سبلان ما

پایگاه خبری تحلیلی

سبلان ما

یک‌شنبه 2 شهریور 1404
  • کد خبر: 24419
  • بازدید: 230
  • 1394/10/13 - 09:16:12

جمهوری اسلامی ایران، کانون حرکت جهانی اسلام در برابر نفوذ دشمن

دشمن به شکل منظم و سازمان یافته ای تهاجم فرهنگی خود را علیه جمهوری اسلامی ایران به انجام می رساند و اگر پاسخ متقابل ما منظم و سازمان یافته نباشد خطر تهاجم دشمن بیشتر خواهد بود.لذا این مساله باید بطور جدی مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد و در این زمینه لازم اس

به گزارش خبرنگار ،دشمن به شکل منظم و سازمان یافته ای تهاجم فرهنگی خود را علیه جمهوری اسلامی ایران به انجام می رساند و اگر پاسخ متقابل ما منظم و سازمان یافته نباشد خطر تهاجم دشمن بیشتر خواهد بود.لذا این مساله باید بطور جدی مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد و در این زمینه لازم است نهادهای ذیربط با همفکری و کمک به یکدیگر ابزار و شیوه های مختلف را برای خنثی کردن تهاجم فرهنگی دشمن بکار گیرند».(1)

البته اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی، به شکل منسجم تر و سازمان یافته تری این موضوع را پیگیری نماید و مرکزی برای انجام مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی و نیز پیگیری اجرای راهکارهای آن در نظر بگیرد شاید با استفاده از تجربیات و قدرت این شورا زودتر به نتیجه رسید.

در کنار این راهکار اساسی، توجه به مسائلی نظیر ایجاد تفاهم و یکپارچگی فرهنگی با توجه به مفاخر فرهنگی، اسلامی و ملی، تقویت زبان فارسی، بهاء دادن به علوم انسانی و تقویت مبانی نظری فرهنگ و ارزشهای اسلامی، برقراری و تقویت ارتباطات فرهنگی با کشورهای همگون، حمایت اقتصادی از فرهنگیان، تقویت رسانه های رادیو و تلویزیون از راه تهیه فیلمها و برنامه های مناسب فرهنگ و نیازهای روز جامعه، حل مشکلات اقتصادی ازدواج جوانان و تامین معقول نیازهای آنان، توصیه می شود.

نگاهی به شرایط شکل گیری انقلاب اسلامی و قیام ملت مسلمان ایران برای رهایی از استیلای فرهنگ غربی و کسب استقلال، آزادی و عدالت در جامعه، بر مبنای ایدئولوژی اسلامی در قالب استقرار نظام جمهوری اسلامی، حکایت از واکنش جامعه اسلامی ایران به سلطه غرب و سیستم سرمایه داری وابسته به آن می کند.

طرح مکتب اسلام، بعنوان یک ایدئولوژی انقلابی و تشکیل حکومت دینی، پی جویی استقلال کشور در قالب شعار نه شرقی و نه غربی، احیاء ارزشهای دینی و بازگشت به فرهنگ خویشتن و نفی فرهنگ سرمایه داری و کمونیستی و نهایتا ارائه یک الگوی جدید سیاسی برای کشورهای اسلامی و تحت سلطه جهان از مهمترین دستاوردها و اهداف انقلاب اسلامی بود که قدرتهای استعمارگر در دو دنیای سرمایه داری و کمونیسم را به مبارزه طلبید.

 انقلاب اسلامی با رویکرد به مذهب، خط مشی جدیدی در زمینه توسعه و استقلال، آزادی و عدالت برای جهان سال 1979 و برای تمامی کشورها و جنبش های انقلابی که تا آن زمان روی پای خود ایستادن را تجربه نکرده و به سمت بلوک غرب یا شرق متوجه شده بودند، ارائه می دهد، که برای قدرتهای جهان آن روز، تکان دهنده بود.بویژه در این خصوص مساله صدور انقلاب و پیوند بین جنبش های اسلامی و آزادیبخش و حکایت از آنان در مبارزه با سلطه جویان و استعمارگران دنیای سرمایه داری و کمونیسم، بسیار قابل توجه است.

«انقلاب اسلامی درایران جذابیت ایدئولوژیکی بسیار زیادی میان اعراب تا الجزایر و سودان دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت. بعلاوه در جمهوریهای آسیایی شوروی، علی الخصوص آذربایجان و گرجستان، عراق، افغانستان و پاکستان، با توجه به بافت اجتماعی این کشورها، دین و فرهنگ ایران دارای نفوذ بسیار زیاد است ». (2)

مواردی چون جنگ تحمیلی، محاصره اقتصادی، جریانهای تجزیه مناطق مختلفی از مسئولان نظام و مردم دور نماند، اما تهاجم فرهنگی و تلاش برای درهم شکستن نظام از لحاظ فرهنگی، به دلیل نا محسوس و تدریجی بودن و حاکمیت جو پر شور و التهاب سالهای نخست انقلاب و شرایط جنگ تحمیلی، چندان مورد توجه قرار نگرفت. در حالیکه مبارزه فرهنگی هم به دلیل برتری رتبی فرهنگ بر سیاست و اقتصاد و هم به دلیل تاثیر پایاتر آن از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار است.

پس از پایان جنگ تحمیلی و آغاز برنامه های توسعه و بازسازی کشور، موضوع تهاجم فرهنگی مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفت و با تاکیدات فراوان، مقابله با این پدیده بسیار حائز اهمیت را خواستار شدند و در یکی از بیاناتشان فرمودند: «از وقتی ملت ایران با پیروزی انقلاب توانست دین خدا و اسلام را در قالب یک نظام اجتماعی مجسم و متبلور بکند ترس از اسلام در دل مستکبران به وجود آمد.تلاش و مبارزه خودشان علیه اسلام را به هر طریق ممکن شروع کردند و مبارزه با جمهوری اسلامی هم به خاطر اسلام است.زیرا آن وقتی که جمهوری اسلامی پایبندی خود را نسبت به معتقدات و اصول اسلامی ثابت کرد، به عنوان یک خطر بزرگ تلقی شد و تمام دستگاههای استکبار علیه آن بکار افتادند». (3)

از بعد از جنگ، این جبهه جدید به شکل جدی مشغول کار شد.دشمن با یک محاسبه فهمید که جمهوری اسلامی را نمی شود با تهاجم نظامی از بین برد!... با محاصره اقتصادی هم نمی شود، فهمیدند باید عقبه ما را بمباران کنند. فرهنگ، اخلاق، ایمان، ایثار، اعتقاد به دین، اعتقاد به رهبری، اعتقاد به قرآن و جهاد و شهادت او را باید از بین برد و شروع کرد..». (4)

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی های متعدد به علل و ریشه های تهاجم فرهنگی به انقلاب اسلامی اشاره نموده اند.

در این زمینه مقام معظم رهبری با تاکید بر شواهد تاریخی معتقدند که اسلام هرگاه در چهره واقعی خود آشکار شده با دشمنی های شدید مواجه شده است و هرگاه از چهره واقعی خود خارج شده، دشمنی ها نیز کم شده است. به این معنا، اسلامی که محافظه کار است و با ظلم و فساد دمساز و دمخوار باشد مورد دشمنی قدرتهای بزرگ قرار نمی گیرد. اما اسلامی که با ظلم و زورگویی در افتد و چپاولگری و فساد را محکوم کند باید انتظار دشمنی ابرقدرتها و آمریکا و صهیونیسم و کمپانیهای غارتگر و سلاطین فاسد را داشته باشد.

به این ترتیب مواجهه قدرتهای مسلط عالم با انقلاب اسلامی نیز به علت احیاء اسلام انقلابی است که «ظلم و فساد و انحطاط اخلاقی را در محیط زندگی بشر تحمل نمی کند» و لذا «برای نظامهایی که بر پایه ظلم و فساد و انحطاط بنا شده اند، خطری حقیقی است».

به همین علت کینه ورزی قدرتهای استعماری و آمریکا با انقلاب اسلامی و اسلام «چه با شیوه های فرهنگی و چه سیاسی بازور و سر نیزه از روی احساس ضعف و ترس در برابر موج فزاینده اسلام است». تشکیل یک حکومت دینی در عصر جدید، در دنیایی که فرهنگ سلطه و سرمایه داری بر سکولاریسم و جدایی دین از سیاست تاکید دارد، نیز بین فرهنگ سلطه و سرمایه داری با فرهنگ انقلاب اسلامی تعارض ایجاد می شود.

مقام معظم رهبری دلیل اصلی تهاجم فرهنگی به انقلاب اسلامی را، محوریت جمهوری اسلامی ایران، بعنوان ام القراء و کانون حرکت جهانی اسلام می دانند. ایشان در این خصوص می فرمایند: «بدیهی است که آماج اصلی همه توطئه هایی که در ده سال گذشته علیه اسلام طراحی شده جمهوری اسلامی بود که ام القرای اسلام و پیشاهنگ حرکت جهانی آن محسوب می شود...جنگ تحمیلی هشت ساله، و محاصره اقتصادی و انواع حملات بی شمار سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی در حقیقت با انگیزه فشار بر اسلام و دشمنی با آن انجام گرفت».

«عصبانیت دستگاه استکبار و به خصوص آمریکا از این است که می بیند بیداری اسلامی در سرتاسر جهان دارد و روز به روز بیشتر می شود.اینها امیدوار بودند با گذشت زمان، شعارهای جمهوری اسلامی در دنیا کهنه و بی اثر بشود، لکن نشد». همچنین می افزایند: «آن مقدار که دستگاههای استکبار جهانی اعم از دستگاههای تبلیغاتی، فرهنگی و دستگاههای سیاسی، نظامی و اقتصادی علیه دعوت اسلامی، و به خصوص مرکز دعوت انقلابی اسلام، یعنی ایران اسلامی تلاش و فعالیت کرده اند، علیه هیچ حادثه و پدیده دیگری از سوی استکبار جهانی و متولیان نظام حاکم بر جهان تلاش نشده است».

یکی دیگر از دلایل تهاجم فرهنگی به انقلاب اسلامی، تعارض انقلاب اسلامی با نظام سلطه سیاسی و فرهنگی قدرتهای بزرگ است.

«جمهوری اسلامی با نظام کنونی تسلط و اقتدار در دنیا مخالف است،... اینکه در میدان زندگی و سیاست چند کشور از کشورهای بزرگ و ثروتمند حق دارند سرنوشت کشورهای دیگر را به دست بگیرند، این را قبول نداریم، و اینکه فرهنگ فساد و ابتذال از جوامع اروپایی و آمریکایی باید سرازیر و سرریز بشود به سمت جوامع دیگر که هر کدام فرهنگ خاص خودشان را دارند، این را قبول نداریم، و اینکه هر چه اروپایی خوب می داند، باید به نظر همه ملتها خوب باشد، و لو در نظر فرهنگ خود آن ملت پسندیده نباشد و هر چه را اروپایی بد می داند باید در نظر ملتها بد باشد و لو از نظر فرهنگ آن کشورها بد نباشد - مثل وضعی که امروز در دنیا هست - ما این را قبول نداریم... ما با این مبارزه کردیم و مبارزه می کنیم و هر جا اسلام باشد با این سلطه گری مبارزه می کند و لذا با اسلام مخالفند».(6)

اهداف تهاجم فرهنگی

در حقیقت اهداف تهاجم فرهنگی، ارتباط تنگاتنگی با علل و ریشه های آن دارد.مسخ و از بین بردن ارزشها و روحیه انقلابی مردم مسلمان ایران، دگرگون سازی اندیشه و آرمانهای الهی و از بین بردن ایمان اسلامی، ریشه کن کردن فرهنگ ملی و فرو ریختن ارزشهای بومی، تسلط بر منابع اقتصادی کشور و بدست گرفتن بازار تجارت، حاکمیت بخشی به ارزشهای مادی و ترویج دنیاگرایی، تقویت فرهنگ مصرف گرایی و وابستگی از طریق تبلیغ کالاهای خارجی و ورود فرهنگ غرب، از بین بردن وحدت ملی، القاء تعارض بین توسعه و ارزشهای انقلاب اسلامی، ایجاد روحیه یاس و نا امیدی و بالاخره تضعیف و نابود کردن فرهنگ خود باوری و استقلال و تعصبات مثبت دینی و ملی از اهداف تهاجم فرهنگی غرب می باشد.

در مجموع، این اهداف حول یک محور عمده یعنی ترویج ایده عدم کارایی حکومت دینی و الگوی انقلاب اسلامی در عصر جدید، از راه مسخ ارزشهای انقلاب اسلامی و تضعیف همه جانبه نظام جمهوری اسلامی و ترویج و تحمیل ارزشها و فرهنگ غربی جهت دستیابی به مطامع سیاسی و اقتصادی غرب صورت می گیرد.

دستیابی به این اهداف تهاجم فرهنگی با سیاست نظم نوین جهانی همخوانی بسیار نزدیکی دارد. سیاست نظم نوین جهانی، سیاستی است که هدف آن، ایجاد یک جهان با الگوی واحد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... است جهانی که در آن تمام کشورها تحت یک «نظم واحد» و بر اساس الگویی واحد به زندگی بین المللی خود ادامه می دهند.

آنچه در سیاست نظم نوین جهانی عمدتا توسط ایالات متحده آمریکا مطرح می شود، مسئله همرنگ سازی یا یکسان سازی فرهنگهاست. به این معنا که فرهنگهای محلی و ملی با فرهنگ جهانی (فرهنگ سرمایه داری غرب) هماهنگ و همرنگ شوند. اما این موضوع برای جامعه ای که بر مبنای فرهنگ غنی اسلام شکل گرفته، پذیرفته نیست. اسلام که خود بعنوان یک فرهنگ جهانی مطرح است، هیچگونه سازگاری با فرهنگ مادی و سلطه گر اروپایی و آمریکایی ندارد و به همین علت، بیشترین توجه سلطه گران غربی به تهاجم فرهنگی علیه اسلام و نهادهای آن بوده است و سعی شده تا این فرهنگ غنی را از اساس و پایه سست نمایند.که نمونه آن در اقدام سریع پیرامون کتاب کفر آمیز آیات شیطانی بروز کرد. (5)

لوئیچی مارتینیو، روزنامه نگار و سیاستمدار ایتالیایی در این زمینه می گوید: «هدف آمریکا از نظم نوین جهانی، تسلط بر سراسر جهان است، آمریکا با نظریه مادیگرایی خود، جهانخواری بیش نیست، آنها می خواهند تمامی مردم جهان به یک شکل بپوشند، فکر کنند و آداب و رسومی واحد داشته باشند و این هدف آنهاست و اسلام با این هدف مخالف است».(5)

 

 

 

ابزارهای تهاجم فرهنگی

هر جریان فرهنگی نیاز به ابزارها و روشهایی دارد که از طریق آن به طرف مقابل رسوخ و نفوذ نماید و تاثیرش را به نحو مطلوب به جای بگذارد. امپریالیسم آمریکا و کشورهای غربی در تهاجم به بنیانهای فرهنگی کشورمان از روشها و ابزارهای مختلفی استفاده کرده اند.

الف) ابزار و روشهای فرهنگی

این ابزار، از نافذترین ابزارهای تهاجم فرهنگی است. زیرا مستقیما از راه «فرهنگ » وارد کار می شود و اثرات خود را به جای می گذارد.

از مهمترین مراکز فرهنگی یک جامعه که می تواند محافظ و توسعه دهنده فرهنگ آن باشد، مدارس و دانشگاههای آن کشور است. زیرا نسل آینده ساز هر جامعه معمولا از این مسیر پرورش می یابد. لذا در تهاجم فرهنگی به کشور ما نیز تلاش گسترده ای از سوی بیگانگان و وابستگان آنها برای تغییر ارزشها و از خود بیگانگی صورت گرفته است که در پاسخ به آن موضوع اسلامی کردن دانشگاهها مطرح شد. (7)

از دیگر ابزارهای فرهنگی دشمن می توان به استفاده از هنر، سینما و تئاتر اشاره نمود که از طریق تولید انواع فیلمها و سریالهای تلویزیونی و انتقال آن به کشور به طرق مختلف و نیز تاثیر گذاری بر روی سینماگران داخلی، تاثیرات سوئی را بر روی جوانان در رفتارهای اجتماعی گذاشته است.

مطبوعات و کتب نیز برای ترویج فرهنگ غربی مورد استفاده قرار گرفته اند. چاپ و نشر اشعار، مقالات و رمانهای مختلف جهت ترویج پوچ گرایی و نیز زیر سؤال بردن مبانی تئوریک نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و سیاستهای فرهنگی آن و...در سطح گسترده ای مورد استفاده مخالفان نظام جمهوری اسلامی و حامیان غربی آنها قرار گرفته است و نقش بسزایی در تهاجم فرهنگی غرب برای تضعیف باورهای اسلامی و انقلابی داشته است. (8)

ب) ابزار و روشهای اقتصادی تهاجم فرهنگی

کشور استعمارگر اروپایی در گذشته به همراه فعالیتهای اقتصادی، عده ای مبلغ فرهنگی به عنوان «میسیونرهای مسیحی » برای ترویج فرهنگ غرب به کشورهای اسلامی و دیگر نقاط جهان وارد می کردند. در شرایط کنونی نیز کشورهای پیشرفته با تحمیل برخی شرایط، راه سلطه فرهنگ خود را بر کشورهای دیگر باز می گذارند.

صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در راستای اهداف امپریالیستی غرب همیشه در دادن وامها به دولتهای متقاضی شرایطی قرار می دهند. جنبه هایی از این شرایط در تحمیل فرهنگ سرمایه داری بسیار مؤثر است. بعنوان مثال شرایط بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای دادن وام به ایران مبتنی بر تسریع خصوصی سازی و تعدیل اقتصادی و هماهنگی با بازار آزاد جهانی و نیز ایجاد مناطق آزاد تجاری، ابزار بسیار مناسبی برای ترویج فرهنگ غربی از جمله تغییر الگوی مصرف، تجمل گرایی و رواج پوشش و مدهای غربی و... داشته است.

از طرف دیگر مراکز کنترل صدور تکنولوژی غرب، شرط همکاری تکنولوژیکی را در همکاری کشور دریافت کننده با اهداف خود قرار داده اند و از دادن تکنولوژی به کشورهای معارض جلوگیری می نمایند. در حال حاضر، در برخی مواقع با ورود یک تکنولوژی نه تنها پیشرفته، بلکه همراه حتی یک تکنولوژی ساده، عده ای بیگانه بعنوان متخصص و مستشار و... وارد کشور دریافت کننده می شوند و در راستای ترویج فرهنگ غرب تلاش می کنند. همچنین امروزه شاهد حجم عظیمی از کالاهای مصرفی بیگانه با داشتن بار منفی تبلیغی فرهنگی به کشور هستیم که تاثیر زیادی بر رفتار مردم بویژه جوانان دارد.کالاهای مصرفی در ظاهر مسکوت هستند ولی اثرات روانی که این کالاها در تغییر فرهنگ جامعه دارند قابل توجه است.گسترش فرهنگ مصرفی، یکی از نمودهای آن است که در پی آن، جامعه بی هدف به دنبال مصرف کالاهی مختلف می رود و از مقصد اصلی خود دور می گردد و حتی به فرهنگ غلط اسراف و تبذیر روی می آورد.

ج) ابزار و روشهای سیاسی تهاجم فرهنگی

ابزار سیاسی بعنوان یک وسیله مؤثر برای فشار بر کشورهای ضعیف همیشه مورد استفاده بوده است.کشوری که با سیاستهای سلطه جویانه فرهنگی، اقتصادی، و...کشورهای قدرتمند مخالف باشد، با استفاده از ابزارهای سیاسی منزوی و محدود می کنند. سازمان ملل متحد و دیگر ارگانها و نهادهای بین المللی از مهمترین ابزارهای سیاسی می باشند.اهرم فشار و بهانه نقض حقوق بشر، اتهام تولید سلاحهای اتمی و شیمیایی و یا غیر دموکراتیک خواندن حکومتها و... همیشه مورد استفاده قدرتهای غربی بوده است.

کشورهای غربی، بویژه آمریکا برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی ایران، همواره ازطریق اعمال تحریمها، محکومیت ایران در مجامع بین المللی با تاکید بر مسائل حقوق بشر و تروریسم و... سعی در انزوای جمهوری اسلامی و مخدوش کردن الگوی حکومت اسلامی داشته اند.

د) ابزارها و روشهای اجتماعی تهاجم فرهنگی

تحت تاثیر قرار دادن مردم یک جامعه، هدف اصلی تهاجم فرهنگی است. زیرا اگر ملتی از نظر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی تغییر کند. حکومت آنان نیز نهایتا و بناچار به همان شکل و وضعیت تغییر خواهد یافت. وقتی تهاجم فرهنگی بیگانه، فرهنگ ملتی را با خود همرنگ سازد، زمینه برای تسلط بیگانه بر آنان نیز فراهم می شود.

از مهمترین ابزارهای اجتماعی برای تخریب فرهنگ جوامع دیگر، گسترش فساد اجتماعی است.فساد اجتماعی اعم از راهها و روشهای ضد فرهنگی است که ممکن است از عناصر داخلی گرفته شده و یا از فرهنگ بیگانه وارد اجتماع گردد. از جمله مفاسد اجتماعی، گسترش فساد جنسی در جامعه است. فیلمهای ویدیوئی، برنامه های تلویزیونی ماهواره ای، مجلات و تصاویر مبتذل کاتالوگ کالاهای لوکس و تبلیغات روانی که از این ابزارها نشات می گیرد، همگی سعی دارند تا قشر جوان جامعه ما را در فساد جنسی فرو برند و بدینوسیله آنان را از اهداف معنوی و فرهنگی انقلاب اسلامی منحرف کنند.

ورود مدهای مبتذل لباسهای زنانه و مردانه نیز یکی از روشهای اجتماعی است.حتی در داخل کشور عده ای با استفاده از امکانات داخلی، در تولید و توزیع لباسهای مبتذل دست دارند که وابستگی عده زیادی از آنها روشن گردیده است. لازم به یاد آوری است که مبنای کار اینگونه تولید کنندگان، مجلات و نیز مدل لباسهای غربی است که وارد کشور می گردد.

از دیگر اقدامات اجتماعی تهاجم فرهنگی، ایجاد روحیه مدگرایی و اخلاق خاص ترویج کنندگان این مدها در قالب گروههای رپ، هوی متال و... دیده می شود که ترویج کننده ارزشهای ضد اخلاقی از جمله همجنس بازی و برقراری روابط آزاد جنسی و... هستند.

ه) ابزار فنی تهاجم فرهنگی

ابزار فنی، هرگونه ابزار مادی و تکنیکی است که در تهاجم فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرد. در این زمینه می توان با استفاده از ابزارهایی نظیر کتب، مطبوعات و مجلات، فیلمهای نگاتیوی و ویدئویی، نوارهای کاست صوتی، رادیو و تلویزیونی، عکس و پوستر، ماهواره های تلویزیونی، ابزار کامپیوتری و الکترونیکی و... در راه ترویج فرهنگ غربی اشاره کرد.

و) ابزارهای علمی تهاجم فرهنگی

یکی از مهمترین عوامل موفقیت تبلیغات و هجوم فرهنگی، بحث شناخت جامعه مقابل و تسلط بر تاریخ، جامعه شناسی و روانشناسی آن جامعه می باشد.به این ترتیب انجام مطالعات تاریخی، جامعه شناسی و روانشناسی یکی از مهمترین ابزارهای مهاجمین فرهنگی برای دستیابی به نیازهای فرهنگی جامعه ما و سوء استفاده از نقاط ضعف فرهنگی است. (9)

راهکارهای مقابله با تهاجم فرهنگی

با توجه به گسترش بسیار زیاد ارتباطات و تاثیر و تاثر مقوله فرهنگ از مسائل سیاسی، اقتصادی تکنولوژیکی و علمی،... و از طرف دیگر پیچیدگیهای خاص مسائل فرهنگی به نظر می رسد اولین و مهمترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی، انجام مطالعات و تحقیقات برای شناخت اجزاء فرهنگ خودی و فرهنگ بیگانه می باشد.

بررسی و شناخت اجزاء و عناصر فرهنگ خودی و بیگانه، نقاط قوت و ضعف در فرهنگ را به خوبی نشان می دهد و مشخص می سازد که فرهنگ خودی از چه نقاطی آسیب پذیر است و راه ترمیم و پویایی آن را برای مقابله با نفوذ فرهنگ بیگانه روشن می سازد. شناخت نیازها و برنامه ریزی برای بر آوردن صحیح و اصولی آنها یکی از مهمترین و اساسی ترین راههای مقابله با تهاجم فرهنگی است.

بدون تردید ایجاد یک «مرکزیت و سازمان » برای مطالعه و برنامه ریزی فرهنگی جهت مقابله با تهاجم فرهنگی لازم است، «مرکزیت » از این نظر عنوان می شود که ارگانهای مختلفی که در مسائل فرهنگی دخیل هستند، از چگونگی انجام کارهای همدیگر اطلاع داشته باشند و با هماهنگی و همکاری با یکدیگر به انجام یک فعالیت گسترده سازمان یافته بپردازند. نظارت و کنترل انجام این برنامه ها نیز می تواند از طریق همین «مرکزیت» انجام شود.

در آخر اشاره به این نکته را لازم می دانم که حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی ارتباط تنگاتنگی با تحقق عملی اهدافی نظیر عدالت اجتماعی و پایبندی به ارزشهای اسلامی دارد، دولتمردان و مسئولان کشور در دو مقوله فوق بازنگری عمیقی به چگونگی روند توسعه و عدالت اجتماعی و نیز چگونگی تصورات مردمی از الگوهای عملی در تحولات پس از انقلاب اسلامی داشته باشند. روند توسعه نباید عدالت اجتماعی را که یکی از مهمترین علل ظهور و پیشرفت دین اسلام است تحت الشعاع خود قرار دهد و از طرف دیگر الگوهای عملی که در نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور نماد پیدا می کند با فرامین و ارزشهای اسلامی تطبیق نماید.در غیر این صورت با قربانی کردن عدالت اجتماعی و ارزشهای اسلامی، موفقیت تهاجم فرهنگی تضمین می شود.

منابع و ماخذ:

1- فرهنگ و تهاجم فرهنگی، برگرفته از سخنان...پیشین، ص 383

2- احمد مقتدری، «انقلاب اسلامی، پیامدها و بازتاب ها» در ماهنامه بصائر، سال اول، شماره 4 و 5، (دی و بهمن 1373) ص 8.

3- سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با گروهی از مردم و اعضای ستاد نماز جمعه تهران 1/9/68.

4- سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از صاحبنظران و کارکنان دستگاههای فرهنگی...21/5/71.

5- فرهنگ و تهاجم فرهنگی، برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری...پیشین، صص 150- 114

6- محمد رضا حسینیه، تهاجم فرهنگی، راه های نفوذ و شیوه های مقابله با آن، پنجمین سمینار بررسی سیره نظری و علمی حضرت امام خمینی قدس سره، (تهران، چاپ و نشر عروج، 1374)، ص 83.

7- نگاه کنید به سید مصطفی تقوی مقدم، تحلیلی بر اسلامی کردن دانشگاهها، (تهران: دار الحدیث، 1375) .

8- اسماعیل شفیعی سروستانی، تهاجم فرهنگی و نقش تاریخی و روشنفکران، (تهران: کیهان، 1372) .

9- محمد رضا حسینیه، پیشین، صص 82- 66.

انتهای پیام/

 

اشتراک‌گذاری

  • جمهوری اسلامی ایران، کانون حرکت جهانی اسلام در برابر نفوذ دشمن

دیدگاه‌ها

  • وارد کردن نام، ایمیل و پیام الزامی است. (نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
دیدگاه شما برای ما مهم است
دو منهای هشت