سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

دوشنبه 27 مرداد 1404
  • کد خبر: 14261
  • بازدید: 872
  • 1393/10/11 - 09:00:00

شهید شکوهی:

اگر من شهید شدم، برای مرگ من گریه نکنید

فرازهایی از وصیت نامه ی این بزرگوار : اگر من شهید شدم، دلم می خواهد برای مرگ من گریه نکنید و به خاطر فراق من خودتان را ناراحت نکنید. بر همه واجب است که از دین دفاع کنند.

به گزارش سبلانه به نقل از نیریمیز،

 

شهید صادق شکوهی

فرزند : یوسف

نام  مادر : نوبر ضیایی

 تولد: 1347/03/09نیر

تحصیلات  : سوم نظری

شغل: دانش آموز

شهادت: 1366/05/20 بوالفتح عراق

مزار: گلزار شهدای نیر

 

در نهمین روز خرداد سال 1347 در میان شور و التهاب پدر و در تب و تاب مادر پای به این دنیا گذاشت.

در آغومادری مهربان و پدری متقی و زحمتکش قد کشید و رشد کرد.

پسری خوش رو ، بشاش و بسیار خوش اخلاق و مهربان که همه بدون استثنا دوستش می داشتند و برایش آرزوهای بزرگی در سر می پرواندند.

ضمن تحصیل، در کارگاه مکانیکی پدر به کار مشغول بود و فن مکانیکی را نیک یاد گرفته بود.

 

با پیروزی انقلاب اسلامی صادق که سال آخر ابتدایی و اول دوره راهنمایی را پشت سر می گذاشت ، کم کم دچار تحول فکری و روانی شد.

در تلاش و تکاپو برای جستجوی حقیقت بود . زیبایی ها را از درون زشتی ها می جست و به دنبال روزنه ای از نور درون ظلمت را می کاوید.

خدا ترس بود و عالم را محضر خدا می دید و از گناه و معصیت در محضر پروردگار می هراسید.

مثل ریش سفیدان و بزرگان به دیدار اقوام می شتافت و صله ی رحم به جا می آورد و در تمام امور چه فنی و چه جانی در خدمت خلق بود.

 

نوجوانی آراسته به فضایل نیک اخلاقی و مردی غیور و غیرتمند که ضعیفان و بینوایان را دوست می داشت و ازدرآمد حاصل از کار در کارگاه پدر دست افتادگان را می گرفت ، چرا که به این اصل معتقد بود که هر کجا که فقر باشد کفر نیز می آید.

 

 

کودک بود اما دلی به بزرگی اقیانوس داشت . دلش برای خدا  و خلق خدا می تپید و آرامش خویش را در آسایش همسایه جستجو می کرد پس هنگامی که سایه شوم جنگ بر سر کشور نوپای اسلامی سایه افکند ، با آنکه در مقطع دبیرستان درس می خواند و هنوز حضور در جبهه های نبرد و جنگ بر ائ واجب نشده بود ، غیرتش به جوش آمد . کیف و کتاب و مدرسه را بوسید و به همراه برادر بزرگترش که سرباز بود ، وارد دانشگاه بزرگ انسان سازی شد.

 

در این ایام که سال 1365 بود و فقط هجده بهار از زندگی اش را پشت سر گذاشته بود ، جنگ علیه دشمن متجاوز را آغاز کرد. سپس برای مدتی به زادگاه خویش آمد ، اما در بند خویش بودن معنای عشق نیست، چنان که زنده بودن ، معنای زندگی.

دوباره درتاریخ 05/05/66 به عنوان بسیجی عازم جبهه های نور علیه ظلمت شد.

سر پرشور صادق هزار سودایی بود، جنگ می کرد ، ماشین و تجهیزات نظامی خراب شده را تعمیر می کرد ...

 

به نقل از یکی از همرزمانش: در عملیات نصر در اردوگاه شهید مقیمی بین باختران و اسلان آباد غرب در گردان حضرت علی (ع) در طول سه روز ، شش اتومبیل نظامی را تعمیر و راه اندازی کرد .گویی این وان برای استراحت آفریده نشده بود. مثل باد می آمد ، می رفت و در همه جا عطر مهربانی می پراکند.

اما از آنجا که گلچین روزگار بسیار خوش سلیقه است ، گل خوش بوی خطه ی سبلان در آماج سرد خزان نمود.

تندبادی که در منطقه بوالفتح عراق ترکش سان در مغز او نشست و دری از درهای بهشت را به سوی او گشاد.

 

شهید شکوهی در کنار هم رزمانش (نفر ایستاده)

 

صادق، صمیمانه سینه سپر کرد و سرش مه نه جای فکر و خیال باطل و نه جای بداندیشی و کژ خیالی بود، به سان زمین شخم خورده آماده کشت ، پذیرای قطعه ای از آهن و سرب شد تا به مدد فیض الهی به سان ابراهیم خلیل الله ، آتش تند دشمن بر او گلزار شود و قطعه کوچک گلی که دست نامهربان بعثی به مهمانی وجودش فرستادريال قد همیشه استوار او را دو تا کرد.

قدش خمیده و چون لاله گلگون واژگون شد و خون پاکش فضا را برای روییدن گل های عاشق مهیا کرد و سرانجام در پنجم مرداد سال 1366 به لقاءالله پیوست و پیکر پاک این عاشق شیدا در گلزار شهدای نیر در گنار دیگر رادمردان به خاک سپرده شد تا در فرداهایی که از راه می رسند ، جون یک سند محکم تاریخی ، مشت بر دهان خائنین و بیگانگان زنند و هویت و مردانگی خویش را در آزادی شهرهای گشور بجویند.

با گوش جان فرازهایی از وصیت نامه ی این بزرگوار را این چنین می خوانیم:

پدر و مادر عزیزم!

اگر من شهید شدم ، دلم می خواهد برای مرگ من گریه نکنید و به خاطر فراق من خودتان را ناراحت نکنید. بر همه واجب است که از دین دفاع کنند.

ان شاءالله حق همیشه پیروز است.

 

درود و سلام خداوند بر شما شهیدان که مایه روسفیدی و مباهات ما شدید و هستید.

راهتان پر رهرو و مستدام باد.

 

انتهای پیام/

 

 

اشتراک‌گذاری

  • اگر من شهید شدم، برای مرگ من گریه نکنید

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
دوازده به‌اضافه پنج