- کد خبر: 4027
- بازدید: 2,129
- 1391/09/04 - 08:57:12
پيامدهاي مقاومت 8 روزه غزه برمعادله قدرت منطقه
فقط يك مقايسه ساده بين قدرت و برد موشك هاي دوربرد ايران با موشك فجر 5 كه براي دستپاچگي اوباما و نتانياهو و كلينتون براي آتش بس كافي بود، معلوم مي كند كه اگر اين رژيم تهديدات خود عليه ايران را عملي سازد با چه سرنوشتي مواجه خواهد شد.
اختصاصی سبلانه- مقاومت 8 روزه باريكه غزه درمقابل ارتش تا بن دندان مسلح رژيم اشغالگر صهيونيستي، مصاف نابرابري بود بين يك جمع كوچك مردمي كه از 5 سال پيش تحت شديدترين محاصره ها و فشارها بودند، با رژيمي كه مدرن ترين سلاح ها و تجهيزات را به مدد قدرت هاي سلطه گر در اختيار دارد. اما اين نبرد نابرابر كه براي سومين بار ابهت شكست ناپذيري رژيم صهيونيستي را در هم فروريخت تفسير روشن آيه "كم من فئة قليله غلبة فئة كثيرة " بود.
رژيمي كه شش كشور عربي را در مدت سه روز زمين گير كرده بود؛ اكنون در مقابل گروه قليلي از امت اسلام به سختي شكست مي خورد و تسليم خواست مردم فلسطين مي گردد. اين جز نشانهاي از زوال اين غده سرطاني و احياي روح عزت در ميان مسلمانان نيست.
اين مقاومت 8 روزه كه در تداوم نبردهاي 33 و 22 روزه پيروز بود، گرچه در صحنه نبرد شهادت انسانهاي ديگري را در پي داشت و جهان اسلام را بار ديگر داغدار نمود، اما از جهت نقشي كه در سير تحولات آينده دارد، از چند بعد قابل تحليل است:
- مطابق دوجنگ ناكام با جبهه مقاومت، رژيم صهيونيستي بار ديگر نتوانست به اهداف تاكتيكي و استراتژيك خود در اين هجوم كه عبارت بود از ضربه به زيرساخت ها ي غزه، نابودي توان رزمي مقاومت، ايجاد رعب و وحشت در ميان فلسطينيان و درنهايت تضعيف روحيه مقاومت و پايداري در ميان فلسطينيان مبارز دست يابد.
- باوجود حمايت همه جانبه امريكا و غرب وسكوت حمايت آميز حكام عربي رژيم صهيونيستي مجبور شد در مقابل سلاح و قدرت مقاومت تسليم شده و شروط آنها اعم از خودداري از ترور شخصيت ها و رفع محاصره از غزه را بپذيرد.
- براي اولين بار مقامات رژيم صهيونيستي ذليلانه دنياي غرب و جهان عرب را جهت استقرار آتش بس به خدمت گرفتند و مشخص شد كه علاوه بر ناتواني در تقابل نظامي با فلسطينيان ،خوي وحشي گري اين رژيم ، قدرت چانه زني و مذاكره آن را هم به تحليل برده است.
- اما مهمترين دست آورد اين مقاومت 8 روزه نمايش قدرت جمهوري اسلامي درمحورمقاومت بود و اين نمايش قدرت بي شك پرستيژ سياسي و نظامي ايران را افزايش داده و معادله جديدي را در مقابل جبهه غربي – عربي مطرح ساخت.اعلام رسمي و علني حمايت مادي و تسليحاتي جمهوري اسلامي از سوي نيروهاي فلسطيني نشان داد كه معادله قدرت منطقه اي و حتي جهاني به سمت توازن وتعادلي حركت كرده است كه كفه آن به سمت نظام جمهوري اسلامي سنگيني مي كند.
اولين بار رهبر معظم انقلاب در ماه رمضان در بيان موضع جمهوري اسلامي در قبال حوادث سوريه، رسما اعلام فرمودند كه در جنگ هاي 33 و 22 روزه ايران دخالت مستقيم داشت. اما به خاطر اينكه در زمان بيان اين سخنان، چند سال از دو منازعه فوق گذشته بود، رويكرد اعلامي جمهوري اسلامي به لحاظ راهبردي چندان با اهميت تلقي نگرديد.اما اكنون درست زماني كه مقاومت پيروزمندانه مردم غزه رسانه اي شد، همزمان گروهها و شخصيت هاي فلسطيني از حمايت تسليحاتي و مادي ايران خبردادند.
البته به كارگيري موشك فجر 5 و هدف گيري تل آويو پيش از اين، ذهن ها را متوجه ايران ساخته بود. با اين اتفاق مولفه جديدي در معادله قدرت منطقه اي وارد شد و آن حركت جمهوري اسلامي به سمت تبديل موازنه قوا به موازنه تهديد است. تاكنون يكي از ابعاد ژست هاي سياسي – رواني اشغالگران تهديدات مكرر ايران به حمله نظامي بود و با اين تهديدات حتي سازمان ها و نهادهاي بين المللي چون آژانس انرژي اتمي و شوراي امنيت را براي اتخاذ سياست هاي مخاصمه آميز با جمهوري با خود همراه ساخته بود.
درحالي كه همه اين تهديدات به لفاظي هاي جنگ رواني محدود مانده است، اكنون جمهوري اسلامي نشان داد كه چگونه عمق استراتژيك جمهوري اسلامي در جهان اسلام با كمترين هزينه بيشترين خسارت را به دشمن وارد مي سازد. مطمئنا بروز اين رويكرد جديد در توان بازدارندگي جمهوري اسلامي، در استراتژي هاي آتي منطقه اي و جهاني تاثير گذارخواهد بود و روز به روز ازعمق تهديدات و جنگ رواني صهيونيستها خواهد كاست. چرا كه اكنون افكارعمومي جهان و تحليل گران به اين مساله مي انديشند كه رژيمي كه گنبد آهنين مورد ادعايش در مقابل راكت ها و موشك هاي كم برد ايران اينگونه ناتوان است، چگونه مي تواند درمقابل موشك هاي چند كلاهكي و دوربرد ايران در يك جنگ احتمالي مقاومت كند. فقط يك مقايسه ساده بين قدرت و برد موشك هاي دوربرد ايران با موشك فجر 5 كه براي دستپاچگي اوباما و نتانياهو و كلينتون براي آتش بس كافي بود، معلوم مي كند كه اگر اين رژيم تهديدات خود عليه ايران را عملي سازد با چه سرنوشتي مواجه خواهد شد.
رويكرد جديد جمهوري اسلامي در دفاع از ملت فلسطين اثبات مي كند كه تنها زباني كه دشمنان اسلام آن را مي فهمند زبان قدرت است و البته اين با منطق قرآن هم هم آهنگ است كه مي فرمايد " واعدوا لهم مستطعتم من قوة ..........ترهبون بهم عدوالله و عدوكم".
انتهای پیام/
دیدگاهها