- گروه: سیاسی
- کد خبر: 69781
- بازدید: 317
- 1403/11/21 - 20:58:22
سبلان ما گزارش میدهد؛
استبداد سهم اردبیل از حکومت پهلویها

اردبیلی که در زمان مشروطیت سهم بهسزایی دارد در زمان استبداد صغیر و پهلوی اول و دوم در آتش استبداد میسوخت و روز به روز فقر آن بیشتر میشد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «سبلان ما»،بیشک در طول تاریخ اردبیل همواره خدمت بزرگی به ایران کرده است و ایران، یکپارچگی امروز و مذهب تشییع را مدیون اردبیل است؛ اما همان قدری که صفویّه به اردبیل پرداختند، قاجاریه و بعداً پهلوی، در این نقطه مرزی و دوردست، بیاعتنایی کردند و همانطور که مقام معظم رهبری در بیاناتشان در جمع مردم استان اردبیل فرمودند: «آن چیزی که به یاد آنها نیامد، اردبیل بود! لذا این شهر و این منطقه سرسبز، حاصلخیز و بااستعداد که هم استعداد کشاورزی دارد، هم استعداد صنعتی، هم امکان بازرگانی سالم خارجی، یکی از مناطق فقیر و محروم، شمرده میشود. چرا؟ بهخاطر انتقامی است که بعضی از حکام بعد از صفویّه، میخواستند از این منطقه، از این مردم و از قبایل قزلباشی آن روز - که از آنها دل پُری داشتند و بخشی از آنها در اردبیل بودند - بگیرند.
منع فعالیتهای فرهنگی در آذربایجان توسط رضاخان
طبق اسناد تاریخی اردبیل که در زمان مشروطیت سهم به سزایی دارد در زمان استبداد صغیر و پهلوی اول و دوم در آتش استبداد میسوخت؛ در سال ۱۳۰۲ رضاخان پس از تثبیت قدرت بسیاری از مخالفان خود را در شهرهای مختلف از جمله اردبیل سرکوب کرد و گزارشهایی از بازداشت و تبعید فعالان مذهبی در این شهر وجود دارد.
اما تبعید تنها ظلمی نبود که رضاخان در حق آذربایجان روا داشت، پهلوی اول خشنترین و سختگیرترین افسرانش را، بهعنوان استاندار و مدیران اجرایی، به آذربایجان میفرستاد و سخنگفتن به زبان آذری را، نوعی تبلیغ کمونیستی میدانست و آن را قدغن کرده بود.
جلال آلاحمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران»، درباره منع فعالیتهای فرهنگی در آذربایجان توسط رضاخان چنین مینویسد: «از آغاز پیدایش مفهوم ملیت، یعنی از اوان مشروطیت تاکنون، حکومت تهران اگر نه از نظر سیاسی و اقتصادی، ولی حتماً از نظر فرهنگی، آذربایجان را مستعمره خویش میداند و اولین نتیجه سوءاستفاده این استعمار فرهنگی، کُشتن فرهنگ ترک در آذربایجان است...».
طبق اسناد تاریخی تبعیضها، تحقیرها و بیتوجهیهای رژیم رضاشاهی در حق آذربایجان پایانی نداشت (استان اردبیل در آن زمان جزو ایالت آذربایجان بود)؛ بهگونهای که مردم از خود میپرسیدند چرا باید عبدالله مستوفی استاندار وقت رضاشاه در اردبیل به پیرزنان و پیرمردان داغدیده از مرگ فرزند که یک کلمه هم فارسی نمیدانند، اجازه نمیدهد در سوگ عزیزشان از زبان مادری خود استفاده کنند؟ بارها اتفاق افتاد کارمندی را بهخاطر استفاده از زبان مادری در محیط مدرسه از کار منفصل کنند که این مسائل موجب رنجیدگی خاطر مردم آذربایجان از رضاشاه میشد.
در حافظه تاریخی اردبیل برنامه اسکان اجباری عشایر شاهسون نیز از دیگر ظلمهای بزرگ رضاخان در استان اردبیل است؛ اسکان اجباری شاهسون در مناطق بسیار سرد و غیرقابلسکونت و مناطقی که کمبود آب داشت و البته اجرایینشدن زیرساختهای وعدهدادهشده از جمله آماده نبودن زیرساختهای آبیاری دشت مغان و تأسیسنشدن مدارس فلاحتی وعدهدادهشده سبب شد تا ایلزدایی رضاخانی برگ دیگری از دوران پر از اختناق پهلوی اول در صفحات تاریخ نگاشته شود.
اقدامات ضدمذهبی رضا شاه در اردبیل
ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺘﺤﺪاﻟﺸﻜﻞ ﻧﻤﻮدن اﻟﺒﺴﻪ و خلع لباس روحانیت از دیگر اقدامات رضاخان بود که سبب شد تا اختناق در دوران حکومت او بیشتر شود؛ در کتاب عادل مولایی در تشریح وضعیت آن دوران اردبیل به نقل از حجتالاسلام عبدالرحیم جعفری آمده است: دوران ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ رﺿﺎخان دوران مصیبتبار و غم و غصهداری بود و هجمه گستردهای برای ازبینبردن دین و دینداری صورت گرفت و با عنوان ﻣﺘﺤﺪاﻟﺸﻜﻞ ﻧﻤﻮدن اﻟﺒﺴﻪ، لباس علما، روحانیون و وعاظ و روضهخوانان را وادار کردند لباس روحانیت را درآورند و غیر از تنی چند از علما همه را خلع لباس کردند، ﺑﺮﺧﻲ از روﺣﺎﻧﻴﻮن ﻛﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﺑﺮداﺷﺘﻦ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﻧﺒﻮدند زﻧﺪاﻧﻲ شدند برخی نیز طلبگی را رها کردند و یادم هست در مدرسه ملا ابراهیم تنها ما چهار نفر ماندیم.
طبق استناد تاریخی با
کسانی که لباس متحدالشکل را نمیپوشیدند مماشاتی در کار نبود و به بدترین
شکل مجازات میشدند و البته با خلع لباس روحانیون مساجد اردبیل از رونق
افتاد و حتی گفته میشود که برخی از مساجد اردبیل در آن دوران به انبار غله
تبدیل شد.
ﺗﺒﻌﻴﺪ ﻃﻼب ﻗﻔﻘﺎزی که از ظلم بلشویکها به اردﺑﻴﻞ پناه آورده بودند، برگ دیگری از ظلم رضاخانی در حافظه تاریخی مردم اردبیل است یکی از حاضرین در مدرسه گفته است: این تبعید از دیگر از ظلمهای رضاخان در دوران حکومتش بود؛ درباره این اتفاق آمده است: روزی که آنها را میبردند ﺗﻤﺎم ﻣﺪرﺳﻪ یکپارچه ﻏﺮق در ﻧﺎﻟﻪ و شیون ﺑﻮد و ﻣﺎ آن را ﺑﺎ ﺿﺠﻪ بدرقه کردیم.
رنج و محنت مردم اردبیل در دوران کشف حجاب
دوران کشف حجاب، دورانی سخت برای زنان اردبیل و بهویژه برای زنان اعیان و بزرگان این شهر بوده است؛ بهگونهای در تاریخ آمده است؛ زنان محجبهای که بهخاطر شرایط پیشآمده مجبور بودند در مراسم شرکت کنند حتی از شرمساری جان خود را هم از دست دادند.
در بخشی از خاطرات آیتالله محمد مفتی الشیعه از علمای اردبیل از کتاب علی درازی پیشین (ص ۱۶۸ -۱۶۹) دوران سخت کشف حجاب در اردبیل به خوی نقل شده است، این عالم اردبیلی گفته است: حادثه کشف حجاب برای مردم اردبیل بهخصوص برای زنان باحجاب و باحیای بزرگان و عیان شهر خیلی سخت گذشت؛ چون طبق دعوت فرمانداری باید عیان با همسرانشان در مراسم بهصورت کشف حجاب بدون چادر و چهار قد شرکت میکردند؛ این در حالی بود که زنان شهر اردبیل در آن روزگار حتی در جلوی دیده دیدگان خیلی از محارم خود نیز باحجاب کامل حاضر میشدند حال این زنان بایستی در مقابل مردان نامحرم بدون حجاب حاضر میشدند.
زن اردبیلی که از شرمساری لباس پهلوی جان باخت
آیتالله محمد مفتی الشیعه نقل کرده است: یادم هست یکی از زنان مظلوم خاله خود من بود که بهخاطر اینکه شوهرش از مالکان و زارعین بزرگ شهر بود به همراه همسرش به جشن باغ ملی اردبیل دعوت شده بود؛ زنی مؤمن و مذهبی بود که بهخاطر موقعیت همسرش مجبور شد تا در این جشن شرکت کند؛ روز جشن فرمانداری وقتی به خانه آمدم از دیدن خالم تعجب کردم خالم پالتویی را پوشیده و کلاهی را هم به سرش گذاشته بود و با چهره غمگین و گرفته منتظر شوهرش بود من تا آن روز چنین پوششی ندیده بودم از مادرم علتش را پرسیدم و مادرم نیز با ناراحتی موضوع را برایم گفت آن روز خاله من بهمحض اینکه وارد مکان برگزاری مراسم در باغ ملی اردبیل شده بود با ظاهر بدون حجاب در مقابل دیدگان مردان قرار گرفته و درحالیکه گروه نوازنده و موزیک در حال نواختن بودند از شدت احساس شرم و ناراحتی غش کرده بود و روی زمین افتاده بود از همان مکان مراسم باغ ملی او را به بیمارستان منتقل کردند که متأسفانه بعد از چند روز بستری از دنیا رفت.
شدت خفقان و استبداد در دوران کشف حجاب رضاخانی آن قدر شدید بود که بیشتر بانوان آن زمان خود را محبوس کردند و در ملأعام ظاهر نمیشدند و این روزهای سخت سینهبهسینه از مادربزرگها به نسل جدید تعریف میشود.
تبعیضها در دوران پهلوی دوم نیز ادامه داشت
پس از رضاشاه و به سلطنت رسیدن محمدرضا اوضاع در آذربایجان و اردبیل چندان مطلوب نبود و سیاستهای تبعیضآمیز در پهلوی دوم نیز همچنان ادامه داشت و ظلم و تعدی بر طبقه کشاورز، باعث بهرهبرداری حزب توده از شرایط موجود شده بود؛ اما عمده بدنامی حکومت پهلوی دوم بهخاطر تشکیل ساواک و اعمال غیرانسانی و خشن ساواک است.
ترس در زمان شاه همهجا سایه انداخته بود
ذکیالله خوشبخت مبارز انقلابی که رئیس شورای ائتلاف احزاب اصولگرایان اردبیل و دبیر جمعیت رهپویان را در کارنامه دارد، در گفتگویی با خبرنگار «سبلان ما»، درباره اختناق دوران پهلوی دوم و استبداد آن دوران میگوید: انقلاب تازه پا گرفته بود و تب و تابش در مدرسه ما هم حس میشد. یادم هست انشایی درباره دوران کشف حجاب رضاخانی نوشتم. قصهای از پدربزرگ و مادربزرگم شنیده بودم؛ اینکه کدخدای ده برای مراسم کشف حجاب دعوت شده بود، اما غیرتش نمیگذاشت همسرش بیحجاب در انظار حاضر شود. میگفتند کدخدا یک شب قبل از مراسم، دست به دعا برداشته و از خدا خواسته بود جانش را بگیرد اما نگذارد همسرش بیحجاب شود. فردای آن روز، کدخدا مرد و این ماجرا ورد زبان همه اهالی ده شده بود.
وی ادامه داد: این قصه را در انشایم نوشتم و وقتی شروع به خواندن کردم، معلم با لحنی نیشدار گفت: «آفرین! دفترت را بده ببینم.» دفتر را دادم و او بعد از خواندن انشا گفت: «پس اینطور! همینجا باش تا بیایم.» رفت دفتر مدرسه و چند دقیقه بعد، مدیر مهربانمان سراسیمه آمد و گفت باید فوراً از مدرسه بروم. من را فراری داد. بعد فهمیدم معلم انشایم را به مأمورین امنیتی گزارش کرده و آنها داشتند میآمدند تا دستگیرم کنند.
این انقلابی تأکید کرد: میخواهم بگویم اوضاع آن روزها چقدر خفقانآور بود؛ اینکه حتی چند سطر انشا و نقل یک خاطره ساده هم میتوانست به مذاق حکومت خوش نیاید و عواقبی این چنین داشته باشد. ترس همهجا سایه انداخته بود.
انتخابات زمان شاه انتصابی و فرمایشی بود
علی ندیری که چهار سال بر صندلی رئیس شورای شهر اردبیل تکیه زده و یادگاران دوران دفاع مقدس است، درباره دوران شاه به خبرنگار «سبلان ما» میگوید: قبل از پیروزی انقلاب در شهرستان نیر سه دوره نماینده مستقل مجلس اتفاق افتاد که در دو دوره آن شخصی به نام منوچهر دیبا که از بستگان نزدیک حاکمیت زمان بود بهصورت فرمالیته وارد مجلس میشد؛ این نماینده مجلس در طول دوران نمایندگی خود نه حسب وظیفه نمایندگی بلکه برایناساس که نیر گذرگاه کریدور مواصلاتی است تنها دو تا سه بار به حوزه انتخابیهاش میآمد.
وی ادامه داد: در بحث فرهنگی با اینکه نیر جمعیت قابلملاحظه داشت؛ ولی متأسفانه امکانات آموزشی ما در حد راهنمایی بود و دبیرستانیها برای ادامه تحصیل باید به شهرهای بزرگتر میرفتند که این باعث میشد یا حاشیهنشین شوند و یا برای ادامه تحصیل در خانه خویشاوندان بمانند و بدین ترتیب تعداد کمی از افراد موفق به ادامه تحصیل و رسیدن به دانشگاه میشدند؛ در حال حاضر دانشگاههای نیر دانشجویانی بالای یک هزارنفری دارد و دانشگاه فرهنگیان با تربیت دانشجو در خدمت نظام است.
این انقلابی اهل نیر تصریح کرد: بهخاطر سبقه مذهبی و عالمپرور بخش نیر و همچنین بازگشت دانشجویان به نیر در سال ۵۶ و ۵۷، مبارزات انقلابی در این شهرستان بیشتر از قبل شد و هیئتیها و مساجد در مبارزه با شاه فعالتر شدند و تعداد مساجد فعال از ۶ به ۱۰ مسجد برسد.
قبل از انقلاب نمیتوانستیم برای خودمان تصمیم بگیرم
حجتالاسلام محمود ابراهیمی امامجمعه کوثر دیگر انقلابی در استان اردبیل است که با اشاره به اینکه شهرستان کوثر در دوران پهلوی فقط یک مدرسه داشت و تعداد محدودی از مردم منطقه توانایی آموزش در این مدرسه را داشتند، در گفتگو با خبرنگار «سبلان ما»، اظهار داشت: قبل از انقلاب ما برای خودمان نمیتوانستیم تصمیم بگیرم و استکبار جهانی تصمیمگیرنده برای ما بود؛ اما پس از انقلاب و به برکت انقلاب و نفس مسیحایی حضرت امام و رهبری داهیانه مقام معظم رهبری در تمام عرصهها در جهان حرف اول را میزنیم و هیچ کشوری نمیتواند به کشور جمهوری اسلامی تعرض کند.
وی ادامه داد: در مسائل اقتصادی نیز باوجود مشکلات قدمهای خوبی برداشتهایم زیرساختها ایجاد شده و انشاءالله روزی برسد که هیچ مشکل اقتصادی در جامعه نداشته باشیم.
این انقلابی اردبیلی ادامه داد: شعار اصلی این انقلاب اسلامی ایران نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی بود که الحق در عرصههای بسیاری به این شعارها عمل شده است؛ بهویژه در استقلال که این شعار به منصه ظهور رسیده است؛ از نظر فرهنگی نیز ما به استقلال فرهنگی رسیدهایم و ما تابع قران، پیامبر و اهلبیت پیامبر و شهدا هستیم و از نظر فرهنگی تابع دیگر کشورها نیستیم و از نظر اجتماعی نیز پس از انقلاب جامعه ما متحد، باصفا و صمیمی تشکیل داده و این را در کنار یکدیگر و در نظام جمهوری اسلامی محقق کردهایم این در حالی است که قبل انقلاب ما ملتی متفرق بودیم که اقتصادمان صفر و فرهنگمان فرهنگی بیگانه بود.
وی اضافه کرد: انشاءالله در سایه دعای امامزمان(عج) به اهداف انقلاب دست پیدا کنیم و انقلاب زمینهای برای ظهور آقا امامزمان(ع) باشد.
استان اردبیل مولد انقلاب اسلامی است و این استان پس از انقلاب به موفقیتهای چشمگیر و قابلتوجه در عرصه علمی، کشاورزی، اجتماعی و فرهنگی و تأمین زیرساختها و صنعت گردشگری دست یافته است و هم اکنون استانی است به برکت انقلاب اسلامی با چشمههای جوشان و شهرهای توریستی و گردشگرپذیرش شهره علم و خاص است و شهرتی جهانی دارد.
انتهای خبر/ ش
دیدگاهها (1)
Salami در تاریخ 1403/11/22 - 01:36:12 گفته:
لیبرال دمکراسی غرب به هرج و مرج کشید و قانون جنگل بالاخره حاکم شد ترامپ گرینلند و غزه را تصرف خواهد کرد و کشور های عضو ناتوی اروپایی دنبال ساختن بمب اتم هستند تا تمامیت مرزی خود را حفظ کنند الان در اوکراین ناتو و امریکا پیشرفته ترین سلاح ها، از جمله حمله لیزری به پهپاد ها را امتحان می کنند کره شمالی هزاران سرباز به روسیه آورد تا پتانسیل جنگ کردن آنها را امتحان کند و تمام جنگهای چندگانه را امتحان میکنند . ترامپ بزرگ ترین پروژه اش سرکوب چین و اتحادیه اقتصادی آسیا خواهد بود و در خاور میانه انگلیس، با عربستان و ترکیه سر ایران معامله خواهد کرد و طرح خاور میانه جدید اسراییل که سوریه و ترکیه و عربستان با نام ناتوی عربی تحت کنترل اسراییل، تشکیل خواهد داد تنها بمب اتم می تواند تصرفات اسراییل و ترامپ را بگیرد اگر ایران بتواند خود را یک تکه حفظ بکند یک حالت کشور مصر خواهان ترامپ است که نوکر کامل و احتمالا جزایر خلیج فارس را مثل گرینلند دانمارک تصرف بکند چون تمام کشور های عرب خلیخ فارس مستعمره آمریکا هستند و بیش از ۵۰ پایگاه نظامی در منطقه خلیج فارس و ترکیه دارد و ترامپ اهل زور گویی است و