وایبر و واتس آپ بستری برای تطهیر پهلوی از خیانت‌ها و فساد

تلاش بر این است که نوعی مشروعیت دهی به حکومت پهلوی صورت بگیرد و عواملی نیز این قضیه را تشدید می کند من جمله عناصری که از انقلاب پشیمان شده و کم آورده اند از افراد اصلی هستند مخصوصا شبکه های ماهواره ای عوامل پهلوی و حامیان آنها که سعی دارند ازحکومت پهلوی

به گزارش سبلانه به نقل از ائل پرس،رامین نظامی خواه؛ با فرا رسیدن سالروز پیروزی  انقلاب اسلامی ملت ایران ، حجمی از پیام ها در شبکه اجتماعی در حال رفت و آمد است که تنها و تنها هدف تولید و اشاعه آن ها  تطهیر رژیم منحوس پهلوی و سران آن است، بخصوص مقایسه های بی استدلالی که گاه میان وضعیت امروز و پیش از انقلاب انجام می شود، نشان از آن دارد که جریانی درصدد آن هستند که نسل جدید را در مسیری هدایت کنند که از انقلاب روی گردان باشند و پدران خود را مذمت کنند، این در حالیست که نسل جدید حتی ثانیه ای هم در آن روزگار نزیسته است که بتواند مقایسه ای جدی در این باب داشته باشد، پخش مستندهای جهت دار نیز از طریق شبکه هایی همچون بی بی سی و من  و تو جریانی مضاعف است تا این مسیر تخریب ادامه یابد، برا بازخوانی دقیق و مستند آن روزگار به سراغ دکتر رحیم نیکبخت، عضو هیات علمی دانشگاه و کارشناس تاریخ رفته ایم تا شاید اسناد تاریخی معاصر در این مسیر راه گشا باشند.

ائل پرس: آقای دکتر ضمن خیر مقدم، با توجه به مقدمه اشاره شده، چه استنادات و دلایلی می شود در زمینه مقابله با این جریان شبهه افکن و مخرب انقلاب ارایه داد؟

بحثی که چند سال است راه افتاده و این بحث ها همزمان شده با فشارهای غرب  همانند فشار های اقتصادی، وضعیت اجتماعی، تحریم ها و ...علیه نظام جمهوری اسلامی ایران  و این هجوم وشبیخون را در لایه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و ... داریم و یک سری بحث های جدید را در شبکه های جدیدی اجتماعی همانند وایبر و واتس آپ و ...شاهد هستیم و متاسفانه هنوز مسولین ما هوشیاری کامل را نسبت به این موضوع ندارند و بدون شک در برنامه های آینده دشمنان از این امکانات نهایت استفاده را خواهند داشت و ترفند های رسانه ای خود را به این عرصه منتقل خواهند کرد یک زمانی در دنیای مجازی سایت و وبلاگ مطرح بودند اما امروز در اشرف+درجه آخر استفاده قرار می گیرند.

آنچه مسلم است تلاش بر این است که نوعی مشروعیت دهی به حکومت پهلوی صورت بگیرد و عواملی نیز این قضیه را تشدید می کند من جمله عناصری که از انقلاب پشیمان شده  و کم آورده اند از افراد اصلی هستند مخصوصا شبکه های ماهواره ای عوامل پهلوی و حامیان آنها که سعی دارند ازحکومت پهلوی چهره ای دموکراتیک ارائه دهند، و مستند هایی که دراین باره طی سالهای اخیر ساخته شده و به لحاظ مستندات تاریخی قابل توجه هستند؛ بنابراین در چنین شرایطی توجه به حکومت پهلوی اهمیت ویژه ای برخوردار است و ما باید جوهره حکومت پهلوی را بیشتر بشناسیم و سپس مفاسد این خاندان را در هر موضوعی پیدا کرده و تشریح کنیم.

تنها فسادهای اخلاقی برجسته شده اند

یک اشتباه و خلط مبحثی که در بین جوانان به خصوص بچه های مذهبی ازحکومت پهلوی ایجاد شده که موجب شده تا به سایر مفاسد توجه کمتری شود، موضوع را تنها در مفاسد اخلاقی این خاندان مورد تحلیل قرار دادیم من جمله وضعیت اشرف، خودشاه، فرح و ...که هر چند این بعد از مفاسد پهلوی نیز به خوبی تشریح نشده به همین جهت در نسل های جدید یک عدم آگاهی کافی از قبل انقلاب باقی مانده است.

 

باید یک تقسیم بندی خوبی داشته و در هر قسمت به مفاسد اشاره کنیم دربخش اخلاقی خاطراتی که از خود خاندان پهلوی باقی مانده به اندازه کافی می توانداین بحث را روشن بکند و کتابی منتشر شده به نام "دربار به روایت دربار "که خاطرات خود درباری ها از وضعیت پهلوی هست و به طور کامل وارد این بحث نمی شوم و بحث سر توانایی ورود یا عدم وجود مطالب کافی نیست، بلکه بحث هایی را تشریح می کنم که باید بپردازم و دوستان دیگر این بحث را ادامه داده و کامل تر بکنند.

پی ریزی ساختار حکومتی به نام پهلوی به کام انگلیس

بخش دیگر فساد سیاسی و ساختار حکومتی پهلوی است و این ساختار با به قدرت رسیدن خود رضاخان شروع می شود و انگلیسی ها کسی را به مقدرات کشور ما تحمیل وبه منافع ملی ما مسلط کردند تا در پرتو این شخصیت منافع سیاسی، اقتصادی، تجاری ومنافع بلند مدت استراتژیک آنها را برآورده بکند، بنابراین اولین بحثی که باید راجع به مفاسد حکومت پهلوی به آن توجه کنیم مفاسد ساختار حکومتی و سیاسی این خاندان است،در اسنادی که از دوره رضا شاه منتشر شده می بینیم که در مجلس شورای ملی پنجم انتخاباتی که صورت می گیرد توسط رضاشاه کاملا مدیریت شده است و یک فساد سیاسی کاملا آشکار اتفاق می افتد و در پس این انتخابات رضا شاه می تواند مجلس را کاملا مهار کرده و در اختیار خود بگیرد.

 

اما در این مفاسد سیاسی که زیاد پرداخته نشد ماهیت وابسته رژیم پهلوی و تلاش آنها برای تامین منافع بیگانگان است به عنوان مثال وضعیتی که اکنون در نفت دچار آن شده ایم آن زمان نیز بین صهیونیست ها و اعراب درگیری صورت گرفت چرا که ایران به غرب نفت می فروخت در حالی که اعراب نمی فروختند و نفت محملی شد برای پیشبرد اهداف غرب و منافع استعماری بیگانگان.

روی صحنه؛ پرداختن به ظواهر شیعه/پشت صحنه؛ وزرای بهایی،تشکیلات فراماسونری پرنفوذ، منابع زیرزمینی و روزمینی در دست صهیونیست

بحث دیگری که باید به آن بپردازیم مفاسد مذهبی حکومت پهلوی البته نه به معنای مفاسد مذهبی متداول است به نحوی که از یک طرف پهلوی ها با مظاهر و ماهیت و سنت های شیعه  ستیز می کرد و از طرف دیگر  برای جریانها و فرقه های سیاسی مثل بهاییت بستر را آماده می کرد، شاه برای اینکه نشان دهد یک پادشاه شیعه است به شیعیانی که در خارج از کشور سکونت داشتند مسجد وحسینیه می ساخت، در ایام عزاداری اباعبدلله الحسین (ع) در عاشورا، در کاخ گلستان مراسم روضه برپا می کرد به آستان مقدس علی بن موسی الرضا (ع) و مکه مکرمه رفته و با لباس احرام عکس می انداخت، قرآن پهلوی را منتشر کردند که در نوع خود قرآن نفیسی بود و ...و تمامی این حرکات در رسانه ها و روزنامه ها منعکس می شد، اما در مقابل این حرکات می بینیم که اغلب وزرای حکومت شاه شخصیت های بهایی هستند و تشکیلات فراماسونری تقریبا تمام ارکان کشور را در اختیار خود گرفته ومنافع اقتصادی وزیرزمینی و روزمینی  ایران در اختیارصهیونیست ها قرار دارد.

 

مدیریت اذهان مردم با فرقه ضاله انجمن حجتیه

در طی این دوران از آنجایی که بحث بهاییت جایگاه و اهمیت بالایی در حکومت دارند، بنابراین اگرچه انجمن حجتیه توسط حکومت پهلوی راه اندازی نشده اما به نحوی توسط حکومت مدیریت می شود تا اذهان مردم را از سمت حکومت به انجمن حجتیه سوق دهند و نوک پیکان توجه به جای اینکه به طرف حکومت باشد درگیر این فرقه ضاله ساخته و پرداخته دشمن شود که سعی داشتندبهاییت را به عنوان یک دین مطرح کنند.

بخش دیگری که توجه چندانی به آن نشده مفاسد ملی پهلوی است، البته باید بگردیم و واژه بهتری برای این مفاسد انتخاب کنیم، اما بنده می توانم تعبیر به مفاسد ملی کنم، یعنی اینکه پهلوی هویت ملی و هویت اصیل ایرانی ما را مورد خدشه وتخریب قرار داد، ببینید ایران قبل از اسلام حکومت و دستاوردهایی را چه مادی ومعنوی و چه مثبت و منفی به اقتضا زمان خود توسط حاکمان خود داشته، اما وقتی که نگاه می کنیم و جریان اسلام را که توسط رسول گرام اسلام (ص)  راه اندازی شده و به رود بزرگی تشبیه کنیم و یک جریان دیگر که یک رود کوچکی است بنام ایران ولی پشتوانه تاریخی و تمدنی دارد و آثار فرهنگی و تاریخی خلق کرده است و وقتی که این رود کوچک( ایران) با اسلام آشنا می شود گذشته تاریخی خود را به وسیله اسلام متعالی کرده و رنگ بوی اسلامی به خودمی گیرد.ورود اسلام به ایران بدن معنا نیست که اسلام در برابر ایران قرار بگیرد، ومی توان گفت ایرانی که قبل از اسلام بوده یک دوره جهالت را سپری می کرد و وقتی که اسلام وارد ایران می شود دوره اصلی شکوفایی ایران آغاز می شود.

مشروعیت بخشی به حکومت پهلوی با تقابل ایران و اسلام

حکومت پهلوی به خاطر اینکه به خود مشروعیت بدهد، ایران قبل از اسلام را در برابر اسلام مطرح کرد در حالی که این دو برابر هم نبودند و زمانی که اسلام وارد ایران شد، ایرانی ها نه به زور شمشیر بلکه اسلام اوردن ایرانی ها به اسلام به زمان خود حضرت رسول(ص ) برمی گردد و زمانی که برخی ایرانی ها  در یمن بودند و تبلیغات اسلام را می شنوندایمان می آورند و اگر مسیر تاریخی منحرف نمی شد و خلافت در جایگاه واقعی خود قرارمی گرفت ایرانی ها بدون جنگ اسلام می آوردند و تاریخ ما نیز نشان داده که اسلام زمانی در ایران رشد کرد که مردم با اهل بیت (ع) و قران آشنا شدند، سفر اما رضا (ع) به ایران و مسیری که طی می کند نشان گر این است که ایرانی ها گمگشته خود را در اهل بیت (ع) می یابند، هر چند که حکومت پهلوی سعی داشته ایران قبل از اسلام را در برابر اسلام قرار داده و یک حالت ضد اسلام به ایران قبل از اسلام بدهد و این تفریط باعث شد که در جامعه نسبت به تاریخ گذشته ایران یک نوع سوء ظن ایجاد شود.

جشن های ۲۵۰۰ ساله برای انکار اسلام/ جدایی بحرین از ایران و تقدیم به انگیسی ها

در کنار آن علاوه بر اسراف کاری های صورت گرفته در جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در واقع هدف اصلی شاه انکار دوره اسلامی ایران است در واقع چگونه امکانپذیر است که ایران به قرن بیست و بیست و یک برسد، اما ما دوره ایران پس از اسلام و رشد و شکوفایی آن را نادیده بگیریم.

 

در کنار نگاه های ذکر شده ما می بینیم که قسمت هایی از خاک ایران دراین دوران جدا می شود واگذاری بحرین به انگلیسی ها و این واگذاری جرم کمی نیست ونشان دهنده حسن نیت حکومت پهلوی ها به انگلیس است که یک استان را از ایران جداکرده و تقدیم انگلیس ها می کنند، الان وضعیتی که شیعیان بحرین دارند وضعیت بسیاردردناکی است در حالی که همین بحرین زمانی نه چندان دور جزو خاک ایران بود، درنتیجه به این منافع ملی که در دوران پهلوی تباه شده اند باید توجه کافی داشته باشیم.

نکته دیگر قابل توجه در اینجاست که در دوره پهلوی اغلب سوء استفاده های سیاسی، اقتصادی و .. به خود شاه و اطرافیان وی ختم می شد، در دوره رضا شاه شاهد هستیم که رضا شاه مالکان روستایی و کشاورزان را در  قسمت های خوش آب و هوای کشورهمانند مازندران، گیلان و به ویژه در گرگان مجبور می کند تا سند زمین ها را به نام رضا شاه بزنند و این حرکت به قدری گسترده بود که بعد از شهریور سال ۱۳۲۰ درمطبوعات و روزنامه ها منعکس شد و محمدرضا پهلوی پس از به قدرت رسیدن وعده داد که این زمین ها را وقف امور خیریه می کند.

تمامی مفاسد ذکر شده باید به صورت لایه لایه و دقیق بررسی شود به عنوان مثال زمانی که از بهاییت صحبت می کنیم فقط بحث چند نفر محدود که مرام خود راتبلیغ می کنند نیست و نفوذ بالایی در دانشگاهها و آموزش و پروش و تعلیم و تربیت جامعه داشتند حتی خود وزیر آموزش و پرورش فردی بهایی بود...بنابراین اگر انقلاب اسلامی دیر تر به وقوع می پیوست اینها ضربات جبران ناپذیری را به هویت واقعی ایرانی اسلامی که همان خمیر مایه شیعی و اسلامی وارد می ساختند.

ائل پرس:همانطور که اشاره کردید یکی از حوزه هایی که درباره پهلوی کمتر پرداخته شده فسادهای اقتصادی دوره پهلوی است و شاید درگیری های امروزی مردم راجع به بحث های اقتصادی و برخی فسادهایی مانند فساد سه هزار میلیاردی که مطرح می شود شاید مردم را بیشتر حساس می کند در صورت امکان راجع به فسادهایی که اشاره مختصری نیز داشتید کمی تشریح کنید.

مفاسد اقتصادی؛ نفت ، جواهرات، میراث تاریخی، معادن؛ اصلاحات ارضی و ....

یک نکته ای که وجود دارد و مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره کردند این است که حکومت پهلوی برای اینکه به خود نوعی مشروعیت ببخشد یک سیاه نمایی از حکومت قاجار کرده است در حالی که خود دوره پهلوی به اندازه کافی مورد کنکاش و دقت قرار نگرفته است. ببینید الان ما بحث درآمد نفتی را داریم که می تواند بحث مستقلی باشد یا بحث هدف مندی یارانه ها را داریم که به منظر اصلاح چرخه اقتصادی کشورمان صورت می پذیرد و با تمام تمهیدات نظارتی و کنترلی که اندیشیده می شود و همچنین چارچوب نظام ما بری از سوء استفاده از موقعیت اقتصادی است، اما باز هم در چنین شرایطی می بینیم که افرادی پیدا می شوند با زد و بند سوء استفاده های کلانی را ببرند با این وجود در حکومت پهلوی که ساختار و ماهیت آن فاسد بوده و در راس آن افرادی عیاش وفاسد همانند اشرف پهلوی قرار دارند طبیعی است که تمام ثروت نفت در راه هایی غیر ازمنفعت نظام صرف شود اما فساد اقتصادی را نباید به سو استفاده ها از نفت و جواهرات تقلیل دهیم .

 

اصلاحاتی که روستا را نابود و ثروت را صرف مصرف گرایی کرد

ما در این دوران شاهد هستیم که قاچاق اشیا عتیقه و تاراج بردن میراث ایران به صورت سازمان یافته صورت می گیرد، واگذاری معادنی که به کشورهای بیگانه صورت می گیرد و یکی دیگر از مفاسد مهم اقتصادی که اقتصاد ایران را نابود و متلاشی کرد بحث اصلاحات ارضی بود که اتفاق افتاد و اگرچه در ظاهر زمین ها به کشاورزان واگذار می شد و کارخانه ها و مراتع ملی می گشت، اما حکومت پهلوی بدون اینکه بسترسازی مناسب ایجاد کند  یا جایگزین مناسبی برای نظام چند هزار ساله ارباب و رعیتی را طراحی و اجرا کند، بدین نحو عمل کردند که ارباب را مجبور کردند تا زمین های خود را به روستایی ها بفروشند و روستایی ها دارو ندار خود را فروختند تا زمین ها را بخرند و  روستایی که قبلا برای ارباب کار می کرد و دو دهم محصول متعلق به خان بود و ادوات کشاورزی و گاوآهن نیز به ارباب تعلق داشت اما  رعیت پس از خرید زمین نه محصول کشاورزی برای کاشت مجدد دارد و نه توان تهیه ادوات کشاورزی و نه توان فروش محصولات کشاورزی را دارد، خان ها نیز به شهرها رفته اند.البته این بدان معنی نیست که نظام ارباب و رعیتی نظام قابل دفاعی است بلکه این نظامی بود که جا افتاده و ریشه دار بود و به یک باره در عرض چند سال می بینیم که ارباب ها چه خوب و چه بد از روستاها کنده شده و به شهر می آیند و متعاقبا ثروت از روستاها خارج شده و به شهر ها منتقل شد و  این ثروت ها نه تنها برای صنایع زیر بنایی مصرف نشد، بلکه بخشی صرف صنایع مصرفی زود گذر و تجملات و ...و بخشی نیز صرف خرید از بیگانه شد.

ناهنجاری هایی که پس از سقوط روستا ها بوجود آمد/ خیابان تربیت پاتوق مشروب فروش ها

بنابراین نظام ارباب و رعیتی  که به جای از بین رفتن از بیخ و بن  اگر موارد ناهنجار و بی عدالتی آن اصلاح و قانونمند می شد اقتصاد ایران رشد چند برابری داشت، به عنوان مثال ما برخی از محصولات استراتژیک را همانند گندم در داخل تولید می کردیم و هیچ وابستگی نداشتیم اما پس از اصلاحات ارضی هم اکنون با تلاش های فراوانی که در عرصه کشاورزی صورت می گیرد نتوانسته ایم به خود کفایی کامل برسیم و در واقع ضربه ای که حکومت پهلوی به اقتصادایران وارد کرد فقط در سوء استفاده هایی که خاندان پهلوی و مرتبطین حکومت پهلوی صورت داشتند نبود بلکه در به هم زدن نظام اجتماعی ایران بود، این وضعیت موجب شد تا روستا ها بی صاحب بماند و روستایی بی صاحب به دلیل اینکه خرج خانواده و هزینه های زندگی را بر عهده دارد مجبور می شود برای درآوردن خرج زندگی برای کارگری به شهرها بیایند و کم کم  در حاشیه شهر ها حلبی آباد ها شکل گرفت، ناهنجاری های اجتماعی همانند سرقت، مواد مخدر، فحشا آغاز شد و روستاییانی که درمحیط بسته زندگی می کردند به یک باره در کنار خود سینما، مشروب فروشی، انواع و اقسام مراکز فرهنگی مبتذل غربی را می دیدند و قدیمی ها تعریف می کنند که خود خیابان تربیت تبریز یکی از محل های اصلی فروش مشروب بود، بنابراین مواردی که ذکر شد ساختار اجتماعی ایران را متلاشی کرد و بعد از آن حکومت پهلوی برای اینکه مخالفین خود را ساکت کند آنها را متهم به این می کرد که شما طرفدار خان ها و روابط ارباب و رعیتی هستید.

 

 هوشمندی حضرت امام درباره اصلاحات ارضی در اینجاست که در هیچکدام از سخنرانی های خود از رابطه ارباب و رعیتی و یا از خان ها حمایت نمی کند چرا که در این صورت حکومت پهلوی برچسب می زد که ایشان از ارباب ها حمایت می کنند و در استثمار و ظلم ارباب ها شریک هستند... و این بعداز سیاست های نادرست اقتصادی خاندان پهلوی باید بیشتر باز شده و پرداخته شود چراکه خرابی روستا های ما از آن زمان آغاز شد.

ائل پرس: در بحث سیاسی به ماهیت وابسته رژیم پهلوی و ساختار نادرست آن اشاره ای فرمودید، یک بحثی که اکنون در رسانه های خارجی و اپوزیسیون و بیگانگان مطرح هست اینکه رژیم شاهنشاهی یک رژیم مشروع بوده و مجلس با انتخابات شکل می گرفت و احزاب و گروههای مختلف نقش و حق اظهار نظر و عمل داشتند. و در واقع به نوعی قصد دارند با نظام جمهوری اسلامی مقایسه کنند و القا کنند که انقلاب اسلامی دستاورد خاصی نداشته است.

مجلس فرمایشی و لیست های از پیش تعیین شده برای انتخابات مجلس شورای ملی

قطعا هر کدام از مباحث که مطرح می شود جای بحث بسیاری دارد، به عنوان مثال درباره انتخابات فردوست و اسدالله اعلم در دوره محمدرضا پهلوی لیست انتخاباتی را مشخص کرده و هر کس را که می نوشتند از صندوق رای اسم همان شخص بیرون می آمد و یا در دوره رضا شاه تیمور تاش این کار را انجام می داد و اسم کسانی را که لیست می کرد از صندق ها بیرون می آمد و ما اسناد همین افراد را در دست داریم و خاطراتی که از همین افراد مانده موید ساختار سیاسی حکومت پهلوی است.

به عنوان مثال در شکل گیری حزب رستاخیز شاه دستور می دهد که همه عضواین حزب شده و هر کس مخالف است برای خروج از ایران گذرنامه دریافت کند و قبل از آن بخاطر اینکه شاه یک بازی دموکراسی داشته باشد حزب مردم و حزب ملییون را به ریاست اسدالله اعلم و حسنعلی منصور راه اندازی کرده بود که افرادی وابسته به آمریکا وانگلیس بودند.

وقتی خروج از حزب به معنی ساقط شدن از هستی است!

وقتی که ماهیت نمایندگان را بررسی می کنیم می بینیم که تمامی آنها یا وابسته به انگلیس هستند یا وابسته به آمریکا، و در یک دوره ای می بینیم که وابستگان و تحصیل کرده های آمریکا قدرت شان از کهنه کار هایی مانند اسدلله اعلم و حزب مردم زیاد می شود و به عرصه آمده و حکومت پهلوی را به دست می گیرند. به قدرت رسیدن تکنوکرات هایی که به آمریکا تمایل و وابستگی دارند همزمان می شود با به قدرت رسیدن آمریکا در جهان؛ در واقع وقتی که آمریکا سیطره خود را بر کشورهای جهان افزایش می دهد در ایران هم آن طیفی که وابسته به آمریکا هستند قدرت زیادی داشته و تلاش می کنند منافع آمریکا را تامین کنند، به همین جهت سیاست های اتخاذ شده توسط حکومت پهلوی تابعی از سیاست های حکومت آمریکاست و خود تشکیل حزب رستاخیز می تواند نمونه ای از دموکراسی که شاه یک شبه تصمیم می گیرد تا حزبی تاسیس کند و همه باید عضو آن شوند وکسانی که نمی خواهند عضو حزب شوند مخصوصا کارمندان دولت از هستی ساقط می شوند.

ائل پرس: در مسائل تاریخی ذهنیت بدین نحو است که برای رجوع به بحث های تاریخی باید کتاب های قطور و چندین هزار صفحه ای خوانده شود تا موضوعات مورد اشاره به دست بیاید، باتوجه به اینکه قشر دانشجو و جوان در بین مخاطب های ما زیاد هست؛کتابهای نه چندان قطور و کوتاه و مفید برای پی بردن به مباحث اشاره شده وجود دارد؟

مجموعه انقلاب اسلامی برای جوانان ؛کوتاه و شنیدنی از انقلاب و شخصیت ها

با توجه به اینکه بنده در مرکز اسناد انقلاب اسلامی مسئولیت داشته و درآنجا مطالعاتی انجام داده ام و کارهای پژوهشی زیادی صورت گرفته اما  مجموعه ای که الان فکر می کنم به صد جلد رسیده است،  مجموعه ای است به "نام انقلاب اسلامی برای جوانان"،که بسته به موضوع کتاب که راجع به یک شخصیت یا موضوع است،کتاب های کم حجم جیبی که برای همه قابل استفاده است طراحی شده است و راه افتادن این کتاب با توصیه خود مقام معظم رهبری بود که حدود ده ،دوازده سال پیش که پرسنل مرکز اسناد خدمت ایشان مشرف شده بودند، ایشان گفتند که باید یک کاری باشد دم دستی که مخصوصا نسل جوان بتواند اطلاعات را خیلی سریع از آن بگیرد؛ بنده نیز در آن جلسه حضور داشتم. این کتاب انقلاب اسلامی برای جوانان از شخصیت های انقلابی و پهلوی گرفته تا موضوعات و حوادث دارد که می تواند منبع خوبی برای جوانان باشد.

ضمن اینکه اگر کسی بخواهد تخصصی وارد این مبحث شود ما کتابی به نام "مفاسدخاندان پهلوی" درباره این موضوع داریم یا وزارت امورخارجه نیز درباره جشن های۲۵۰۰ ساله کتاب هایی را منتشر کرده یا تخصصی تر کتابی به نام "بزم اهریمن"می تواند برای دوستان قابل استفاده باشد، کتاب خاطرات ارتشبد فردوست نیز مطالب خوبی دارد البته خاطرات درباریان پهلوی حاوی مطالب خوبی است.

ائل پرس: آقای دکتر کتابها در تبریز قابل دسترسی و تهیه هستند؟

بله فکر می کنم در تبریز هم میتوان تهیه کرد البته می توان با انتشارات مرکز اسناد انقلاب هم صحبت کرده و کتاب ها را به راحتی تهیه و استفاده کرد.

ائل پرس: نکته آخر:

مقایسه ای میان دو ارتش و نظام قبل و بعد انقلاب / وقتی دنیا بر علیه ایران است اما یک وجب از خاک تسخیر نمی شود

البته بحث های ذکر شده برخی جاها سرفصل وار بود و نمی توان به یک نفراکتفا کرد به عنوان مثال بحث های جشن های ۲۵۰۰ ساله یا کشف حجاب یا سرکوب عشایر در زمان رضاشاه...به عنوان مثال عشایر نیروهای نظامی کشور بودند که در صورتی که دولت مقتدری برسر کار بود در جهت منافع ملی حرکت می کردند ،اما چنانچه دولت ضعیفی بود این عشایر تاخت و تاز می کردند و آشوب و ناامنی راه می انداختند وهمین عشایر به شدت سرکوب شدند و یکی از عواملی که ایران در جنگ جهانی دوم خیلی زود به اشغال متفقین درآمد به این دلیل بود که متفقین در برابر خود نیروی مقاومی نداشتند و ارتشی که رضا شاه سرمایه گذاری کلانی برای ایجاد آن اختصاص داده بود ، وقتی نتواند کمترین محافظتی از مرزهای ایران داشته باشد، چگونه می توان تعبیر به ارتشی مقتدر کرد همین وضعیت را با وضع ایران بعد از انقلاب و در دوران دفاع مقدس داشته باشیم ودر حالی که ارتش متزلزل و نیروهای نظامی از هم پاشیده می بینیم که نظام جمهوری اسلامی یک وجب از خاک کشور را به عراقی که یک دنیا را پشت سر خود دارد نمی دهد، اما حکومت پهلوی استان بحرین را که طبق اسناد و مدارک گوشه ای از خاک ایران بود به راحتی به بیگانگان واگذار کرد و باید بپرسیم که چرا حکومت پهلوی  بحرین را از ایران جدا کرد.

ما این همه راجع به فتحعلی شاه وجنگ های ایران و شوروی و  جدایی ۱۷ شهر قفقاز از ایران اعتراض کرده و به حکومت قاجاریه انتقاد داریم اما آیا به جدایی بحرین  به اندازه کافی پرداخته ایم یا نه؟! تمامی فسادهای و ضعف های پهلوی جای بحث فراوان دارد که باید به طور کامل پرداخته شود.

ائل پرس: تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید

بنده هم از شما تشکر می کنم موفق و سربلند باشد.       

انتهای پیام/ع