- کد خبر: 2712
- بازدید: 2,181
- 1391/07/23 - 19:58:59
راه قانونی لغو عضویت اسراییل از سازمان ملل
حکومت خودگردان فلسطین در شرایطی برای عضویت در سازمان ملل تلاش میکند که رژیم صهیونیستی نیز میکوشد تا با اعمال فشار این طرح را لغو کند و این در حالی است که عضویت این رژیم مشروط و قابل لغو است؛ این حقیقتی است که نیازمند اتحاد کشورهای اسلامی و عربی است
«آویگدور لیبرمن» وزیر خارجه رژیمصهیونیستی اخیرا در گفت وگو با روزنامه هآرتص با تهدید فلسطینی ها به آنها هشدار داده است که طرح عضویت کامل در مجمع عمومی سازمان ملل رافراموش کنند.
وی هشدار داده است که اگر فلسطینی ها به مذاکرات بازنگردند و اگر طرح عضویت در سازمان ملل را لغو نکنند، اسرائیل دیگر آنها را مشروع نخواهد دانست.
لیبرمن همچنین گفته است که اسرائیل باید در زمان باقی مانده تا ماه نوامبر و زمان بررسی طرح عضویت فلسطین، تمام گامهای ممکن برای عقیم گذاشتن این طرح را انجام بردارد. وی پیشنهاد داده است که کابینه رژیمصهیونیستی سیاستهای جدیدی را در قبال فلسطینیان تصویب کند.
رژیم صهیونیستی طی 60 سال گذشته امنیت جهان را تهدید کرده است
از بدیهیات مسلم نزد همه سیاستمداران بی طرف آن است که اسراییل رژیمی است که طی بیش از 60 سال گذشته سیاست ترور ,خشونت ,تبعیض نژادی و نسل کشی فلسطینی ها را دنبال کرده است .اسراییل در طی 60 سال گذشته امنیت جهان به ویزه خاورمیانه را به خطر انداخته است تا جایی که به اعتراف خود رژیم صهیونیستی نزدیک بود که طی جنگ سال 1973 از بمب هسته ای ضد اعراب استفاده کند, این چنین رژیمی صلاحیت عضویت جامعه جهانی را ندارد و جا دارد که عضویت مشروط آن در سازمان ملل لغو شود؛ زیرا پذیرش حق عضویت اسراییل در سازمان ملل مشروط به اجرای قطعنامه 194 بود که بر حق بازگشت فلسطینی های اخراج شده از سر زمین های اشغالی 1948 تاکید دارد .
قطعنامه هاي سازمان ملل درباره حق بازگشت و تعيين سرنوشت فلسطینی ها عبارت است از 14 قطعنامه به شماره هاي 194، 394، 1604، 2154، 2452، 2649، 2672، 2787، 2792، 2955، 3070، 3089،3236، 3246. که سازمان ملل متحد در اين قطعنامه ها به ويژه قطعنامه 194 بر حق بازگشت آوارگان به فلسطين و تشکيل کميته اي براي دادن گزارش به سازمان ملل در اين باره و درباره پايبندي به آتش بس و هتک حرمت نکردن به مقدسات در قدس شريف تاکيد کرده است که اسراییل طی 60 سال گذشته به هیچ کدام از این قطعنامه ها پایبند نبوده و عمل نکرده است.
قطعنامه 194 مجمع عمومي سازمان ملل پس از تاسيس « اسراييل » , وبه دنبال اخراج شمار بسياري از مردم فلسطين از خانه هاي خود در شهرها و روستاهايشان صادر شد که منجر به کوچ اجباری نزديك به 870 هزار تن از مردم اين سرزمين در داخل فلسطين آواره و يا به كشورهاي سوريه , لبنان و اردن شد.
ارتش رژيم صهيونيستي كه در حقيقت متشكل از گروههاي تروريستي شبه نظامي « هاگانا » , « اشترن » و « آرگون » بود , 419 روستاي فلسطيني را ويران و مردم اين روستاها را به ديگر بخشهاي اين سرزمين و كشورهاي همجوار راند.
به دنبال وقوع فجايع انساني در فلسطين , سازمان ملل در 28 آبان سال 1327 قطعنامه 194 را تصويب كرد كه ناظر بر حق بازگشت فلسطيني هاي آواره به سرزمينشان و پرداخت زيانهاي ناشي از اخراج آنان از شهرها و روستاهايشان بود. اما اين قطعنامه هرگز به اجرا در نيامد و همچنان موضوع حق بازگشت آوارگان و پناهندگان فلسطيني يكي از خواستهاي بنيادين مردم فلسطين و حكومت خودگردان را تشكيل مي دهد در بخشي از اين قطعنامه آمده است : در اولين فرصت ممكن بايد زمينه بازگشت پناهندگان فلسطيني به سرزمينشان و امكان زندگي مسالمت آميز با كشورهاي همسايه را فراهم كرد.
بر اساس تفسير رژيم صهيونيستي از اين قطعنامه , آوارگان فلسطيني مي توانند به داخل باز گردند و به كساني كه تمايل به بازگشت ندارند نيز مبلغي به عنوان ضرر و زيان پرداخت مي شود. كشورهاي عرب معتقدند , قطعنامه خاطر نشان مي سازد كه فلسطيني هاي آواره و پناهنده در كشورهاي مختلف علاوه بر دريافت مبالغ ناشي از زيانهاي سالهاي آوارگي , حق بازگشت به مينهشان را نيز دارند.
اين موضوع و ديگر قطعنامه هاي بين المللي از مسايل مورد اختلاف حكومت خودگردان و رژيم صهيونيستي را تشكيل مي دهد و صهيونيستها براي شانه خالي كردن از بار مسووليت و ادامه سياستهاي توسعه طلبانه خود تقسيرهاي گوناگوني از مصوبات بين المللي ارايه مي كنند.
مجمع عمومي سازمان ملل همچنين در اين قطعنامه تاكيد كرده است كه با توجه به شرايط ويژه شهر بيت المقدس و اهميت اين شهر براي پيروان سه آيين اسلام , مسيحيت و يهوديت , اداره آن زير نظر سازمان ملل خواهد بود.
از نظر حقوق بین الملل اسراییل دولتی است که شخصیت قانونی ندارد
از نظر حقوق بین الملل اسراییل دولتی است که شخصیت قانونی ندارد زیرا دولتی است که عنصر و ارکان مادی آن حاصل و نتیجه غصب و تجاوز و جنایت است زیرا خاک ملت دیگری را اشغال کرده است و این گونه نبوده است که به ادعای صهیونیست های سر زمین خالی از سکنه ای را به تصاحب خود در آورده باشد.
ادبیات اسرائیلی را اگر به طور کلی در نظر بگریم می یابیم که فلسطینی غیر موجود است و در حالت جزئی و مجمل ، این دورغ را تکرار می کند که این سرزمین خالی از سکنه بوده است ، این چیزی است که فرهنگ روزانه اسرائیل را تشکیل داده که فکر حاکم در ادب اسرائیلی غائب بودن فلسطینی است ، فلسطینی موجود نیست ، انگار که بطور کامل از روی زمین کوچ داده شده و از صفحات کتاب ها و حتی از صحنه فکر نیز هم کوچ داده شده است.
درست است که به رسمیت شناختن یک کشور تابع شکل و قاعده خاصی نیست و می تواند به طور صریح و ضمنی و یا فردی و جمعی صورت گیرد و بستگی اراده آزاد آن کشور دارد و الزامی وجود ندارد اما قضیه درد ناک آن جا است که با اعلام دولت اسراییل توسط بن گوریون در سال 1948 با قبول دولت های بزرگ مانند آمریکا و اتحاد جماهیری شوروی روبرو شد بدون آن که این کشور ها برای آنان مسلم شود که دولت اسراییل عناصر یک دولت را دارد و مرزهای آن مشخص باشد.
پس از آن در ماه می 1949 جمعیت عمومی سازمان ملل نیز با صدور قطعنامه ای عضویت اسراییل را به طور مشروط به رسمیت شناخت مشرط به آن که قطعنامه تقسیم فلسطینی و بازگشت پناهندگان را اجراء کند.
و به این ترتیب جمعیت عمومی سازمان ملل پیوند محکمی بین قبول عضویت اسراییل و ضرورت اجرای دو قطعنامه اشاره شده برقرار کرد و به این ترتیب اسراییل تنها عضو سازمان ملل است که قبول عضویت آن مشروط بوده است و امروزه جا دارد که کشورهای عربی و اسلامی در اقدامی متحد خواهان لغو این عضویت مشروط شوند زیرا به دو شرط یاد شده عمل نکرده و امنیت جهانی را طی 60 سال گذشته در خطر انداخته است این لغو عضویت منافاتی با اعتراف برخی کشورها به اسراییل به عنوان یک کشور ندارد و این اعتراف به آنان حق داشتن رابطه را به آنان می دهد اما اسراییل نمی تواند عضو سازمان ملل باشد چون عناصر و ارکان مادی یک کشور و یا دولت را ندارد.
دیدگاهها