59
یادداشت/بمناسبت سالگرد ورود آزادگان به میهن
صدای پای آزادی می آيد
سال ها پيش در چنين روزی مادران با چشمان گريان منتظر و همسران چشم به راه نشستند تا عزيزان سفر كرده اشان را دوباره ببينند.
به گزارش سبلانه،به نقل از ارس تبار،بمناسبت سالگرد ورود آزادگان به وطن، "مونا منادی" از نویسندگان مطرح شهر اصلاندوز درمورد گرامیداشت آزادی این عزیزان مطلبی را نوشته و در اختیار پایگاه خبری تحلیلی ارس تبار قرار داده است.
خيلی ها باورشان نمی شد كه پسرشان يا همسرشان زنده بوده. بعضی ها حتی مزار هم درست كرده بودند و يادبود هم گرفته بودند.
وقتي راديو اسامی آزادگان را اعلام كرد و تلويزيون تصويرشان را نشان داد آنان كه نشانی از آزاد مردانشان ديدند سر از پا نمی شناختند و آنان كه هيچ نشانی نيافتند باز هم منتظر ماندند.
روز بسيار خوبی بود. چشم ها همه منتظر، خيابانها آب و جارو خورده، اسپندهای دود شده در دست ها، گل های حلقه شده آماده برای گردنشان و بيش از آنها دلهای مشتاق برای ديدنشان..
روزهای اسارت در تاريكی به پايان رسيده بود. روزهای سرد ، روزهای تشنگي، روزهای درد. سالهای دوري تمام گشته بود و اينك زندگی جاری می گشت در رگهای منتظر زمان.
مادری عكس فرزندش را در دست گرفته بود و چشمش را به جاده دوخته بود. انتظار به پايان رسيد و اتوبوس ها آمدند و مردم فوج فوج آزادگان را در ميان دستانشان می گرفتند حتی پايشان نيز به زمين نمی رسيد. چشمها می گشت تا نگاه آشنايی بيابد. عكس ها به واقعيت بدل می شد. اشك های شوق جاری می گشت و هر كس فرزندش را در آغوش می كشيد و با سلام و صلوات راهی محله و خانه اش می كرد. در اين شهر چراغانی شده غوغايی بود يوسفان گمگشته آمده بودند تا چشم پدران و مادران گريانشان را بينا كنند و دلهای منتظر پر دردشان را مرهمی گذارنند.
آزادگان سرافراز آزاد باشيد و آزادگی را به ما بياموزيد تا شايد يك راه از هزاران را شما را بتوانيم برويم. كه شما هفت شهر عشق را گشته ايد و ما اندر خم يك كوچه ايم.
دیدگاهها