- کد خبر: 44715
- بازدید: 2,657
- 1402/11/12 - 20:35:40
همراه با کلام الهی؛
آیه وحدت، حبل الهی
خداوند در آیه وحدت به مسلمانان دستور داده که به ریسمان الهی چنگ زنند و زمانی را به یاد بیاورند که با یکدیگر دشمن بودند و خداوند با اسلام، بین قلوب آنان مهربانی ایجاد کرد و آنها را با یکدیگر برادر کرد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «سبلان ما» ، آیه اعتصام یا آیه وحدت نامی برای آیه ۱۰۳ سوره آلعمران است. خداوند در این آیه به مسلمانان دستور داده که به ریسمان الهی چنگ زنند و زمانی را به یاد بیاورند که با یکدیگر دشمن بودند و خداوند با اسلام، بین قلوب آنان مهربانی ایجاد کرد و آنها را با یکدیگر برادر نمود.
بسیاری از مفسران شیعه و سنی معتقدند این آیه در مورد قبیله اوس و خزرج نازل شده است و مسلمانان را به وحدت و عدم تفرقه دعوت میکند.
درباره اینکه منظور آیه از ریسمان الهی چیست نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی آن را قرآن کریم، دستورات اسلام، شخص پیامبر(ص) و یا اهل بیت (ع) دانستهاند. از نظر برخی متفکران «ریسمان الهی» به معنای وسیله ارتباطی با خداوند است و بنا بر این بین این احتمالات، اختلافی واقعی وجود ندارد.
بسیاری از مفسران، محتوای اصلی این آیه را دعوت به اتحاد و مبارزه با هر گونه تفرقه میان مسلمانان دانستهاند. در این آیه، خداوند برادری و محبت را راه نجاتی برای مسلمانانی عنوان کرده است که در لبه پرتگاهی از آتش بودند. به نظر میرسد منظور از آتش، در اینجا آتش دوزخ نیست؛ بلکه آتش جنگ و نزاع است. این آیه اشاره به نزاعها و خصومتهای طولانیمدت قبیله اوس و خزرج قبل از اسلام دارد که خداوند با اسلام و ایجاد الفت و برادری میان آنها توانست این آتش را خاموش کند.
علامه طباطبایی معتقد است آیه قبل از این آیه در حکم تک تک افراد نازل شده بود و همه را به صورت شخصی و فردی بر تمسک به کتاب و سنت سفارش میکند اما در این آیه از تعبیر (جمیعاً) و نیز (لاتتفرقوا) می توان فهمید که جامعه را به این دو رکن سفارش کرده است و دستور به چنگ زدن و تمسک کردن به آن داده است.
حبل الهی
در مورد اینکه مقصود از «حبل الله» در این آیه چیست نظرات مختلفی ارائه شده است. گروهی از مفسران شیعه و اهل سنت، مقصود از آن را قرآن یا اسلام دانستهاند.
برخی از مفسران اهل سنت معنای جماعت را برای آن نقل کردهاند. مفسران شیعه نیز عترت پیامبر(ص) و ائمه را برای مفهوم «حبل الله» مطرح کردهاند.
برخی نیز آن را عهد میان انسان و خداوند دانستهاند. علامه طباطبایی از آیه ۱۰۱ سوره آل عمران استفاده کرده که منظور از (ومن یعتصم بالله) تمسک به آیات الهی و به پیامبر است که در واقع این دو همان کتاب(قرآن) و سنت هستند زیرا تمسک به پیامبر به تصریح قرآن(سوره حشر آیه ۷) همان تمسک به قرآن است که در آیه۱۰۳ سوره آل عمران از قرآن و پیامبر به (حبل الله) تعبیر شده است.
طبرسی در مجمعالبیان، بهترین معنا برای «حبلالله» را قرآن و عترت پیامبر(ص) دانسته است. او برای اثبات این سخن روایتی از ابوسعید خدری نقل میکند که در آن پیامبر(ص) عنوان کردهاست: ای مردم من در میان شما دو چیز به یادگار گذاشتم که اگر آن دو را بفهمید گمراه نخواهید شد، یکی از آنها کتاب خداست که از آسمان به زمین آورده شده و دیگری نیز عترت و اهلبیت من است. این دو از هم جدا نخواهند شد تا در بهشت و در کنار حوض کوثر به من بپیوندند.
برخی معتقدند احتمالات مطرح شده برای «حبلالله» اختلافی با یکدیگر ندارند، چرا که منظور از ریسمان الهی هر گونه وسیله ارتباطی با خداوند است.
این ارتباط ممکن است با قرآن، پیامبر، اهل بیت و چیزهای دیگری محقق شود. مکارم شیرازی معتقد است «حبلالله» به این مسأله اشاره دارد که انسان برای نجات از تاریکی، جهل و نادانی به راهنما یا ریسمانی نیاز دارد که با گرفتن و چنگ زدن به آن از چاه غفلت بیرون بیایید. از نظر او ارتباط با خداوند از طریق قرآن و اهل بیت همان راهنما و ریسمانی است که انسان را میتواند از غفلت و گمراهی نجات دهد.
لاتفرقوا
از نظر فخر رازی «لاتفرقوا» سه معنا میتواند داشته باشد:
نهی از اختلاف در دین
نهی از مجادله و مخاصمه میان مسلمانان؛ آنگونه که قبل از اسلام و در دوره جاهلیت میان آنان رایج بود.
نهی از هر گونه امری که باعث تفرقه و زائل شدن محبت و دوستی میان مسلمانان میشود.
طبری نیز معنا «لا تَفَرَّقوا» را پراکنده نشدن از اطراف پیامبر(ص)، دور نشدن از قرآن با عمل نکردن به آن، دور نشدن از دین خدا دانسته است.
وحدت نعمت است
درج بخشی از آیه اعتصام در لوگوی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
علامه طباطبایی معتقد است خداوند در این آیه، برای لزوم وحدت و متفرق نشدن و نعمت بودن وحدت دو دلیل ارائه کرده است:
دلیل اول مبتنی بر تجربه و سابقه تاریخی و اشاره به جریان قبیلههای اوس و خزرج میباشد«إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً».
دلیل دوم نیز عقلی است «كُنتُمْ عَلىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ». به این معنا که اختلاف موجب تنازع و قتال و در نهایت افتادن در آتش جهالت است.
او عنوان کرده است که برای اثبات سخن و تعلیم الهی نیاز به دلیل نیست اما این روش خداوند است که برای هدایتهای خود، سببها و دلایل را مطرح کند. علاوه بر این خداوند میخواهد که بندگانش کوکورانه حرفها را نپذیرند و بدانند که حقایق الهی با هم مرتبطاند.
انتهای خبر/ ج
دیدگاهها