یادداشت از مهین روح نواز
- کد خبر: 8801
- بازدید: 1,741
- 1393/06/18 - 13:10:30
در سایه بی توجهی متولیان امر؛
مین های زندگی همچنان قربانی می گیرد
سبلانه:مین های زندگی(دیش های ماهواره)در سایه بی توجهی و کم توجهی متولیان امر ماموریت خود را به درستی انجام می دهند،مین هایی که برای زدودن آن شاید زمان دیر شده باشد!
سبلانه، یکی از چالش های عمده و اساسی دنیای غرب و استکبار در عصر حاضر، انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب بی نظیر و منحصر به فرد مبتنی بر ارزش های دینی و جهان بینی الهی است که با اهداف، ارزشها و ساختارهای متفاوت از نظام های سیاسی منشاء آثار بس شگرف و ریشه داری در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در دنیا شد به طوری که با الهام بخشی خود در ابعاد گوناگون برای ملت های دنیا و منطقه، معادلات سیاسی دنیای سلطه و منافع استکبار جهانی را به هم زد.
بی تردید تحمیل جنگ ۸ ساله بر نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران که با امدادهای غیبی و مقاومت مومنانه و ولایتمدارانه رزمندگان اسلام برای ایران اسلامی قرین پیروزی شد این پیام را برای دنیای سلطه شکست خورده در پی داشت که نسخه مقابله و رویارویی با انقلاب منحصر به فرد و توحیدی نه با قاعده جاری و با تهدید و جنگ سخت و تجهیزات نظامی و تهدید و تحریم اقتصادی بلکه با نقشه ای استثنایی و متناسب با آن میسور است و لذا دشمنان را بر آن داشت تا از شیوه ها و نقشه های پیچیده برای نفوذ و براندازی انقلاب بهره ببرند.
تهاجم همه جانبه فرهنگی با هدف حمله برنامه ریزی شده به باورها، اعتقادات و ارزشها و در یک کلمه همه تفکراتی که منجر به مقاومت ملت شده است به عنوان یک اقدام استراتژیک از اتاق فکر سلطه گران بیرون آمد و به درستی رهبر فرزانه انقلاب از سال ۶۹ این استراتژی مقابله با جمهوری اسلامی را با عباراتی به تناسب زمان و تغییر تاکتیک دشمن به ترتیب تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی، تهدید نرم و جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی تعبیر کردند و بصیرت افزایی(شناخت درست دشمن و بهره گیری از ابزارهای مقابله) را همواره بهترین روش دفاع با آن دانستند.
امروزه به لطف پیشرفت اعجازگونه تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی، مرزهای ستنی شکسته شده و به معنای واقعی کلمه جنگ نرم تمام عیار ،همه جانبه،پیچیده و خطرناک تر در لایه های مختلف به راه افتاده است که اتفاقاً به خاطر بی توجهی خواص و نخبگان زمینه موفقیت آن بمراتب بیشتر از جنگ سخت است.
آنچه که در این مقال و مجال مختصر به آن پرداخته می شود،بررسی جنگ نرم بر ضد بنیان های فکری،اخلاقی،ارزشی و رفتاری با هدف استحاله از طریق ابزار خطرناکی با نام شبکه های ماهواره ای است که بنا بر آخرین آمارها از میان تعداد حدود۲۰ هزار شبکه ماهواره ای فعال در دنیا، قریب ۳ هزار شبکه ماهواره ای به دلیل دسترسی آسان در ایران قابل دریافت است و تاسف بارتر این که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضریب استفاده شهروندان از ماهواره را ۷۱ درصد اعلام می کند که نشان از عمق فاجعه در خراب نمودن بنیان های فکری و رفتاری خانواده ها دارد.
بی تردید تمرکز شبکه های ماهواره ای به عنوان قوی ترین ابزار برنده سلطه گران در تولید برنامه های متنوع برای سنین مختلف و ذائقه های گوناگون، جابجایی ارزشها با هدف تغییر هنجارها به رفتارها و تغییر سبک زندگی اسلامی ایرانی به سبک و الگوی زندگی غربی است،به طوری که طبق آمارهای منتشره، الگوی ۴۰ درصد زنان مخاطب برنامه های ماهواره ای در نوع پوشش و آرایش، شبکه های ماهواره ای است تا با فضاسازی، حیا و عفاف تحجر تلقی شده و بی حیایی و بی عفتی به مثابه ارزش جایگزین شود و آنجاست که همه ارزشهای اخلاقی جابجا شده و برای طلاق نیز جشن بگیرند! به راستی با واقعیت تلخ و دردناک موجود،آمار افراد و خانواده هایی که مورد اصابت ترکش های جنگ نرم واقع شده و به خاطر داغ بودن بدنشان همچنان متوجه درد نیستند نباید برای متولیان امر نگران کننده باشد؟
هر چند لایه های دیگر جنگ نرم در حوزه های جنگ روانی،جنگ اطلاعاتی و جنگ فروپاشی اهمیتی کمتر از لایه فرهنگی ندارند اما فاجعه اینجاست که برای فتح جامعه هدف و اجرایی کردن برنامه های مدنظر در سه لایه برشمرده در جامعه مصدوم و کشته جنگ نرم(استحاله فرهنگی) دیگر نیازی به صرف انرژی نیست و مین های زندگی(دیش های ماهواره)به درستی و در سایه بی توجهی و کم توجهی متولیان امر ماموریت خود را انجام می دهند، مین هایی که برای زدودن آن شاید زمان دیر شده باشد!
انتهای پیام/
دیدگاهها