- کد خبر: 21411
- بازدید: 2,483
- 1394/06/24 - 11:27:21
امر خداوند به ازدواج حضرت علی(ع) و زهرا(س)
روزی جبرئیل از طرف خداوند متعال نازل شد، سلام آورد و بشارت داد که خداوند عقد فاطمه(علیها السلام) را به علیّ(علیه السلام) بست، تو نیز فاطمه(علیها السلام) را به علی(علیه السلام) تزویج کن.
به گزارش خبرنگار ،اول ذیالحجه سالروز ازدواج حضرت علی(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. متن زیر از کتاب حوادث الایام انتخاب شده است:
در حالی که حضرت زهرا(علیها السلام) بالاتر از 9 سال و کمتر از ده سال داشت به حضرت علیّ که 21 ساله یا 25 ساله بود تزویج شد این بنا بر این است که حضرت زهرا(علیها السلام) در پنجمین سال بعثت متولد شده باشد، چون پیامبر(صلی الله علیه وآله) 13 سال در مکه ماند پس موقع هجرت، فاطمه(علیها السلام) 8 ساله می شود و در دومین سال هجرت هم ازدواج کرده در نتیجه کمتر از ده سال و بالاتر از 9 سال داشته است. و اگر تولد حضرت زهراء(علیها السلام) در دومین سال بعثت باشد موقع هجرت 11 ساله بوده و در دومین سال هجرت ازدواج کرده در نتیجه کمتر از 13 سال و بالاتر از 12 ساله بوده است.
اشراف مدینه از اعاظم و قبایل و بزرگان قریش و عمر و ابوبکر، حضرت زهراء(علیها السلام) را خواستگاری کردند، ولی پیامبر(صلی الله علیه وآله) رد نمود، حتی از ثروتمندان نیز خواستگاری کردند، ولی حضرت قبول نفرمود و منتظر امر الهی بود.
روزی جبرئیل از طرف خداوند متعال نازل شد، سلام آورد و بشارت داد که خداوند عقد فاطمه(علیها السلام) را به علیّ(علیه السلام) بست، تو نیز فاطمه(علیها السلام) را به علی(علیه السلام) تزویج کن، حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) به علی(علیه السلام) خبر داد سپس به فاطمه(علیها السلام) نیز ابلاغ نمود، پیامبر(صلی الله علیه وآله) با نهایت شادی به مسجد آمد و بلال را امر فرمود که مهاجر و انصار را جمع کند. حضرت بر منبر تشریف برد و فرمود: ای بزرگان قریش فاطمه(علیها السلام) را از من خواستگاری کردید واللّه قبول نکردن من به امر خدا بود، اینک جبرئیل نازل شد و پیامبر خداوند را ابلاغ نمود که: لَو لَم اَخْلُق عَلیاً لَما کانَ لِفاطمهَ کُفوٌ علی وَجْهِ الاَرْض آدمُ و مَنْ دونَه. یعنی «اگر علی را خلق نمی کردم از برای فاطمه کفو و مثلی روی زمین از آدم تا قیامت نبود»، پس به امر خداوند خطبه عقد را خواند و مهریه را یک زره به مبلغ چهار صد یا پانصد یا چهار صد و هشتاد در هم ارزش قرار داد.
حضرت علی(علیه السلام) آن زره را به دستور پیامبر(صلی الله علیه وآله) فروخت و پولش را تقدیم پیامبر(صلی الله علیه وآله)نمود، حضرت از آن پول 63 درهم داد تا جهاز فاطمه(علیها السلام) را خریدند که عبارت بود از: یک پیراهن سفید، یک روسری بزرگ، یک حله سیاه خیبری، یک قطعه حصیر هجری، دو عدد تشک کتابی، چهار عدد بالش از پوست میش که از گیاه اذخر پر شده بود، یک عدد آسیای دستی، یک کاسه مسی، یک مشک چرمی، یک طشت لباس شوئی، یک کاسه برای شیر، یک ظرف آب خوری، یک آفتابه، یک پرده ابریشمی یک سبوی گلی، یک عدد پوست برای فرش، دو کوزه سفالی، یک عبا، یک تختخواب که از لیف خرما بافته شده بود به اتفاق آوردند و مقابل رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) گذاشتند، وقتی چشم حضرت به آنها افتاد اشک از دیدگان مبارک جاری شد و فرمود: اللّهُمَّ بارِک لِقَوْم جُلّ آنیَتِهُم الْخَزَف. «خدایا مبارک گردان برقومی که اکثر ظرفهای آنها از سفال است»، پیامبر(صلی الله علیه وآله) قدری از آن پول را به اسماء داد تا با آن عطریاتی با بوی خوش برای فاطمه(علیها السلام) تهیه کند، و ما بقی را به امّ السّلمه سپرد.
اشراف مدینه از اعاظم و قبایل و بزرگان قریش و عمر و ابوبکر، حضرت زهراء(علیها السلام) را خواستگاری کردند، ولی پیامبر(صلی الله علیه وآله) رد نمود، حتی از ثروتمندان نیز خواستگاری کردند، ولی حضرت قبول نفرمود و منتظر امر الهی بود.
روزی جبرئیل از طرف خداوند متعال نازل شد، سلام آورد و بشارت داد که خداوند عقد فاطمه(علیها السلام) را به علیّ(علیه السلام) بست، تو نیز فاطمه(علیها السلام) را به علی(علیه السلام) تزویج کن، حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) به علی(علیه السلام) خبر داد سپس به فاطمه(علیها السلام) نیز ابلاغ نمود، پیامبر(صلی الله علیه وآله) با نهایت شادی به مسجد آمد و بلال را امر فرمود که مهاجر و انصار را جمع کند. حضرت بر منبر تشریف برد و فرمود: ای بزرگان قریش فاطمه(علیها السلام) را از من خواستگاری کردید واللّه قبول نکردن من به امر خدا بود، اینک جبرئیل نازل شد و پیامبر خداوند را ابلاغ نمود که: لَو لَم اَخْلُق عَلیاً لَما کانَ لِفاطمهَ کُفوٌ علی وَجْهِ الاَرْض آدمُ و مَنْ دونَه. یعنی «اگر علی را خلق نمی کردم از برای فاطمه کفو و مثلی روی زمین از آدم تا قیامت نبود»، پس به امر خداوند خطبه عقد را خواند و مهریه را یک زره به مبلغ چهار صد یا پانصد یا چهار صد و هشتاد در هم ارزش قرار داد.
حضرت علی(علیه السلام) آن زره را به دستور پیامبر(صلی الله علیه وآله) فروخت و پولش را تقدیم پیامبر(صلی الله علیه وآله)نمود، حضرت از آن پول 63 درهم داد تا جهاز فاطمه(علیها السلام) را خریدند که عبارت بود از: یک پیراهن سفید، یک روسری بزرگ، یک حله سیاه خیبری، یک قطعه حصیر هجری، دو عدد تشک کتابی، چهار عدد بالش از پوست میش که از گیاه اذخر پر شده بود، یک عدد آسیای دستی، یک کاسه مسی، یک مشک چرمی، یک طشت لباس شوئی، یک کاسه برای شیر، یک ظرف آب خوری، یک آفتابه، یک پرده ابریشمی یک سبوی گلی، یک عدد پوست برای فرش، دو کوزه سفالی، یک عبا، یک تختخواب که از لیف خرما بافته شده بود به اتفاق آوردند و مقابل رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) گذاشتند، وقتی چشم حضرت به آنها افتاد اشک از دیدگان مبارک جاری شد و فرمود: اللّهُمَّ بارِک لِقَوْم جُلّ آنیَتِهُم الْخَزَف. «خدایا مبارک گردان برقومی که اکثر ظرفهای آنها از سفال است»، پیامبر(صلی الله علیه وآله) قدری از آن پول را به اسماء داد تا با آن عطریاتی با بوی خوش برای فاطمه(علیها السلام) تهیه کند، و ما بقی را به امّ السّلمه سپرد.
انتهای پیام/
دیدگاهها