- گروه: اقتصادی
- کد خبر: 70688
- بازدید: 182
- 1404/01/26 - 09:44:57
یادداشت؛
جنگ تعرفهای ترامپ و فرصتهای پیشروی ایران

جنگ تعرفهای امریکا علیه جهان، از رویدادهای مهم در دوران معاصر است که بهمثابه یک نقطه عطف، دگرگونیهای عمیق و گسترده را در روندها و نظم جهانی در پی خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «سبلان ما»، به نقل از روزنامه جوان، جنگ تعرفهای امریکا علیه جهان، از رویدادهای مهم در دوران معاصر است که بهمثابه یک نقطه عطف، دگرگونیهای عمیق و گسترده را در روندها و نظم جهانی در پی خواهد داشت. این جنگ که معلول رقابتهای اقتصادی و سیاسی بین امریکا و چند کشور دیگر، بهویژه چین، است در حوزههای راهبردی، اقتصاد سیاسی و امنیتی پیامدهایی خواهد داشت که این پیامدها برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر مستقل که در کانون جنگ ترکیبی همهجانبه غرب قرار دارد، میتواند موجد فرصتهایی باشد.در جنبه راهبردی جنگ تعرفه امریکا، قدرتهای ژئواکونومیک جهان (بهصورت خاص چین) با امریکا به تقابل برخاستهاند. در واقع هدف اصلی امریکا، معکوسسازی روند افول خود با ایجاد مانع در مسیر رشد قدرتهای چالشسازی مانند چین است. در این راستا، امریکا با تعرفهگذاری سنگین علیه تولیدات چین، درصدد تقویت تولید داخلی امریکا، درآمدزایی برای خود و مقابله با شکلگیری نظم جدید جهانی برآمده است. در چنین شرایطی، جنگ تعرفه امریکا بهمثابه یک سلاح اقتصادی علیه پکن عمل و سیاست امریکا در مهار چین را وارد فاز جدیدی خواهد کرد.
در این فضا، بلوکبندیهای جهانی و منطقهای بیشازپیش دچار تغییرات شده و کشورهایی که دارای قدرت اقتصادی محدودتر بوده و آماج جنگ تعرفهای امریکا قرار گرفتهاند بهسوی بازیگرانی مانند چین رفته و از سوی دیگر چین نیز نیازی بیشتر به تحکیم روابط با شرکای آسیایی خود خواهد داشت. در این میان کشورهای آسیای جنوب غربی نقش ویژهای برای چین خواهند داشت. در این راستا، بازیگرانی مانند عربستانسعودی و امارات درصدد افزایش روابط و همکاریهای خود با چین برآمدهاند. این فضا میتواند تحکیم و گسترش روابط چین و دیگر کشورهای آماج جنگ تعرفهای امریکا با جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک بازیگر ژئواستراتژیک در غرب آسیا به دنبال داشته باشد.
در واقع برای ایران، این موقعیت یک فرصت استراتژیک برای ارتقای جایگاه در طرح کمربند و جاده چین، توسعه روابط بلندمدت در حوزه انرژی و ایفای نقش فعالتر در مناسبات ژئوپلیتیکی اوراسیا ایجاد کرده است. ورود چین به توافق ۲۵ ساله با ایران، هرچند با چالشهایی همراه بوده، اما در متن فشارهای امریکا بر چین و ایران معنا و اهمیت بیشتری مییابد. از سوی دیگر گامهایی که در دولت شهید رئیسی برای متوازنسازی سیاست خارجی و حضور ایران در نهادهای منطقهای مانند گروه بریکس و سازمان شانگهای برداشته شد، ظرفیت و چارچوب لازم را برای نقشآفرینی ژئواستراتژیک ایران در دوران جنگ تعرفهای امریکا فراهم کرده است.
در بعد اقتصاد سیاسی، مهمترین پیامد جنگ تعرفهای امریکا، ایجاد اختلال در زنجیرههای تأمین و بازتعریف مسیرهای تجارت جهانی است. جنگ تجاری ترامپ باعث تغییر در مسیرها و مقاصد سرمایهگذاری شرکتهای چندملیتی شده و خروج بخشی از سرمایهها از چین، فرصتهایی برای کشورهایی را که با پکن روابط پایدار دارند، فراهم میسازد.
در چنین شرایطی و متأثر از روندهای دیگر جهانی و منطقهای، منطقهای شدن زنجیرههای تأمین و مسیرهای تجارت، شدت و گسترش بیشتری خواهد یافت. در واقع بعد جهانی تجارت به ابعاد منطقهای تقسیم شده و نوعی بالکانیزاسیون ژئواکونومیک در سطح جهانی و شکلگیری جزیرههای منطقهای ژئواکونومیک در حال رخ دادن است.
جمهوری اسلامی ایران، بهرغم تحریمها، با موقعیت ژئوپلیتیکی منحصربهفرد خود میتواند به عنوان مسیر ترانزیتی جایگزین برای تجارت چین با غرب و خلیجفارس ایفای نقش کند. بهرهگیری از کریدورهای ترانزیتی مانند کریدور شمال- جنوب، توسعه مناطق آزاد تجاری در چابهار و بندرعباس و تقویت همکاریهای بانکی و تهاتری با شرق آسیا میتواند ایران را وارد زنجیره جدید ارزش جهانی کند و وضعیت اقتصادی و تابآوری و انعطافپذیری تهران را تا سطح قابلتوجهی ارتقا دهد. افزون بر آن، چین و دیگر کشورهای آماج جنگ تعرفهای امریکا، در شرایط فشار اقتصادی ناشی از این جنگ، بیشازپیش به بازارهای انرژی پایدار و قابلاتکا نیاز دارند. جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان دارنده ذخایر عظیم نفت و گاز، میتواند در این راستا نقشآفرینی کند.
جنگ تعرفهای امریکا فقط جنبه اقتصادی ندارد بلکه به امنیتیشدن تجارت جهانی از یکسو و از سوی دیگر گسترش عدمقطعیتها در روندهای منطقهای و جهانی میانجامد. امریکا تلاش دارد فناوری و زنجیرههای تولید حساس مانند نیمههادیها و ارتباطات را از چین دور و آنها را در کشورهای همسو بازسازی کند. سپس از این خوشههای ژئواکونومیک، بازسازی بلوکهای امنیتی و نظامی را محقق کند. این روند، منجر به شکلگیری بلوکهای جدید امنیتی- اقتصادی میشود که دربردارنده فرصتهایی برای است. ایران میتواند در همکاریهای امنیتی- اقتصادی با کشورهایی نظیر روسیه، چین و حتی اعضای سازمان همکاری شانگهای مشارکت فعالتری داشته باشد.
اجرای مانورهای نظامی مشترک ایران- چین- روسیه در دریای عمان، بخشی از این رویکرد جدید است که همبستگی راهبردی ایران با کشورهای همسو را تقویت میکند. همچنین، تشدید درگیری امریکا با چین، از میزان تمرکز امریکا بر خاورمیانه کاسته و فرصتهای ژئوپلیتیکی بیشتری را برای ایران فراهم میآورد. یکی دیگر از نتایج امنیتی جنگ تعرفهای امریکا، گسترش عدم قطعیتها در فضاهای منطقهای و جهانی است که موجب کاهش قدرت بیشتر بازیگران بهخصوص بازیگران غربی شده و فرصتهای جدیدی برای بازیگرانی که دارای تابآوری و انعطافپذیری بالا و قدرت مانورپذیری ویژه در فضای عدمقطعیتها هستند فراهم مینماید. از سوی دیگر در فضای انباشته از عدم قطعیتها، بازیگران معمولاً بهسوی تقویت و تحکیم روابط امنیتی با کشورهای همسو میروند که این امر نیز برای تهران و متحدانش واجد فرصتهایی است.
بهرهمندی از فرصتهای به وجود آمده در جریان جنگ تعرفهای امریکا نیازمند تثبیت روابط خارجی چندجانبه است. سیاست خارجی متوازن و دوری از انزوای راهبردی برای بهرهگیری از فرصتهایی که در حال شکل گرفتن هستند، حیاتی است. همچنین زیرساختهای بانکداری، حملونقل، لجستیک و صادرات غیرنفتی کشور نیز باید تقویت شوند تا تعامل با اقتصادهای نوظهور معنا پیدا کند. همزمان نیز حفظ استقلال راهبردی بایستی در دستور کار تهران باشد.
جنگ تعرفهای ترامپ، نشانهای از گذار از نظم اقتصادی لیبرال به جهانی چندقطبی مبتنی بر رقابتهای ژئوپلیتیکی است. در چنین فضایی، کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران، اگر با هوشمندی عمل کنند، میتوانند از فرصتها، نهایت استفاده را ببرند و به بخشی از شکلدهندگان نظم نوین اقتصادی و امنیتی تبدیل شوند. بهرهگیری از فرصتهای پیشآمده، مستلزم رویکردی عملگرایانه، تعاملمحور و آیندهنگر در سطوح سیاستگذاری و اجرایی است. امری که نگاهی متفاوت در بدنه کارشناسی دولت چهاردهم و پویایی و تحرک گستردهتر مسئولان امر را میطلبد.
دیدگاهها