سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

شنبه 1 شهریور 1404
  • کد خبر: 16136
  • بازدید: 868
  • 1394/01/15 - 08:24:19

یک "شهید" گمنام، یک "خبرنگار" و یک" سال" همدلی

یادم باشد قلم را که به دست گرفتم، یادت بیفتم و از تو یادت کنم، تویی که هر چند نامت را نمی‌دانم اما مرامت را خوب می‌شناسم.

به گزارش سبلانه،شنیده ام از تو و آنچه که تو را تا پای ایثار جان پیش برد. تو یک تبسم زیبا به لب‌های آفرینشی و لبخندی هستی که هیچ‌گاه از لبان آفرینش پاک نخواهی شد. یادم باشد که از امروز تو را لبخند بزنم... یادم باشد که از یادم نروی.

قصه گمنامی تو، آشناترین قصه هستی است. راستی می‌دانی تو چندمین نفر از تبار خودت هستی. من هفتاد و تن را شنیده‌ام و از آن پس چه  نام‌ها که مثل تو، گمنام حماسه آفریدند و بی آن‌که نامی از آن‌ها مانده باشد، تاریخ ساختند و تاریخ هماره مجبور است که به بزرگی آن‌ها شهادت بدهد.

این که از بین ما، گمنام، کدام است، بماند برای بعد، اما حالا که این شهر تو را به نام شهید گمنام زیارت می‌کند، چقدر دلم می‌خواهد بدانم، کدام مادر دیارم، هنوز انتظارت را می‌کشد... دوست دارم بدانم، کدام پدر اگر نامت را می‌دانست، یقین می‌کرد که فرزندش شهید شده و دیگر انتظارش به پایان رسیده است. دوست دارم بدانم تو فرزند کدام شهر سرزمین منی که خدا خواست تا تو را اینگونه ببیند و اینگونه بشناسد. نامت چیست شهید گمنام شهر من؟ من در آغاز سال سراغت آمده‌ام و عجیب دلم می‌خواهد با تو عهد ببندم... می‌آیی با من عهد ببندی آقای گمنام؟! این که گمنام کدام یک از بین ماست بماند برای بعد.

پدرم می‌گوید عهدی که باشهیدی گمنام می‌بندی، بنایش را بگذار بر خوشنامی. پدرم می‌گوید عهدی که می بندی بنایش همین باشد که در آغاز هر قلم زدنی، برای لحظه‌ای هم که شده تو را یاد کنم و چشم‌هایی که هنوز انتظارت را می‌کشند و قلب‌هایی که تو را راهی کردند تا سرزمینت آزاد و آباد بماند.

من حرف زیادی ندارم، اما درد بسیاری دارم، دردهایم را با تو در میان می‌گذارم و از تو می‌خواهم در مسیری که درپیش گرفته‌ام، یاری‌ام کنی. می‌دانم هنوز امانت الهی بر دوش انسان، سنگینی می‌کند و تو مرا همراه خواهی بود.

شهید گمنام و خوشنام سرزمین من، دوست دارم به تو تکیه کنم و دوست دارم آنچه می‌نویسم، ادامه رسالت تو در سنگر روزنامه نگاری باشد.

امسال سال همزبانی و همدلی دولت و ملت نامیده شده است و من ای کاش بتوانم با تو همراه و همدل باشم و بر تو تکیه کنم و قلمم در مسیر خوشنامی میهنم بچرخد. من با توعهد می‌بندم و ای کاش یاری‌ام کنی تا در مسیر عهدی که با تو بسته‌ام، یاری‌ام کنی و فراموشم نکنی.

 

*پی نوشت:

تصویر مذکور مربوط است به زیارت مصطفی محمدی، خبرنگار سبلانه از مرقد دو شهید گمنام شهر انگوت

اشتراک‌گذاری

  • یک

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
هفده به‌اضافه نه